ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر هشت هفته برنامه ورزش در آب بر کیفیت زندگی زنان سالمند بالای 65 سال
مقدمه: یکی از مهمترین اهداف سلامت عمومی، کاهش ناتواناییهای وابسته به افزایش سن در سالمندان است. فعالیت بدنی و ورزش از جمله روش هایی است که می تواند برای پیشگیری، به تأخیر انداختن و یا درمان مشکلات ناشی از فرآیند پیری به کار رود که برخی تأثیرات مثبت آن بر روی کیفیت زندگی افراد از جمله سالمندان مشاهده شده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر هشت هفته برنامه ورزش در آب بر کیفیت زندگی زنان سالمند بالای 65 سال انجام شد.
روشکار: این مطالعه نیمه تجربی در سال 1389 در شهر اصفهان انجام شد. 40 زن بالای 65 سال به طور تصادفی در دو گروه تجربی (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. افراد مورد مطالعه هیچگونه سابقه شرکت در برنامه های ورزشی را نداشتند، ولی توانایی انجام کارهای معمول و روزانه را داشته و فاقد هر گونه بیماری های سیستمیک و محدود کننده بودند. افراد گروه تجربی در یک برنامه ورزش در آب به مدت 8 هفته و 3 جلسه یک ساعته در هفته شرکت داشتند، در حالی که گروه کنترل فقط پیگیری شدند. متغیرهای کیفیت زندگی هر دو گروه در شروع و پایان هشت هفته ورزش در آب با استفاده از پرسشنامه بهداشت روانی و جسمانی (فرم کوتاه 36 سؤالی) ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تی وابسته و کواریانس انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافتهها: کلیه متغیرهای کیفیت زندگی، قبل و بعد از هشت هفته ورزش در آب افزایش معناداری داشت (05/0>p). همچنین افراد گروه تجربی بعد از هشت هفته ورزش در آب، بهبود معناداری در کلیه متغیرهای کیفیت زندگی در مقایسه با گروه کنترل داشتند (05/0>p).
نتیجهگیری: بکارگیری برنامه ورزش در آب به طور منظم و مداوم میتواند سطح کیفیت زندگی را در ابعاد مختلف در زنان سالمند افزایش دهد و راه را برای سالم پیر شدن و برخورداری از سلامتی در این دوران هموار کند.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6155_471e553f48a41d929a3131f1ee7c906c.pdf
2012-09-22
1
9
10.22038/ijogi.2012.6155
سالمندی
کیفیت زندگی
ورزش در آب
مهدی
کارگر فرد
1
دانشیار گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
AUTHOR
محمدرضا
فیاضی بردبار
FayyaziMR@mums.ac.ir
2
دانشیار گروه روانپزشکی، مرکز تحقیقات روانپزشکی و علوم رفتاری، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
LEAD_AUTHOR
شکوفه
علائی
3
کارشناس ارشد تربیت بدنی، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی اثر بخشی آموزش ایمن سازی در مقابل استرس بر نگرش های مختل و مهارت های حل مسأله اجتماعی در بیماران مبتلا به سرطان پستان
مقدمه: در سال های اخیر به ارتقاء بهداشت روانی در بیماران مبتلا به سرطان توجه ویژه ای شده است. شواهد حاکی از تأثیر مثبت آموزش های روانشناختی در کاهش پیامدهای ناشی از سرطان است. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش ایمن سازی در مقابل استرس بر بهبود نگرش های مختل و مهارت های حل مسأله اجتماعی در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد.
روشکار: مطالعه حاضر یک مطالعه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون - پیگیری با گروه کنترل استفاده شد و شرکت کنندگان آن شامل کلیه زنان تازه تشخیص مبتلا به سرطان پستان بودند که در سال 1389 به 2 مرکز بالینی شهر مشهد مراجعه و اولین دوره شیمی درمانی خود را می گذراندند. 30 زن از بین زنان تازه تشخیص مبتلا به سرطان پستان انتخاب و به طور تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش تحت درمان با روش آموزش ایمن سازی در مقابل استرس قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامة نگرش های مختل و مقیاس حل مسأله اجتماعی استفاده شد. داده ها پس از گردآوری با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه های مکرر و آزمون پیگیری بون فرنی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. میزان p کمتر از 05/0 به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین ± انحراف معیار سن افراد مورد مطالعه در گروه آزمایش 33/47 ± 03/7 و در گروه کنترل 27/41 ± 75/5 بود. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که روش آموزش ایمن سازی در مقابل استرس در بهبود نگرش های مختل و مهارت های حل مسأله اجتماعی در بیماران مبتلا به سرطان پستان تأثیر مثبت دارد. به عبارت دیگر، میانگین نمرات نگرش های مختل، جهت گیری منفی و سبک های تکانشی/ اجتنابی آزمودنی ها در گروه آزمایش در پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری داشت (001/0>p). در صورتی که میانگین نمرات جهت گیری مثبت و سبک حل مسأله منطقی آزمودنی ها در گروه آزمایش در پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل افزایش داشت.
