2024-03-28T15:02:34Z
https://ijogi.mums.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=1822
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1398
22
12
بررسی میزان پاسخ پاتولوژیک، عوارض درمان و بقای مبتلایان به سرطان سرویکس موضعی پیشرفته پس از درمان با شیمیدرمانی قبل از جراحی
دکتر ساره
حسینی
دکتر ملیحه
حسنزاده مفرد
دکتر الهه
عاقل
دکتر فاطمه
همایی شاندیز
دکتر زهره
یوسفی
دکتر سودابه
شهیدثالث
دکتر مرجانه
فرازستانیان
دکتر منا
جودی
مقدمه: سرطان سرویکس، دومین علت سرطان در کشورهای کمتر توسعه یافته است. کمورادیوتراپی همزمان بهعنوان درمان استاندارد سرطان سرویکس پیشرفته است، ولی در کشورهای در حال توسعه امکانات رادیوتراپی کافی نبوده، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان پاسخ پاتولوژیک، عوارض درمان و بقای مبتلایان به سرطان سلولهای سنگفرشی سرویکس موضعی پیشرفته با استفاده از شیمیدرمانی قبل از جراحی در بیمارانی که کاندید کمورادیوتراپی نبودند، انجام شد. روشکار: در این مطالعه کارآزمایی بالینی یکگروهه بهصورت قبل و بعد، 24 نفر از مبتلایان به سرطان سلولهای سنگفرشی (SCC) سرویکس در مرحله IB2، IIA2 وIIB که به دلایل مختلف کاندید درمان استاندارد کمورادیوتراپی همزمان نبودند، تحت سه دوره شیمیدرمانی با رژیم پکلی تکسل (135 میلیگرم به ازای هر متر مربع بدن) و سیسپلاتین (75 میلیگرم به ازای هر متر مربع بدن) و سپس عمل جراحی قرار گرفتند. پاسخ بالینی به شیمیدرمانی قبل از جراحی (نئوادجوانت) و عوارض درمان، بعد از هر دوره ارزیابی شد. در صورت پسرفت مناسب تومور، 6-4 هفته بعد از اتمام شیمیدرمانی، بیماران کاندید جراحی ورتهایم شدند. سپس در غیاب معیارهای پرخطر در آسیبشناسی عمل جراحی، تحت سه دوره دیگر شیمیدرمانی و در صورت داشتن این معیارها، تحت کمورادیوتراپی ادجوانت قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماریSPSS (نسخه 21) و آزمونهای کای دو و کاپلان مایر انجام گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد. یافتهها: از 24 بیمار مطالعه، 13 نفر (2/54%) مرحله IIB و 17 نفر (9/73%) گرید II تومور داشتند. 13 نفر (2/54%) در معاینه، درگیری پارامتر داشتند. در مجموع، 7 بیمار از مطالعه خارج و 17 نفر جراحی شده و از این میان، 4 بیمار پرخطر، کاندید کمورادیوتراپی ادجوانت شدند. میزان پاسخ بالینی و آسیبشناسی کامل بهترتیب 17 نفر (2/77%) و 8 نفر (1/47%) بود. با میانه پیگیری 5/18 ماه، میانگین بقای کلی و بقای عاری از بیماری در بیمارانی که با پروتکل این مطالعه درمان شدند، بهترتیب برابر 71/25 و 51/24 ماه بود. میانگین بقای کلی 24 بیمار وارد شده به مطالعه، 82/30 ماه (26/32-38/29، 95%:CI) بود. نتیجهگیری: شیمیدرمانی نئوادجوانت در بیماران مبتلا به سرطان سرویکس موضعی پیشرفته علیرغم پاسخ پاتولوژیک قابل قبول، با سود بقاء همراه نیست.
