Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
14
7
2012
01
21
بررسی نقش درمان IUI در خانم های با انسداد یک طرفه لوله رحمی در هیستروسالپنگوگرافی
1
5
FA
صدیقه
اسماعیل زاده
دانشیار گروه زنان و زایمان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران.
sesmael@yahoo.com
مهرداد
فارسی
استادیار گروه آناتومی جنین شناسی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران.
محمد رضا
آقاجانی میر
متخصص اورولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران.
مرمر
فیروزپور
کارشناس مامایی، مرکز تحقیقات بهداشت باروری و ناباروری فاطمه الزهرا (س)، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران
ترزا
ماهوتی
کارشناس مامایی، مرکز تحقیقات بهداشت باروری و ناباروری فاطمه الزهرا (س)، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران.
10.22038/ijogi.2012.6003
مقدمه: فاکتور لوله ای از علل بسیار شایع ناباروری است. این مطالعه با هدف ارزیابی نقش درمان تلقیح داخل رحمی (IUI) در خانم های با انسداد یک طرفه لوله رحمی در هیستروسالپنگوگرافی و کاهش اندیکاسیون های IVF و ICSI انجام شد.
روشکار: این مطالعه مورد- شاهدی در سال 88-1387 در مرکز ناباروری فاطمه الزهراء بابل روی60 بیمار نابارور با انسداد یک طرفه لوله رحمی (گروه مورد) و 120 بیمار نابارور با لوله های فالوپ سالم (گروه شاهد) در هیستروسالپنگوگرافی که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند، انجام شد. اطلاعات جمعیت شناختی بیماران در پرسشنامه ای محقق ساخته جمع آوری و با نرم افزار SPSS (نسخه 16) با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و آزمون تی تست و کای دو تحلیل شد.
یافتهها: 4 بارداری (7/6%) در گروه مورد و 15 بارداری (5/12%) در گروه شاهد رخ داد، ولی این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود (05/0<p). هر 4 بیمار باردار شده درگیری لوله سمت چپ داشتند و هیچ یک از افرادی که لوله سمت راست آنها درگیر شده بود باردار نشدند، ولی این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود (05/0<p). بروز بارداری بر حسب محل درگیری (دیستال یا پروگزیمال) هم اختلاف معنی داری نداشت (99/0=p).
نتیجهگیری: بروز بارداری پس از IUI در زنان با انسداد یک طرفه لوله رحمی با زنان دچار نازایی و دارای لوله رحم سالم تفاوت معنی داری ندارد. بنابراین، می توان در بیماران با یک لوله رحمی باز، بدون در نظر گرفتن محل انسداد لوله، انجام IUI را پیشنهاد نمود.
نازایی,علت لوله ای,تلقیح داخل رحمی
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6003.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6003_bc8b5f69853e2d110251aa6bf6f59fb3.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
14
7
2012
01
21
بررسی علل و عوامل مستعد کننده مرگ نوزادان در بیمارستان قائم (عج) شهرستان مشهد از فروردین 1388 تا خرداد 1389
6
14
FA
حسن
بسکابادی
0000-0003-4022-5426
استادیار گروه نوزادان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
boskabadih@mums.ac.ir
زهرا
پروینی
کارشناس پرستاری، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
طاهره
براتی
کارشناس پرستاری، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
آسیه
مودی
0000-0001-6416-415X
دانشجوی کارشناسی ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
asiehmoudi@yahoo.com
10.22038/ijogi.2012.6004
مقدمه: میزان مرگ و میر نوزادان یک شاخص استاندارد برای توسعه سیستم های مراقبت بهداشتی، آموزشی و اجتماعی است که تأثیر مستقیمی بر شاخص های مرگ و میر شیرخواران و کودکان زیر 5 سال دارد. اولین گام در کاهش مرگ و میر و ارتقاء سطح این شاخص، شناسایی علل مرگ و میر است، لذا این مطالعه با هدف بررسی علل و عوامل مستعد کننده مرگ نوزادان در بیمارستان قائم (عج) شهرستان مشهد انجام شد.
