Mashhad University of Medical Sciencesمجله زنان، مامایی و نازایی ایران1680-29931713520150220Comparison of the effects of general anesthesia and spinal analgesia on newborns' Apgar score in cesarean sectionمقایسه اثر بیهوشی عمومی و بی حسی نخاعی بر روی آپگار نوزادان در عمل جراحی سزارین18405310.22038/ijogi.2015.4053FAشمس الله نوری پوراستادیار بخش کودکان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی سمنان، سمنان، ایران.صنم مراداندانشیار گروه زنان و مامایی، مرکز تحقیقات خونریزی های غیر طبیعی رحم، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی سمنان، سمنان، ایران.راهب قربانیاستاد بخش پزشکی اجتماعی، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی سمنان، سمنان، ایران.علی اکبر همتیمتخصص بیهوشی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی سمنان، سمنان، ایران.مجتبی دلقندیاینترن، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی سمنان، سمنان، ایران.Journal Article20140903Introduction: Two methods of general anesthesia and spinal analgesia are used for cesarean section. Each of these methods has special side effects and benefits for the mother and fetus. The effect of each of these methods on newborn’s Apgar score is different. Some study showed no difference between newborn’s Apgar score, but in some studies, the newborns with spinal anesthesia had lower Apgar score. This study was performed with the aim to compare the effects of used drugs in general anesthesia and spinal analgesia on newborn’s Apgar score. <br />Methods: This quasi-experimental study was performed on 378 mothers who were candidate for cesarean section and referred to Obstetrics clinic of Semnan Amiralmomenin Hospital. The mothers were divided in two groups of general anesthesia and spinal analgesia according to cesarean indication. After the newborn's birth, the information related to the mother and newborn along with 1 and 5 minutes Apgar scores were recorded. Data was analyzed using SPSS software (version 18), and Chi-square, Kolmogorov – Smirnov, T, Mann -Whitney and linear regression tests. PResults: The mean first minute Apgar score in women with general anesthesia was 7.81± 0.57 and in women with spinal analgesia 8.80 ± 0.42 that the difference was significant (P < 0.001). The mean fifth minutes Apgar score in women with general anesthesia was 9.98± 0.15 and in women with spinal analgesia 10/00 ± 0.00 that the difference was not significant (P=0.143). In mothers of high risk group, the mean 1<sup>st</sup> and 5<sup>th</sup> minutes Apgar score in general anesthesia were 7.64± 0.78 and 9.94±0.33 and in spinal analgesia 7.60 ± 0.63 and 9.97 ± 0.16, respectively. first minute Apgar score was significant between two groups (P < 0.001), but fifth minutes Apgar score was not significant between two groups (P = 0.65). <br />Conclusion: The effect of spinal analgesia on first minute Apgar score is less than general anesthesia; therefore, it is recommended that to use spinal analgesia as much as possible in cesarean section.مقدمه: در انجام عمل سزارین از دو روش بیهوشی عمومی و بی حسی موضعی استفاده می شود. داروهای مورد استفاده در هر یک از این روش ها، دارای عوارض و مزایایی خاصی برای مادر و جنین می باشد. تأثیر هر کدام از این روش ها بر روی آپگار نوزادان متولد شده متفاوت است. در برخی مطالعات تفاوتی بین آپگار نوزادان گزارش نشده و در برخی، نوزادان متولد شده با بیهوشی عمومی، آپگار پایین تری داشتند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تأثیر داروهای مورد استفاده در روش های بیهوشی عمومی و بی حسی موضعی بر روی آپگار نوزادان انجام شد. <br/>روش کار: این مطالعه شبه تجربی در سال 90-1389 بر روی 378 نفر از مادرانی که به درمانگاه زنان بیمارستان امیرالمؤمنین مراجعه کرده و داوطلب جراحی سزارین بودند، انجام شد. مادران با توجه به نوع بی حسی نخاعی یا بیهوشی عمومی و نیز با توجه به اندیکاسیون سزارین گروه بندی شدند. پس از تولد نوزاد، اطلاعات مربوط به نوزاد و مادر به همراه نمره آپگار دقیقه 1 و 5 ثبت شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS (نسخه 18) و آزمون های کای اسکوئر، کولموگروف اسمیرنوف، تی، من ویتنی و همچنین رگرسیون خطی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. <br/>یافته ها: در گروه مادران کم خطر میانگین نمره آپگار دقیقه اول در زنان با بیهوشی عمومی 57/0±81/7 و در زنان با بی حسی نخاعی 42/0±80/8 بود که این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (001/0p<). میانگین نمره آپگار دقیقه پنجم در زنان با بیهوشی عمومی 15/0±98/9 و در زنان با بی حسی نخاعی 0/00±10 بود که این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود (143/0=p). در گروه مادران پر خطر میانگین آپگار دقیقه 1 و 5 به ترتیب در بیهوشی عمومی 78/0 ±64/7 و 33/0±94/9 