آنالیز بقاء
درمان نئوادجوانت
سرطان سرویکس
2020
02
20
1
10
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15547_7ae2337b010006857c02ef8769608704.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1398
22
12
تغییرات شیوع و اپیدمیولوژی سرطانهای دستگاه تناسلی زنان در شمال شرق ایران در بررسی 35 ساله
دکتر سیده سمانه
حسینی
دکتر زهره
یوسفی
دکتر مریم
عمادزاده
دکتر فاطمه
همایی شاندیز
دکتر پروین
حکمآبادی
دکتر مهتا
صالحی
دکتر پردیس
شجاعی
دکتر مریم
صالحی
مقدمه: تومورهای زنان، عامل مهم مرگومیر زنان در جهان هستند. با توجه به اهمیت شناخت اپیدمیولوژیک سرطانهای زنان بهصورت منطقهای جهت برنامهریزی اقدامات پیشگیری، مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگیهای اپیدمیولوژیک بیماران مبتلا به سرطانهای دستگاه تناسلی زنانه مراجعهکننده به مراکز تخصصی انکولوژی مشهد در سالهای 95-1361 انجام گرفت. روشکار: در این مطالعه مقطعی پس از بررسی تمام پروندههای موجود در طی 35 سال اخیر، اطلاعات بیماران استخراج و ثبت گردید. زمان مطالعه به 4 دوره (سال 69 و قبل از آن، سال 79-70، سال 89-80 و سال 95-90) تقسیمبندی شد. فراوانی نسبی، میانگین سن زمان تشخیص و روند 35 ساله مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمونهای کای اسکوئر، آنووا وشفه انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد. یافتهها: در 2953 بیمار مورد بررسی، میانگین سنی 69/13±32/49 سال بود. بیشترین میانگین سنی در بیماران با سرطان جسم رحم (49/12±21/52 سال) و کمترین در بیماران با سرطان تخمدان (09/16±09/46 سال) مشاهده شد. میانگین سن تشخیص سرطان تخمدان در طی سه دهه اخیر بهطور معناداری افزایش (001/0p<) و در سرطان سرویکس کاهش داشت (017/0=p). بیشترین فراوانی نسبی مربوط به سرطان سرویکس با 1161 مورد (3/39%) و سپس سرطان تخمدان با 1080 مورد (6/36%) بود. توزیع فراوانی انواع سرطان در طی دهههای مختلف نیز اختلاف معناداری داشت (001/0p<). نتیجهگیری: سرطان سرویکس فراوانترین سرطان در بین بیماران این مطالعه بود. میانگین سن تشخیص در بیماران مبتلا به سرطان تخمدان افزایش و در مبتلایان به سرطان سرویکس کاهش یافته است. با توجه به قابلیت پیشگیری از سرطان سرویکس، توصیه به توجه بیشتر غربالگری این سرطان میشود.
ایران
زنان
سرطان آندومتر
سرطان تخمدان
سرطان سرویکس
مشهد
2020
02
20
11
18
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15548_2d86eb82f402aea0dc8c53c1c92aeb9b.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1398
22
12
مقایسه اثر تریگر اوولاسیون HCG و توأم HCG و اکسیتوسین بر ایجاد حاملگی بیوکمیکال
دکتر شهناز
نظامدوست
دکتر فرحناز
فرزانه
مقدمه: ناباروری بهصورت عدم حاملگی پس از یکسال تماس جنسی بدون استفاده از هیچگونه روش پیشگیری، تعریف میشود. با توجه به وسعت زیاد و جمعیت بالای استان سیستان و بلوچستان و مراجعات بسیار زیاد بیماران به مرکز نازایی در بیمارستان علیبنابیطالب، مطالعه حاضر با هدف مقایسه دو شیوه درمانی تحریک تخمکگذاری (یک گروه HCG و گروه دیگر HCG بههمراه اکسیتوسین) جهت درمان ناباروری در زنان مبتلا به عدم تخمکگذاری انجام شد. روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 97-1396 بر روی روی 100 زن نابارور مبتلا به نازایی مراجعهکننده به کلینیک زنان و زایمان بیمارستان علی ابن ابیطالب (ع) شهر زاهدان انجام شد. بیماران بهصورت تصادفی به دو گروه مساوی دریافتکننده HCG و دریافتکننده HCG بهعلاوه اکسیتوسین تقسیم شدند و میزان بارداری بررسی شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 22) و آزمونهای کای اسکوئر و تی مستقل یا منویتنی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد. یافتهها: در این مطالعه بر اساس نتایج آزمون کای اسکوئر، فراوانی باروری در گروه دریافتکننده توأم HCG و اکسیتوسین بهطور معنیداری بیشتر از گروه دریافتکننده HCG بهتنهایی بود (016/0=p). نتیجهگیری: استفاده همزمان اکسیتوسین با HCG باعث افزایش معنیدار میزان بارداری میگردد.
