2024-03-28T22:34:20Z
https://ijogi.mums.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=1488
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1397
21
7
مقایسه اثر ایزوسورباید مونونیترات و استرادیول واژینال در نرم کردن سرویکس در حاملگیهای ترم: یک مطالعه کارآزمایی بالینی
دکتر گیتی
رحیمی
دکتر فرهاد
پورفرضی
دکتر نسرین
فولادی
دکتر نوشین
چم حیدر
دکتر سمیرا
شهباززادگان
مقدمه: آمادهسازی سرویکس معمولاً قبل از شروع انقباضات لیبر شروع میشود و برای دیلاتاسیون و عبور جنین لازم است. با توجه به اهمیت زایمان طبیعی و کاهش خطر سزارین، آمادگی سرویکس زنان باردار از اولویتهای مامایی میباشد، لذا مطالعه حاضر با هدف مقایسه تأثیر تجویز ایزوسورباید مونونیترات در مقایسه با استرادیول بر آمادگی سرویکس و القاء زایمان و عوارض این دو دارو انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور در سال 1395 بر روی 99 نفر از زنان باردار بالای 40 هفته مراجعهکننده به بیمارستان علوی اردبیل انجام شد. شرکتکنندگان به صورت تخصیص تصادفی در سه گروه ایزوسورباید مونونیترات، استرادیول و دارونما قرار گرفتند و داروها بهصورت سرپایی در فورنیکس خلفی بیماران قرار داده شد. هر 3 گروه بعد از ۱۲ساعت بستری شدند و در صورت نمره بیشاپ کمتر از 6، دوزهای قبلی در تمام گروهها تکرار شد. معاینات دهانه رحم هر 2 ساعت و فشارخون و تعداد ضربان قلب مادر هر 4 ساعت تا هنگام زایمان صورت گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمونهای آنوا یکطرفه، کای اسکوئر و کروسکال والیس انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گفته شد.
یافتهها: زمان آمادهسازی سرویکس تا زایمان در گروه ایزوسورباید و استرادیول یکسان (381/0=p)، ولی در هر دو بهطور معنیداری کمتر از دارونما بود (016/0=p). ایزوسورباید و استرادیول نمرة بیشاب سرویکس را افزایش دادند. بین گروهها از نظر طول فاز فعال زایمان اختلاف معنیداری مشاهده نشد (860/0=p). با وجود اینکه گروه دارونما دارای بیشترین فراوانی سزارین بود، ولی در مجموع سه گروه مورد مطالعه از نظر نوع زایمان تفاوت معنیداری نداشتند (484/0=p). فراوانی عوارض دارویی در مادران گروههای ایزوسورباید و استرادیول بیشتر از دارونما بود.
نتیجهگیری: ایزوسورباید مونونیترات و استرادیول واژینال بهطور مشابه نمرة بیشاپ را تغییر دادند و سبب کوتاه شدن فاصلة آمادهسازی تا زایمان شدند. هر دو دارو سبب کاهش زمان بستری تا زایمان، هزینه تحریک زایمان و بهبود تجربه زایمان شدند، بدون اینکه نیاز به استفاده از وسایل کمکی و یا اعمال جراحی باشد.