روشکار:این مطالعه مقطعی، توصیفی- تحلیلی در فاصله زمانی فروردین 1388 و خرداد 1389بر روی تمامی نوزادان 0 تا 30 روزه فوت شده در بخش نوزادان بیمارستان قائم (عج) مشهد انجام شد. پس از فوت نوزادان، اطلاعات اپیدمیولوژیک، معاینه نوزاد، اقدامات تشخیصی- درمانی و سیر بیماری قبل از مرگ شامل مشخصات نوزاد و مادر ثبت شد و سپس عوامل مساعد کننده و علل مرگ در یک تیم تخصصی (فوق تخصص نوزادان، فلوشیپ، رزیدنت و پرستار کشیک زمان فوت) بررسی شد. سپس اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 5/11) با روش های آمار توصیفی و آزمون آماری توزیع یکنواخت تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: 162 نوزاد (94/9%) از 1630 نوزاد بستری شده در این مرکز فوت کردند. وزن 63% نوزادان فوت شده کمتر از 1500 گرم بود. در این مطالعه علل اصلی زمینه ای مرگ نوزادی عبارت بود از نارسی شدید (کمتر از 32 هفته) 4/57%، آسفیکسی (آپگار دقیقه 5 کمتر از 6) 86/30%، ناهنجاری مادرزادی 16/27%، عفونتها 3/25%، مشکلات تنفسی 7/24%، مشکلات خونی 8/6% و مشکلات مغزی 2/6% بوده است.
نتیجهگیری: با توجه به الگوی مرگ و شایع ترین علل مرگ و میر نوزادان در مطالعه حاضر، پیشگیری از زایمان زودرس و تولد نوزاد کم وزن، جلوگیری از صدمات زایمانی و آسفیکسی، برنامه های پیشگیری کننده از ناهنجاری های و برنامه های پیشگیری کننده از عفونت به ویژه در بخش نوزادان، می تواند در کاهش مرگ نوزادان مؤثر باشد.
مرگ و میر,نوزاد,عوامل مستعد کننده,علل
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6004.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6004_c61b01c9f7a0d521392af8593d97f4e5.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
14
7
2012
01
21
بررسی میزان خشونت علیه مادر و سوء مصرف مواد در دوران بارداری و ارتباط آنها با پیامد بارداری در مادران شهر کرمان در سال 1388
15
23
FA
هادی
رنجبر
دانشجوی دکترای پرستاری، دانشکده پرستاری، دانشگاه علوم پزشکی کرمان، کرمان، ایران.
مهری
کهن
کارشناس ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی کرمان، کرمان، ایران.
mkohan@kmu.ac.ir
عباس
عباس زاده
دانشیار گروه پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی کرمان، کرمان، ایران.
منصور
عرب
کارشناس ارشد پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی کرمان، کرمان، ایران.
10.22038/ijogi.2012.6005
مقدمه: وزن کم هنگام تولد و تولد پره ترم از عوامل مؤثر در مرگومیر زیر یک سال میباشند. با این حال، یافتن راهی برای کاهش و پیشگیری از وزن کم هنگام تولد و تولد پرهترم جزء چالشهای سیستمهای بهداشتی است.
روشکار: در این مطالعه گذشته نگر 400 زن مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر کرمان در سال 1389 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خشونت خانوادگی و فرم ثبت اطلاعات پژوهشگر ساخته (اطلاعات مربوط به تولد کودک و مادر) بود و اطلاعات برای هر نفر ثبت شد. داده ها با آزمون های آماری کای دو، تی مستقل، آنالیز واریانس و رگرسیون لوجستیک و با استفاده از نرم افزارSPSS (نسخه 18) تحلیل شد.
یافتهها: بین سوء مصرف مواد و خشونت در زمان بارداری ارتباط معنی دار وجود داشت. همچنین سوء مصرف مواد با وزن کم هنگام تولد ارتباط داشت. در 2/36 درصد موارد پیش بینی جنسیت کودک بر خلاف تمایل همسر باعث افزایش خشونت شده بود. بین مصرف قلیان و سیگاری غیر فعال بودن زن با وزن کم هنگام تولد ارتباط وجود داشت.