اکسیتوسین
اینداکشن اوولاسیون
میزان حاملگی
IUI
HCG
2020
02
20
19
23
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15549_dacd0e4a199153a30a4aba074fc503a0.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1398
22
12
اثر حجم تمرین ترکیبی (مقاومتی - هوازی) بر تغییرات نوروتروفینی، درد نوروپاتی و برخی شاخصهای عملکردی در زنان یائسه مبتلا به نوروپاتی محیطی دیابتی
طیبه
امیری پارسا
دکتر سید رضا
عطارزاده حسینی
دکتر ناهید
بیژه
دکتر محمدرضا
حامدینیا
مقدمه: نوروپاتی دیابتی، از شایعترین و سختترین عوارض دیابت است. تاکنون در زمینه اثر تمرین مقاومتی - هوازی بر نوروپاتی محیطی دیابتی مطالعات محدودی انجام شده است، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر حجم تمرین ترکیبی (مقاومتی- هوازی) بر تغییرات نوروتروفینی، درد نوروپاتی، استقامت هوازی و قدرت عملکردی پایینتنه در زنان یائسه مبتلا به نوروپاتی محیطی دیابتی انجام شد. روشکار: این مطالعه کاربردی و بهروش نیمهتجربی در سال 1396 بر روی 21بیمار مبتلا به نوروپاتی محیطی دیابتی در شهرستان سبزوار انجام شد.افراد در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. تنها گروه تجربی به مدت 4 ماه تمرینات ترکیبی مقاومتی- هوازی انجام دادند. سطوح سرمی نوروتروفین مشتق شده از مغز در زمانهای قبل و پس از ماه اول، دوم، سوم و چهارم تمرین، در حالت ناشتایی بهدست آمد. درد نوروپاتی با استفاده از مقیاس آنالوگ بصری و استقامت هوازی و قدرت عملکردی پایینتنه بهترتیب با استفاده از آزمون 6 دقیقه راه رفتن ریکلی جونز و آزمون نشستن و برخاستن روی صندلی ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 16) و آنالیز واریانس اندازهگیری تکراری و آنوای یکطرفه انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد. یافتهها: سطوح نوروتروفین سرمی در گروه تجربی نسبت به کنترل افزایش معنیداری نداشت (05/0p>). شاخص درد نسبت به گروه کنترل کاهش معنیداری داشت (05/0>p) و بههمراه آن استقامت هوازی و قدرت عملکردی پایینتنه نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری داشت (05/0>p). نتیجهگیری: دو ماه تمرین ترکیبی (مقاومتی - هوازی) همراه با کاهش درد، استقامت هوازی و قدرت عملکردی پایینتنه را تقویت میکند. بهطور احتمالی برای افزایش سطح نوروتروفین سرمی باید دوره تمرین طولانیتر از 4 ماه باشد.
تمرین ترکیبی
زنان یائسه
شاخص عملکردی
نوروپاتی دیابتی
2020
02
20
24
37
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15550_05077859ccc4cab8b89fb69086f9c4d8.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1398
22
12
تکرارپذیری نسبی، خطای معیار اندازهگیری و کمترین تغییر قابل تشخیص ارزیابی سونوگرافی ترنس ابدومینال فعالیت عضلات کف لگن حین انقباض، مانور والسالوا و curl شکمی در زنان سالم
مائده
فانی
دکتر رضا
صالحی
دکتر نوید
چیتساز
دکتر شاهین
گوهرپی
دکتر شهلا
زاهدنژاد
مقدمه: سونوگرافی ترنس ابدومینال روشی غیرتهاجمی و آسان است که از طریق مشاهده حرکت قاعده مثانه میتوان عملکرد عضلات کف لگن را ارزیابی نمود. اگرچه مطالعات تکرارپذیری این روش را حین انقباض کف لگن بررسی نمودهاند، اما حین مانور والسالوا و curl شکمی یافتههای اندکی وجود دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تکرارپذیری، خطای معیار اندازهگیری و کمترین تغییر قابل تشخیص روش ارزیابی سونوگرافی ترنس ابدومینال فعالیت عضلات کف لگن حین انقباض، مانور والسالوا و curl شکمی در زنان سالم انجام شد.
