Mashhad University of Medical Sciencesمجله زنان، مامایی و نازایی ایران1680-29931711720140923Relation between modified biophysical profile and standard biophysical profile with neonatal outcome of high risk pregnanciesبررسی ارتباط بین بیوفیزیکال پروفایل استاندارد و مدیفیه با نتایج نوزادی در بارداری های پرخطر17347310.22038/ijogi.2014.3473FAمرضیه لطفعلی زادهدانشیار گروه زنان و مامایی، مرکز تحقیقات سلامت زنان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.ملیحه عافیتاستادیار گروه زنان و مامایی، مرکز تحقیقات سلامت زنان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.محمد مومنیدانشجوی پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.Journal Article20140506Introduction: Nowadays, high risk pregnancies are one of the difficulties in gynecology that can result in many complications for fetus. In these pregnancies, different tests such as NST, BPP, OCT, Doppler sonography and etc can be used to evaluate fetus health status. Since standard biophysical profile needs more accuracy and skill, this study was performed to evaluate relationship between standard BPP and modified BPP with neonatal outcome, so that if there was significant relationship, we could use modified BPP as a replacement of standard BPP. <br />Method: this analytic-prospective study was performed on 106 high risk pregnant women at their third trimester referred to Emam Reza hospital in 2012, if they had no emergency problem leaded to emergent termination of pregnancy. To evaluate fetus health status, both standard BPP and modified BPP were spontaneously used. These tests were repeated once or twice weekly and if delivery was performed, last BPP score was compared with neonatal outcomes. Data analysis was performed by SPSS software (version 14) and Chi-square, and t-student tests. PResults: In the evaluation of last results of standard BPP, 88 cases (83.1%) of patients were normal BBP and 18 (16.9%) were abnormal. In modified BPP, 78 cases (73.6%) were normal and 28 (26.4%) were abnormal. There was significant relationship between neonatal outcome and standard BPP (P<0.05). But, there was no significant relationship between modified BPP and neonatal outcomes (P>0.05). There was significant relationship between modified BPP and standard BPP (P=0.003). <br />Conclusion: Regarding to significant relationship between modified BPP score and standard BPP score, so, modified method can replace the hard and time taking standard method, and in the cases of abnormal modified method, we can use standard BPP or other methods of fetus health evaluation.مقدمه: امروزه یکی از معضلات زنان و زایمان، حاملگی های پرخطر می باشد که جنین به دلیل خطرات حاصل از آن دچار عارضه می شود. در این حاملگی ها جهت بررسی وضعیت سلامت جنین از تست های مختلفی مانند NST، BPP، OCT و سونوگرافی داپلر و ... استفاده می شود. چون بیوفیزیکال پروفایل استاندارد نیاز به دقت و مهارت زیادی دارد، مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین BPP مدیفیه با نتایج نوزادی صورت گرفت تا در صورت تأیید این ارتباط، روش مدیفیه جایگزین استاندارد شود. <br />روش کار: این مطالعه تحلیلی و آینده نگر در سال 1391 بر روی 106 بیمار پرخطر مراجعه کننده به بیمارستان امام رضا (ع) در سه ماهه سوم بارداری که در صورت نداشتن مشکل اورژانس، نیاز به ختم فوری بارداری داشتند، انجام شد. برای افراد جهت ارزیابی سلامت جنین، همزمان از BPP استاندارد و BPP مدیفیه استفاده شد. این تست، هفته ای 2-1 بار تکرار می شد و در صورت انجام زایمان، نمره آخرین BPP با نتایج نوزادی مقایسه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS (نسخه 14) و آزمون های کای اسکوئر و تی دانشجویی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. <br />یافته ها: در بررسی آخرین نتایج تست های BPP استاندارد، 88 نفر (1/83%) از بیماران BPP نرمال و 18 نفر (9/16%) غیر نرمال بودند و در BPP مدیفیه، 78 نفر (6/73%) از بیماران نرمال و 28 نفر (4/26%) غیر نرمال بودند. بین نمره BPP استاندارد و نتایج نوزادی ارتباط معنی داری وجود داشت (05/0>p). ولی بین بیوفیزیکال پروفایل مدیفیه و نتایج نوزادی ارتباط معنی داری وجود نداشت (05/0<p). بین BPP استاندارد و مدیفیه نیز ارتباط معنی داری وجود داشت (003/0=p). <br />نتیجه گیری: با توجه به ارتباط معنادار امتیاز بیوفیزیکال پروفایل مدیفیه با بیوفیزیکال پروفایل استاندارد، روش مدیفیه می تواند جایگزین روش طولانی و سخت استاندارد شود و در مواردی که مدیفیه غیرنرمال است، از روش BPP استاندارد و یا سایر روش های ارزیابی سلامت جنین استفاده شود.Mashhad University of Medical Sciencesمجله زنان، مامایی و نازایی ایران1680-29931711720140923The effect of execution of exercise program with birth ball during pregnancy on anxiety rate in nulliparous womenبررسی تأثیر اجرای برنامه ورزشی با توپ زایمانی در بارداری بر میزان اضطراب زنان نخست باردار816347410.22038/ijogi.2014.3474FAکبری میرزاخانیمربی گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.0000-0002-6192-0834زهرا حجازی نیادانشجوی کارشناسی ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.