Mashhad University of Medical Sciencesمجله زنان، مامایی و نازایی ایران1680-29931710120140522Comparison of Serum Levels of HSP70 and CA125 in Patients with Epithelial Ovarian Cancer and Patients with Benign Ovarian Massesبررسی مقایسه ای سطح سرمی HSP70 و CA125 در بیماران مبتلا به سرطان اپی تلیال تخمدان و بیماران با توده خوش خیم تخمدانی15291310.22038/ijogi.2014.2913FAزهره یوسفیاستاد گروه زنان و مامایی، مرکز تحقیقات اختلالات تخمگ گذاری، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.0000-0001-6499-6626ملیحه حسن زاده مفرددانشیار گروه زنان و مامایی، مرکز تحقیقات اختلالات تخمگ گذاری، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.زهرا کاظمیان فردستیار تخصصی زنان و مامایی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.حسین آیت اللهیدانشیار گروه سیتوپاتولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.فاطمه توسلیدانشیار گروه زنان و مامایی، مرکز تحقیقات اختلالات تخمگ گذاری، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.مهتاب بیراوندیدستیار تخصصی زنان و مامایی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.منور افضل آقاییاستادیار گروه آمار حیاتی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.Journal Article20131225Introduction: Ovarian cancer is one of the most common gynecological malignancies with high mortality rate. This high mortality rate may be due to delay in diagnosis. Using tumor-specific markers that are sensitive in the early stages of cancer is very effective to improve results of therapy. The aim of this study was evaluation of the diagnostic value of serum levels of Heat-shock protein 70 and CA125 in patients with epithelial ovarian tumors. <br />Methods: This analytical study was conducted on 37 patients with epithelial ovarian cancer and 35 patients with benign ovarian masses in 2011-2012. Blood samples were taken from all patients before the surgery. Patients with ovarian cancer underwent cytoreductive surgery and tumor staging. Also, patients with benign ovarian masses underwent cystectomy or oophorectomy. Serum levels of HSP70 and CA125 were measured by ELISA and RIA, respectively. Finally, HSP70 and CA125 levels were compared before surgery between two groups. Data were analyzed by SPSS software version 16 and Fisher, chi-square, t-student, Mann-Whitney, and ANOVA tests. P value less than 0.05 was considered significant. <br />Results: Mean age of patients with malignant ovarian cancer was significantly higher than the benign ovarian masses group (p<0.001). Pain was the most prevalent symptom in 62.5% of cases in both groups. Mean levels of CA125 and HSP70 were respectively 672.95±470.55 and 0.859±0.461 in patients with ovarian cancer. The mean levels of CA125 and HSP70 in epithelial ovarian cancer was significantly higher than benign ovarian masses group (p=0.025 and p=0.001, respectively). <br />Conclusion: HSP70 along with CA125 can be useful for early detection of malignant ovarian cancers.مقدمه: سرطان تخمدان از شایع ترین بدخیمی های ژنیکولوژیک همراه با افزایش زیاد مرگ و میر بیماران می باشد که این میزان مرگ و میر، ناشی از تأخیر در تشخیص می باشد. استفاده از تومور مارکرهای خاص که در مراحل اولیه قدرت تشخیص دارند، اقدامی بسیار مؤثر در بهبود نتایج درمانی می باشد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی سطح سرمی HSP70 و CA125 در بیماران مبتلا به تومورهای اپی تلیال تخمدان انجام شد. <br />روش کار: این مطالعه تحلیلی در سال 91-1390 بر روی 37 بیمار مبتلا به سرطان اپی تلیال تخمدان و 35 بیمار مبتلا به توده لگنی خوش خیم انجام شد. قبل از عمل جراحی، نمونه خون از تمام بیماران گرفته شد. بیماران با سرطان تخمدان تحت عمل جراحی سایتوریداکتیو و مرحله بندی سرطان و بیماران با توده های خوش خیم تحت جراحی سیستکتومی یا اووفورکتومی قرار گرفتند. سطح سرمی HSP70 به روش ELISA و سطح سرمی CA125 به روش رادیوایمونواسی اندازه گیری شد. سرانجام سطح HSP70 و CA125 قبل از عمل بین دو گروه مقایسه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 16) و آزمون های فیشر، کای دو، تی دانشجویی، من ویتنی وANOVA انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. <br />یافته ها: میانگین سن بیماران دارای توده بدخیم به طور معنی داری بیشتر از بیماران دارای توده خوش خیم بود (001/0>p). در 5/62% افراد هر دو گروه، شایع ترین علامت بالینی درد بود. در بیماران مبتلا به توده بدخیم، میانگین سطح CA125، 55/470±95/672 و میانگین سطح HSP70،461/0±859/0 بود. متوسط سطح CA125 و HSP70 در گروه با تومور بدخیم اپی تلیال تخمدان به