2024-03-29T11:50:54Z
https://ijogi.mums.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=1280
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1396
20
8
بررسی شیوع و عوارض هیپوتیروئیدی در حاملگی
مرضیه
لطفعلیزاده
نیره
قمیان
منصوره
محمدنژاد
مقدمه: اختلالات تیروئید در زنان جوان شایع است. هیپوتیروئیدی طیف وسیع بالینی از نوع تحت بالینی تا بیماری شدید همراه با عوارض مختلف را دارا میباشد. هیپوتیروئیدی در بارداری باعث عوارض مختلفی بر روی حاملگی میشود. با توجه به نتایج متناقض مطالعات در این زمینه، مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع هیپوتیروئیدی تحت بالینی و مقایسه عوارض این بیماری در افراد درمان شده یا نشده با لووتیروکسین انجام شد.
روشکار: این مطالعه مقطعی و مداخلهای در سال 92-1391 بر روی 1000 نفر از زنان مراجعه کننده به درمانگاه پرهناتال بیمارستان امام رضا (ع) مشهد و مطب 2 نفر از همکاران زنانانجام شد.212 نفر از افراد با TSH بالاتر از 3 در سه ماهه اول بارداری انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله (112 نفر) و کنترل (100 نفر) قرار گرفتند. افراد گروه مداخله از زمان تشخیص تا زمان زایمان روزانه 5/0تا 5/1 قرص لووتیروکسین دریافت کردند. بیماران تا انتهای بارداری تحت نظر قرار گرفتند و عوارض بارداری بین دو گروه بررسی شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 5/11) و آزمونهای کای دو و تی مستقل انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: در این مطالعه شیوع بیماری هیپوتیروئیدی 21% بود. بر اساس نتایج آزمون کای دو، دو گروه از نظر متغیرهای سقط، پرهاکلامپسی، زایمان زودرس، آپگار کمتر از 7 و نیاز به بستری در NICU تفاوت معنیداری نداشتند (05/0<p)، اما از نظر دکلمان تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود داشت (015/0=p) و دکلمان در گروه درمان نشده بالاتر بود. بر اساس نتایج آزمون تی مستقل، وزن نوزادان در گروه درمان شده بالاتر بود و دو گروه تفاوت معنیداری با هم داشتند (025/0=p).
نتیجهگیری: هیپوتیروئیدی در بارداری بیماری شایعی است و لازم است TSH، جزء آزمایشات معمول بارداری قرار گیرد تا در صورت تشخیص، با درمان بیماران از عوارض آن جلوگیری شود.
حاملگی
هیپوتیروئیدی
2017
10
23
1
5
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9584_fe2b9020aa208e704555def05070aef2.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1396
20
8
بررسی مقادیر سرمی گلوتاتیون، پاراکسوناز و میلوپراکسیداز در زنان مبتلا به دیابت بارداری در مقایسه با زنان باردار سالم در شهر خرمآباد طی سالهای 94-1393
علی
خسروبیگی
حسن
احمدوند
مقدمه: استرس اکسیداتیو نقش مهمی را در پیشرفت دیابت بارداری دارد. تولید بیش از حد گونههای فعال اکسیژن میتواند منجر به آسیبهای جدی سلولی گردد که این امر میتواند نتایج جدی برای مادر و جنین داشته باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی سطوح سرمی گلوتاتیون، پاراکسوناز و میلوپراکسیداز در دیابت بارداری در مقایسه با بارداری سالم انجام شد. روش کار: این مطالعه مورد - شاهدی در سالهای 94-1393 بر روی 30 زن مبتلا به دیابت بارداری و 30 زن باردار سالم مراجعه کننده به بیمارستان عسلیان شهر خرمآباد انجام شد. دو گروه از نظر سن، هفته بارداری و شاخص توده بدنی همسان بودند. نمونهها با استفاده از روش نمونهگیری آسان انتخاب شدند. مقادیر سرمی گلوتاتیون با استفاده از روش الایزا و مقادیر پاراکسوناز و میلوپراکسیداز با استفاده از روش نورسنجی اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 19) و آزمونهای آماری تی مستقل و رگرسیون لوجستیک انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد. یافتهها: میانگین سطوح سرمی قندخون ناشتا در دیابت بارداری به طور معنیداری بالاتر از بارداری سالم بود (001/0>p). میانگین سطوح سرمی گلوتاتیون در دیابت بارداری به طور معنیداری پایینتر از بارداری سالم بود (030/0=p). فعالیت آنزیمهای پاراکسوناز (225/0=p) و میلوپراکسیداز (602/0=p) تفاوت معنیداری را بین دیابت بارداری و بارداری سالم نشان نداد. بر اساس نتایج آزمون رگرسیون لوجستیک، گلوتاتیون به طور معنیداری فاکتور خطر منفی برای دیابت بارداری بود و میتواند نقش محافظت کننده را در برابر این بیماری داشته باشد (045/0=p). نتیجهگیری: در مطالعه حاضر، سطوح سرمی گلوتاتیون به طور معنیداری در دیابت بارداری پایینتر از بارداری سالم بود.
