2024-03-29T15:05:32Z
https://ijogi.mums.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=819
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1391
15
12
ارزیابی نظرات کادر درمانی جهت روش تشخیص هویت نوزادان در بدو تولد به شیوه اثر کف پا در دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال 1390
غلامرضا
خادمی
فریده
اخلاقی
عبدالکریم
حامدی
احمد
شاه فرهت
مسعود
شهابیان
مقدمه: شناسایی هویت نوزادان برای والدین و سیستم درمانی بسیار مهم است. در ایران از روش اثر کف پا برای این امر
استفاده می کنند که ممکن است باعث انتقال عفونت بیمارستانی و یا عدم شناسایی هویت دقیق نوزاد شود. مطالعه
حاضر با هدف ارزیابی نظرات کادر درمانی (شامل متخصصین زنان و مامایی، متخصصین اطفال، پرستاران نوزادان و
ماماها) در مورد روش شناسایی اثر کف پا انجام شد.
روشکار: این مطالعه توصیفی- مقطعی طی سال های1389 -90 بر روی 203 نفر از پرسنل کادر درمانی انجام شد.
افراد یک پرسشنامه کوتاه را تکمیل کردند. پرسشنامه طراحی شده دارای 14 سؤال در دو بخش آگاهی و تجربه و
همچنین دارای 1 سؤال غیر ساختاری بود. پرسشنامه ها بین شرکت کنندگان توزیع شد و پس از تکمیل شدن آنها،
داده ها وارد نرم افزار آماری SPSS (نسخه 18) شد و فراوانی و درصد هر یک از پاسخ ها در مطالعه مشخص شد.
یافتهها: در این مطالعه 203 پرسشنامه آنالیز شد که تعداد و درصد شرکت کنندگان در مطالعه شامل 28 نفر (13/7%)
متخصص زنان و مامایی، 84 نفر (41/3%) متخصص اطفال، 45 نفر (22/1%) پرستار نوزادان و 46 نفر (22/5%) ماما
بودند. 157 نفر (77%) شرکت کنندگان آگاهی کامل از دلایل گرفتن اثر کف پا داشتند، 93 نفر (45/6%) نمی دانستند
که در کشورهای پیشرفته از چه روشی استفاده می شود، 83 نفر (40/7%) نظری در مورد اینکه این روش باعث انتقال
عفونت می شود، نداشتند، 68 نفر (33/3%) کاملاً مخالف استفاده از این روش برای شناسائی نوزاد بودند و 132 نفر
(64/7%) ترجیح می دادند که روش دیگری جایگزین این روش شود.
نتیجهگیری: به نظر کادر درمانی، تشخیص هویت نوزادان به روش گرفتن اثر کف پا کـاربرد ز یـ ادی نـدارد و بهتـر اسـت
روش های دیگری جایگزین شود.
اثر کف پا
شناسایی
نظر
نوزاد
2012
07
22
1
6
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5694_6b79fa70e5d6ef5daab104e2feee5738.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1391
15
12
ضرورت آموزش سلامت جنسی به دختران نوجوان در ایران: یک مطالعه کیفی
رباب
لطیف نژاد
مژگان
جوادنوری
مرضیه
حسن پور
سید محمد مهدی
هزاوه یی
علی
تقی پور
مقدمه: آموزش سلامت جنسی در بسیاری از فرهنگ ها با چالش هایی رو به رو است. با وجودی که نوجوانان ایرانی به ویژه
دختران، نیازهای آموزشی برآورده نشده زیادی در زمینه سلامت جنسی دارند؛ لزوم آموزش سلامت جنسی به نوجوانان به
دلیل چالش های عمدتاً فرهنگی- اجتماعی موضوعی مجادله برانگیز است. مطالعه حاضر با هدف بررسی عمیق دیدگاه ها و
تجربیات دختران نوجوان و بزرگسالان در زمینه ضرورت آموزش سلامت جنسی به دختران نوجوان انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع تحلیل محتوای کیفی است که در سال 1389-90 بر روی دختران نوجوان و بزرگسالان
دارای نقش کلیدی انجام شد. داده های کیفی با مصاحبه عمیق فردی و بحث گروهی متمرکز با دختران نوجوان،
مادران، مسئولان استانی در سازمان آموزش و پرورش و بهداشت و درمان، ماماهای مراکز بهداشتی، معلمان و مشاوران
مدارس و روحانیون در شهرهای مشهد و اهواز جمع آوری و به روش تحلیل محتوای کیفی مرسوم و با استفاده از نرم
افزار تحلیل داده های کیفی MAXqda مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مهمترین دلایل ضرورت آموزش سلامت جنسی به دختران نوجوان در 5 طبقه: فقدان دانش و نگرش صحیح
جنسی، بدآموزی و وجود منابع نادرست آگاهی جنسی، تحولات فرهنگی - اجتماعی، افزایش معضلات سلامت جنسی
در نوجوانان و دیدگاه اثباتی مذهب طبقه بندی شد.
نتیجه گیری: بسیاری از نوجوانان و بزرگسالان بر ضرورت آموزش سلامت جنسی به دختران نوجوان اتفاق نظر داشتند.
بنابراین باید سیاستگذاران به جای اتلاف بیش از پیش زمان در دایره بسته تردید در ضرورت آموزش، در جهت طراحی و
تعیین ویژگی های آموزش جنسی مورد نیاز نوجوانان گام بردارند.