روشکار: این مطالعه متدولوژیک در سال ۱۳۹۷ در بیمارستان کاشانی اصفهان بر روی ۱۵ زن داوطلب ۴۵-۲۰ ساله که در کنترل ادرار مشکل نداشتند، انجام شد. میزان جابجایی قاعده مثانه (بهعنوان پیامد فعالیت عضلات کف لگن) بر حسب میلیمتر با روش سونوگرافی ترنس ابدومینال در طی انقباض کف لگن، مانور والسالوا و curl شکمی 2 مرتبه، با فاصله زمانی یک هفته بررسی شد. برای محاسبه تکرارپذیری، خطای معیار اندازهگیری و کمترین تغییر قابل تشخیص از آزمونهای ضریب همبستگی و خطای معیار اندازهگیری استفاده شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.
یافتهها: تکرارپذیری روش سونوگرافی ترنس ابدومینال برای ارزیابی میزان جابجایی قاعده مثانه در طی انقباض عضلات کف لگن 88/0، در مانور والسالوا 95/0 و در curl شکمی 83/0 بود. کمترین تغییر قابل تشخیص در طی انقباض کف لگن 27/2، در مانور والسالوا 94/7 15 "> و در curl شکمی 65/5 15"> میلیمتر بود.
نتیجهگیری: تکرارپذیری روش سونوگرافی ترنس ابدومینال در ارزیابی فعالیت عضلات کف لگن در طی انقباض، مانور والسالوا و curl شکمی خوب تا عالی است.
تکرارپذیری
سونوگرافی ترنس ابدومینال
عضلات کف لگن
قاعده مثانه
کمترین تغییر قابل تشخیص
2020
02
20
38
45
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15551_771ac051fdd0e4043bcec00b78974e54.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1398
22
12
بررسی تأثیر زعفران خوراکی بر عملکرد جنسی زنان یائسه: یک مطالعه کارآزمایی بالینی
محبوبه
طباطبایی چهر
سکینه
نظری
مریم
باقری
آیدا
نیازی
دکتر زهره
عباسی
مریم
سلطانی
دکتر کتانه
کاظمی
محبوبه
قربانی
مقدمه: عملکرد جنسی، بخشی از زندگی و رفتار انسانی است که اختلال آن در دوران بعد از یائسگی 72% است. زعفران بهدلیل داشتن ترکیباتی از قبیل کروسین و سافرانال دارای اثر تحریک جنسی است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر زعفران خوراکی بر عملکرد جنسی زنان یائسه انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور در سال 96-1395 بر روی 67 زن یائسه در شهر بجنورد انجام شد. زنان یائسه روزانه یک عدد کپسول زعفران یا دارونما بهمدت 28 روز مصرف کردند. پرسشنامه عملکرد جنسی روزن قبل از مصرف کپسول و 4 هفته بعد از اتمام مداخله توسط واحدهای پژوهش تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمونهای تی زوجی و تی مستقل انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافته ها: میانگین نمرات عملکرد جنسی در گروه زعفران قبل از مصرف 7/8±5/13 و بعد از مصرف 6/7±8/18 بود که بر اساس نتایج آزمون تی زوجی، عملکرد جنسی بهبود یافته بود (001/0p<)، اما در گروه کنترل تغییری در عملکرد جنسی قبل و بعد از مداخله ایجاد نشده بود (563/0=p). در هیچ یک از واحدهای پژوهش عارضهای از زعفران مشاهده نگردید.
نتیجهگیری: با توجه به بهبود قابل توجه عملکرد جنسی با مصرف کپسول زعفران، توصیه میشود زعفران بهعنوان مکمل خوراکی در دوران یائسگی استفاده شود.