پاراکسوناز
دیابت بارداری
گلوتاتیون
میلوپراکسیداز
2017
10
23
6
14
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9585_c85112c1f5a4f44d099865c097c847e6.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1396
20
8
بررسی تأثیر طرح تحول نظام سلامت و تعرفهگذاری بر اساس کتاب ارزشهای نسبی بر عملکرد دپارتمان زنان: مطالعه موردی در یک بیمارستان بزرگ
حسین
ابراهیمیپور
سمیرا
علیانی
علیرضا
رضازاده
علی
خورسند وکیلزاده
سمیه
فضایلی
مینا
جعفری
آرزو
شعبانیفر
مهدی
یوسفی
مقدمه: طرح تحول نظام سلامت از جمله اصلاحات عمده نظام سلامت ایران در چند سال گذشته است. با توجه به اهمیت بررسی تأثیر این مداخلات بر اقتصاد و عملکرد بیمارستان، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر طرح تحول نظام سلامت و تعرفهگذاری بر اساس کتاب ارزشهای نسبی بر عملکرد دپارتمان زنان بیمارستان امام رضا (ع) مشهد انجام شد.
روشکار: این مطالعه توصیفی مقطعی به روش هزینهیابی مبتنی بر فعالیت در سالهای 94-1392 در دپارتمان زنان بیمارستان امام رضا (ع) مشهد انجام شد. برای تحلیل اقتصادی- عملکردی دپارتمان زنان از سه دسته داده شامل: دادههای مربوط به اقلام هزینهای، اقلام درآمدی و شاخصهای عملکردی استفاده شد. دادهها با استفاده از فرمهای گردآوری دادهها استخراج و با استفاده از نرمافزار Exel و روشهای آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، درصد و ...) تحلیل شدند.
یافتهها: درآمد کل دپارتمان بعد از طرح تحول 54% و بعد از تغییر ارزش نسبی به قبل از آن 75% افزایش یافته است. بیشترین افزایش درآمد مربوط به اتاق عمل بعد از ارزش نسبی بوده است (128%). هزینه دپارتمان بعد از طرح تحول 3% و بعد از تغییر ارزش نسبی به قبل از آن 79% افزایش یافته است. زایمان سزارین نسبت به زایمان طبیعی 3/2% کاهش پیدا کرده است.
نتیجهگیری: طرح تحول بر شاخصهای مالی و عملکردی دپارتمان زنان بیمارستان امام رضا (ع) مشهد تأثیر مثبت داشته است. این تأثیر در بین اقلام درآمدی و هزینههای مختلف، به صورت یکسان نبوده است.
