Mashhad University of Medical Sciencesمجله زنان، مامایی و نازایی ایران1680-29931712920141222Evaluation of the relationship between the quality of work life and organizational commitment among midwives working in health-medical centers and maternity of teaching hospitals of Mashhad University of Medical Sciences from 2013-2014بررسی ارتباط کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی ماماهای شاغل در مراکز بهداشتی درمانی و زایشگاه های بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهر مشهد در سال 93-9219383310.22038/ijogi.2015.3833FAزهرا هادی زاده طلاسازکارشناس ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.0000-0002-4833-5745شهلا نورانی سعدالدینمربی گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.محمدتقی شاکریاستاد گروه آمار زیستی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.0000-0002-0064-6085Journal Article20140730Introduction: Quality of work life and organizational commitment are two important variables which have been recently considered by many managers. Various working conditions cause different quality of work life and organizational commitment in every organization and despite the importance of these two variables, assessment of them in midwifery is limited. This study was performed with the aim to determine the relationship between quality of work life and organizational commitment among midwives working in health-medical centers and maternities. <br />Methods: This descriptive-correlation study was performed on 230 midwives working in health-medical centers and maternities of teaching hospitals of Mashhad University of Medical Sciences. Data collection tool was demographic questionnaire, Walton quality of work life, and Alan Meyer organization commitment questionnaires. Data was analyzed by SPSS software (version 19) and spearman, Pearson, Kruskal-walis, Mann-Whitney, independent T and chi-square tests. PResults: Mean score of quality of work life among midwives working in the health-medical centers was 67.89±12.16 and among midwives working in maternities was 62.16±13.08. Mean score of organizational commitment among midwives working in the health-medical centers was 76.40 ± 10.06 and among midwives working in maternities was 75.61 ± 11.09. According to Pearson correlation test, significant positive correlation was found between the quality of work life and organizational commitment among midwives working in health-medical centers (p<0.001, rp=0.441), and in maternities (p<00001, rp=0.633). <br />Conclusion: There is significant positive correlation between quality of working life and organizational commitment, so that higher quality of working life is associated with more organizational commitment for employees, therefore, organizations can increase quality of working life of employees and this leads to increased organizational commitment and growth and dynamism of organization.مقدمه: کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی، دو متغیری هستند که اخیراً به لحاظ اهمیت، مورد توجه بسیاری از مدیران قرار گرفتهاند. شرایط کاری گوناگون، باعث ایجاد کیفیت زندگی کاری و تعهدات سازمانی متفاوت در هر سازمان میشود و سنجش این دو متغیر در حرفه مامایی با وجود اهمیت بالا محدود میباشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی در ماماهای شاغل در مراکز بهداشتی- درمانی و زایشگاهها انجام شد. <br/>روش کار: این مطالعه توصیفی همبستگی در سال 93-1392 بر روی 230 مامای شاغل در مراکز بهداشتی درمانی و زایشگاه های بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات فردی و کیفیت زندگی کاری والتون و تعهد سازمانی آلن مایر بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 19) و آزمون های اسپیرمن، پیرسون،کروسکالوالیس، من ویتنی،کی دو و تی مستقل انجام شد. میزان معناداری 001/0p< می باشد. <br/>یافته ها: میانگین نمره کیفیت زندگی کاری در ماماهای شاغل در مراکز بهداشتی درمانی 16/12±89/67 و در ماماهای شاغل در زایشگاه ها 08/13±16/62 بود. میانگین نمره تعهد سازمانی در ماماهای شاغل در مراکز بهداشتی درمانی 06/10±40/76 و در ماماهای شاغل در زایشگاه ها 09/11±61/75 بود. بر اساس آزمون پیرسون، بین کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی ماما در دو گروه مراکز بهداشتی درمانی (001/0p<،441/0=r<sub>p</sub>) و زایشگاه ها (001/0p<،633/0=r<sub>p</sub>) همبستگی مثبت و معناداری مشاهده شد. <br/>نتیجهگیری: بین کیفیت زندگی کاری با تعهد سازمانی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد؛ به گونه ای که کیفیت زندگی کاری بالاتر، تعهد بیشتری را برای کارکنان به همراه دارد. لذا سازمان ها میتوانند با افزایش سطح کیفیت زندگی کاری کارکنان، شاهد افزایش تعهد سازمانی و به دنبال آن رشد و پویایی سازمان باشند.Mashhad University of Medical Sciencesمجله زنان، مامایی و نازایی ایران1680-29931712920141222Evaluation of the effect of discharge education on neonatal outcomes in women with gestational diabetesبررسی تأثیر آموزش هنگام ترخیص بر پیامدهای نوزادی در مبتلایان به دیابت بارداری1017383410.22038/ijogi.2015.3834FAمعصومه صنوبریکارشناس ارشد مامایی، دانشکده پرستاری مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.ناهید دهقان نیریدانشیار گروه پرستاری، مرکز تحقیقات مراقبت های پرستاری و مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.عباس مهرانمربی گروه آمار زیستی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.محبوبه شیرازیاستادیار گروه زنان و مامایی، مرکز تحقیقات مادر، جنین و نوزاد، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.فاطمه رحیمی کیانمربی گروه مامایی، مرکز تحقیقات مراقبت های پرستاری و مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.Journal Article20140807Introduction: Gestational diabetes is a medical condition of carbohydrate intolerance which can adversely affect the fetus and newborn. The best way to reduce the complication of gestational diabetes is education that is applicable to all patients. This study was performed aimed to evaluate the effect of discharge education on neonatal outcomes in women with gestational diabetes. <br />Methods: This clinical trial study was performed on 126 Patients at 28-36 weeks of pregnancy with gestational diabetes in 2013. The patients were divided into 2 test groups and 1 control group. The first test group received 2 sessions of 40 minutes of training. The second test group received an instructional booklet. The control group received routine hospital education. Data was analyzed by SPSS software (version 16) and Fisher's exact, Chi-square, ANOVA and Kruskal-Wallis tests. P<sub>0</sub>= 0.5 and P<sub>1</sub>= 0.1 were considered. <br />Results: Among the studied outcomes, the incidence of jaundice in the first week was statistically significantly different between studied groups (P=0.027), So that in both methods, the percentage of infants hospitalized because of jaundice in the first week was lower than the control group. but, there was no statistically significant difference between different studied groups in terms of birth weight (P= 0.829), hypoglycemia (P= 0.294), hypocalcemia (P= 0.294). <br />Conclusion: Discharge education to mothers especially in patients with gestational diabetes can affect neonatal outcomes, therefore, it leads to increased health of the neonates of this risky group and reduced hospital costs due to decrease in neonate's hospitalization.مقدمه: دیابت بارداری، یک وضعیت طبی در زمینه عدم تحمل کربوهیدرات است که می تواند تأثیر سوئی بر جنین و نوزاد بگذارد.بهترین راه کاهش عوارض دیابت، آموزش است که برای تمام بیماران قابل اجرا می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش هنگام ترخیص بر پیامدهای نوزادی مبتلایان به دیابت بارداری انجام شد. <br/>روش کار: این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1392 بر روی 126 بیمار بستری در هفته 28-36 حاملگی مبتلا به دیابت بارداری انجام شد. افرد در دو گروه آزمون و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمون اول، 2 جلسه 40 دقیقه ای آموزش دریافت کردند. گروه آزمون دوم، یک کتابچه آموزشی دریافت کردند و گروه کنترل، آموزش معمول بیمارستان را دریافت کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS(نسخه 16) و آزمون های دقیق فیشر، کای دو، آنالیز واریانس و کروسیکال والیس انجام شد. 5/0=p<sub>0</sub> و 1/0=p<sub>1</sub> در نظر گرفته شد. <br/>یافته ها: در بین پیامدهای مورد بررسی، بروز ایکتر هفته اول در گروه های مورد