ایزوسورباید مونونیترات
استرادیول
نرم کردن سرویکس
2018
09
23
1
9
https://ijogi.mums.ac.ir/article_11791_4abd8ddb2875bdd581fdca05736d714f.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1397
21
7
تأثیر بازتاب درمانی کف پا (رفلکس زونتراپی) بر شدت نشانههای پیش از قاعدگی در دانشجویان (کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی دوسوکور)
فهمیه
صحتی شفائی
هما
دستغیب شیرازی
مهین
کمالی فرد
دکتر مرتضی
قوجازاده
مقدمه: سندرم پیش از قاعدگی مجموعۀ بزرگی از نشانههای جسمی و روانی قبل از قاعدگی را شامل میشود که سبب اختلال در روند زندگی و فعالیتهای فرد میشود. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر بازتاب درمانی کف پا بر شدّت نشانههای پیش از قاعدگی در دانشجویان ساکن در خوابگاههای دخترانه دانشگاههای علوم پزشکی تهران انجام شد. روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی شاهددار تصادفی یکسوکور در سال ۱۳۸۹ در روی 120 نفر از دانشجویان ساکن خوابگاههای دانشجویی دخترانه دانشگاههای علوم پزشکی تهران انجام گرفت. افراد بهصورت تصادفی به دو گروه 60 نفره مداخله و شاهد تقسیم شدند. رفلکس زونتراپی که اعمال فشار توسط انگشتان بر روی نقاط خاصی از کف پا، جهت هماهنگی محور هیپوتالاموس، هیپوفیز، تخمدان است، برای نمونهها انجام شد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامۀ دیکرسون بود که در طی دو سیکل قاعدگی قبل از درمان و دو دوره در طی درمان تکمیل شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 15) و آزمونهای کای دو یا آزمون دقیق فیشر و آزمون آنالیز کواریانس انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد. یافتهها: در این مطالعه شدّت علائم خلقی بعد از دریافت رفلکس زونتراپی واقعی 2/25% و بعد از دریافت رفلکس زونتراپی غیرواقعی 8/3%، شدّت علائم جسمی بعد از دریافت رفلکس زونتراپی واقعی 26/25% و بعد از دریافت رفلکس زونتراپی غیرواقعی 4/3% و شدّت علائم رفتاری بعد از دریافت رفلکس زونتراپی واقعی20% و بعد از دریافت رفلکس زونتراپی غیرواقعی 30/18% کاهش پیدا کرد که از نظر آماری، علائم خلقی (03/0=p) و جسمی (04/0=p) معنیدار تلقی گردید و بهبودی در علائم گزارش شد، ولی در علائم رفتاری تغییری مشاهده نشد. نتیجهگیری: رفلکس زونتراپی باعث بهبود علائم خلقی و جسمی سندرم پیش از قاعدگی میشود و بهدلیل عوارض جانبی بسیار محدود، اثربخشی خوب و مطلوب درمان، میتواند یکی از قدمهای درمانی اول در زنان مبتلا به این سندرم باشد.
بازتاب درمانی کف پا
سندرم پیش از قاعدگی
2018
09
23
10
19
https://ijogi.mums.ac.ir/article_11792_7a74919f0f18d7194672ee2b203aae1e.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1397
21
7
بررسی فراوانی آنتیبادی تیروئید پراکسیداز مثبت و عوامل مرتبط با آن طی دوران بارداری در زنان باردار مراجعه کننده به مراکز تحت پوشش دانشگاه شهید بهشتی در سال ۹۵-۱۳۹۲
دکتر سیما
نظرپور
دکتر فهیمه
رمضانی تهرانی
دکتر معصومه
سیمبر
مریم
رحمتی
دکتر فریدون
عزیزی
مقدمه: آنتیبادی تیروئید پراکسیداز (TPOAb)، عامل اصلی خطر اختلال عملکرد تیروئید در دوران بارداری است و میتواند نشانگر این اختلالات در دوران بارداری باشد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی فراوانی مثبت بودن TPOAb و عوامل مرتبط با آن در دوران بارداری انجام شد.
روشکار: این مطالعه یک تجزیه و تحلیل ثانویه است که بر اساس دادههای موجود در بررسی آیندهنگر مبتنی بر جمعیت مطالعه تیروئید و بارداری تهران بر روی 2233 نفر از زنان باردار (سه ماهه اول بارداری) مراجعهکننده به درمانگاههای مراقبتهای دوران بارداری مراکز تحت پوشش دانشگاه شهید بهشتی انجام شد. اندازهگیری میزان سرمی TSH، T4، T-uptake و TPOab برای زنان باردار انجام شد. عوامل سن مادر، شاخص توده بدنی، تعداد حاملگی، سن حاملگی، سابقه فردی یا خانوادگی اختلالات تیروئید، گواتر، دیابت نوع یک یا سایر اختلالات خودایمنی، سابقه ناباروری، سابقه سقط جنین، زایمان زودرس یا مردهزایی بهعنوان عوامل خطر احتمالی انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار STATA (نسخه 12) انجام گرفت.