اصلاح نظام سلامت
بیمارستان
تحلیل هزینه
دپارتمان زنان
هزینه بیمارستان
2017
10
23
15
25
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9586_77ace18cce93f98cdef1d825991ea3d6.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1396
20
8
بررسی ارتباط قدرت عضلات کف لگن و شدت بیاختیاری ادراری بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به بیاختیاری استرسی ادراری
غلامحسین
نساج
پروین
امیرپور
شاداب
شاه علی
زهرا
ساریخانی
مقدمه: بیاختیاری استرسی ادرار یکی از مشکلات شایع در میان زنان است که جنبههای مختلف زندگی افراد را به طور منفی تحت تأثیر قرار میدهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط قدرت عضلات کف لگن و شدت بیاختیاری ادراری با میزان کیفیت زندگی زنان مبتلا به بیاختیاری استرسی ادرار انجام شد. روشکار: این مطالعه مقطعی در سال 95-1394 بر روی 126 زن مبتلا به بیاختیاری استرسی ادرار در شهر اهواز انجام شد. جهت تعیین نوع بیاختیاری و شدت آن از پرسشنامههای تشخیص بیاختیاری ادراری (QUID) و شاخص شدت بیاختیاری ادراری استفاده شد. ارزیابی قدرت عضلات کف لگن به صورت دستی انجام گرفت. سنجش کیفیت زندگی با استفاده از پرسشنامه سنجش کیفیت زندگی در زنان مبتلا به بی اختیاری ادراری (IQOL) صورت گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 22) و آزمون کای دو انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد. یافتهها: در مطالعه حاضر بین شدت بیاختیاری ادراری و قدرت عضلات با کیفیت زندگی ارتباط معناداری وجود داشت (0001/0>p)؛ بدین معنا که افرادی که قدرت عضلات کف لگن آنها کمتر بود و فرم شدید بیاختیاری ادراری استرسی داشتند، کیفیت زندگی پایینتری داشتند. نتیجهگیری: زنان مبتلا به بیاختیاری ادراری شدیدتر و عضلات کف لگن ضعیفتر، کیفیت زندگی پایینتری دارند، لذا ضروری است تدابیری جهت افزایش قدرت عضلات کف لگن و ارتقاء سلامت دستگاه ادراری اندیشیده شود.
بیاختیاری ادراری استرسی
عضلات کف لگن
کیفیت زندگی
2017
10
23
26
32
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9587_92958592177b4c4106d7ac1a78e1fdcf.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1396
20
8
تأثیر برنامه مراقبت حمایتی بر داغدیدگی در زنان با سقط زودرس
ناهید
گلمکانی
مریم
احمدی
نگار
اصغریپور
حبیبالله
اسماعیلی
مقدمه: شکست در انجام وظایفی همچون تولید مثل، منجر به کاهش اطمینان به خود و تشدید فرآیند داغدیدگی میشود. برنامه مراقبت حمایتی بر تجربیات زن از سقط، برگشت به زندگی عادی و نگرانی در مورد حاملگی بعدی تأکید میکند. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر برنامه مراقبت حمایتی بر داغدیدگی در زنان با سقط زودرس انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1395 بر روی 60 زن دچار سقط بستری در بخش زنان بیمارستانهای ام البنین (س)، امام رضا (ع) و قائم (عج) مشهد انجام شد. برای زنان گروه مداخله، سه جلسه آموزشی مبتنی بر تئوری سوانسون برگزار شد. در گروه کنترل، مراقبتهای معمول بخش انجام شد. قبل از مداخله، 4 و 8 هفته پس از سقط، پرسشنامه داغدیدگی پس از سقط توسط زنان هر دو گروه تکمیل شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 5/11) و آزمونهای تی مستقل، من ویتنی، تحلیل واریانس با اندازههای تکراری، کای اسکوئر و دقیق کای اسکوئر انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین نمره داغدیدگی زنان گروه مداخله، در هر دو مرحله 4 هفته و 8 هفته بعد از سقط زنان بهطور معنیداری کمتر از زنان گروه کنترل بود (001/0>p). بر اساس نتایج تحلیل واریانس با اندازههای تکراری، طی مراحل مختلف سنجش داغدیدگی، تفاوت نمره زنان گروه مداخله از نظر آماری معنیدار بود (001/0>p)، ولی در گروه کنترل از نظر آماری معنیدار نبود (899/0=p).
نتیجهگیری: برنامه مراقبت حمایتی مبتنی بر تئوری سوانسون، میتواند داغدیدگی زنان دچار سقط را کاهش دهد.
حمایت
داغدیدگی
زنان
سقط
مراقبت حمایتی
2017
10
23
33
41
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9588_7883fdb5029153237b27a13f8938467c.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1396
20
8
عوامل مؤثر بر فرآیند تصمیمگیری زنان نخست باردار در مورد انتخاب روش زایمان: یک مطالعه تئوری محور
نرجس
بحری
سیامک
محبی
نسرین
بحری
سمانه
داوودی فریمانی
لیلی
خدادوست
مقدمه: آمار سزارین در ایران بالاتر از حد استاندارد است و توجه به عوامل مؤثر بر فرآیند تصمیمگیری زنان جهت انتخاب روش زایمان میتواند به شناسایی علل افزایش آن کمک کند. مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر فرآیند تصمیمگیری زنان جهت انتخاب روش زایمان با استفاده از مدل باور بهداشتی انجام شد.
