Mashhad University of Medical Sciencesمجله زنان، مامایی و نازایی ایران1680-2993167120131023Prevalence of Pregnancy Tumor (Pyogenic Granuloma) and Related Factors in Pregnant Women Referred to Tehran Mirza Kuchak Khan Hospital during 2010-2011بررسی فراوانی پیوژنیک گرانولوما و عوامل مرتبط در مراجعین باردار بیمارستان میرزاکوچک خان تهران در سال 90-138916194210.22038/ijogi.2013.1942FAماندانا خطیبیاستادیار گروه بیماری های دهان و تشخیص، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران، تهران، ایران.شیرین نیرومنشدانشیار گروه زنان و مامایی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.سید یاشار ابهریدندانپزشک، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران، تهران، ایران.نسیم فلک الافلاکیدستیار تخصصی گروه بیماری های دهان و تشخیص، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران، تهران، ایران.Journal Article20130423Introduction: Pregnancy tumor that is the same as <span style="text-decoration: underline;">pyogenic granuloma </span>from histological aspect is a hemorrhagic reactive nodule which mostly appears in gingival area in pregnancy and can cause secondary oral infections. Due to the high prevalence of this lesion in pregnant women and lack of solid status in Iran, this project was carried out to study the prevalence of pregnancy tumor and related factors.
Methods: This descriptive, cross sectional study was conducted on pregnant women during 2010-2011. Data were collected by observation, clinical and para-clinical examination, completing questionnaire and also evaluating medical records. Related factors which have been considered consist of age, oral lesion and size, involved jaw, patients complaint, smoking, underlying systemic diseases, oral hygiene status, pregnancy trimester, defective dental restorations or crowns in lesion’s area and drugs taken especially injectable hormonal drugs during pregnancy. Sampling was made by sequential method. Data were analyzed using chi-square test.
Results: 72 of 1600 patients with average age of 26.8 years old (4.5%) had pregnancy tumor. In 66 cases, lesions were found in maxillay gingiva and in 6 cases were found in mandibular gingiva. Poor oral hygiene were found in 58 women (80.6%) and 50 women (69.4%) with the lesion were in the last trimester of pregnancy. Also 5 of 72 patients (6.9%) complained from swelling and bleeding of the lesion. 9 lesions were found near defective dental restorations and crowns.
Conclusion: The results of this study shows the direct effect of age, poor oral hygiene and also the trimester of pregnancy on the prevalence of pregnancy tumor in pregnant women.
مقدمه: تومور بارداری که از جهت هیستولوژیک، منطبق بر پایوژنیک گرانولوما (تومور بارداری) می باشد، یک تورم خونریزی دهنده تحریکی است که بیشتر در لثه زنان باردار ایجاد می شود و می تواند باعث بروز عفونت های ثانویه دهانی شود. به دلیل شیوع بالای این ضایعه در زنان باردار و فقدان آماری دقیق در جامعه ایرانی، مطالعه حاضر با هدف بررسی فراوانی تومور بارداری و عوامل مرتبط با آن انجام شد.
روشکار: این مطالعه توصیفی- مقطعی در سال 90-1389 بر روی زنان باردار انجام شد. روش گردآوری داده ها از طریق مشاهده، معاینه بالینی، تکمیل فرم اطلاعاتی، بررسی پرونده پزشکی و آزمایشات پاراکلینیکی بود. عوامل مرتبط شامل سن، محل ضایعه، فک مبتلا، شکایت بیمار، مصرف سیگار و بیماری سیستمیک شناخته شده، وضعیت بهداشتی دهان، وجود ترمیم یا روکش دندانی نامناسب در محل ضایعه، سه ماهه بارداری، قدمت ضایعه و مصرف دارو به ویژه داروهای هورمونی تزریقی در طول بارداری مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه گیری به صورت مستمر انجام شد و پس از ثبت یافته ها، آنالیز آماری از طریق آزمون کای دو انجام شد.