زعفران خوراکی
زنان یائسه
عملکرد جنسی
2020
02
20
46
53
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15552_c2484388a481af417ca4afb92ba0527b.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1398
22
12
بررسی اثر ترامادول بر بافت بیضه و هورمونهای انسولین و تستوسترون در موشهای سالم و دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
فرزانه
کاظمزاده
سحر
ملزمی
محمد
افشار اردلان
امیرحسین
توزنده جانی
امیرحسین
آشنایی
مقدمه: ترامادول از دسته داروهای مسکن مخدر یا اپوئیدهای مصنوعی بوده و دارویی ضعیفتر از مورفین و قویتر از بروفن و استامینوفن میباشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات ترامادول بر بافت بیضه در موشهای سالم و دیابتی شده با استرپتوزوتوسین انجام شد. روشکار: این مطالعه تجربی در سال 1397 در دانشگاه آزاد واحد دامغان انجام شد. در این مطالعه 60 سر موش صحرایی رت نر نژاد ویستار به 6 گروه (کنترل، شاهد، تجربی 1 و 2 تجربی 3 و 4) تقسیم شدند. گروه کنترل همزمان با دیابتی شدن سایر گروهها بهمنظور حفظ تعادل بدن، بافرسیترات بهصورت درون صفاقی با توجه به وزن دریافت کردند. گروه (شاهد) دیابتی، از طریق تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین با دوز 55 میلیگرم بر کیلوگرم دیابتی شده، گروه تجربی 1، 2، 3 و 4 پس از 2 ماه دیابتی شدن، بهمدت 5 هفته ترامادول را بهروش گاواژ دریافت کردند. در ابتدای هفته پنجم از نمونهها خونگیری بهعمل آمد و فاکتورهای بیوشیمیایی و هورمونی خون و همچنین مقاطع بیضهها مورد ارزیابی ماکروسکوپی و هسیتولوژیک قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 21) و آنالیز واریانس یکطرفه و پسآزمون توکی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد. یافتهها: در گروه شاهد (دیابتی) کاهش معنیداری در سلولهای اسپرماتوگونی (03/0=p)، سرتولی (032/0=p) و اسپرماتید (022/0=p) نسبت به گروه کنترل و گروههای تجربی 1 و 2 مشاهده شد. همچنین در گروههای تجربی 1 و 2 کاهش معنیداری در سلولهای اسپرماتید (051/0=p) نسبت به گروه کنترل مشاهده شد و در گروههای تجربی 3 و 4 نیز نسبت به سایر گروهها کاهش معنیداری در سلولهای سرتولی (02/0=p) مشاهده گردید. همچنین در گروه شاهد در میزان انسولین (001/0=p) و تستوسترون (001/0=p) کاهش معنیدار نسبت به سایر گروهها مشاهده شد. در گروه تجربی 1 و 2 به دلیل مصرف ترامادول، میزان هورمون تستوسترون (041/0=p) کاهش معنیداری نسبت به گروه کنترل داشت و در گروههای تجربی 3 و 4 نیز میزان هورمون تستوسترون (01/0=p) کاهش معنیداری نسبت به گروه به شاهد داشت و تغییر معنیداری در میزان هورمون انسولین در گروههای تجربی مشاهده نشد. نتیجهگیری: مصرف روزانه خوراکی 35 روزه ترامادول در موشهای سالم و دیابتی با دوزهای مشخص باعث بر هم زدن تعادل هورمون تستوسترون خون شده و فرآیند اسپرماتوژنز را کاهش میدهد؛ بهطوریکه هرچه دوز دارو افزایش یافت، آسیب بافتی و هورمونی نیز افزایش یافت.
آسیب بیضهای
ترامادول
دیابت
سلولهای سرتولی
2020
02
20
54
61
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15553_f3b23e2670241597e809a444a2876c16.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1398
22
12
بررسی نسبت فراوانی سندرم تونل کارپ در زنان مبتلا به سرطان پستان درمان شده با لنف ادم در مراجعین به مراکز آموزشی درمانی سطح شهر تبریز در سال 98-1397
مهدی
خانباباییگول
دکتر محمود
عیدی
دکتر مهرداد
زمانی اسفهلانی
مقدمه: لنف ادم ناشی از درمان سرطان پستان عوارض وسیعی را بهدنبال دارد که از آن میان میتوان به سندرم تونل کارپ اشاره نمود. این سندرم موجب ناتوانی بازماندگان سرطان پستان میشود؛ لذا اطلاع از فراوانی آن امری ضروری جهت انجام اقدامات بعدی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی نسبت فراوانی سندرم تونل کارپ در زنان مبتلا به سرطان پستان درمان شده با لنف ادم انجام شد.
روشکار: این مطالعه توصیفی مقطعی در طی 98-1397 بر روی 160 زن بازمانده از سرطان پستان با لنف ادم در مراکز آموزشی درمانی سطح شهر تبریز انجام شد. اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه بوستون (جهت تشخیص علائم CTS) جهت اهداف پژوهش استفاده شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 20) و آزمونهای آماری رگرسیون و همبستگی اسپیرمن انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: در مطالعه حاضر 33 نفر (62/20%) مبتلا به سندرم تونل کارپ بودند. بر اساس نتایج آزمون کای اسکوئر، بین سندرم تونلکارپ و متغیرهای سن (009/0=p)، لنف ادم (001/0=p)، سابقه رادیوتراپی (001/0=p)، سابقه عمل جراحی (019/0=p)، سابقه برداشتن غدد لنفاوی (03/0=p) و سابقه دیابت ملیتوس (04/0=p) ارتباط آماری معناداری وجود داشت.