روش کار: این مطالعه مقطعی در فاصله زمانی خرداد 1393 تا فروردین 1396 بر روی 321 زن نخست باردار که بارداری طبیعی و سالم بالاتر از 26 هفته داشتند، در شهر گناباد انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات مشتمل بر پرسشنامه مشخصات فردی و باروری، پرسشنامه آگاهی در مورد مزایا و معایب زایمان طبیعی و سزارین، پرسشنامه سنجش سازههای مدل باور بهداشتی و پرسشنامه انتخاب روش زایمان بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 16) انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: 238 نفر (1/74%) از زنان زایمان طبیعی و 83 نفر (9/25%) سزارین را انتخاب کرده بودند. از بین سازههای مدل باور بهداشتی، سازههای حساسیت درک شده (023/0=p) و منافع درک شده (001/0=p) بین دو گروه اختلاف آماری معنیداری داشت، اما آگاهی، شدت درک شده و موانع درک شده بین دو گروه اختلاف آماری معنیداری نشان نداد (05/0p>). متغیرهای سن، تحصیلات و شغل زن باردار بین دو گروه اختلاف آماری معنیدار نداشتند، اما منبع کسب اطلاعات در مورد روشهای زایمانی بین دو گروه که زایمان طبیعی یا سزارین را انتخاب کرده بودند، اختلاف آماری معنیداری داشت (008/0=p).
نتیجهگیری: نتیجه اصلی مطالعه مبین ارتباط سازههای حساسیت درک شده و منافع درک شده با روش انتخابی جهت زایمان بود. از این یافته میتوان در برنامهریزیهای آموزشی جهت زنان باردار با تأکید بیشتر بر سازههای معنیدار مدل باور بهداشتی استفاده کرد.
تصمیمگیری
زایمان طبیعی
سزارین
مدل باور بهداشتی
2017
10
23
42
50
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9589_f771ce302b319e0f22bf762738c6d572.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1396
20
8
تأثیر شش هفته تمرین هوازی بر ترکیب بدنی و سطح سرمی IL-10 در زنان میانسال چاق
لاله
بهبودی
مجتبی
ایزدی
مقدمه: اینترلوکین 10 (IL-10)، یک سایتوکین ضد التهابی است که سطوح آن در حضور چاقی و بیماریهای وابسته کاهش مییابد. با توجه به عدم مطالعات کافی در این زمینه بر روی زنان چاق سالم یا بیمار، مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر تمرینات کوتاه مدت هوازی بر سطوح سرمی IL-10 در زنان چاق انجام گرفت.
روشکار: این مطالعه در تابستان سال 1395 بر روی 30 نفر از زنان چاق میانسال کمتحرک (با شاخص توده بدنی بیشتر یا مساوی 30 و کمتر یا مساوی 36 کیلوگرم بر متر مربع) در دامنه سنی 40-30 سال در تهران انجام شد. افراد به دو گروه 15 نفره تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی یک برنامه تمرینات هوازی را 3 جلسه در هفته به مدت 6 هفته با زمان 45-30 دقیقه با شدت 75-60% ضربان قلب بیشینه اجرا نمودند. چاقی شکمی و دیگر شاخصهای آنتروپومتریکی و همچنین سطح سرمی IL-10، 48 ساعت قبل و پس از مداخله ورزشی اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفادهاز نرمافزار آماری SPSS (نسخه 15) و آزمونهای تی مستقل و تی وابسته انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: در گروه تجربی کاهش معنیداری در وزن بدن، شاخص توده بدنی، درصد چربی بدن و چاقی شکمی مشاهده شد (05/0>p). همچنین سطح سرمی IL-10 در گروه تجربی افزایش معنیداری یافت (001/0=p).
نتیجهگیری: تمرینات هوازی کوتاه مدت با شدت متوسط تا شدید به کاهش شاخصهای معرف چاقی و افزایش سطوح سرمی IL-6 در زنان چاق منجر میشود.