یافتهها: از 1600 زن باردار با میانگین سنی 8/26 سال، 72 نفر (5/4%) مبتلا به ضایعه بودند. در 66 مورد، ضایعه در لثه ماگزیلا و 6 مورد در لثه مندیبل گزارش شد. وضعیت بهداشت دهان در 58 نفر (6/80%) ضعیف بود. 50 نفر از مبتلایان (4/69%) در سه ماهه سوم بارداری بودند و 5 نفر (9/6%) از 72 نفر، از تورم و خونریزی از ضایعه شکایت داشتند. 9 ضایعه در مجاورت ترمیم یا روکش نامناسب قرار داشت.
نتیجهگیری: سن، بهداشت دهانی و همچنین زمان بارداری، تأثیری مستقیم در افزایش بروز تومور بارداری در زنان باردار دارد.
Mashhad University of Medical Sciencesمجله زنان، مامایی و نازایی ایران1680-2993167120131023The Effect of Exercise on Postnatal Fatigue: A Controlled Clinical Trialتأثیر ورزش بر خستگی بعد از زایمان: یک کارآزمایی بالینی کنترل شده713194010.22038/ijogi.2013.1940FAفاطمه محمدیمربی گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه آزاد اسلامی تبریز، تبریز، ایران.جمیله ملکوتیمربی گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.سکینه محمد علیزادهاستادیار گروه بهداشت باروری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.جلیل باباپوراستادیار گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران.Journal Article20130625Introduction: Even though, the prevalence of postpartum fatigue is more than depression, but most studies have focused on the effect of exercise on postpartum depression and fatigue is neglected in this period. So, this clinical trial was done to determine the effectiveness of exercise on postnatal fatigue. <br />Methodology:This randomized controlled clinical trial was conducted on 127 pregnant women with gestational age of 28-32 weeks in 2010. Current depressive and fatigue condition were assessed respectively by using the Edinburgh postnatal depression scale and fatigue identification form. Women with Edinburgh scores lower than 15 were included in this study and were allocated randomly in one of three groups: control group, group receiving training for exercise during pregnancy and group receiving training for exerciseduring pregnancy and postpartum period. Fatigue scores were measured one and two months after delivery. Data were analyzed using SPSS software (version 13), chi square, fisher exact and Kruskal Wallis tests. P value less than 0.05 was considered significant. <br />Results: Mean change of fatigue scorers were not different significantly between the three groups, one and two months after delivery (p=0.67 and p=0.87, respectively). <br />Conclusion:Results indicated that the exercise does not reduce fatigue scores. But, considering the limited studies in this field, more studies need for final results. <br /> مقدمه: هر چند خستگی بعد از زایمان نسبت به افسردگی، شیوع بیشتری دارد، ولی اکثر مطالعات، در زمینه تأثیر ورزش بر تسکین افسردگی بعد از زایمان متمرکز شده و مطالعات اندکی در زمینه تسکین خستگی بعد از زایمان انجام شده است، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر ورزش بر خستگی بعد از زایمان انجام شد. <br/>روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده در سال 1389، بر روی 127 زن باردار در هفته های 32-28 بارداری انجام شد. وضعیت افسردگی و خستگی با استفاده از پرسشنامه ادینبرگ و فرم تعیین خستگی ارزیابی شد. افرادی که نمره ادینبرگ کمتر از 15 داشتند، وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی در یکی از سه گروه کنترل، دریافت کننده آموزش "جهت انجام ورزشهای دوران بارداری" و دریافت کننده آموزش "جهت انجام ورزشهای دوران بارداری و بعد از زایمان" قرار گرفتند. وضعیت خستگی یک و دو ماه بعد از زایمان بررسی شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 13) و آزمونهای کای دو، دقیق فیشر و کروسکال والیس انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. <br/>یافتهها: بین گروههای کنترل، مداخله 1 و مداخله 2، از نظر «تغییر در نمرات خستگی یک و دو ماه بعد از زایمان نسبت به قبل از مداخله» تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت (به ترتیب 76/0=p و 87/0=p). <br/>نتیجهگیری: هر چند نتایج مطالعه حاضر نشان داد که انجام ورزش، منجر به کاهش نمرات خستگی نمی شود، ولی با توجه به محدود بودن مطالعات در این زمینه، نیاز به انجام مطالعات بیشتر جهت قضاوت نهایی وجود دارد. <br/> Mashhad University of Medical Sciencesمجله زنان، مامایی و نازایی ایران1680-2993167120131023Study of the Relationship between Mode of Delivery and Pattern of Primary Dysmenorrheaبررسی ارتباط نوع زایمان با الگوی قاعدگی دردناک اولیه1420194110.22038/ijogi.2013.1941FAمحبوبه فیروزیمربی گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.0000-0003-1021-2093طاهره زاهدی فردمربی گروه مامایی، دانشگاه آزاد اسلامی قوچان، قوچان، ایران.