یافتهها: در این بررسی 214 نفر (9/7%) TPOAb مثبت بودند. بر اساس مدل رگرسیون لوجستیک، شانس مثبت شدن TPOAb در افرادی که سابقه فردی بیماری تیروئید داشتند، 48/4 برابر (با فاصله اطمینان ۲۶/۲ و ۸۵/۸) بیشتر از افراد فاقد این سابقه بود (05/0p<). ارتباط معنیداری بین سایر عوامل مطرح شده (سن مادر، شاخص توده بدنی، تعداد حاملگی، سن حاملگی، مصرف داروی تیروئید، سابقه خانوادگی تیروئید، سابقه ناباروری، سقط و زایمان زودرس) با مثبت شدن TPOAb وجود نداشت (05/0p>).
نتیجهگیری: سابقه اختلالات تیروئید با مثبت بودن TPOAb در زنان باردار ارتباط داشته و این عامل میتواند بهعنوان عامل خطری در شناسایی اختلالات اتوایمون تیروئید در نظر گرفته شود.
آنتیبادی تیروئید پراکسیداز
اختلالات تیروئیدی
بارداری
عوامل خطرزا
2018
09
23
20
28
https://ijogi.mums.ac.ir/article_11793_020689ab3a287d1871e6c31fbbcd4fd0.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1397
21
7
مقایسه تأثیر اندانسترون، ویتامین B6 و ریشه زنجبیل بر تهوع و استفراغ بارداری: کارآزمایی بالینی تصادفی شده
ساسان
نظری
سامان
نظری
آرزو
شایان
دکتر فاطمه
شبیری
رویا
احمدینیا تابش
مقدمه: تهوع و استفراغ، یکی از مشکلات شایع دوران بارداری میباشد که نه تنها بر روی سلامت جسمی زنان اثر دارد، بلکه میتواند اثر منفی روی عملکرد روانی و اجتماعی آنها نیز داشته باشد. راههای متفاوتی جهت کنترل تهوع و استفراغ دوران بارداری مطرح است، لذا مطالعه حاضر با هدف مقایسه تأثیر اندانسترون، ویتامین B6 و ریشه زنجبیل (زینتوما) بر تهوع و استفراغ بارداری انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور در سال 1396 بر روی 120 زن باردار زیر 16 هفته با تهوع و استفراغ خفیف و متوسط، مراجعه کننده به مراکز جامع سلامت شهر همدان انجام شد. افراد در چهار گروه 30 نفره ویتامین B6، زینتوما، اندانسترون و کپسول دارونما، 2 بار در روز به مدت یک هفته قرار گرفتند. شدت تهوع و استفراغ قبل و بعد از مطالعه توسط پرسشنامه تهوع و استفراغ بارداری سنجیده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 21) و آزمونهای تیمستقل، تیزوجی، کای اسکوئر و اندازهگیری تکراری انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.
یافتهها: قبل از مداخله افراد از نظر نمرات تهوع و استفراغ با هم تفاوت معنیداری نداشتند (00/1=p)، ولی پس از مداخله بر اساس آزمون آنووا نمرات تهوع و استفراغ اختلاف معناداری بین گروههای دارویی (ویتامین B6، اندانسترون و ریشه زنجبیل) با دارونما وجود داشت (001/0>p). بر اساس آزمون تی زوجی، شدت و مدت تهوع و استفراغ بارداری در گروههای دارویی کاهش معناداری داشت (001/0>p) و در گروه ریشه زنجبیل این کاهش نسبت به بقیه روشها کمتر و معنیدار بود (001/0>p).
نتیجهگیری: مصرف ریشه زنجبیل، میتواند شدت و مدت تهوع و استفراغ را همانند ویتامین B6 و اندانسترون کاهش دهد؛ لذا مصرف آن در زنان باردار میتواند مفید باشد.