ناهید گلمکانیاستادیار گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.معصومه میرتیموریاستادیار گروه زنان و مامایی، مرکز تحقیقات سلامت زنان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.0000-0003-1775-6309محمد علی سرداراستادیار گروه دروس عمومی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.0000-0001-6338-9998محمدتقی شاکریاستاد گروه پزشکی اجتماعی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.0000-0002-0064-6085Journal Article20140614Introduction: Pregnancy and childbirth despite being fun can be associated with concern and anxiety. Anxiety during pregnancy cause different and irreparable complications. So far, different approaches have been proposed to reduce anxiety during pregnancy including exercise with birth ball during pregnancy. This study was done to determine the effect of execution of exercise program with the birth ball during pregnancy on anxiety rate in nulliparous women <br />Methods: This Randomized Clinical Trial was performed on 60 pregnant women referred to obstetric clinic of Omolbanin hospital (specific for gynecology) in 2014. The subjects were randomly divided into two groups of intervention and control. Mothers in the intervention group conducted exercise program with birth ball from 34 weeks of gestation to term for 4-6 week and control group received routine care. Anxiety Visual Scale was checked in intervention and control groups every week. Data collecting tools were personal information, pregnancy information, the form recording exercise, Anxiety Visual Scale, and borg scale. Data were analyzed by SPSS version 16, and t-test, independent t, paired t-test, and descriptive statistical tests. PResults: Before the study, two group were not significantly different in terms of anxiety rate (P=0.931), but after execution of exercise program with birth ball, mean anxiety score was 2.75 ± 0.47 in intervention group and 5.21 ± 0.143 in control group which was statistically significant (P<0.001). <br />Conclusion: Exercise program with birth ball reduces maternal anxiety in pregnancy. <br />مقدمه: بارداری و زایمان، علی رغم مفرح بودن می تواند با نگرانی و اضطراب همراه باشد. اضطراب در طول بارداری باعث بروز عوارض مختلف و جبران ناپذیری می شود. تاکنون روش های متفاوتی برای کاهش اضطراب در بارداری مطرح شده است که از جمله این راهکارها، انجام حرکات ورزشی با توپ زایمان در بارداری می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر اجرای حرکات ورزشی با توپ زایمان بر میزان اضطراب زنان نخست باردار انجام شد. <br />روش کار: این مطالعه کارآزمایی بالینی با تخصیص تصادفی در سال1393 بر روی 60 زن نخست باردار مراجعه کننده به درمانگاه مامایی بیمارستان تخصصی زنان ام البنین (س) انجام شد. افراد با تخصیص تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. مادران گروه مداخله از هفته 34 بارداری تا ترم، 6- 4 هفته برنامه ورزشی با توپ زایمانی را انجام دادند و در گروه کنترل مراقبت معمول انجام شد. مقیاس دیداری اضطراب هر هفته در گروه مداخله و کنترل چک شد. ابزار گردآوری داده ها شامل فرم مشخصات فردی و اطلاعات بارداری، فرم ثبت حرکات ورزشی، فرم مقیاس دیداری اضطراب و مقیاس بورگ بود. تجزیه و ﺗﺤﻠﻴﻞ داده ها با استفاده از ﻧﺮم اﻓﺰار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های ﻛﺎی دو، ﺗﻲ ﻣﺴﺘﻘﻞ، تی زوجی و آزﻣﻮن ﻫﺎی آﻣﺎری ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 ﻣﻌﻨﻲ دار در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ. <br />یافته ها: قبل از مطالعه دو گروه از نظر میزان اضطراب تفاوت معنی داری نداشتند (931/0=p)، ولی بعد از اجرای برنامه ورزشی با توپ زایمان، ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ ﻧﻤﺮه اﺿﻄﺮاب در ﮔﺮوه مداخله 47/0± 75/2 و در گروه کنترل 143/0±21/5 بود که از نظر آماری معنی دار بود (001/0>p). <br />نتیجه گیری: برنامه ورزشی با توپ زایمانی، اضطراب مادر را در بارداری ﻛﺎﻫﺶ ﻣﻲ دﻫﺪ.Mashhad University of Medical Sciencesمجله زنان، مامایی و نازایی ایران1680-29931711720140923Relationship between Length of Delivery Stages and Mode of Delivery for Nulliparous Women in Labor in Two Groups of Physiological and Traditional Deliveryارتباط طول مراحل زایمانی با نوع زایمان در زنان نخست زا در دو گروه زایمان فیزیولوژیک و مرسوم1725347510.22038/ijogi.2014.3475FAفهیمه صحتی شفائیمربی گروه مامایی، دانشکده پرستاری مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.