2024-03-29T02:18:43Z
https://ijogi.mums.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=2051
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1400
24
3
بررسی فراوانی آمنوره ناشی از شیمیدرمانی در بیماران غیریائسه مبتلا به سرطان پستان در بیمارستان آیت ا... روحانی بابل
دکتر محمد
رعنایی
دکتر محسن
وکیلی صادقی
دکتر محمد حسین
تقوایی
مقدمه: سرطان پستان، شایعترین سرطان زنان در تمام دنیاست. یکی از عوارض دیررس و طولانیمدت رژیمهای شیمیدرمانی که در درمان این بیماران استفاده میشود، آمنوره ناشی از کموتراپی (CIA) میباشد. تحقیقات نشان دادهاند که CIA باعث بهبود پیشآگهی در بیماران مبتلا به سرطان پستان با رسپتور استروژن مثبت میشود، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی فراوانی CIA در بیماران مبتلا به سرطان پستان انجام شد.
روشکار: این مطالعه توصیفی تحلیلی گذشتهنگر بر روی 96 از بیماران غیریائسه زیر 50 سال که در طی سالهای 94-1388 در بیمارستان آیتالله روحانی بابل بهعلت آدنوکارسینوم پستان تحت شیمیدرمانی قرار گرفتند، انجام شد. رژیم شیمیدرمانی شامل 6 دوره آدریامایسین و اندوکسان (AC) هر 2 هفته یا 4 دوره AC و 4 دوره تاکسان بود. اطلاعات دموگرافیک بیماران، زمانهای قطع و برگشت قاعدگی، رژیم شیمیدرمانی، اندازه تومور و تعداد غدد لنفاوی درگیر با استفاده از پرسشنامه محقق ساخت جمعآوری و با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 18) و آزمونهای آماری کای اسکوئر و تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: در این مطالعه 36 نفر از بیماران (5/37%) سن کمتر و یا مساوی 40 سال و 60 نفر (5/62%) بین 50-40 سال داشتند. 58 بیمار (4/60%) دچار CIA شدند. 44 نفر (3/73%) از بیماران بین 50-40 سال و 14 نفر (38%) از بیماران کمتر از 40 سال دچار CIA شدند (001/0=p). CIA در رژیم AC 61% و در رژیم AC و تاکسان 5/59% بود (87/0=p).
نتیجهگیری: آمنوره ناشی از شیمیدرمانی شایع است و در سن بالای 40 سال بسیار شایعتر میباشد. همچنین اضافه کردن تاکسان به رژیم AC موجب افزایش CIA نمیشود.
آمنوره
کموتراپی
سرطان پستان
taxane
2021
05
22
1
5
https://ijogi.mums.ac.ir/article_18296_d6d96920a6bdedc302eab6117d4b0648.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1400
24
3
تأثیر تمرینات هوازی و مصرف آب انار بر سطوح سرمی استروژن، پروژسترون و پروتئین P53 در زنان مبتلا به سرطان پستان
دکتر محسن
اکبرپوربنی
دکتر فضلالله
فتحالهی شورابه
مرضیه
یوسفوند
مریم
قاسمی
دکتر عباس
مهرانپور
مقدمه: سرطان پستان، شایعترین سرطان و علت اصلی مرگومیر ناشی از سرطان در میان زنان است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تأثیر 8 هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل آب انار بر سطوح سرمی استروژن، پروژسترون و پروتئینP53در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روشکار: این مطالعه نیمهتجربی بهصورت پیشآزمون و پسآزمون در سال 1398 بر روی 40 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان استان قم انجام شد. افراد بهطور تصادفی به چهار گروه 10 نفره کنترل، آب انار، تمرین هوازی و تمرین هوازی و مصرف آب انار تقسیم شدند. گروههای تمرین هوازی و تمرین هوازی+مصرف آب انار بهمدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه تمرینات را انجام دادند. همچنین گروههای مصرف آب انار روز جلسه تمرین و در حالت ناشتا 100 سیسی آب انار مصرف میکردند. جهت بررسی متغیرهای تحقیق 48 ساعت قبل و بعد از اجرای پروتکل از شرکتکنندگان 4 سیسی خون گرفته شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 20) و آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد. یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که 8 هفته تمرین هوازی باعث کاهش معنیدار در سطوح سرمی استروژن، پروژسترون (05/0>p) و افزایش معنیدار در سطوح پروتئین P53 (05/0>p) در زنان مبتلا به سرطان پستان گردید. بر اساس نتایج مطالعه، استروژن و پروژسترون در گروههای مصرف آب انار و تمرین هوازی کاهش داشت، اما این کاهش معنیدار نبود (05/0>p). همچنین نتایج نشان داد که مصرف آب انار بهمدت 8 هفته باعث کاهش غیر معنیداری در سطوح استروژن و پروژسترون و افزایش معنیداری در سطوح P53 زنان مبتلا به سرطان پستان گردیده است (05/0>p). نتیجهگیری: تمرین هوازی+ مصرف آب انار باعث کاهش عوامل خطرزای سرطان پستان و افزایش پروتئین مرتبط با مرگ سلولی p53 در زنان مبتلا به سرطان میگردد.