اندانسترون
تهوع و استفراغ بارداری
ریشه زنجبیل
ویتامین B6
2018
09
23
29
35
https://ijogi.mums.ac.ir/article_11794_b0c5532930827705d861136800cf7c09.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1397
21
7
بررسی مقایسهای تأثیر رازیانه و ژلوفن بر شدت درد دیسمنوره اولیه: مطالعه کارآزمایی بالینی
رؤیا
متولی
دکتر سمیرا
شهباززادگان
مقدمه: دیسمنوره یا قاعدگی دردناک، یکی از شایعترین اختلالات ژنیکولوژی است؛ بهطوریکه حدود 70-50% زنان از آن رنج میبرند. دیسمنوره اغلب با داروهای شیمیایی درمان میگردد. مطالعات نشان دادهاند که تقریباً نیمی از جمعیت کشورهای صنعتی در حال حاضر از طب مکمل و درمانهای جایگزین استفاده میکنند، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسهای تأثیر رازیانه و ژلوفن بر شدت درد در دیسمنوره اولیه انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1395 بر روی 72 نفر از دانشجویان ساکن خوابگاههای دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل انجام گرفت. مشارکتکنندگان مبتلا به دیسمنوره اولیه درجه 2 و 3 در دو گروه دریافت کننده رازیانه و گروه دریافت کننده ژلوفن قرار گرفتند. گروه رازیانه در 3 روز اول پریود در هر سیکل افشره رازیانه را 5-3 قطره در آب یا چای 3 بار در روز استفاده کردند و گروه ژلوفن کپسول را هر 6 ساعت یکبار در 3 روز اول پریود استفاده کردند. هر دو گروه به مدت سه سیکل متوالی از روش مورد نظر استفاده کردند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه معیار نمرهگذاری چندبُعدی کلامی بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماریSPSS (نسخه 17) و آزمونهای تی و کای اسکوئر استفاده شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: هر دو روش رازیانه و ژلوفن، موجب کاهش درد دیسمنوره اولیه از درد شدید و متوسط به خفیف یا عدم درد شد، اما در بهبود شدت درد دیسمنوره بعد از مصرف رازیانه و ژلوفن، در دو گروه تفاوت معنیداری مشاهده نشد (05/0<p).
نتیجهگیری: استفاده از هر دو روش رازیانه و ژلوفن در کاهش شدت درد ناشی از دیسمنوره اولیه مؤثر بوده و کاهش درد در هر دو گروه به یک اندازه است. با توجه به شیوع بالای دیسمنوره در دختران، کاربرد رازیانه در تسکین دیسمنوره توصیه میشود.
دیسمنوره اولیه
رازیانه
ژلوفن
2018
09
23
36
42
https://ijogi.mums.ac.ir/article_11795_fdff7b9baaac77c9ad2caa36eeefa9ef.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1397
21
7
بررسی ارزش تشخیصی دو روش جانسون و دیر در تخمین وزن جنین با استفاده از منحنی راک
الهام
آزموده
سمیه
علیرضایی
دکتر حبیبالله
اسماعیلی
مقدمه: وزن جنین، معیاری مهم در سنجش سلامت نوزاد و اتخاذ تصمیمات بالینی است. روش جانسون و دیر، روشهای تخمین وزن هستند که کمتر مورد استفاده قرار میگیرند. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارزش تشخیصی دو روش جانسون و دیر در تخمین وزن جنین با استفاده از منحنی راک انجام شد.
روشکار: این مطالعه مقطعی در سال 1395 بر روی 147 زن باردار با جنین ترم، سالم، تک قلو و دارای نمایش سفالیک و بستری در زایشگاه بیمارستانهای نهم دی و تأمین اجتماعی تربتحیدریه انجام شد.قبل از تولد، وزن جنینها بر اساس روش جانسون و دیر تخمین زده شد. سپس، بعد از تولد تمام نوزادان وزن شده و وزن واقعی با وزنهای تخمینی مقایسه شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 20) و آزمونهای کروسکال والیس، حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: بین وزن تخمینزده شده با روشهای جانسون و دیر با وزن واقعی، تفاوت آماری معنیداری وجود نداشت (05/0<p). حساسیت روش جانسون در تخمین وزن نوزادان کم وزن و وزن طبیعی60% و نوزدان با وزن بیشتر از حد طبیعی 43/71% و حساسیت روش دیر برای تخمین وزن جنین برای نوزادان با وزن کم و وزن طبیعی 40% و برای نوزادان با وزن بیشتر از حد طبیعی 71/85% بود. سطح زیر منحنی راک در مدل پیشگوییکننده برای هر دو روش و در هر سه گروه وزنی با وزن زیر 2500 گرم (26/0=p)، بین 4000-2500 گرم (26/0=p) و بالای 4000 (13/0=p) با یکدیگر تفاوتی نداشت.