پروین سالاریمربی گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.سیدرضا مظلومدکترای پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.0000000179813917Journal Article20130605Introduction: Primary dysmenorrhea is one of the most common complaints in women usually accompanied by economic, social, physical and mental effects. Although there are some reports about the effects of childbirth on decreasing the menstrual pain, but the relationship between mode of delivery and the pattern of primary dysmenorrhea is not clear. The aim of this study was investigating this relationship. <br />Methods: This cohort study was conducted on 124 primiparous women during 2010-2011 <br />Mothers were divided into two groups of 61 cases with normal vaginal delivery and 63 ones with caesarean section. Sampling was conducted through multi-stage (stratified-cluster) method in health centers of Mashhad, Iran. The research was performed based on personal profile questionnaire, menstrual information before and after delivery and the menstrual pain degree based on verbal multidimensional scoring scale. Data were analyzed using SPSS software version 11.5, chi-square and paired t-tests. P value less than 0.05 was considered significant. <br />Results: Women who had vaginal delivery would have significantly more improvement in severity of primary dysmenorrheal than women in cesarean delivery group (p<0.000). Location of pain also was statistically significant (p<0.04). The duration of menstrual pain after normal vaginal delivery was more reduced compared to caesarean group, but the difference was not statistically significant (p<0.59). There were also no significant differences in pain quality (p<0.39) and symptoms associated to the menstruation (p<0.82) between two groups. <br />Conclusion: Normal vaginal delivery would reduce the severity of dysmenorrhea more than caesarean section. <br /> مقدمه: قاعدگی دردناک اولیه، یکی از شایعترین شکایات زنان، توأم با عوارض اقتصادی، اجتماعی، جسمی و روحی می باشد. در زمینه تأثیر زایمان بر کاهش درد قاعدگی، مدارکی موجود است، اما ارتباط نوع زایمان با الگوی قاعدگی دردناک اولیه روشن نیست، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط نوع زایمان با الگوی قاعدگی دردناک اولیه انجام شد. <br/>روشکار: این مطالعه هم گروهی در سال 90-1389 بر روی 124 مادر نخست زا انجام شد. افراد در دو گروه زایمان طبیعی (61 نفر) و سزارین (63 نفر) قرار گرفتند. نمونه گیری به روش چند مرحله ای (طبقه ای- خوشه ای) از مراکز بهداشتی درمانی شهر مشهد انجام شد. ابزار پژوهش، فرم پرسشنامه مشخصات فردی، اطلاعات قاعدگی های قبل از بارداری و پس از زایمان و جدول چند بُعدی گفتاری درد قاعدگی بود. اطلاعات پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 5/11) و آزمون های کای اسکوئر و تی زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. <br/>یافتهها: دو گروه از نظر شدت قاعدگی دردناک اولیه تفاوت معناداری داشتند؛ به گونه ای که گروه زایمان طبیعی نسبت به سزارین، بهبودی بیشتری را نشان دادند (000/0>p). دو گروه از نظر محل درد قاعدگی نیز تفاوت معناداری داشتند (04/0>p). مدت درد قاعدگی در گروه زایمان طبیعی، کاهش بیشتری نسبت به گروه سزارین نشان داد اما این تفاوت از نظر آماری معنادار نبود (59/0>p). تفاوت کیفیت درد (39/0>p) و علائم همراه با قاعدگی (82/0>p) بین دو گروه معنادار نبود. <br/>نتیجهگیری: زایمان طبیعی نسبت به سزارین، بهبود بیشتری در شدت درد قاعدگی به همراه خواهد داشت. <br/>