استروژن
پروژسترون
تمرین هوازی
سرطان پستان
P53
2021
05
22
6
15
https://ijogi.mums.ac.ir/article_18297_a571b6b56eeea2fef35cde208f63adc6.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1400
24
3
مقایسه دو پروژسترون میکرونیزه (لوتوژل و یوتروژستان) در حمایت از فاز لوتئال در بیماران تحت سیکل IVF
دکتر صدیقه
حسینی
دکتر ساغر
صالحپور
دکتر لیلا
نظری
دکتر نسرین
سحرخیز
دکتر مونا
اسمی
مقدمه: به منظور حمایت فاز لوتئال بهعنوان بخشی اجتنابناپذیر در برنامههای IVF از داروهای پروژسترونی مانند لوتوژل و یوتروژستان استفاده میشود. یوتروژستان داروی شناخته شده جهت حمایت از فاز لوتئال میباشد. هدف از مطالعه این است که با توجه کاهش دسترسی در کشور ایران لوتوژل در صورت اثربخشی و تحمل بهعنوان یک پروژسترون میکرونیزه اثربخش جهت حمایت از فاز لوتئال در بیماران تحت IVF استفاده شود.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی در سال 99-1398 بر روی 200 نفر از مراجعین به کلینیک ناباروری بیمارستان طالقانی تهران که تحت IVF قرار گرفتند، انجام شد. افراد به دو گروه مساوی تقسیم شدند که یکی از گروهها تحت درمان با لوتوژل 200 میلیگرم واژینال و گروه دیگر تحت درمان با یوتروژستان 200 میلیگرم واژینال از همان روز گرفتن اووسیت قرار گرفتند. میزان اثربخشی، تحملپذیری، بیخطر بودن، میزان حاملگی کلینیکی مثبت، میزان حاملگی موفق تا هفته 12 و میزان سقط در دو گروه با هم مقایسه شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 21) و آزمون منویتنی، کایدو و آزمون لوجستیک انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.
یافتهها: میزان BHCG مثبت در گروههای لوتوژل 22% و یوتروژستان 23% بود که تفاوت معناداری نداشتند (866/0=p). میزان بارداری بر اساس سونوگرافی FHRمثبت در گروه لوتوژل 18% و یوتروژستان 22% بود که تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد (480/0=p). میزان بارداری موفق تا 12 هفتگی برای لوتوژل 13% و برای یوتروژستان 15% بود که نشاندهنده عدم رابطه معنادار بین دو گروه بود (684/0=p). میزان وقوع حاملگی بیشتر از 20 هفته نیز در هر دو گروه لوتوژل و یوتروژستان 14% بود که اختلاف آماری معنادار وجود نداشت (000/1=p).