نتیجهگیری: بین سوء مصرف مواد با پیامد ضعیف بارداری ارتباط معنی دار وجود دارد، اما خشونت در زمان بارداری با پیامد ضعیف بارداری ارتباط ندارد.
خشونت علیه مادر,سوء مصرف مواد,پیامد بارداری,وزن کم هنگام تولد,زایمان زودرس
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6005.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6005_de418c3809ed63d24e69bd42a3cd1b4b.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
14
7
2012
01
21
بررسی تأثیر اسیدهای چرب امگا-3 بر افسردگی پس از زایمان
24
31
FA
فاطمه
ناهیدی
0000-0002-0837-3683
کارشناس ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
nahidifateme@yahoo.com
شیرین
تقی زاده
کارشناس ارشد مامایی، مرکز تحقیقات عفونی، بیمارستان کودکان مفید، تهران، ایران.
سعید
صدر
دانشیار روانپزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
حمید
علوی مجد
دانشیار آمار حیاتی، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
alavimajad@gmail.com
10.22038/ijogi.2012.6006
مقدمه: با در نظرگرفتن عوارض جانبی داروهای ضد افسردگی و پذیرش مکمل های غذایی در دوران شیردهی، این مطالعه به منظور تعیین تأثیر اسیدهای چرب امگا-3 بر افسردگی پس از زایمان انجام شد.
روشکار: این کارآزمایی بالینی دوسوکور در سال 1386 روی 70 زن مبتلا به افسردگی پس از زایمان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی منتخب دانشگاه شهید بهشتی تهران انجام شد. نمونه ها با انتساب تصادفی به دو گروه 35 نفره دریافت کننده امگا-3 (روزانه یک کپسول 1 گرمی) و دارونما تقسیم شدند. برای تشخیص افسردگی پس از زایمان از تست استاندارد ادین برگ و برای سنجش شدت علایم از تست استاندارد بک و برای پایایی از آلفای کرنباخ و آزمون مجدد استفاده شد. شدت افسردگی قبل از درمان و در هفته های اول تا چهارم پس از درمان ارزیابی شد. داده ها با نرم افزارSPSS (نسخه 10) و آزمون های تی زوجی، آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر، من ویتنی و کای دو تحلیل شد.
یافتهها: میانگین شدت افسردگی قبل از درمان در گروه امگا-3، 1/18 بود و بعد از درمان به 0/9 کاهش یافت که به لحاظ آماری معنادار بود (001/0>p). در گروه دارونما شدت افسردگی قبل از درمان 5/17 و بعد از درمان 2/17 بود که به لحاظ آماری معنی دار نبود (3/0=p). روند کاهش شدت افسردگی پس از زایمان در گروه امگا-3 نسبت به دارونما معنی دار بود (001/0>p).
نتیجهگیری: امگا-3 دارویی مناسب و بدون عارضه جانبی برای مادر و شیرخوار در کاهش شدت افسردگی پس از زایمان است. لازم است مطالعات با طول درمان بیشتر برای بررسی عود بیماری انجام گیرد.