طور معنی داری بالاتر از گروه خوش خیم بود (به ترتیب 025/0=p و001/0=p). <br />نتیجه گیری: می توان از HSP70 در کنار CA125جهت تشخیص زودرس توده های بدخیم تخمدانی استفاده کرد.Mashhad University of Medical Sciencesمجله زنان، مامایی و نازایی ایران1680-29931710120140522Effects of Intravaginal Application of Seminal Plasma on Embryo Implantation and Early Abortion Rate in Patients Undergoing Intracytoplasmic Sperm Injectionتأثیر تلقیح داخل واژن پلاسمای مایع منی در میزان لانه گزینی و سقط زودرس جنین در بیماران تحت درمان به روش تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم612291510.22038/ijogi.2014.2915FAسریه گل محمد لودانشیار گروه زنان و مامایی، مرکز تحقیقات بهداشت باروری، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، ارومیه، ایران.معصومه حاج شفیعهادانشیار گروه زنان و مامایی، مرکز تحقیقات بهداشت باروری، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، ارومیه، ایران.زهرا یکتادانشیار گروه پزشکی اجتماعی، مرکز تحقیقات بهداشت باروری، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، ارومیه، ایران.سیما اشنوئیکارشناس ارشد اپیدمیولوژی، مرکز تحقیقات بهداشت باروری، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، ارومیه، ایران.الهام فیروزیدستیار تخصصی زنان و مامایی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، ارومیه، ایرانسروین پاشاپوردانشجوی پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، ارومیه، ایران.یعقوب دلدارکارشناس ارشد بیوشیمی بالینی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، ارومیه، ایران.ویدا سعیدیکارشناس پرستاری، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، ارومیه، ایران.Journal Article20131224Introduction: Semen is one of the factors in preparing endometrium for embryo implantation. This is in contrast with public believed that immune response to antigen in ejaculated semen will disrupt fertility and pregnancy. The aim of this study was investigation of the influence of seminal plasma injection on Intracytoplasmic Sperm Injection (ICSI) success among infertile couples. <br />Methods: This clinical trial was conducted on 140 infertile couples undergoing ICSI treatment in Kosar infertility clinic and reproductive health research center of Urmia, Iran during 2010-2011. Couples were randomly divided into seminal plasma injection and control groups. Cry preserved seminal plasma was prepared 30-60 minutes before embryo transferring. bHCG test and sonography was performed respectively at day 14 and between 6th to 12th weeks after embryo transfer. Outcomes were compared between two groups. Data were analyzed by SPSS software version 16 and chi-square test. P value less than 0.05 was considered significant. <br />Results: There were no significant differences in number of oocyte, quantity and quality of transferred embryo between two groups (p>0.05). Rate of implantation based on βHCG results were 24.3% (17 women) in intervention group and 25.5% (18 women) in control group. Rate of abortion was 18.7% (n=2) and 11.1% (n=3) in intervention and control groups, respectively. There were no significant differences in implantation rate (p=1) and early abortion rate (p=0.5) between two groups. <br />Conclusion: Intravaginal application of seminal plasma has no effects on fertility outcomes in patients undergoing ICSI treatment.مقدمه: مایع منی به عنوان عامل مشارکت کننده در آماده سازی آندومتر برای لانه گزینی جنین مطرح می باشد. این نظر در تضاد با باورهای سنتی است که پاسخ های ایمنی به آنتی ژن های مایع منی را مانع بارورسازی و ایجاد بارداری می دانند. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر تلقیح پلاسمای مایع منی در موفقیت روش درمانی تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم در درمان زوجین نابارور انجام شد. <br />روش کار: این کارآزمایی بالینی در سال1390 بر روی 140 زوج نابارور تحت درمان با روش تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم در مرکز پژوهشی کلینیک نازایی و بهداشت تولید مثل کوثر شهر ارومیه انجام شد. افراد در دو گروه تلقیح پلاسمای مایع منی و بدون تلقیح قرار گرفتند. 