نتیجهگیری: روش جانسون و دیر در تخمین وزن جنین مخصوصاً در نوزادان با وزن بیشتر از حد طبیعی میتوانند جایگزینهای مناسبی برای روشهای پرهزینه مانند سونوگرافی باشند و میتوان بیش از گذشته از روش دیر به علت سهولت، سرعت و دقت آن برای تخمین وزن جنین استفاده کرد.
روش جانسون
روش دیر
وزن جنین
2018
09
23
43
50
https://ijogi.mums.ac.ir/article_11796_858d4f0164dce3efec427659f4d12b9a.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1397
21
7
تأثیر هشت هفته تمرینات توپی در آب و پیلاتس بر سلامت روان و برخی شاخصهای عملکرد عضلانی زنان مبتلا به MS
آسیه سادات
موسویان
مقدمه: بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS)، بیماری مزمن تخریب میلین سیستم اعصاب مرکزی است که بهوسیله اختلال در انتقال در تکانههای عصبی مشخص میشود. با توجه به تأثیر تمرینات ورزشی متفاوت در کمک به کاهش نشانههای بیماری در بیماران MS، مطالعه حاضر با هدف مقایسه تأثیر دو نوع برنامه تمرینی تمرینات توپی در آب و پیلاتس بر روی سرعت و استقامت راه رفتن، میزان خستگی، تعادل و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به بیماری MS انجام شد. روشکار: این مطالعه کاربردی و نیمه تجربی در پاییز 1395 بر روی 31 نفر از زنان ساکن مشهد و مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با EDSS 4-1 مراجعهکننده به انجمن MS شهر مشهد انجام شد. افراد در سه گروه تمرینات توپی در آب، پیلاتس و گروه کنترل قرار گرفتند. آزمودنیها 3 جلسه در هفته و به مدت 8 هفته به تمرین پرداختند. دادههای آزمون سرعت (آزمون 10 متر راه رفتن) و استقامت راه رفتن (آزمون دو دقیقه) و آزمون تعادلی برگ بهوسیله زمانسنج و بهوسیله پرسشنامه (شدت خستگی FFS)، میزان خستگی بیماران اندازهگیری شد و همچنین با استفاده از ضربانسنج، شدت برنامههای تمرینی پیلاتس و تمرینات توپی در آب (از 70-40% ضربان قلب بیشینه) مورد سنجش قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 18) و آزمونهای تحلیل واریانس چندراهه، تی همبسته و آزمون پیگیری توکی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد. یافتهها: سرعت راه رفتن در گروه تمرینات توپی در آب افزایش معنیداری یافت (001/0>p)، درحالیکه در گروه پیلاتس این افزایش معنیدار نبود (132/0=p). استقامت راه رفتن و تعادل در گروه تمرینات توپی در آب (008/0=p، 001/0=p) و گروه پیلاتس (009/0=p، 002/0=p) افزایش معنیداری یافت. خستگی در گروه تمرینات توپی در آب (004/0=p) و پیلاتس (019/0=p) کاهش معنیداری یافت. کیفیت زندگی بیماران نیز در دو گروه تمرینات توپی در آب (0001/0=p) و پیلاتس (001/0=p) افزایش معنیداری یافت، درحالیکه نسبت به تمام شاخصها بین دو گروه آزمودنی تفاوت معنیداری مشاهده نشد (05/0p≥). گروه کنترل نیز در هیچیک از شاخصهای اندازهگیری شده تغییری نشان ندادند. نتیجهگیری: تمرینات توپی در آب و تمرینات پیلاتس میتواند در کنار درمانهای دارویی موجب بهبود در شاخصهای تعادل، خستگی، سرعت و استقامت راه رفتن و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به MS شود و با افزایش هدفمند شدت و حجم فعالیت، توان جسمانی و سطح کیفیت زندگی بیماران افزایش پیدا کند.