نتیجهگیری: آموزش ایمن سازی در مقابل استرس در کاهش نگرش های مختل و افزایش مهارت های حل مسأله اجتماعی بیماران مبتلا به سرطان پستان مؤثر می باشد.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6156_eb5f958d446c1998786399e54b41a25a.pdf
2012-09-22
10
18
10.22038/ijogi.2012.6156
ایمن سازی در مقابل استرس
حل مسأله اجتماعی
سرطان پستان
نگرش
عباس
ابوالقاسمی
1
دانشیار گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.
LEAD_AUTHOR
منصوره
اکبری
2
. کارشناسی ارشد روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.
AUTHOR
حمیدرضا
رضیئی
3
استادیار گروه آنکولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
AUTHOR
محمد
نریمانی
mozaffar.ghaffari@yahoo.com
4
استاد گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تطابق نتایج آزمون غیر استرسی صوتی ارتعاشی و نور هالوژن، با پروفایل بیوفیزیکی در ارزیابی سلامت جنین
مقدمه: آزمون غیر استرسی یکی از رایج ترین ابزارهای ارزیابی سلامت جنین میباشد که نتایج آن به صورت واکنشی و غیر واکنشی تعبیر میشود. از محدودیت های این آزمون بالا بودن موارد غیر واکنشی کاذب می باشد. از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی تطابق نتایج آزمون غیر استرسی صوتی ارتعاشی و نور هالوژن با پروفایل بیوفیزیکی انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1389 بر روی 100 زن بارداری که جهت انجام آزمون غیر استرسی به بیمارستان فوق تخصصی زنان (میرزا کوچک خان) شهر تهران مراجعه کرده بودند، انجام شد. در صورت وجود الگوی غیر واکنشی ضربان قلب جنین به مدت 20 دقیقه، افراد به طور تصادفی در دو گروه آزمون صوتی ارتعاشی (50 نفر) و نور هالوژن (50 نفر) قرار گرفتند. در گروه آزمون صوتی ارتعاشی، از یک تحریک کننده ارتعاشی با فرکانس 80 هرتز به مدت 3 ثانیه و در گروه آزمون نوری، به وسیله یک چراغ قوه با منبع نور هالوژن با قدرت یک میلیون شمع، به مدت 10 ثانیه بر روی شکم مادر و بالای سر جنین استفاده شد و پس از آن ضربان قلب جنین ثبت شد. سپس نتایج آزمون غیر استرسی تحریک شده با نتایج پروفایل بیوفیزیکی به عنوان تست پشتیبان و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 18) مقایسه شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافتهها: دو گروه مورد مطالعه از نظر ویژگیهای فردی نظیر سن مادر (425/0=p)، سن بارداری (271/0=p)، شاخص توده بدنی (205/0=p) و سطح تحصیلات (736/0=p) و همچنین علت انجام آزمون غیر استرسی (053/0=p) همسان بودند و اختلاف آماری معنیداری بین آنان مشاهده نشد. در آزمون نور هالوژن، 68 درصد تغییر وضعیت از غیر واکنشی به واکنشی به دست آمد که این نتیجه در آزمون صوتی ارتعاشی، 62 درصد بود. ارزش های تشخیصی مانند ارزش پیشگویی منفی و مثبت، ویژگی و حساسیت در هر یک از گروه ها مشابه بودند. ارتباط آماری معنی داری بین آزمون غیر استرسی تحریک شده و پروفایل بیوفیزیکی وجود نداشت.