پس از زایمان,افسردگی پس از زایمان,ضد افسردگی ها,مکمل های غذایی,اسیدهای چرب امگا-3
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6006.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6006_6d17156ebbe466af270d28bbb177f79c.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
14
7
2012
01
21
تأثیر متوکلوپرامید بر افزایش تولید شیر مادران نوزادان نارس
32
36
FA
ابراهیم
دستگردی
متخصص اطفال، مرکز تحقیقات نوزادان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
محبوبه
شیرازی
متخصص زنان و زایمان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
mahboobeh.shirazi@yahoo.in
اشرف
محمدزاده
استاد گروه نوزادان، مرکز تحقیقات نوزادان، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
mohamadzadeha@mums.ac.ir
احمد
شاه فرهت
استادیار گروه نوزادان، مرکز تحقیقات نوزادان، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
FarhatA@mums.ac.ir
رعنا
امیری
کارشناس ارشد پرستاری، مرکز تحقیقات نوزادان، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
10.22038/ijogi.2012.6007
مقدمه: شیر مادر بهترین غذای اولیه برای نوزاد نارس می باشد. بهترین شاهد مفید بودن شیر مادر کاهش شیوع آنتروکولیت نکروزان با شیر مادر در نوزادان نارس است. یکی از مشکلات شایع مادران به ویژه مادران نوزادان نارس استرس ناشی از کمبود شیر می باشد. یکی از روش های مورد استفاده برای افزایش شیر مادران استفاده از داروها می باشد، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر متوکلوپرامید بر افزایش شیر مادران نوزادان نارس انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 60 مادر که نوزاد آنها 34-28 هفته بوده و در بخش مراقبت های ویژه نوزادان بستری بودند، انجام شد. مادران را به صورت تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار دادیم. به مدت 10 روز گروه مورد از متوکلوپرامید 10 میلی گرم و گروه شاهد از دارونما از روز سوم مطالعه و به میزان سه بار در روز استفاده کردند.
یافتهها: از 60 مادر مورد مطالعه، 25 مادر در گروه مورد و 24 مادر در گروه شاهد تا پایان مطالعه شرکت داشتند. دو گروه مورد و شاهد از نظر متغیرهای میانگین سن، سطح تحصیلات، سن حاملگی و وزن نوزاد مطابقت داده شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS (نسخه 15) انجام شد. شیر دوشیده شده دو گروه مورد و شاهد در روز اول مطالعه اختلاف معنی داری نداشت (16/0<p) ولی در 5 روز آخر، اختلاف شیر دوشیده شده در دو گروه معنی دار بود (007/0>p).
نتیجهگیری: متوکلوپرامید باعث افزایش حجم شیر مادران نوزادان نارس می شود.
متوکلوپرامید,نوزادان نارس,شیر مادر
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6007.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6007_6e2f01f645865c409912433f984d8edb.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
14
7
2012
01
21
ارتباط بین دیسمنوره اولیه با خطر زایمان زودرس خودبخودی در زنان نخست زای شهر رفسنجان
37
43
FA
طیبه
نگاهبان بنابی
0000-0001-9096-5647
کارشناس ارشد آموزش پرستاری بهداشت جامعه، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایران.
negahbant@yahoo.com
محسن
رضائیان
دانشیار اپیدمیولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایران
مژگان
جمالی
کارشناس پرستاری، زایشگاه نیک نفس، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایران
علی
انصاری جابری
کارشناس ارشد روان پرستاری، دانشکده پرستاری مامایی، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، رفسنجان، ایران.
shibonraf@yahoo.com
10.22038/ijogi.2012.6008
مقدمه: زایمان زودرس خطری بزرگ بر سر راه سلامتی زنان و عاملی مهم در بروز مرگ و میر نوزادان در سراسر دنیا به شمار می رود که با وجود معرفی فاکتورهای خطر متعدد، در50% موارد، علت آن ناشناخته است. از آنجا که روندهای بیوشیمیایی زایمان زودرس با دیسمنوره اولیه مکانیسم مشترکی دارند و به نظر می رسد داشتن سابقه دیسمنوره اولیه در زنان بتواند وقوع زایمان زودرس را پیشگویی کند. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین زایمان زودرس خودبخودی و سابقه دیسمنوره اولیه در زنان نخست زای شهر رفسنجان انجام شد.
روشکار: این مطالعه موردی-شاهدی، در سال 1389 بر روی 412 نفر از زنان نخست زایی که به زایشگاه نیک نفس رفسنجان مراجعه کرده بودند، انجام شد. 207 نفر از زنانی که دارای زایمان نارس خودبخودی بودند به عنوان گروه مورد و 205 نفر که زایمان نوزاد رسیده داشتند به عنوان گروه شاهد و با در نظر گرفتن شرایط ورود و خروج وارد مطالعه شدند. همسان سازی نمونه های مورد و شاهد از نظر سن، مصرف سیگار، وضعیت اقتصادی اجتماعی و شاخص توده بدنی انجام گرفت. اطلاعات مربوط به مشخصات بارداری، زایمان، سابقه دیسمنوره اولیه و شدت آن از طریق پرسشنامه و مصاحبه رو در رو جمع آوری و تجزیه و تحلیل آماری با آزمون های آماری کای دو، تی دانشجویی، نسبت شانس تطبیق یافته و رگرسیون لوجستیک انجام شد.