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر شیوع سندرم تونل کارپ در زنان مبتلا به سرطان پستان درمان شده با لنف ادم 62/20% بود. شناسایی ریسک فاکتورهای ابتلاء به این سندرم میتواند زمینهساز اقدامات پیشگیرانه و کنترلی در این بیماران باشد.
سرطان پستان
سندرم تونل کارپ
لنف ادم
2020
02
20
62
68
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15554_68cfc36c78774914f7794821fd9477e8.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1398
22
12
بررسی تأثیر نقطه فشاری 3 کبدی بر شدت پسدرد زایمان: کارآزمایی بالینی تصادفی شده
مهدیه
ابویی مهریزی
دکتر رضا
حشمت
پریسا
رضانژاد
دکتر ملیحه
نصیری
دکتر افسر
طباطبایی بافقی
دکتر عطیه
جواهری
دکتر گیتی
ازگلی
مقدمه: کنترل دردهای بعد از زایمان طبیعی بر مراقبت مادر از نوزاد و برگشت مادر به زندگی عادی تأثیر دارد. مطالعات نشاندهنده تأثیر فشار بر نقطه 3 کبدی در کاهش درد با منشأ رحمی، مانند درد قاعدگی است، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر نقطه فشاری 3 کبدی بر شدت پسدرد زایمان انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شاهددار در سال 97-1396 بر روی 150 نفر از مادرانی که در بخش مراقبتهای پس از زایمان بیمارستان شهید صدوقی یزد زایمان طبیعی داشته و از پسدرد شکایت داشتند، انجام گرفت. مادران به روش تخصیص تصادفی به سه گروه 50 نفری نقطه فشاری 3 کبدی، گروه شم و ایبوپروفن تقسیم شدند. به هر سه گروه در صورت شدت درد متوسط و شدید، دوز خوراکی ایبوپروفن 400 میلیگرم هر 6 ساعت تا 24 ساعت داده شد. در گروه نقطه فشاری 3 کبدی (گروه مداخله)، فشار روی نقطه 3 کبدی بهمدت 10 دقیقه روی هر پا انجام شد، در گروه شم نیز فشار به همین صورت در نقطه نابجا انجام شد. گروه شاهد (مراقبت معمول) فقط دارو دریافت کردند. درد هر 6 ساعت قبل از هر دفعه مداخله، 30 و 120 دقیقه بعد از هر دفعه مداخله اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمونهای کایدو، فریدمن، کروسکال والیس، ویلکاکسون و مدل معادلات برآورد تعمیم یافته انجام گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: شدت پسدرد بعد از مداخله نسبت به قبل از مداخله در هر گروه، تفاوت آماری معناداری داشت و با گذشت زمان به طور متوسط میانگین نمره درد 34/0 کمتر شد (001/0>p). میانگین نمره درد در گروه نقطه 3 کبدی نسبت به گروه شاهد به طور متوسط 23/0±8/0 کمتر بود (001/0=p) و میانگین نمره درد در گروه نقطه 3 کبدی نسبت به شم 3/64±0/0کمتر بود (035/0=p)، اما بین دو گروه شم و شاهد اختلاف معناداری وجود نداشت (468/0=p).
نتیجهگیری: طب فشاری در نقطه 3 کبدی در تسکین پسدرد زایمان مؤثر است و میتوان در بالین از نقطه فشاری 3 کبدی مانند دیگر نقاط فشاری مؤثر بر پسدرد، کمک گرفت.