نتیجهگیری: تحریک صوتی ارتعاشی و نور هالوژن میتوانند به عنوان روش کمکی در کنار آزمون غیراسترسی مرسوم، به منظور بهبود نتایج آزمون غیر استرسی به کار گرفته شوند. از آنجایی که در اکثر موارد، علی رغم بهبود نتایج آزمون غیراسترسی، نمره مطمئن پروفایل بیوفیزیکی کسب می شود، وجود الگوی غیر واکنشی پس از انجام تحریک خارجی نشان دهنده مخاطره جنین نمی باشد.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6157_df80de3f852c8bb3e08f8a3409d41432.pdf
2012-09-22
19
27
10.22038/ijogi.2012.6157
آزمون غیراسترسی
پروفایل بیوفیزیکی
تحریک صوتی ارتعاشی
ضربان قلب جنین
نور هالوژن
فاطمه
رحیمی کیان
rahimikian@tums.ac.ir
1
کارشناس ارشد مامایی، مرکز تحقیقات مراقبت های پرستاری و مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.
AUTHOR
طاهره
رحیمی نیا
tahere_1980@yahoo.com
2
کارشناس ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.
AUTHOR
مریم
مدرس
ma_modars@yahoo.com
3
کارشناس ارشد مامایی، مرکز تحقیقات مراقبت های پرستاری و مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.
AUTHOR
عباس
مهران
abbas.mehran@gmail.com
4
کارشناس ارشد آمار، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثربخشی شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود ابعاد استرس ادراک شده ناباروری و شناخت های غیر منطقی در زنان نابارور تحت درمانIVF
مقدمه: ناباروری یک بحران مهم در زندگی است که می تواند باعث ایجاد استرس و به دنبال آن، شکل گیری شناخت های غیرمنطقی برای فرزندآوری در زنان نابارور شود. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی گونه ای از روان درمانی است که با تکیه بر راهبردهای شناختی، رفتاری و فراشناختی به کاهش استرس و شناخت های غیرمنطقی افراد درگیر کمک می کند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود ابعاد استرس ادراک شده و شناخت های غیرمنطقی مربوط به فرزندآوری در زنان نابارور تحت درمان لقاح خارج رحمی انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون - پس آزمون در سال 1390 بر روی زنان نابارور مراجعه کننده به مرکز تحقیقات بهداشت باروری بیمارستان ولی عصر (عج) که تحت درمان با لقاح خارج رحمی قرار گرفته بودند، انجام شد. 24 زن نابارور تحت درمان با لقاح خارج رحمی که در پرسشنامه های شناخت های غیرمنطقی مربوط به فرزندآوری و پرسشنامه مشکل ناباروری نمرات بالایی کسب کرده بودند، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش 8 جلسه 2 ساعته تحت آموزش شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ نوع خدمات روان درمانی دریافت نکردند. افراد دو گروه پرسشنامه ها را در مرحله قبل و بعد از مداخله تکمیل کردند. داده ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 17) و آزمون های تحلیل کواریانس چند متغیره و تحلیل کواریانس تک متغیری در سطح (001/0<p) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: بین دو گروه آزمایش و کنترل از نظر کاهش ابعاد استرس ادراک شده ناباروری تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0<p) همچنین دو گروه از نظر بهبود شناخت های غیرمنطقی برای فرزندآوری تفاوت معنی داری داشتند (001/0<p).
نتیجهگیری: آموزش شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود ابعاد استرس ادراک شده و شناخت های غیرمنطقی مربوط به فرزندآوری در زنان نابارور تحت درمان با لقاح خارج رحمی مؤثر است
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6158_30ead4528d9cf16d873cf8dea6e0df95.pdf
2012-09-22
28
38
10.22038/ijogi.2012.6158
استرس ادراک شده ناباروری
درمان لقاح خارج رحمی
شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی
شناخت های غیرمنطقی مربوط به والدینی
ناباروری
ملیحه
شهرستانی
1
کارشناس ارشد مشاوره خانواده، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.
LEAD_AUTHOR
بهرام علی
قنبری
2
استاد گروه مشاوره و روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
AUTHOR
سید هاشم
نعمتی
3
دانشیار گروه روانشناسی و علوم تربیتی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
حمید
رهباردار
4
دکترای سنجش و اندازه گیری، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.
AUTHOR