یافتهها: بر اساس نتایج آزمون رگرسیون لوجستیک بین ترم یا پره ترم بودن زایمان و داشتن سابقه دیسمنوره اولیه ارتباط معنی داری وجود نداشت (55/0=p). در بررسی خطر وقوع زایمان زودرس بر اساس ابتلا به دیسمنوره اولیه نسبت 12/1= OR بدست آمد. که این خطر برای کسانی که دارای دیسمنوره متوسط و شدید بودند 26/1 بود که این اختلاف بر اساس آزمون رگرسیون لوجستیک معنی دار نبود (45/0=p).
نتیجهگیری: فرآیندهای دقیق بیوشیمیایی که هدایت گر وقوع دیسمنوره اولیه و زایمان زودرس خودبخودی می باشد هنوز ناشناخته هستند.
زایمان زودرس خودبخودی,دیسمنوره اولیه,قاعدگی دردناک اولیه,زنان نخست زا
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6008.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6008_c9960f6998685dfc5c5e9639047639c3.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
14
7
2012
01
21
تصور از درد زایمان طبیعی و سزارین و تمایل به زایمان طبیعی در زنان باردار مراجعه کننده به درمانگاههای دانشگاه علوم پزشکی شهر کرمان
44
50
FA
منوره
اتقایی
کارشناس ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی رازی، دانشگاه علوم پزشکی کرمان، کرمان، ایران.
عصمت
نوحی
دانشجوی PhD پرستاری، دانشکده پرستاری مامایی رازی، دانشگاه علوم پزشکی کرمان، کرمان، ایران.
smnouhi@yahoo.com
10.22038/ijogi.2012.6009
مقدمه: درد زایمان یکی از دردهایی است که زنان در طی زندگی خود تجربه می کنند و ترس از موارد ناشناخته سبب شدت درد می شود. از جمله عوامل انتخاب سزارین ترس از دردهای زایمانی است. این مطالعه با هدف تعیین تصور از درد زایمان و تمایل به زایمان طبیعی در زنان باردار مراجعه کننده به درمانگاههای دانشگاه علوم پزشکی شهر کرمان انجام شد.
روشکار: این مطالعه توصیفی تحلیلی در سال 89-88 بر روی 400 زن باردار شهر کرمان که به روش نمونه برداری خوشه ای تصادفی انتخاب شده بودند، انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سه قسمتی و شامل: 1- ویژگیهای فردی 2- سؤالات تصور از درد زایمان 3- سؤالات مربوط به تمایل انتخاب نوع زایمان بود که پس از کسب روایی و پایایی مطلوب مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از جداول توزیع فراوانی ساده و شاخص های مرکزی و پراکندگی و انحراف معیار گزارش و با استفاده از آزمون t، آنالیز واریانس یک راهه و من ویتنی یو و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار نگرش زنان باردار نسبت به درد زایمان طبیعی82/1±07/11و نسبت به درد زایمان سزارین 18/2±94/10 بود. از نظر نگرش به درد زایمان بین دو گروه زایمان طبیعی و سزارین تفاوت آماری معنی داری وجود داشت (046/0=p). به گونه ای که میانگین نگرش منفی نسبت به درد زایمان در گروه زایمان طبیعی بیشتر از گروه سزارین بود. میانگین و انحراف معیار تمایل زنان باردار نسبت به انجام سزارین (69/3±38/19) بیشتر از زایمان طبیعی (18/3±56/18) بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (02/0=p). بین شدت درد درک شده و تمایل به زایمان طبیعی همبستگی معکوس معنی داری وجود داشت.