آموزش جنسی
تحلیل محتوای کیفی
دختران نوجوان
سلامت جنسی
مطالعه کیفی
2012
07
22
7
17
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5695_cf84a8d4c68ccb7bdf53455ac144ada6.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1391
15
12
بررسی تأثیر آموزش بر تغییرات فعالیت جنسی در بارداری
راحله
بابازاده
خدیجه
میرزائی نجم آبادی
زهرا
معصومی
مهدی
راعی
مقدمه: بارداری با تغییرات فیزیکی و روانشناختی عمیقی در زندگی هر زن همراه است که این تغییرات بر روی کلیه
ابعاد زندگی زنان از جمله روابط جنسی زوجین تأثیرگذار می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش بر
تغییرات فعالیت جنسی در دوران بارداری انجام شد.
روشکار: مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی در عرصه همراه با گروه کنترل بود که در سال 1390 بر روی مادران باردار
مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی عظیما و باغزندان شهرستان شاهرود، که دارای پرونده بهداشتی بودند، انجام
شد. 87 زن باردار انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه کنترل (41 نفر) و مداخله (46 نفر) قرار گرفتند. ابزار
گردآوری داده ها شامل پرسشنامه مشخصات فردی و تغییرات فعالیت جنسی در بارداری بود. داده ها پس از
گردآوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های من ویتنی و کای دو و ویلکاکسون مورد
تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان p کمتر از 0/05 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافتهها: در گروه مداخله قبل از آموزش، 23 نفر (50%) از زنان از نظر رضایت از روابط جنسی در حد متوسط، 13
نفر (28/3%) خوب و 10 نفر (21/7%) ضعیف بودند. زنان دو گروه در شروع مطالعه از نظر رضایت از روابط جنسی
تقریباً یکسان بودند. دو ماه پس از انجام مداخله، 25 نفر (54/3%) از زنان گروه مداخله از نظر رضایت از روابط جنسی
در حد خوب، 18 نفر (39/1%) در حد متوسط و 3 نفر (6/5%) ضعیف بودند. بر اساس آزمون های آماری، میزان
رضایت از روابط جنسی زنان شرکت کننده در گروه مداخله پس از مداخله بیشتر از گروه کنترل بود (p=0/016).
نتیجهگیری: آموزش جنسی بر رضایت زنان از روابط جنسی تأثیری مثبت دارد و باعث افزایش رضایت مندی زنان از
روابط جنسی در بارداری می شود.
آموزش
بارداری
فعالیت جنسی
2012
07
22
18
26
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5696_37fee9c8c039345f7ac99f100ca926b0.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1391
15
12
مقایسه تأثیر دو روش طب فشاری و تحریک الکتریکی پوست بر شدت درد زایمان در زنان باردار نخست زا
نرگس
حسین پور
معصومه
کاویانی
محسن
رازقی
مقدمه: دیسترس ناشی از درد مادر در هنگام زایمان می تواند مادر و جنین را در معرض خطر قرار دهد. درد می تواند
باعث افزایش فشار خون، افزایش ترشح اپی نفرین و نوراپی نفرین در مادر شود. راه های کنترل درد شامل استفاده از
داروها و موارد غیردارویی می باشد. در حال حاضر هیچ داروی ایده آلی برای کنترل درد زایمان وجود ندارد و داروهای
فعلی از جفت عبور کرده و بر روی جنین تأثیر می گذارند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تأثیر دو روش طب فشاری و
تحریک الکتریکی پوست بر شدت دردهای زایمانی در زنان نخست باردار انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1385-86 بر روی 135 زن نخست زا انجام شد. افراد به طور تصادفی
در 3 گروه طب فشاری، تحریک الکتریکی پوست و گروه کنترل قرار گرفتند. مداخله در دیلاتاسیون 3-4 سانتیمتر
سرویکس بر روی نقطه SP6 صورت گرفت. در گروه اول از فشار و در گروه دوم از تحریک الکتریکی پوست شبه سوزنی
استفاده شد. گروه سوم از هیچ روشی استفاده نکردند. شدت درد در هر 3 گروه با استفاده از نمودار بصری - عددی طی
4 مرحله قبل از مداخله در دیلاتاسیون 3 -4 سرویکس، بلافاصله پس از مداخله، 30 و 60 دقیقه پس از مداخله مورد
ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: شدت درد بلافاصله و 30 و 60 دقیقه پس از مداخله در گروه طب فشاری و تحریک الکتریکی پوست نسبت به
گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافته بود، همچنین در مقایسه تأثیر طب فشاری و تحریک الکتریکی پوست بر
کاهش درد در دیلاتاسیون 3-4 سانتیمتر و بلافاصله بعد از مداخله تفاوت معنی داری مشاهده نشد (p=0/05)، اما شدت
درد 30 و 60 دقیقه پس از مداخله در گروه تحریک الکتریکی پوست به طور معنی داری کمتر بود (p<0/001).
نتیجهگیری: طب فشاری و تحریک الکتریکی پوست هر دو باعث کاهش دردهای زایمانی می شـوند امـا تـأثیر تحر یـ ک
الکتریکی پوست بیشتر است.
تحریک الکتریکی پوست
درد زایمان
طب فشاری
نخست زا
2012
07
22
27
33
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5697_6b225a022fb43e64452735ee87ecd5cb.pdf