2024-03-28T13:32:29Z
https://ijogi.mums.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=917
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1394
18
175
بررسی ارتباط شاخص توده بدنی با میزان شکست درمان های کمک باروری در زنان نابارور مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک: مطالعه همگروهی گذشته نگر
رضا
عمانی سامانی
مهدی
سپیدار کیش
امیر
الماسی حشیانی
مقدمه: سندرم تخمدان پلی کیستیک در افرادی که به دنبال روش های درمانی کمک باروری هستند، مشاهده می شود و شیوع چاقی در این زنان 50% می باشد. شاخص توده بدنی می تواند در نتیجه سیکل درمانی IVF تأثیرگذار باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین شاخص توده بدنی با حاملگی شیمیایی بعد از سیکل درمانی IVF و یا تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم در زنان نابارور مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک در پژوهشگاه رویان انجام شد. روش کار: در این مطالعه هم گروهی گذشته نگر تعداد 983 سیکل درمانی IVF/ICSI مربوط به زوجین نابارور مراجعه کننده به پژوهشگاه رویان در سالهای 92-1391 مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 115 نفر آز آنها مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک بوده و وارد مطالعه شدند. شاخص توده بدنی افراد با اندازه گیری قد و وزن تعیین شد و بعد از دریافت سیکل درمانی متناسب، زنان دچار اضافه وزن و چاق با زنان نرمال از نظر حاملگی شیمیایی مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری Stata(نسخه 13) انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. یافته ها: از کل بیماران که شامل 983 سیکل درمانی بود 7/11% مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک بودند. در این افراد، بعد از کنترل متغیرهای مخدوش کننده و در مقایسه با زنان با شاخص توده بدنی نرمال، احتمال شکست درمان در افراد دارای اضافه وزن 04/1 برابر (حدود اطمینان 95 درصدی: 87/1-58/0، 883/0=p) و در افراد چاق 98/0 برابر (حدود اطمینان 95 درصدی: 86/1-51/0، 961/0=p) بود. نتیجه گیری: در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک، احتمال حاملگی بعد از درمان کمکی برای ناباروری، در افراد نرمال، اضافه وزن و چاق اختلاف آماری معنی داری ندارد.
حاملگی
سندرم تخمدان پلی کیستیک
شاخص توده بدنی
ناباروری
2015
12
22
1
6
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6395_073b2d5dfd90b4e5d6962c25af669db6.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1394
18
175
ارتباط اندکس کورمیک با پیشرفت زایمان
ناهید
گلمکانی
مریم
پورشیرازی
سمیرا
ابراهیم زاده ذگمی
حبیب الله
اسماعیلی
فاطمه
تارا
مقدمه: ارزیابی پیشرفت زایمان، یکی از جنبه های کلیدی مراقبت زنان در طی لیبر است. تن سنجی یکی از شاخه های انسانشناسی است که اندازه گیری بخش های مختلف بدن انسان را در بر میگیرد و مطالعات بسیاری، ارتباط بین شاخصهای تنسنجی را با اختلالات لیبر سنجیدهاند. از رایج ترین آنها، اندکس کورمیک است که به صورت «100× (قد/ قد نشسته)» مشخص می شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط اندکس کورمیک با پیشرفت زایمان انجام شد. روش کار: این مطالعه همبستگی در سال 94-1393 بر روی 151 زن باردار نخست زا و شکم دوم مراجعه کننده به بیمارستان امالبنین (س) مشهد انجام شد. ابتدا در اتساع 5-3 سانتیمتر دهانه رحم، قد ایستاده و نشسته اندازه گیری شد، سپس معاینه مهبلی جهت بررسی اتساع دهانه رحم و نزول سرجنین