نتیجهگیری: میزان به وجود آمدن BHCG مثبت، بارداری بر اساس سونوگرافی FHRمثبت و بارداری موفق تا 12 هفتگی در استفاده از دو داروی لوتوژل و یوتروژستان یکسان بود. همچنین در میزان بروز عوارض تفاوتی مشاهده نشد. بههمین دلیل میتوان از هرکدام از این داروها برای حمایت فاز لوتئال در بیماران تحت IVF استفاده کرد.
حمایت فاز لوئتال
لوتوژل
نازایی
یوتروژستان
2021
05
22
16
22
https://ijogi.mums.ac.ir/article_18299_17a02a627755d53eb8b00e7ecf0c00a8.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1400
24
3
ارزیابی مقایسهای تأثیر درمان نگهدارنده با متادون و بوپرنورفین بر عملکرد جنسی زنان وابسته به/سوءمصرف مواد اپیوئیدی (داروهای افیونی)
دکتر فریده سادات
آموزگار
دکتر مهرداد
صالحی
دکتر محمدجواد
طراحی
دکتر میترا
ملایینژاد
فاطمه
مرادی نسب
مقدمه: اختلالات جنسی مرتبط با استفاده طولانیمدت از متادون و بوپرنورفین بسیار شایع هستند. بهمنظور بررسی تأثیرات درمان نگهدارنده با متادون (MMT) و بوپرنورفین (BMT) بر عملکرد جنسی زنانی که دچار وابستگی به سوءمصرف مواد اپیوئیدی هستند، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی مقایسهای تأثیر درمان نگهدارنده با استفاده از متادون و بوپرنورفین بر عملکرد جنسی زنان مبتلا به وابستگی به سوءمصرف مواد اپیوئیدی انجام شد تا اقدامات مؤثری جهت انتخاب بهتر در زمینه مشاوره و تصمیمگیری در خصوص درمان این افراد صورت گیرد. روشکار: اینمطالعه توصیفی- تحلیلی مقطعی در سال 96-1394 بر روی 89 زن مبتلا به سوءمصرف مواد افیونی انجام شد. اطلاعات دموگرافیک، عملکرد جنسی و رضایتمندی زنانی که از قبل تحت درمان با MMT و BMT بودند، با استفاده از پرسشنامههای شاخص عملکرد جنسی زنان (FSFI) و رضایت جنسی لارسون در دو مقطع با فاصله 3 ماه تکمیل و جمعآوری گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 20) و آزمونهای تی مستقل، یومنویتنی و کای اسکوئر انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد. یافتهها: نمرات کل مقیاس (پرسشنامه شاخص عملکرد جنسی زنان) FSFI در گروه BMT بهطور معنیداری بالاتر بود (05/0>p). نمرات حاصل از مقیاس میل جنسی و خرده مقیاسهای برانگیختگی در گروه BMT نسبت به گروه MMT بهطور معنیداری بهبود یافتند (05/0>p). از نظر سطح رضایت جنسی در دو مقطع مورد بررسی، بین دو گروه اختلاف معنیداری مشاهده نشد (25/0=p). نتیجهگیری: استفاده از BMT در زنان مبتلا به سوءمصرف مواد اپیوئیدی میتواند تأثیر مثبت بیشتری نسبت به MMT در میل جنسی و برانگیختگی جنسی این افراد داشته باشد. این امر احتمالاً منجر به پیوستگی بیشتری به استفاده از درمان نگهدارنده میشود. در موارد دیگر، این دو دارو از لحاظ میزان اثربخشی و ایجاد رضایتمندی از عملکرد جنسی مشابه یکدیگر هستند.