30 تا 60 دقیقه قبل از انتقال جنین، نمونه منی از فریزر خارج و آماده تلقیح بعد از انتقال جنین گردید. سطح سرمی βHCG در روز 14 و سونوگرافی در هفته 6 تا 12 پس از انتقال جنین انجام شد و دو گروه از نظر پیامد های مورد بررسی با یکدیگر مقایسه شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون کای اسکوئر انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. <br />یافته ها: دو گروه از نظر تعداد تخمک های به دست آمده، تعداد جنین های منتقل شده و گرید جنین های انتقال یافته تفاوت معنی داری با یکدیگر نداشتند (05/0p>). در بررسی میزان لانه گزینی بر اساس مثبت بودن نتیجه تست βHCG در دو گروه مورد مطالعه، نتایج تست در 18 نفر (5/25%) از بیماران گروه کنترل و 17 نفر (3/24%) از بیماران گروه مداخله مثبت بود که این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود (1=p). در گروه کنترل 2 مورد (1/11%) سقط و در گروه مطالعه 3 مورد (7/18%) سقط مشاهده شد که دو گروه از نظر سقط زودرس تفاوت معنی داری نداشتند (5/0=p). <br />نتیجه گیری: تلقیح پلاسمای مایع منی بر پیامدهای باروری در بیماران تحت درمان با تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم تأثیری ندارد.Mashhad University of Medical Sciencesمجله زنان، مامایی و نازایی ایران1680-29931710120140522Assessment of Dairy Products, Dietary Calcium and Vitamin D Intake in Patients with Breast Cancerبررسی دریافت فرآورده های لبنی،کلسیم و ویتامین D در مبتلایان به سرطان پستان1318291610.22038/ijogi.2014.2916FAاکرم کوشکیدکترای تخصصی علوم تغذیه، مرکز تحقیقات طب سنتی و مکمل، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سبزوار، ایران.رویا اکبرزادهمربی گروه هوشبری، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سبزوار، ایران.Journal Article20140622<span style="font-family: Times New Roman;">Introduction: Semen is one of the factors in preparing endometrium for embryo implantation. This is in contrast with public believed that immune response to antigen in ejaculated semen will disrupt fertility and pregnancy. The aim of this study was investigation of the influence of seminal plasma injection on Intracytoplasmic Sperm Injection (ICSI) success among infertile couples. </span><br /><span style="font-family: Times New Roman;">Methods: This clinical trial was conducted on 140 infertile couples undergoing ICSI treatment in Kosar infertility clinic and reproductive health research center of Urmia, Iran during 2010-2011. Couples were randomly divided into seminal plasma injection and control groups. Cry preserved seminal plasma was prepared 30-60 minutes before embryo transferring. </span>b<span style="font-family: Times New Roman;">HCG test and sonography was performed respectively at day 14 and between 6th to 12th weeks after embryo transfer. Outcomes were compared between two groups. Data were analyzed by SPSS software version 16 and chi-square test. P value less than 0.05 was considered significant.</span> <br /><span style="font-family: Times New Roman;">Results: There were no significant differences in number of oocyte, quantity and quality of transferred embryo between two groups (p>0.05). Rate of implantation based onβHCG results were 24.3% (17 women) in intervention group and 25.5% (18 women) in control group. Rate of abortion was 18.7% (n=2) and 11.1% (n=3) in intervention and control groups, respectively. There were no significant differences in implantation rate (p=1) and early abortion rate (p=0.5) between two groups. </span><br /><span style="font-family: Times New Roman;">Conclusion: Intravaginal application of seminal plasma has no effects on fertility outcomes in patients undergoing ICSI treatment. </span>مقدمه: سرطان پستان یکی از شایع ترین سرطان ها در زنان می باشد. از آنجا که تغذیه، یکی از عوامل مؤثر در ابتلاء به این بیماری می باشد و عوامل غذایی نقش بالقوه در بروز سرطان پستان دارند، مطالعه حاضر با هدف بررسی دریافت فرآورده های لبنی، کلسیم، ویتامین D و خطر ابتلاء به سرطان پستان انجام شد. <br />روش کار: این مطالعه مقطعی در سال 1390 بر روی 125 زن مبتلا به سرطان پستان در شهرستان سبزوار انجام شد. پرسشنامه مربوط به اطلاعات فردی و بسامد خوراک نیمه کمی مشتمل بر 160 نوع از اقلام غذایی، توسط پرسشگر مجرب تکمیل شد. اطلاعات غذایی به دست آمده با استفاده از نرم افزار Nutritioni (نسخه 4) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و روش های آمار توصیفی و فراوانی و آزمون غیر پارامتریک کای دو انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. <br />یافته ها: دریافت فرآورده های لبنی، کلسیم و ویتامین D در زنان مورد مطالعه، کمتر از مقادیر استاندارد دریافت غذایی بود (05/0>p). همچنین درصد ابتلاء به سرطان پستان در افرادی که دریافت بالاتری از کلسیم، ویتامین D و فرآورده های لبنی در رژیم غذایی روزانه خود داشتند، نسبت به افرادی که دریافت پایین تری داشتند، کمتر بود. <br />نتیجه گیری: دریافت فرآورده های لبنی، ویتامین D و کلسیم، خطر ابتلاء به سرطان پستان را در زنان کاهش می دهد. <br />