پیلاتس
تمرینات توپی در آب
سلامت روان
عملکرد عضلانی
MS
2018
09
23
51
63
https://ijogi.mums.ac.ir/article_11797_3e5804bae481b2c5a28449c044c2357d.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1397
21
7
رابطه بین سواد سلامت مراقبین و رفتار زنان مبتلا به MS
یاسمن
جعفری
دکتر محمد
واحدیان شاهرودی
دکتر هادی
طهرانی
دکتر حبیبالله
اسماعیلی
مهدی
حارثآبادی
دکتر محمد
شریعتی
مقدمه: بیماران به واسطه افزایش نیازهای خودمراقبتی، مستلزم تغییراتی در رفتار هستند. همچنین مراقبین خانوادگی با توجه به نقش حساس آنها در زمینه توانبخشی بیماران با ناتوانی جسمی و روانی، قادرند بیماران را در بالا بردن تواناییهایشان یاری نمایند. مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین سواد سلامت مراقبین و رفتار بیماران مبتلا به MS انجام شد.
روشکار: این مطالعه توصیفی همبستگی در پاییز و زمستان سال 1395 بر روی 76 زن مبتلا به MS و 76 مراقب از هر بیمار در شهر بجنورد انجام گرفت. گردآوری دادههای مربوط به زنان مبتلا به MS با استفاده از پرسشنامههای اطلاعات فردی، سواد سلامت تافلا و سنجش رفتار بیماران انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمونهای همبستگی پیرسون و اسپیرمن و رگرسیون انجام گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: در این مطالعه میانگین سطح سواد سلامت 95/13±26/64 بود، که 24 نفر (8/15%) دارای سواد سلامت کافی، 40 نفر (6/52%) سواد سلامت مرزی و 12 نفر (6/31%) سواد سلامت ناکافی داشتند و میانگین نمره رفتار نیز 89/5±67/23 بود. بر اساس نتایج آزمون همبستگی، بین سواد سلامت مراقبین و رفتار زنان مبتلا به MS ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت (35/0=r، 001/0>p).
نتیجهگیری: سطح سواد سلامت اکثر مراقبین در حد مرزی و ناکافی است و هشداری برای مراقبین و ارائهدهندگان خدمات سلامت محسوب میشود، لذا لزوم توجه بیشتر به امر سواد سلامت در برنامههای ارتقاء سلامت الزامی است.
سواد سلامت
مراقبین خانوادگی
مولتیپل اسکلروزیس
2018
09
23
64
71
https://ijogi.mums.ac.ir/article_11798_e6e16fb26a4e4f9647866bdf4d6c55b4.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1397
21
7
بررسی تأثیر کپسول بابونه در تسکین علائم سندرم پیش از قاعدگی
الهام
نجفی ملاباشی
طاهره
ضیایی
دکتر زهرا
بستانی خالصی
دکتر احسان
کاظمنژاد لیلی
دکتر رضا
بخردی
مقدمه: درصد قابل توجهی از زنان در سنین باروری برخی مشکلات خلقی و فیزیکی مرتبط با قاعدگی به نام سندرم پیش از قاعدگی را تجربه میکنند. علائم این سندرم میتواند بر جنبههای مختلف زندگی فرد تأثیر بگذارند. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر کپسول بابونه در تسکین علائم سندرم پیش از قاعدگی دانشجویان انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور در سال 1396 بر روی 118 نفر از دانشجویان ساکن خوابگاههای دانشگاه علوم پزشکی گیلان که مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی متوسط تا شدید بودند، انجام شد. افراد گروه بابونه، 250 میلیگرم پودر بابونه و افراد گروه دارونما، دارونما را 3 بار در روز از 7 روز قبل از قاعدگی تا شروع خونریزی قاعدگی و طی یک سیکل دریافت کردند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه غربالگری علائم سندرم پیش از قاعدگی (PSST) بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 23) و آزمونهای تی مستقل و تی زوجی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: قبل از درمان دو گروه بابونه و دارونما از نظر شدت کلی علائم سندرم پیش از قاعدگی تفاوت معنیداری نداشتند (05/0<p). بعد از درمان میانگین امتیاز علائم جسمانی، روانی و علائم کلی در هر دو گروه کاهش معنیداری نشان داد (05/0p<)، ولی بابونه در تسکین علائم جسمانی، روانی و علائم کلی سندرم مؤثرتر از دارونما بود (05/0p<).
نتیجهگیری: مصرف گیاه بابونه به صورت مؤثر باعث کاهش شدت علائم جسمانی، روانی و شدت کلی علائم سندرم پیش از قاعدگی میشود.