اختلال جنسی
بوپرنورفین
زنان
متادون
وابستگی
2021
05
22
23
32
https://ijogi.mums.ac.ir/article_18300_200b2392c2eee4642e7a3a390b929cb8.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1400
24
3
مقایسه بروز خارش پس از بیحسی نخاعی بهدنبال تزریق اینتراتکال فنتانیل با سوفنتانیل در سزارین
سهیل لرد
لسمی
دکتر پروین
دلاور
دکتر شهرزاد
هداوند
مقدمه: مخدرهای داخل نخاعی در ترکیب با بیحسکنندههای موضعی بهطور شایعی برای القاء بیدردی و بیهوشی در طی عمل جراحی سزارین مورد استفاده قرار میگیرند. مخدرهای محلول در چربی مانند فنتانیل و سوفنتانیل، از جمله پرکاربردترین مخدرهای داخل نخاعی مورد استفاده هستند. خارش از عوارض شایع مخدرها است، لذا مطالعه حاضر با هدف مقایسه فراوانی و شدت خارش بهدنبال تجویز داخل نخاعی فنتانیل یا سوفنتانیل همراه با بوپیواکائین در جراحی سزارین غیراورژانس انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور در سال 1398 بر روی 50 زن باردار کاندید جراحی سزارین غیراورژانس مراجعهکننده به بیمارستان شهید مصطفی خمینی (ره) تهران انجام شد. افراد بهطور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. یک گروه 25 میکروگرم فنتانیل و گروه دیگر 5/2 میکروگرم سوفنتانیل در همراهی با 5/12 میلیگرم بوپیواکائین هایپرباریک 5/0% دریافت کردند. پس از عمل جراحی، اطلاعات مربوط به سن، شاخص توده بدنی، مدت زمان جراحی و خارش مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 21) و آزمونهای آماری تی مستقل و کای اسکوئر انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: بین دو گروه از نظر سن (428/0=p)، شاخص تودهبدنی (339/0=p) و مدت زمان جراحی (296/0=p) تفاوت آماری معنیداری وجود نداشت. فراوانی خارش در گروه فنتانیل 68% و در گروه سوفنتانیل 88% بود که این تفاوت از نظر آماری معنیدار نبود (088/0=p). شدت خارش (361/0=p) و استفاده از داروی ضدخارش (333/0=p) نیز بین دو گروه تفاوت آماری معنیداری را نشان نداد.
نتیجهگیری: خارش از عوارض شایع استفاده از مخدرهای داخل نخاعی فنتانیل و سوفنتانیل میباشد. شواهدی به نفع شیوع بیشتر خارش در گروه سوفنتانیل نسبت به گروه فنتانیل یافت نشد.
بیحسی نخاعی
خارش
سزارین
سوفنتانیل
فنتانیل
2021
05
22
33
41
https://ijogi.mums.ac.ir/article_18301_f87d590ffde9452927dd1adff665d624.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1400
24
3
تأثیر تمرینات مقاومتی با دو شدت متفاوت همراه با محدودیت جریان خون بر قدرت عضلانی، درصد چربی و سطح سرمی آیریزین زنان دارای اضافه وزن
مهشید
محمدیان
دکتر مهدی
قهرمانی مقدم
دکتر الهام
حکاک دخت
مقدمه: شیوع اضافهوزن و چاقی و عوارض آن بهسرعت در جهان در حال افزایش است. بنابرین لازم است روشهای نوینی برای پیشگیری و درمان آن ارائه گردد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثر 6 هفته تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون (کاتسو) با دو شدت متغیر بر درصد چربی، قدرت عضلانی و سطح سرمی آیریزین در زنان دارای اضافهوزن انجام شد. روشکار: این مطالعه نیمه تجربی در سال 1398 بر روی 42 زن دارای اضافهوزن در شهر مشهد انجام شد. افراد بهطور تصادفی در سه گروه تمرینات مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون با شدت 30-20% از یک تکرار بیشینه، تمرینات مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون با شدت 50-40% و گروه کنترل تقسیم شدند. گروههای تمرین بهمدت 6 هفته، هفتهای 3 جلسه و هر جلسه 60-50 دقیقه به تمرین پرداختند. قبل و بعد از مداخله تمرینی سطوح سرمی آیریزین، قدرت عضلانی و درصد چربی گرفته شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 23) و آزمون تحلیل کوواریانس (ANCOVA) انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد. یافتهها: شش هفته تمرین مقاومتی همراه با کاتسو با دو شدت متفاوت منجر به افزایش معنیدار قدرت در مرحله پسآزمون شد (001/0=p). تغییرات سطح سرمی آیریزین و درصد چربی معنیدار بین دو گروه نبود (05/0p≥). نتیجهگیری: تمرین مقاومتی همراه با کاتسو بدون تغییر در سطح سرمی آیریزین، در شدت 30-20% منجر به کاهش معنیدار درصد چربی شد.