نتیجهگیری: تصور از درد زایمان می تواند تمایل و ترجیح نوع زایمان مادران باردار را تحت تأثیر قرار دهد، به طوری که افزایش تصورات منفی از درد زایمان طبیعی، تمایل به زایمان طبیعی را به طور معنی داری کاهش می دهد. آموزش و آگاهی به مادران باردار می تواند ترس و اضطراب ناشی از تصورات غلط از درد زایمان طبیعی را بکاهد و آن ها را تشویق به زایمان طبیعی کند.
تصور,درد زایمان,تمایل به زایمان طبیعی,زنان باردار
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6009.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6009_740d5fefc7b26a6d028de55e2a8e7e8f.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
14
7
2012
01
21
هیسترکتومی و پیامدهای جنسی بعد از آن (مرور سیستماتیک)
51
68
FA
راحله
بابازاده
0000-0001-6323-7249
دانشجوی PhD بهداشت باروری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی شاهرود، شاهرود، ایران.
babazadehr@mums.ac.ir
خدیجه
میرزایی
استادیار بهداشت باروری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
mirzaeikh @ mums.ac.ir
فریده
اخلاقی
0000-0003-2014-8494
دانشیار زنان و مامایی، مرکز تحقیقات سلامت زنان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
akhlaghif@mums.ac.ir
10.22038/ijogi.2012.6010
مقدمه: دسترسی به درمان های جایگزین هیسترکتومی برای خونریزی های غیر طبیعی رحمی انگیزه ای برای ارزیابی دوباره اثر هیسترکتومی بر روی کیفیت زندگی زنان شده است. از آنجا که یکی از جنبه های مهم کیفیت زندگی زنان، عملکرد جنسی آنان می باشد. در این مقاله شواهد مربوط به اثر هیسترکتومی بر روی "پیامد جنسی" مورد بررسی قرار می گیرد.
روشکار: جستجوی الکترونیکی در مقالات انگلیسی با واژه های: تمایلات جنسی، رضایتمندی جنسی، پیامد جنسی، هیسترکتومی، لذت جنسی و ارگاسم در پایگاه های اطلاعاتی Pub Med، EMBASE، Science Direct و Scopus انجام شد. 23 مطالعه شامل 11 مطالعه آینده نگر، 5 مطالعه گذشته نگر و 7 کارآزمایی بالینی به دست آمد. به جز تعداد کمی از مقالات، کیفیت روش کار اکثر مطالعات ضعیف بود اما به دلیل کمبود اطلاعات در مورد این موضوع مهم، تصمیم گرفتیم که تمام مطالعات بررسی شوند.
یافتهها: ارزیابی کیفیت روش کار مطالعات با استفاده از یک سیستم نمره دهی که در متن مقاله توصیف شده است، انجام شد. ابزار اندازه گیری پیامدها، معمولاً معتبر نبوده و بیشتر مطالعات عوامل مخدوش کننده مهم را در نظر نگرفته بودند. نتیجه بیشتر مطالعات در این مرور سیستماتیک، نشان دهنده عدم تغییر یا افزایش تمایلات جنسی در زنانی که تحت عمل هیسترکتومی قرار گرفته اند، بود.
نتیجهگیری: اکثر مطالعات ارزیابی شده در مورد اثر هیسترکتومی بر پیامد جنسی به صورت ضعیف طراحی شده بودند. شواهد در دسترس بیانگر افزایش کیفیت زندگی جنسی بیشتر زنانی است که تحت عمل هیسترکتومی قرار می گیرند و هیسترکتومی اثر مخربی بر روی پیامد جنسی زنان ندارد. مطالعات آینده نگر باید عوامل مخدوش کننده با اثر بالقوه منفی یا مثبت بر روی پیامد جنسی که غیر وابسته به هیسترکتومی می باشند را در نظر بگیرند.
هیسترکتومی,تمایلات جنسی,پیامد جنسی,رضایتمندی جنسی,مرورسیستماتیک
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6010.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6010_be3ca2766fe39bf67695fbaaaf1494b3.pdf