بابونه
دانشجویان
سندرم پیش از قاعدگی
2018
09
23
72
80
https://ijogi.mums.ac.ir/article_11799_d19e4a98514790f887a2fa0247781c0a.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1397
21
7
تأثیر ید درمانی در زنان مبتلا به سرطان افتراق یافته تیروئید بر بارداریهای آینده؛ مروری بر مطالعات انجام گرفته
دکتر عطیه
محمدزاده وطنچی
دکتر نرجس
آیتی
دکتر رامین
صادقی
دکتر لیلا
پورعلی
دکتر سیدرسول
زکوی
عطیه
زادهکفاش
مقدمه: ید درمانی، درمان استاندارد بیماران سرطان افتراق یافته تیروئید بعد از عمل جراحی میباشد. بررسی اثر این درمان در بارداریهای بعدی زنانیکه ید درمانی شدهاند، حائز اهمیت است. مطالعه مروری حاضر با هدف بررسی عوارض بارداری در بیمارانی که با تشخیص DTC تحت ید درمانی قرار گرفتهاند، انجام شد.
روشکار: در این مطالعه که به روش مروری تشریحی غیرسیستماتیک انجام شد، 3 پایگاه اطلاعات پزشکی شامل google scholar، pubmed و ISI مورد جستجو قرار گرفتند. برای جستجوی مقالات از کلید واژههای thyroid و (carcinoma یا cancer یا neoplasm) و (iodine یا 131 یا radioiodine) و (pregnan یا labor یا parity یا gravid) استفاده شد و مقالات با زبان انگلیسی و چاپ شده از سال 1950 مورد جستجو قرار گرفتند. مقالات مروری و معرفی مورد و مقطعی حذف و در نهایت 7 مقاله مورد بحث قرار گرفتند.
یافتهها:در بررسی 7 مطالعه حاصل از جستجو، مرگ داخل رحمی، زایمان زودرس، ناهنجاری مادرزادی جنینی، وزن پایین هنگام تولد و مرگ نوزادی در سال اول تولد در گروههای مورد مقایسه مشابه بود و تفاوتهای بهدست آمده در برخی مطالعات بین گروههای مورد مقایسه شامل افزایش میزان کلی سقط، افزایش سقط القایی و کاهش تولد نوزاد زنده بود.
نتیجهگیری: خطر عوارض بارداری در زنانیکه ید درمانی شدهاند، بیشتر نمیباشد. کاهش تولد زنده و افزایش سقط القایی مشاهده شده در برخی مطالعات میتواند ناشی از اثرات روانی و ذهنی ترس از عوارض بارداری پس از ید درمانی در بیمار، پزشک معالج و یا اطرافیان باشد.
سرطان افتراق یافته تیروئید
سقط القایی
عوارض بارداری
کاهش وزن هنگام تولد
ید درمانی
2018
09
23
81
85
https://ijogi.mums.ac.ir/article_11800_dcbbd61239393f599fed2118e4743268.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1397
21
7
تأثیر لوپوس اریتماتوی سیستمیک بر عملکرد جنسی زنان: یک مطالعه مرور سیستماتیک و متاآنالیز
ناهید ملکی
ساقونی
دکتر حمید
حیدریان میری
دکتر فاطمه زهرا
کریمی
دکتر معصومه
میرتیموری
مقدمه: لوپوس اریتماتوی سیستمیک یک بیماری التهابی، خودایمنی و مزمن، با درگیری چندارگانی و دورههای عود و بهبود است که عمدتاً زنان را متأثر میسازد. یکی از مهمترین چالشهای زنان به لوپوس، اثرات نامطلوب این بیماری بر عملکرد جنسی زنان است. مرور سیستماتیک و متاآنالیز حاضر با هدف بررسی تأثیر لوپوس بر عملکرد جنسی زنان انجام شد.