آیریزین
تمرین مقاومتی
قدرت عضلانی
محدودیت جریان خون
2021
05
22
42
50
https://ijogi.mums.ac.ir/article_18302_c6e51c273f64a22e82f7b9fb7e42ae1d.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1400
24
3
تأثیر تمرینات هوازی با شدتهای ثابت و متغیر بر ترکیب بدن، برخی از عوامل فیزیولوژیک و انعقادی زنان میانسال دارای اضافه وزن
مهناز
محمددوست
دکتر مهرداد
فتحی
دکتر کیوان
حجازی
مقدمه: فیبرینوژن یکی از مهمترین عوامل التهابی و شاخص پیشبینی کننده در بیماریهای قلبی - عروقی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر تمرینات هوازی با شدتهای ثابت و متغیر بر ترکیب بدن و برخی عوامل فیزیولوژیک و انعقادی زنان میانسال دارای اضافه وزن انجام شد.
روشکار: این مطالعه کاربردی و بهروش نیمهتجربی در سال 1394 بر روی 30 زن در سه گروه 10 نفره تمرین هوازی با شدت ثابت، شدت متغیر و کنترل در شهرستان بجنورد انجام شد. برنامه تمرین هوازی شامل 8 هفته تمرین هوازی، 30 دقیقه فعالیت هوازی با شدت ثابت معادل 60% ضربان قلب و با شدت متغیر شامل 2 دقیقه رکاب زدن با شدت 50% حداکثر ضربان قلب و 1 دقیقه رکاب زدن با شدت 70% حداکثر ضربان قلب بود. سطوح فیبرینوژن، PT، PTT، تعداد پلاکتها و فاکتور غیرانعقادی در 24 ساعت قبل و 48 ساعت بعد از جلسه تمرین جمعآوری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 25) و آزمونهای تی همبسته، تحلیل آنالیز کواریانس (ANCOVA) و آزمون تعقیبی توکی بهترتیب برای تغییرات درونگروهی و بینگروهی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: وزن (شدت ثابت 001/0=p و شدت متغیر 001/0=p)، شاخص توده بدنی (شدت ثابت 001/0=p و شدت متغیر 001/0=p)، فشارخون سیستولی (شدت ثابت 03/0=p و شدت متغیر 001/0=p) و فشارخون دیاستولی (شدت ثابت 001/0=p و شدت متغیر 001/0=p) کاهش معنیداری یافت؛ درصورتیکه درصد چربی بدن فقط در گروه تمرین هوازی با شدت ثابت کاهش معنیداری یافت (001/=p). زمان پروترومبین (شدت ثابت 004/0=p و شدت متغیر 009/0=p)، زمان نسبی ترومبوپلاستین (شدت ثابت 005/0=p و شدت متغیر 01/0=p)، فیبرینوژن (شدت ثابت 001/0=p و شدت متغیر 02/0=p) و تعداد پلاکتها (شدت ثابت 02/0=p و شدت متغیر 001/0=p)، کاهش معنیداری یافت؛ درصورتیکه فاکتور غیرانعقادی در هر دو گروه تمرین هوازی با شدت ثابت و متغیر افزایش معنیداری یافت (شدت ثابت 003/0=p و شدت متغیر 001/0=p). میزان انعطافپذیری (شدت ثابت 003/0=p و شدت متغیر 001/0=p) و حداکثر اکسیژن مصرفی (شدت ثابت 001/0=p و شدت متغیر 001/0=p) در هر دو گروه تمرین هوازی با شدت ثابت و متغیر افزایش معنیداری یافت.
نتیجهگیری: 8 هفته تمرین هوازی با دو شدت ثابت و متغیر از طریق کاهش شاخصهای ترکیب بدن، فاکتورهای انعقادی و افزایش شاخصهای آمادگی جسمانی در زنان دارای اضافه وزن میتواند احتمالاً در بهبود سلامت قلب و عروق و کاهش التهاب مؤثر باشد.