هر یک ساعت تا زمان زایمان انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمونهای آماری تی مستقل، ضریب همبستگی اسپیرمن، آنالیز اندازه های تکراری و کای دو انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. یافته ها: در این مطالعه میانگین اندکس کورمیک 62/2±84/51، میانگین طول فاز فعال مرحله اول زایمان 62/192±83/268 دقیقه و میانگین طول مرحله دوم زایمان 88/34±54/35 دقیقه بود. تفاوت معنیداری بین مقادیر اندکس کورمیک در دو گروه پیشرفت طبیعی و غیرطبیعی در فاز فعال مرحله اول وجود نداشت (65/0=p). اما بین اندکس کورمیک و طول مرحله دوم زایمان همبستگی مثبتی وجود داشت (02/0=p، 19/0=rs). همچنین ارتباط اندکس کورمیک با جایگاه سر جنین تا ساعت ششم به لحاظ آماری معنی دار بود (05/0>p). نتیجه گیری: ارتباطی بین اندکس کورمیک و پیشرفت زایمان در فاز فعال مرحله اول زایمان وجود ندارد، اما بین اندکس کورمیک و طول مرحله دوم زایمان و نزول سرجنین ارتباط وجود دارد؛ به طوری که هر چه اندازه بالاتنه فرد بلندتر باشد (اندکس کورمیک بیشتر باشد)، مرحله دوم طولانیتر میشود. لذا می توان نحوه پیشرفت زایمان را در فاز نهفته و یا اوایل فاز فعال زایمان، بر اساس اندکس کورمیک ارزیابی کرد.
اتساع دهانه رحم
تنسنجی
زایمان
قد
2015
12
22
7
15
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6396_989372b6e9147d538b39c9d705821dff.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1394
18
175
بررسی همبستگی خشنودی زناشویی با کیفیت زندگی زنان مبتلا به دیابت نوع 2
مهین
تفضلی
الهام
آزموده
اعظم
پرنان امام وردیخان
سلمه
دادگر
مقدمه: ارتقاء کیفیت زندگی، یکی از اهداف نهایی مدیریت بیماریهای مزمن نظیر دیابت محسوب می شود. مواجهه با بحران ناشی از ابتلاء یکی از زوجین به دیابت، منجر به کاهش خشنودی زناشویی آنها میشود که ممکن است بر کیفیت زندگی آنها تأثیرگذار باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط خشنودی زناشویی با کیفیت زندگی زنان مبتلا به دیابت نوع 2 در زنان دیابتی شهر مشهد انجام شد. روش کار: این مطالعه توصیفی در سال 94-1393 بر روی 90 نفر از زنان مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر مشهد انجام شد. ابزار گردآوری داده ها در این مطالعه سه پرسشنامه مشخصات فردی و بیماری، مقیاس خشنودی زناشویی اصلاح شده آذرین ناتان اچ و پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های آماری همبستگی، آنالیز واریانس و رگرسیون خطی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. یافته ها: در این مطالعه 30 نفر (3/33%) افراد دارای خشنودی زناشویی ضعیف و 58 نفر (4/64%) دارای خشنودی متوسط بودند. بر اساس نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن، ارتباط معنیداری بین نمره خشنودی زناشویی و کیفیت زندگی و ابعاد سلامت روانی و جسمی آن وجود داشت (05/0>p). بر اساس نتایج آزمون رگرسیون خطی نیز خشنودی زناشویی قادر به پیشگویی 1/14% واریانس نمره کیفیت زندگی در افراد مورد مطالعه بود. نتیجه گیری: خشنودی زناشویی بالاتر با کیفیت زندگی بهتر زنان دیابتی ارتباط دارد و خشنودی زناشویی قادر به پیشگویی کیفیت زندگی این افراد می باشد. از این رو ارتقای خشنودی زناشویی و انجام مشاورههای خانوادگی جهت بهبود کیفیت زندگی زنان دیابتی که از اهداف اصلی مراقبتی در بیماران دیابتی است، توصیه می شود.
روابط زناشویی
کیفیت زندگی
دیابت ملیتوس
نوع 2
2015
12
22
16
24
https://ijogi.mums.ac.ir/article_6397_3d25f2fffc95092fff057555667075f9.pdf