آمادگی قلبی- عروقی
تمرین هوازی
چاقی
ضدالتهابی
2017
10
23
51
60
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9590_442254631fc6fdaa6057980fe3ba58ac.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1396
20
8
مقایسه اثر موضعی روغن زنجبیل با زنجبیل خوراکی بر علائم همراه دیسمنوره اولیه: کارآزمایی بالینی
پانتهآ
شیرویه
مریم
حمزهلو مقدم
فتانه
هاشم دباغیان
روشنک
مکبرینژاد
مقدمه: دیسمنوره اولیه در همراهی با علائم همراه، عواقب فراوانی بهدنبال دارد. از دیدگاه طب سنتی ایران و مطالعات، زنجبیل خوراکی و موضعی بر درد دیسمنوره اولیه مؤثر هستند، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر خوراکی کپسول زنجبیل و اثر موضعی روغن زنجبیل تهیه شده به روش ماسراسیون بر علائم همراه دیسمنوره و مقایسه اثرات آنها انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی یکسوکور در سال 96-1395 بر روی 70 دانشجوی مبتلا به دیسمنوره متوسط و شدید و ساکن در خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران انجام شد. علائم همراه دیسمنوره در این دانشجویان در سیکل اول بر اساس معیار چند بُعدی کلامی ارزیابی شد، سپس بیماران بهطور تصادفی به دو گروه خوراکی و موضعی تقسیم شدند و طی سه سیکل بعدی دارو را از دو روز قبل از شروع قاعدگی تا روز سوم قاعدگی دریافت کردند. گروه خوراکی هر 6 ساعت یک عدد کپسول زنجبیل مصرف کردند و گروه موضعی هر 6 ساعت پنج قطره روغن زنجبیل زیر شکم مالیدند. علائم همراه دیسمنوره در هر سیکل بر اساس معیار چند بُعدی کلامی ارزیابی و سپس مقایسه شد.تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 17) و آزمونهای منویتنی و ویلکاکسون انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.
یافتهها: خستگی، بیحالی، نفخ، سردرد، کمردرد و گرفتگی عضلات پا در هر دو ﮔﺮوه نسبت به قبل از مداخله ﻛﺎﻫﺶ یافت (05/0p<). تهوع، استفراغ و اسهال در گروه خوراکی و تغییر حالات عصبی و پادرد در گروه موضعی بعد از مداخله کاهش یافت (05/0p<). عارضه جانبی فقط در گروه خوراکی مشاهده شد (60%).
نتیجهگیری: هر دو فرم زنجبیل موجب کاهش مشابه علائم عمومی و عصبی همراه دیسمنوره شدند و فرم خوراکی تعداد بیشتری از علائم گوارشی و فرم موضعی تعداد بیشتری از علائم عضلانی- اسکلتی همراه دیسمنوره را کاهش داد. همچنین از آنجا که فرم موضعی بهتر از فرم خوراکی توسط بیماران تحمل شد، بهنظر میرسد مالیدن موضعی روغن زنجبیل انتخاب بهتری در کاهش علائم عمومی و عصبی همراه دیسمنوره باشد.
روغن زنجبیل
زنجبیل
طب سنتی ایران
علائم همراه دیسمنوره
قاعدگی دردناک
2017
10
23
61
69
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9591_e0d41ce5d8d8e65413f9d4ffa83603f7.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1396
20
8
تأثیر تمرین هوازی و مصرف کورکومین بر علائم بالینی و سطوح سرمی هورمونهای جنسی در زنان 35-18 سال مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی: کارآزمایی بالینی تصادفی شده
لادن
زودفکر
حسن
متین همایی
بهمن
تاروردیزاده
مقدمه: سندرم پیش از قاعدگی (PMS)در فاز لوتئال سیکل قاعدگی رخ داده و از شدت کافی برای تداخل با جنبههای معمول زندگی برخوردار میباشد. استفاده از تمرین هوازی و داروهای گیاهی، از راههای مؤثر برای درمان PMS میباشند. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر ورزش هوازی و مصرف کورکومین بر ادم و سطوح هورمونهای استروژن و پروژسترون در افراد مبتلا به PMS انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده دوسوکور در سال 1395 بر روی 40 نفر از زنان مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی در تبریز انجام شد. افراد به 4 گروه تمرین، کورکومین، تمرین + کورکومین و دارونما تقسیم شدند. گروههای تمرینی به مدت 8 هفته و هفتهای 3 جلسه به انجام تمرینات ایروبیک پرداختند و سایر گروهها از 7 روز مانده به عادت ماهانه تا 3 روز اول، روزانه 2 عدد کپسول حاوی 100 میلیگرم کورکومین و یا دارونما مصرف کردند. تشخیص سندرم بهصورت آیندهنگر و با استفاده از پرسشنامه دیکرسون صورت گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 21) و آزمونهای آماریتوصیفیواستنباطی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: تمرین، کورکومین و ترکیب آن دو، اثر معنیداری بر ادم ناشی از سندرم پیش از قاعدگی نداشتند (05/0<p)، اما موجب کاهش معنیدار در علائم جسمانی ناشی از سندرم پیش از قاعدگی شدند (05/0>p). بهبود علائم رفتاری ناشی از سندرم پیش از قاعدگی، تنها در گروه تمرین و گروه تمرین به همراه کورکومین مشاهده شد (2/0=p). علائم خلقی سندرم پیش از قاعدگی در هر سه گروه مورد مطالعه نسبت به قبل و پس از مداخله بهبود نشان داد (05/0>p). همچنین هیچکدام از مداخلات تغییر معنیداری را در میزان پروژسترون سرم ایجاد نکردند(05/0<p)، ولی میزان استروژن سرم در هر 3 گروه کاهش معنیداری یافت(05/0>p).