تمرین هوازی
زنان دارای اضافه وزن
فشارخون
فیبرینوژن
2021
05
22
51
61
https://ijogi.mums.ac.ir/article_18303_c563c3c46df396c70920f85e86650596.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1400
24
3
تأثیر زیره سبز بر شاخصهای سندرم متابولیک زنان سنین باروری
شیرین
محمودی
دکتر مرضیه
لریپور
شایسته
اسماعیلزاده
دکتر زرین
سرحدینژاد
دکتر هاله
تاجالدینی
مقدمه: سندرم متابولیک، یک نگرانی در حال افزایش بهداشت عمومی در سراسر جهان است. نیاز مبرمی به مهار این سندرم با بهکارگیری روشهایی با حداقل عوارض جانبی احساس میشود. از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر زیره سبز بر شاخصهای سندرم متابولیک انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی سهسوکور در سال 1398 بر روی 66 نفر از زنان سنین باروری با وجود حداقل 3 شاخص سندرم متابولیک و مراجعهکننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهرستان رفسنجان انجام شد. افراد بهصورت در دسترس انتخاب و با روش تخصیص تصادفی در دو گروه دریافتکننده 500 میلیگرم زیره سبز و دارونما تقسیم شدند. قبل و بعد از 8 هفته مداخله، اندازه دور کمر، FBS، HDL و تریگلیسرید اندازهگیری شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 18) و آزمونهای ﮐﻮﻟﻤﻮﮔﺮوف اسمیرنوف، تی مستقل، منویتنی یو، تی زوجی و ویلکاکسون انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین دور کمر، TG، HDL و فشارخون سیستولیک قبل و بعد از مداخله در گروه زیره سبز اختلاف معناداری داشت (05/0p<). در گروه کنترل این تغییرات معنادار نبودند. میانگین FBS در گروه زیره سبز تغییر معناداری نداشت (739/0=p)، ولی در گروه کنترل میزان FBS افزایش یافته بود (004/0=p). میانگین فشارخون دیاستولیک در هر دو گروه بعد از مداخله کاهش معناداری داشت (05/0>p)، ولی در گروه زیره سبز این کاهش بیشتر بود (001/0>p).
نتیجهگیری: مصرف 500 میلیگرم زیره سبز 2 بار در روز میتواند بر بهبود شاخصهای سندرم متابولیک در زنان سنین باروری مؤثر باشد.
زنان سنین باروری
زیره سبز
سندرم متابولیک
2021
05
22
62
70
https://ijogi.mums.ac.ir/article_18305_633d2390030fac662f08c8384433a474.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1400
24
3
بررسی تأثیر سوءمصرف استروئید آنابولیک آندروژنی بر باروری مردان: مطالعه مروری
دکتر زهره
عباسی
فرزانه
خدابنده
فاطمه
یحیوی کوچکسرایی
سکینه
نظری
مقدمه: علاقه جوانان به ورزشهای قدرتی سبب استفاده زیاد استروئیدهای آنابولیک (AAS) بدون توجه به عوارض طولانیمدت آن شده است. از این رو، مطالعه مروری حاضر با هدف بررسی تأثیر داروهای AAS بر باروری مردان انجام شد.