و در بی حسی نخاعی 63/0±60/7 و 16/0±97/9 بود. آپگار دقیقه 1 در دو گروه تفاوت معنی دار داشت (001/0p<) و آپگار دقیقه پنجم تفاوت معنی داری نداشت (65/0=p). <br/>نتیجه گیری: تأثیر بی حسی نخاعی بر روی آپگار دقیقه اول نوزادان کمتر از بیهوشی عمومی است، لذا توصیه می شود تا حد ممکن از بی حسی نخاعی جهت انجام زایمان سزارین استفاده شود.Mashhad University of Medical Sciencesمجله زنان، مامایی و نازایی ایران1680-29931713520150220A low-grade chronic inflammation in polycystic ovary syndrome: Role of interleukin-1 alpha, 1 beta, 17A and TNFαتخمدان پلی کیستیک یک سندرم التهابی مزمن خفیف: بررسی نقش اینترلوکین 1 آلفا، 1 بتا، 17 A و TNFα915405410.22038/ijogi.2015.4054FAفریده ظفری زنگنهاستادیار مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر(عج)، بیمارستان ولیعصر(عج)، مجتمع بیمارستانی امام خمینی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.0000-0003-3281-1425علیرضا عبدالّهیاستادیار گروه پاتولوژی، دانشکده پزشکی، آزمایشگاه پاتولوژی بیمارستان ولیعصر(عج)، مجتمع بیمارستانی امام خمینی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.محمد مهدی نقی زادهمربی گروه پزشکی اجتماعی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی فسا، فسا، ایران.مریم باقریکارشناس ارشد مامایی، مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر(عج)، بیمارستان ولیعصر(عج)، مجتمع بیمارستانی امام خمینی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.Journal Article20140909Introduction: Polycystic ovary is a range of endocrinal and metabolic disorders in the complicated patients. Studies in recent decades report that chronic low-grade inflammation is due to this syndrome being long-term. This study was performed with the aim to evaluate the role of the immune system and the regulatory role of cytokines of Tumor necrosis factor-alpha, Interlukins of 1alpha, 1beta, and 17 A in the patients with polycystic ovary in order to more knowing about these relationships be effective in the etiology or cause of polycystic ovary syndrome and consequently, effective drug-therapy be possible. <br />Methods: This study was performed on the patients referred to …. Infertility center in 2012. 85 patients with infertility caused by polycystic ovarian syndrome were placed in intervention group and 86 cases in control group. Four cytokines of 1alpha, 1beta, 17 A and tumor necrosis factor alpha were evaluated in blood serum of both groups. Data was analyzed using SPSS software (version 19), and t test, chi-square and Mann-Whitney tests. PResults: Interlukin 1 (alpha, beta) was higher PCO group than control group, this difference was completely clear in interleukin 1α (P<0.001) and increased interleukin 1beta was also significant (P=0.017). Inflammatory mediator of IL-17 was significantly lower in serum of patients with PCOS than control group (P<0.001). TNFα mediator showed no significant change in two groups (P=0.119). <br />Conclusion: Polycystic ovaries can be a mild chronic inflammatory disease. Because cytokines 1 alpha and beta, particularly alpha, show greatly increased in these patients.مقدمه: تخمدان پلی کیستیک طیف وسیعی از اختلالات آندوکرینی ومتابولیکی در بیماران مبتلاست. مطالعات دهۀ اخیر التهاب مزمن با درجه یا شدت پایین را علت طولانی مدت شدن این سندرم می داند و این مطالعه به بررسی سایتوکاین های فاکتور تومور نکروزیس آلفا، اینترلوکین های یک آلفا، یک بتا و A 17 در سرم خون بیماران مبتلا به تخمدان پلی کیستیک پرداخته است. هدف اصلی این مطالعه بررسی نقش سیستم سمپاتیک در الگوی خاص سایتوکاین ها (سمپاتو-ایمونولوژیک) در این بیماری می باشد. <br/>روش کار: این مطالعه موردی شاهدی در سال 1391 بر روی زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک (85 نفر) و زنان سالم در گروه شاهد (85 نفر) انجام شد. چهار سایتوکاین یک آلفا، یک بتا، A 17 و تومور نکروزیس فاکتور در سرم خون هر دو گروه بررسی شد.تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 19) و آزمون های تی، کای دو و من ویتنی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. <br/>یافته ها: اینترلوکین یک (آلفا و بتا) در گروه PCO بیشتر از گروه کنترل بود که این تفاوت در اینترلوکین یک آلفا کاملاً مشهود (001/0>p) و افزایش اینترلوکین یک بتا در گروه بیماران مبتلا به PCO نیز معنی دار بود (017/0=p). مدیاتور التهابی A IL-17 در سرم خون بیماران مبتلا به PCOs به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود (001/0>p). مدیاتور TNF-α در دو گروه تغییر معنی داری نداشت (119/0=p). <br/>نتیجه گیری: پلی کیستیک شدن تخمدان ها می تواند یک بیماری التهابی مزمن خفیف باشد چرا که سایتوکاین های 1 آلفا و بتا، مخصوصاً آلفا به شدت در این بیماران افزایش نشان می دهد.Mashhad University of Medical Sciencesمجله زنان، مامایی و نازایی ایران1680-29931713520150220Comparison of serum and urinary cortisol levels in women with gestational diabetes and healthy pregnant womenبررسی مقایسه ای سطح سرمی و ادراری کورتیزول در دیابت بارداری و زنان باردار سالم1625405510.22038/ijogi.2015.4055FAمینا آذرمیکارشناس ارشد بیوشیمی بالینی، واحد توسعه تحقیقات بالینی بیمارستان امام خمینی (ره)، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.