پس درد زایمان
طب فشاری
مراقبت پس از زایمان
2020
02
20
69
79
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15555_f3765a82eb4b09077fc2fdd58b2b180d.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1398
22
12
مقایسه تأثیر آموزش مبتنی بر بیمار استاندارد شده و سخنرانی با بازخورد بر صلاحیت بالینی ماماها در مشاوره غربالگری ناهنجاریهای جنینی
مریم
جاویدی صرافان
مهین
تفضلی
دکتر طلعت
خدیوزاده
سید رضا
مظلوم
دکتر مرضیه
لطفعلیزاده
مقدمه: مشاوره غربالگری ناهنجاری جنینی، از جمله وظایف ماماها طبق دستورالعمل غربالگری ناهنجاریهای جنینی میباشد. از آنجایی که ارتقاء صلاحیت بالینی ماماها از طریق سیستم آموزش کارآمد با روشهای نوین آموزشی بسیار مورد توجه و ضروری است؛ لذا مطالعه حاضر با هدف مقایسه تأثیر آموزش مبتنی بر بیمار استاندارد شده و سخنرانی با بازخورد بر صلاحیت بالینی ماماها در مشاوره غربالگری ناهنجاریهای جنینی انجام شد. روشکار: این مطالعه مداخلهای از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی شده در سال 1397 بر روی 67 نفر از ماماهای دارای پروانه در مشهد انجام شد. افراد به دو گروه آموزشی مبتنی بر بیمار استاندارد شده و سخنرانی با بازخورد تخصیص یافتند. بعد از انجام پیشآزمون، یک برنامه آموزشی 4 ساعته برای هر گروه برگزار شد و صلاحیت بالینی ماماها 2 هفته بعد از آموزش با پرسشنامه و چکلیست پژوهشگر ساخته سنجش صلاحیت بالینی ارزیابی گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمونهای تی مستقل، تی زوجی، منویتنی و کای اسکوئر دقیق انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد. یافتهها: تغییرات میانگین نمره کل صلاحیت بالینی 2 هفته پس از مداخله در مقایسه با قبل از مداخله در هر دو گروه معنیدار بود (001/0>p). میانگین نمره کل صلاحیت بالینی قبل از مداخله (711/0=p) و 2 هفته پس از مداخله (412/0=p) در دو گروه اختلاف آماری معنیداری نداشت. نتیجهگیری: هر دو روش آموزشی مبتنی بر بیمار استاندارد شده و سخنرانی با بازخورد در ارتقاء صلاحیت بالینی ماماها در مشاوره غربالگری ناهنجاریهای جنین مؤثر است.
بیمار استاندارد شده
سخنرانی با بازخورد
صلاحیت بالینی
غربالگری ناهنجاریهای جنین
مشاوره
2020
02
20
80
90
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15556_e3e5b2c2752a21ffef8b3696c6c0043f.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1398
22
12
مروری بر درمان های غیردارویی و دارویی هموروئید در بارداری
الهه
جسمانی
سمیرا
ابراهیمزاده ذگمی
معصومه
کردی
مقدمه: هموروئید از شایعترین مشکلات دوران بارداری بهویژه در سه ماهه دوم و سوم میباشد. در صورت عدم درمان بهموقع و پیگیری مناسب، این مشکل تبدیل به یک بیماری مزمن میشود که میتواند اثرات زیانباری را به فرد، خانواده و جامعه تحمیل نماید. با توجه به شیوع بالای این مشکل در جمعیت زنان باردار و عدم پرداختن به مرور روشهای نوین حمایتی، بالاخص دارویی و تهاجمی در طی 12 سال گذشته، مطالعه حاضر با هدف مرور انواع روشهای درمان غیردارویی و دارویی هموروئید در بارداری و میزان اثربخشی آنها انجام شد.
روشکار: در مطالعه حاضر جهت دستیابی به هدف مطالعه، پایگاههای اطلاعاتی PubMed، Scopus،ProQuest ، Google Scholar، Science Direct، SID و Magiran با استفاده از کلید واژههای انگلیسیHemorrhoid ، Haemorrhoids، pregnancy، Pregnant، Medical Treatment، Conservative، Life style، Diet، Nutrition، Surgery، Hemorrhoidectomy و کلیدواژههای فارسی هموروئید، هموروئید، بواسیر، بارداری، درمان، محافظهکارانه، سبک زندگی، رژیم غذایی و جراحی بهصورت منفرد و ترکیبی، از بازه زمانی تحت پوشش این پایگاهها تا اکتبر سال 2019، مورد جستجوی الکترونیکی قرار گرفتند.
یافتهها: جهت درمان هموروئید در دوران بارداری روشهای مختلفی وجود دارد، اما کارایی بسیاری از این روشها برگرفته از نتایج مطالعات بالینی بر روی جمعیت عمومی مبتلایان به این بیماری میباشد، بنابراین با توجه به عدم وجود مطالعات بالینی کافی و قدرتمند در زمینه کاربرد برخی از روشها و ممنوعیت یا احتیاط استفاده از برخی روشهای دیگر در دوران بارداری،تصمیمگیری در زمینه انتخاب روش درمانی، بسته به شرایط هر بیمار و توجه به معیارهایی از قبیل: سن بارداری، شدت و میزان پایداری علائم و همچنین رعایت سلسله مراتب درمان از روشهای حمایتی و غیرتهاجمی به سمت روشهای تهاجمی دارد.