روشکار: در راستای هدف مطالعه مروری حاضر، جستجو در پایگاههای اطلاعاتی Google Scholar، Irandoc، ISC، Science Direct،Proquest ، Pubmed، Scopus و Magiran با کلید واژههای داروهای انرژیزا، باروری مردان، اسپرماتوژنز، استروئید آنابولیک آندروژنی و AAS بدون محدودیت سال انجام شد. از مجموع 8453 مقاله استخراج شده، پس از بررسی عنوان، چکیده و معیارهای ورود و خروج، در نهایت 33 مقاله مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: داروهای AAS عوارض طولانی مدتی بر سیستم باروری مردان دارند؛ بهطوریکه اسپرماتوژنز را از طریق 4 مکانیسم اولیه شامل اثرات مستقیم بر سلولهای جنسی، تغییر محور هیپوتالاموس، هیپوفیز و بیضه، اختلال عملکرد نعوظ یا انزال و کاهش میل جنسی مختل میکند. همچنین با مهار بازخورد منفی در سطوح LH و FSH نیز سبب کاهش تولید تستوسترون و سرکوب اسپرماتوژنز میگردد. اکثر عوارض پس از قطع مصرف، برگشتپذیرند، اما مصرف طولانیمدت در سنین باروری و مراحل تکامل بیضه سبب اختلال در آنالیز مایع منی و پارامترهای عملکردی اسپرم میشود و امکان پاسخ به درمان جایگرین هم وجود ندارد. هنوز اطلاعات کافی برای زمان مورد نیاز جهت برگشت قدرت باروری مردان بعد از قطع مصرف گزارش نشده است.
نتیجهگیری: مصرف بیرویه داروهای AAS اثرات نامطلوب درازمدتی بر سلامت باروری مردان دارد، از این رو وجود اقلام متنوع و ناشناخته دارو در بازار، حجمه تبلیغات در باشگاهها و فضای مجازی و مصرف زیاد دارو بدون توجه به عوارض آن، نیازمند اقدامات مدیریتی جهت حل این معضل بهداشت جهانی و حفظ سلامت باروری مردان دارد، لذا آموزش به جامعه، ورزشکاران، مربیان و ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی توصیه میشود.
باروری
داروهای استروئید آنابولیک آندروژنی
مردان
2021
05
22
71
84
https://ijogi.mums.ac.ir/article_18307_10038e735ba0ffdbe5501749a33c930d.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1400
24
3
بررسی ارتباط ویتامین D با سقط جنین: یک مرور سیستماتیک و متاآنالیز
رعنا
دوستی
دکتر لیلا
جهانگیری
دکتر مژگان
میرغفوروند
مقدمه: سقط خودبهخودی، یکی از عوارض شایع بارداری است که علل اصلی آن ناشناخته مانده است؛ از آنجایی که ممکن است کمبود ویتامین D یکی از علل آن باشد، مطالعه مرور سیستماتیک حاضر با هدف بررسی ارتباط ویتامین D با سقط جنین انجام شد.
روشکار: در این مرور سیستماتیک و متاآنالیز، جستجوی متون منتشر شده در بازه زمانی ابتدای سال 1990 تا انتهای سال 2019 در پایگاه دادههای Pubmed، Embase، Cochrane Library، Scopus، Web of Science، SID، Magiran، IranMedex با کلیدواژههای ویتامین D، Pregnancy loss، 25-Dihydroxyvitamin d3،25-hydroxyvitamin ، Fetal loss، Miscarriage و Abortion و کلیدواژههای فارسی معادل آنها انجام شد. کیفیت مقالات با چکلیست اوتاوا مورد ارزیابی قرار گرفت و از نرمافزار STATA برای انجام متاآنالیز استفاده شد.
یافتهها: از 311 مقاله یافت شده در مرحله اول، در نهایت 5 مقاله (5203 نفر) واجد معیارهای مطالعه بودند. از نظر کیفیت متدولوژی، تمامی مقالات وارد شده در سطح متوسط قرار داشتند. یافتههای مطالعات وارد شده به متاآنالیز نشان داد که بین سطوح پایین ویتامین D و سقط جنین ارتباط وجود دارد (اندازه اثر: 02/0، فاصله اطمینان 95%: 06/0 تا 02/0-).
نتیجهگیری: نتایج متاآنالیز بیانگر ارتباط سطح سرمی ویتامین D با سقط جنین بود؛ بنابراین اینگونه میتوان نتیجه گرفت که سطوح پایین ویتامین D بهعنوان یک عامل خطر برای تهدید به سقط جنین محسوب میشود.