مطالعه اختلاف آماری معنی داری داشت (027/0=p)؛ به طوری که در هر دو روش آموزش، درصد بستری نوزاد به دلیل ایکتر هفته اول نسبت به گروه کنترل کمتر بود. اما بین وزن هنگام تولد نوزاد (829/0=p)، هیپوگلیسمی (294/0=p) و هیپوکلسمی (294/0=p) در گروه های مختلف مورد مطالعه اختلاف آماری معنی داری وجود نداشت. <br/>نتیجه گیری: آموزش های هنگام ترخیص به مادران به ویژه در بیماران مبتلا به دیابت بارداری، می تواند بر پیامد های نوزادی تأثیر بگذارد و از این رو باعث افزایش سلامتی نوزادان این گروه در معرض خطر و همچنین کاهش هزینه های بیمارستان به دلیل کاهش یافتن دفعات بستری نوزادان شود.Mashhad University of Medical Sciencesمجله زنان، مامایی و نازایی ایران1680-29931712920141222Evaluation of breast cancer in Iranian women in an ecological study based on latitude, sun exposure and vitamin D intakeبررسی سرطان پستان در زنان ایرانی در یک مطالعه اکولوژیک بر اساس عرض جغرافیایی، مواجهه با آفتاب و دریافت ویتامین D1725383510.22038/ijogi.2015.3835FAبهاره لطفیدانشجوی کارشناسی ارشد اپیدمیولوژی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی همدان، همدان، ایران.نادر اسماعیل نسبدانشیار گروه آمار زیستی و اپیدمیولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سنندج، ایران.عباس آقائیدانشجوی دکترای اپیدمیولوژی، گروه اپیدمیولوژی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.0000-0001-9612-1250تورج احمدی جویباریمتخصص داخلی، مرکز توسعه تحقیقات بالینی بیمارستان امام خمینی (ره)، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.Journal Article20140723Introduction: Breast cancer is the most common cancer and the major factor of death from cancer in women worldwide and also it is the most common cancer among women in Iran. Many studies suggest that breast cancer is associated with latitude, sunlight and vitamin D. This study was conducted with aim to ecologically evaluate breast cancer in Iranian women based on geographical latitude, exposure to sunlight and vitamin D. <br />Methods: This ecological study is was performed in 2014 with aim to evaluate the relationship between breast cancer in Iranian women and some effective factors such as latitude, exposure to sunlight and vitamin D. For this purpose, we used National Cancer Registry data, Iran segmentation map based on latitude, distribution of prevalence of vitamin D deficiency based on the results of the study of SaeidNia, and mean hours of sunlight which was collected by the Meteorological Agency. <br />Results: in lower latitudes especially at 20 to25 degrees which the incidence of breast cancer is lower, the prevalence of vitamin D deficiency is lower and mean hours of sunlight is higher than higher latitudes. <br />Conclusion: There is negative association between the incidence of breast cancer, latitude, hours of exposure to sunlight and vitamin D intake. However, analytical studies will be needed to achieve scientific inferences.مقدمه: سرطان پستان، شایع ترین سرطان و عامل اصلی مرگ و میر ناشی از سرطان در زنان دنیا و همچنین شایع ترین سرطان در بین زنان ایرانی میباشد. بسیاری از مطالعات، بیانگر ارتباط سرطان پستان با عرض جغرافیایی، نور خورشید و ویتامین D میباشند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اکولوژیکی سرطان پستان در زنان ایرانی با عرض جغرافیایی، مواجهه با آفتاب و ویتامین D انجام شد. <br/>روش کار: این مطالعه اکولوژیک در سال 1393 با هدف بررسی رابطه بین سرطان پستان در زنان ایرانی و برخی عوامل تأثیرگذار از جمله عرض جغرافیایی، مواجهه با نورخورشید و ویتامین D انجام شد. به این منظور از داده های کشوری ثبت سرطان، نقشه تقسیم بندی ایران بر اساس عرض جغرافیایی، پراکندگی شیوع کمبود ویتامین D بر اساس نتایج مطالعه سعیدی نیا و میانگین ساعات تابش آفتاب که توسط سازمان هواشناسی کشور جمعآوری شده بود، استفاده شد. <br/>یافته ها: در عرضهای جغرافیایی پایینتر خصوصاً در عرض 25-20 درجه که میزان بروز سرطان پستان کمتر است، نسبت به عرضهای جغرافیایی بالاتر، شیوع کمبود ویتامین D کمتر و میانگین ساعات تابش آفتاب بیشتر است. <br/>نتیجهگیری: بین میزان بروز سرطان پستان، عرض جغرافیایی بالا، ساعات مواجهه با نور خورشید و میزان دریافت ویتامین D پیوستگی منفی وجود دارد. با این حال برای دستیابی به استنتاج علمی نیاز به انجام مطالعات تحلیلی خواهد بود.