نتیجهگیری: روشهای مختلفی برای درمان هموروئید وجود دارد، اما مطالعات کافی و قدرتمند جهت تأیید کارایی و ایمنی بسیاری از این روشها بر روی جمعیت اختصاصی زنان باردار محدود است.
بارداری
درمان
هموروئید
2020
02
20
91
101
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15557_85401d86507fe03455a099ffdab928e5.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1398
22
12
گزارش یک مورد درمان موفقیت آمیز آنسفالیت هرپسی در سه ماهه دوم بارداری
اشرف
صابر
مبینا
حسین فخرآبادی
مهوان
خداپرست
دکتر شادی
بازیار
مقدمه: آنسفالیت هرپسی، یک اختلال اورژانس نورولوژیک است. در این مطالعه یک مورد درمان موفقیتآمیز آنسفالیت هرپسی اسپورادیک در خانم باردار 26 هفته گزارش میشود. معرفی بیمار: بیمار خانم باردار 30 ساله با سن بارداری 26 هفته بود که بهعلت کاهش سطح هوشیاری، گیجی، عدم پاسخگویی به سؤالات، عدم شناخت اطرافیان، تهوع و استفراغ، سردرد دوطرفه ناحیه تمپورال و بیقراری، در سرویس زنان بیمارستان بنتالهدی بجنورد بستری شد. بیمار سابقهای دال بر وجود تروما، بیماری عفونی، بیماری مزمن عصبی، فشارخون بارداری، بیماری سیستمیک، سابقه مصرف دارویی، حساسیت دارویی و عمل جراحی نداشت. در بدو پذیرش، علائم حیاتی و درصد اشباع اکسیژن خون نرمال بود. بهدلیل علائم نورولوژیک مشکوک به اکلامپسی و پروتئینوری، سولفات منیزیم تجویز شد. پس از 8 ساعت بهعلت بروز تب، تداوم اختلال هوشیاری و تشنج تونیک-کلونیک ژنرالیزه، MRI مغز انجام شد که درگیری دوطرفه تمپورال و ناحیه فرونتال چپ مشهود بود. در الکتروانسفالوگرام (EEG) امواج Sharps در فرونتال چپ مشاهده شد که با اختلال تشنج منطبق بود. آسیکلوویر وریدی بعد از بروز تشنج و تشدید علائم نورولوژیک تجویز شد. واکنش زنجیره پلیمراز برای تشخیص مایکوباکتریوم توبرکلوزیس کمپلکس، ویروس هرپس سیمپلکس 1 و بروسلا در مایع مغزی- نخاعی منفی گزارش شد. میزان پروتئین و لکوسیت و گلبول قرمز در آنالیز CSF افزایش یافته بود. کشت خون و آزمایشات سرمی تشخیص بروسلوز منفی بود. بهدلیل عدم رضایت مددجو، تکرار آزمایش PCR صورت نگرفت. با توجه به نتایج تستهای آزمایشگاهی، MRI مغز و EEG تشخیص آنسفالیت هرپسی مطرح گردید. بیمار بهبود یافت و بعد از 14 روز از بستری ترخیص شد. نوزاد سالم در سن بارداری 39 هفته بهروش زایمان واژینال متولد شد. نتیجهگیری: در صورت بروز علائم نورولوژیک در زنان باردار (سردرد، گیجی و تغییر وضعیت هوشیاری)، مشاوره اورژانس نورولوژیک جهت رد سایر تشخیصهای افتراقی تهدیدکننده حیات غیر از اکلامپسی نظیر آنسفالیت هرپسی، ترومبوز سینوس وریدی و اختلالات متابولیک ضروری است. با توجه به اینکه گایدلاین اختصاصی برای مدیریت درمان آسفالیت ویروسی در بارداری وجود ندارد، استفاده از گایدلاین طراحی شده برای زنان غیرباردار در این موارد توصیه میشود.
آنسفالیت
بارداری
هرپس سیملپکس
2020
02
20
102
109
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15558_233da0e7a393ce810c8540cf569b2137.pdf