بارداری
سقط جنین
ویتامین D
2021
05
22
85
94
https://ijogi.mums.ac.ir/article_18309_2b089143d83dff78053cf0222528b3d7.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1400
24
3
گزارش یک مورد تومور سلول گرانولوزا جوانان تخمدان واریانت آناپلاستیک
دکتر معصومه
غریب
دکتر فاطمه
همایی شاندیز
دکتر قدرتالله
مداح
دکتر بهنوش
مهدیزاده
مقدمه : واریانت آناپلاستیک تومور سلول گرانولوزا جوانان، یکی از نادرترین بدخیمیهای تخمدان میباشد. هدف از این گزارش مورد، توصیف یک مورد تومور سلول گرانولوزا جوانان تخمدان واریانت آناپلاستیک در یک دختر 14 ساله با تظاهر خونریزی غیرطبیعی رحمی و بزرگی تدریجی شکم میباشد. معرفی بیمار: بیمار در بدو تشخیص با اینهیبین آ و ب بیشتر از 500 (پیکوگرم بر میلیلیتر) و توده تخمدانی حدود 15×20×30 سانتیمتر تحت سالپینگواووفورکتومی یکطرفه قرار گرفت و تشخیص تومور سلول گرانولوزا تخمدان جوانان برای وی مطرح گردید که پیگیری نداشته و 10 ماه بعد با آسیت، توده مجدد و متاستاز به کبد و دوردست مراجعه کرده است، بیمار تحت کموتراپی چهار نوبت با رژیم BEP(بلئومایسین، اتوپوزاید، سیسپلاتین) و 5 نوبت پکلیتاکسول و کربوپلاتین و سپس لاپاراتومی با هدف متاستاتکتومی قرار گرفت که بهعلت وسعت درگیری، درمان امکانپذیر نبوده است. در نهایت ۵ ماه پس از جراحی دوم، بیمار فوت شد. نتیجهگیری: این گزارش مورد، مؤید نیاز به پیگیری دقیق بیماران مبتلا به تومور سلول گرانولوزا جوانان تخمدان و توجیه مناسب بیمار و قیم ایشان جهت تجویز درمانهای ادجوانت مورد نیاز برای پیشگیری از عود بیماری میباشد.
آناپلازی
بدخیمی تخمدان
تومور گرانولوزای جوانان
گزارش مورد
2021
05
22
95
100
https://ijogi.mums.ac.ir/article_18310_052438cff2dc3d6ec043a8ac597d1411.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1400
24
3
بررسی یک مورد فیلودیس تومور بزرگ بهدنبال مصرف رازیانه: گزارش یک مورد نادر
نوید
کلانی
الهام
رفیعی
دکتر مرضیه
حقبین
مقدمه: تومورهای فیلودس (PTs)، نئوپلاسمهای فیبروئپیتلیال پستان هستند. PTها نسبتاً نادر هستند و کمتر از 1% از کل نئوپلاسمهای پستان را تشکیل میدهند. در این مطالعه یک مورد فیلودیس تومور بزرگ بهدنبال مصرف رازیانه گزارش میشود.
معرفی بیمار: بیمار خانمی 47 ساله MCzabz بود که با شکایت توده بزرگ در پستان چپ به بیمارستان پیمانیه شهرستان جهرم مراجعه کرد. بیمار به مدت 8 سال سابقه نازایی داشته و از 2 سال قبل تودهای به ابعاد 3 سانتیمتر در پستان چپ داشته است و طی 7 ماه قبل، بهمدت 3 ماه بهدلیل بینظمی قاعدگی، رازیانه مصرف کرده است.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد افزایش سایز تومور پستان در این بیمار بهدلیل مصرف خودسرانه رازیانه باشد، زیرا رازیانه استروژن زیادی دارد که بر سلولهای دارای گیرندههای استروژنی بتا تأثیر میگذارد و سلولهای فیلودس تومور نیز دارای گیرندههای استروژنی بتا میباشند که در این بیمار بهدلیل مصرف خودسرانه رازیانه بهمدت 3 ماه، باعث افزایش حجم ناگهانی این توده در پستان بیمار شده است.
پستان
رازیانه
فلوئیدس تومور
2021
05
22
101
106
https://ijogi.mums.ac.ir/article_18311_c56cbc3c838a1aa4c6f449320d90ee9e.pdf