سامیه کاظمیکارشناس ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز٬ تبریز، ایران.0000000158428059مرتضی قوجازادهاستادیار گروه فیزیولوژی، مرکز تحقیقات سلامت باروری زنان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.Journal Article20140903Introduction: If delivery stages become long, it leads to delivery harmful outcomes including increased rate of cesarean delivery, neonate's admission in NICU, postpartum infection, and increased economic impose on people and society. This study was performed to evaluate the relationship between length of delivery stages and mode of delivery in nulliparous women in two groups of physiological and traditional delivery. <br />Methods: This clinical blind study was performed on 370 nulliparous mothers at Talesh Shahid Noorani hospital during 2011-2012. People were randomly divided into two groups (185 member) of Physiological and Traditional Delivery. The required information was collected through observations of delivery stages, interviewing with mothers and studying the contents of their files. Data collection tool was a checklist including the characteristics of subjects, partograph form, assessment of first, second, and third stages of delivery. Data analysis was performed by SPSS software (version 13) and Chi-square, and t tests. PResults: Two groups were significantly different in terms of length of the first and the second stages of delivery (P<0.001). Length of the first and the second stages of delivery was longer in physiologic delivery group (421.23±123.48) than traditional delivery group (243.45±131.28) (P<0.001). But, length of the third stage did not show a statistically significant difference between two groups (P=0.72). In traditional delivery group, the rate of vaginal delivery with episiotomy (%44.9) and cesarean section (%35.1) was higher than vaginal delivery with episiotomy (%18.9) and cesarean section (%11.4) in physiologic delivery group (P<0.001). Vaginal delivery without episiotomy was higher in traditional delivery group (%69.7) than physiologic delivery group (%20) that two groups had statistically significant difference (P<0.001). <br />Conclusion: Unlike Traditional delivery, with increasing the length of delivery, the rate of cesarean delivery decreased and vaginal delivery increased.مقدمه: طولانی شدن مراحل زایمان، منجر به ایجاد پیامدهای نامطلوب زایمانی شامل افزایش زایمان سزارین، بستری نوزاد در بخش مراقبت های ویژه، عفونت بعد از زایمان و افزایش بار اقتصادی بر مردم و جامعه می شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط طول مدت مراحل زایمانی با نوع زایمان (فیزیواوژیک یا مرسوم) در زنان نخست زا انجام شد. <br />روش کار: این مطالعه کارآزمایی بالینی یک سوکور در سال 91-1390 بر روی 370 مادر نخست زا در بیمارستان شهید نورانی تالش انجام شد. افراد به صورت تصادفی در دو گروه 185 نفره جهت انجام زایمان فیزیولوژیک و مرسوم قرار گرفتند. اطلاعات مورد نیاز در این مطالعه از طریق مشاهده سیر زایمان، مصاحبه با مادران و مطالعه مندرجات پرونده آن ها گردآوری شد. ابزار جمعآوری اطلاعات، چک لیستی شامل مشخصات واحد های پژوهش، فرم پارتوگراف، ارزیابی مراحل اول، دوم و سوم بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 13) و آزمون های تی و کای اسکوئر انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. <br />یافته ها: دو گروه از نظر میانگین طول مدت مرحله اول و دوم زایمان اختلاف معنی داری داشتند (001/0p<). طول مرحله اول و دوم زایمان در گروه زایمان فیزیولوژیک (48/123±23/421) طولانی تر از گروه زایمان مرسوم (28/131±45/243) بود (001/0p<). اما دو گروه از نظر میانگین طول مدت مرحله سوم تفاوت آماری معنی داری نداشتند (72/0=p). میزان زایمان طبیعی با اپی زیاتومی (9/44%) و سزارین (1/35%) در گروه زایمان مرسوم بیشتر از میزان زایمان طبیعی با اپی زیاتومی (9/18%) و سزارین (4/11%) در گروه زایمان فیزیولوژیک بود (001/0p<). زایمان طبیعی بدون اپی زیاتومی در گروه زایمان فیزیولوژیک (7/69%) بیشتر از گروه زایمان مرسوم (20%) بود که دو گروه از این نظر اختلاف آماری معنی داری داشتند (001/0p<). <br />نتیجه گیری: بر خلاف زایمان مرسوم، با افزایش طول مدت مراحل زایمانی در گروه زایمان فیزیولوژیک، میزان زایمان سزارین کاهش و زایمان طبیعی افزایش یافت.