روشکار: در این مطالعه مرور سیستماتیک برای جستجوی مقالات فارسی و انگلیسی پایگاههای اطلاعاتی PubMed،Magiran ، Scopus، SID، Google scholar با استفاده از کلمات کلیدی انگلیسی Systemic Lupus Erythematosus، Sexual functioning، sexual activity، sexual disorder و کلمات کلیدی فارسی شامل: لوپوس اریتماتوی سیستمیک، عملکرد جنسی، اختلال جنسی، فعالیت جنسی با استفاده از عملگرهای بولین OR و AND در طی سالهای 2000 تا دسامبر 2017 جستجو شدند. تحلیل دادهها با نرمافزار STATA (نسخه 1/14) انجام شد. جهت بررسی ناهمگنی بین مطالعات از شاخص I2 و جهت ترکیب دادهها و انجام متاآنالیز از مدل اثرات تصادفی استفاده شد.
یافتهها: در مجموع 8 مقاله از 515 مطالعه مرتبط با تأثیر لوپوس بر عملکرد جنسی زنان استخراج گردید که از این تعداد 4 مطالعه وارد آنالیز کمی شد. یافتههای مطالعات وارد شده به متاآنالیز نشان داد که بر اساس مدل اثرات تصادفی لوپوس اریتماتوی سیستمیک باعث کاهش عملکرد جنسی زنان میشود (001/0=p؛ 25/2-10/1: CI 95%؛ 58/1=RR).
نتیجهگیری: با توجه به تأثیر منفی لوپوس بر عملکرد جنسی زنان، نتایج این مطالعه میتواند زمینهای برای طراحی و اجرای برنامههای مراقبت سلامت جنسی زنان مبتلا به لوپوس باشد تا منجر به ارتقاء سلامت جنسی این گروه از زنان گردد.
زنان
عملکرد جنسی
لوپوس اریتماتوی سیستمیک
2018
09
23
86
96
https://ijogi.mums.ac.ir/article_11801_4f37bf72c95da09919a983349c8c673e.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1397
21
7
گزارش یک مورد حاملگی مول هیداتیفرم در هفته 6 بارداری همراه با پرهاکلامپسی
دکتر لعیا
شیرینزاده
دکتر زهره
یوسفی
دکتر امیرحسین
جعفریان
دکتر بهروز
دواچی
دکتر لیلا
موسوی سرشت
دکتر نوشین
باباپور
دکتر انیس
درویش
مقدمه: پرهاکلامپسی، یکی از نشانههای نادر حاملگی مولار میباشد و بیشتر در حاملگیهای با حجم زیادی از بافتهای تروفوبلاست غیرطبیعی همراه است. پرهاکلامپسی با فشارخون و پروتئینوری همراه است و در موارد کمی در بیماران با حاملگی مولار رخ میدهد. با توجه به اینکه در اکثر موارد حاملگی مولار در سه ماهه اول بارداری با سونوگرافی تشخیص داده میشود، در همه بیماران مبتلا به پرهاکلامپسی در سه ماهه اول بارداری باید بیماری تروفوبلاست حاملگی مدنظر باشد. در این مطالعه یک مورد حاملگی مولار در هفته 6 بارداری همراه با پرهاکلامپسی گزارش میشود. معرفی بیمار: بیمار خانم 15 ساله پرایمی گراوید با 6 هفته تأخیر در عادت ماهیانه و افزایش تیتراژ β-HCG با تشخیص حاملگی مولار همراه فشارخون بالا، پروتئینوری و ادم اندام فوقانی به اورژانس زایشگاه دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال 1395 ارجاع گردید که طی بررسیها، پرهاکلامپسی تأیید شد. بعد از کورتاژ، مول هیداتیفرم تشخیص داده شد. تشخیص پرهاکلامپسی در زمینه حاملگی مولار برای وی داده شد. بعد از ساکشن کورتاژ مول و تخلیه، فشارخون بیمار به حد طبیعی رسید و ادم و سایر علائم بیمار نیز بهتدریج بهبود پیدا کرد. نتیجهگیری: پرهاکلامپسی یکی از علائم نادر در حاملگی مولار میباشد و با توجه به اینکه در اغلب موارد حاملگی مولار در سه ماهه اول بارداری با سونوگرافی تشخیص داده میشود، توصیه میشود در همه بیماران که در اوایل حاملگی دچار علائم پرهاکلامپسی میشوند، تشخیص مول هیداتیفرم مدنظر باشد.
پرهاکلامپسی
سه ماه اول حاملگی
مول هیداتیفرم
2018
09
23
97
100
https://ijogi.mums.ac.ir/article_11802_d0b67aed7fa0c0171d6693b4916a9844.pdf