علی اکبر ابوالفتحیدکترای بیوشیمی بالینی، بخش بیولوژیک دانشکده علوم، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اهر، اهرتورج احمدی جویباریمتخصص داخلی، واحد توسعه تحقیقات بالینی بیمارستان امام خمینی (ره)، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.ماری عطاییمتخصص داخلی، واحد توسعه تحقیقات بالینی بیمارستان امام خمینی (ره)، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.بهاره لطفیکارشناس ارشد اپیدمیولوژی، واحد توسعه تحقیقات بالینی بیمارستان امام خمینی (ره)، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.عباس آقائیدانشجوی دکتری اپیدمیولوژی، واحد توسعه تحقیقات بالینی بیمارستان امام خمینی (ره)، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.0000-0001-9612-1250Journal Article20140911Introduction: Gestational diabetes is defined as carbohydrate intolerance with different severity which is first diagnosed or occurred during pregnancy. Pregnancy as a stressful situation increases the secretion of cortisol. Therefore, considering the relation between cortisol hormone and gestational diabetes, this study was performed with the aim to evaluate and compare serum and urinary cortisol levels in healthy pregnant women and women with gestational diabetes. <br />Methods: This cross-sectional study was performed on 42 women with Gestational Diabetes Mellitus and 42 healthy pregnant women who had referred to Kermanshah diabetic center in 2013. In 24<sup>th</sup> gestational weeks, 24-h urine sample and no fasting blood sample were provided to assess cortisol level. Data was analyzed using SPSS software (version 16) and statistical tests of independent-t, Pearson correlation, multivariate covariance analysis, and Mann-Whitney. PResults: According to multivariate analysis of covariance analysis, there was significant difference between serum and urinary cortisol levels in two groups of healthy pregnant women and women with gestational diabetes (P<0.001). In the evaluation of under the ROC curve, 0.855 was obtained for serum cortisol and 0.866 for urinary cortisol, and to diagnose the gestational diabetes, sensitivity and specificity of serum cortisol were obtained 79.5% and 82.9%, and sensitivity and specificity of urine cortisol 84.6 % and 90.2%, respectively. <br />Conclusion: Serum and urinary cortisol levels is significantly higher in women with gestational diabetes compared to healthy pregnant women. Perhaps with performing studies, these criteria can be used as a criterion to diagnose gestational diabetes. Urinary cortisol level with higher sensitivity and specificity and more non-invasive method is preferred to serum cortisol test. مقدمه: دیابت بارداری تحت عنوان عدم تحمل نسبت به کربوهیدرات با شدت های متفاوت که اولین بار در زمان بارداری تشخیص داده شده یا بروز کرده است، تعریف میشود. بارداری به عنوان شرایط استرس زا، باعث افزایش ترشح کورتیزول میشود لذا با توجه به رابطه هورمون کورتیزول با دیابت بارداری، مطالعه حاضر با هدف بررسی و مقایسه سطح کورتیزول سرم و ادرار در مادران باردار سالم و مادران مبتلا به دیابت بارداری انجام شد. <br/>روش کار: این مطالعه مقطعی در سال 1392 بر روی 42 زن مبتلا به دیابت بارداری و 42 زن باردار سالم که به مرکز دیابت شهر کرمانشاه مراجعه کرده بودند، انجام شد. در هفته 24 بارداری، نمونه ادرار 24 ساعته و خون غیر ناشتا جهت بررسی سطح کورتیزول تهیه شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمونهای تی مستقل، همبستگی پیرسون، آنالیز کواریانس چند متغیره و من ویتنی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. <br/>یافته ها: بر اساس آزمون آنالیز کواریانس چند متغیره، بین سطح سرمی و ادراری کورتیزول در دو گروه مبتلا به دیابت بارداری و باردار سالم تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0>p). در بررسی سطح زیر منحنی راک برای کورتیزول سرم 855/0 و برای کورتیزول ادرار 866/0 به دست آمد و جهت تشخیص دیابت بارداری، حساسیت کورتیزول سرم 5/79% و ویژگی آن 9/82% و حساسیت کورتیزول ادرار 6/84% و ویژگی آن 2/90% به دست آمد. <br/>نتیجهگیری: سطح سرمی و ادراری کورتیزول در زنان مبتلا به دیابت بارداری در مقایسه با زنان باردار سالم به طور معنی داری بیشتر است. شاید در آینده بتوان از این معیارها به عنوان معیار شناسایی دیابت بارداری استفاده کرد. سطح کورتیزول ادراری با حساسیت و ویژگی بالاتر و روش غیر تهاجمی تر نسبت به کورتیزول سرم ارجح تر است.