نتیجهگیری: تمرین هوازی و مکمل کورکومین هر دو بر علائم و هورمونهای سندرم پیش از قاعدگی تأثیرگذار میباشد، ولی نشانگان سندرم پیش از قاعدگی به یک اندازه تحت تأثیر این دو مداخله قرار نمیگیرند. لذا توصیه میشود جهت کسب نتیجه بهتر از ترکیب تمرین هوازی و کورکومین در زنان مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی استفاده گردد.
ادم
تمرین هوازی
سندرم قبل از قاعدگی
کورکومین
هورمونهای جنسی
2017
10
23
70
79
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9592_1e3c85156ad83084fdd5d9490a29c57c.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1396
20
8
بررسی مقایسهای علائم اختلال استرسی پس از ضایعه روانی و پیامدهای منفی زندگی در زنان باردار مبتلا و غیر مبتلا به استفراغ بدخیم دوران بارداری
هایده
هاشمیزاده
روشنک
نوری دولویی
مقدمه: استفراغ بدخیم بارداری معمولاً با استرسهای شدید فیزیکی و روحی روانی همراه است. این نوع استفراغ میتواند با عوارض و کاهش کیفیت زندگی توأم گردد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی سندرم اختلال استرسی پس از ضایعه روانی در مادران باردار مبتلا و غیر مبتلا به استفراغ بدخیم دوران بارداری انجام شد.
روشکار: این مطالعه تحلیلی و مورد - شاهدی در سال 94-1393 بر روی 350 مادر باردار مبتلا به استفراغ بدخیم بارداری و 350 مادر باردار غیر مبتلا به استفراغ بدخیم بارداری مراجعه کننده به درمانگاهها و بیمارستانهای تأمین اجتماعی مشهد انجام شد. جمعآوری اطلاعات از طریق مصاحبه با مادران و تکمیل پرسشنامههای استاندارد IES15 و PTSS10 و ارزیابی پیامدهای منفی زندگی صورت گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 20) و آزمونهای آماری تی مستقل، مربع کای، آزمون دقیق فیشر و من ویتنی یو انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین نمره اختلال استرسی پس از ضایعه روانی تهوع و استفراغ در دو گروه مورد و شاهد به ترتیب 4±138 و 3±28 بود که بر اساس آزمون تی مستقل اختلاف آماری معناداری داشت (001/0>p). تفاوت معناداری در پیامدهای منفی زندگی خصوصاً در زمینه اقتصادی، زناشویی، حرفهای و همچنین سلامت فیزیکی و روانی در گروه مورد و شاهد وجود داشت (05/0p<).
نتیجهگیری: مادران باردار مبتلا به تهوع و استفراغ بدخیم بارداری خطر بیشتری جهت ابتلاء به اختلال استرسی پس از ضایعه روانی و پیامدهای منفی زندگی دارند، لذا مدیریت و کنترل مناسب این بیماران امری ضروری به نظر میرسد.
بارداری
تهوع
سندرم اختلال استرسی پس از تروما
2017
10
23
80
88
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9593_3bdaa87920ea3b06ad535883ae110a28.pdf
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
IJOGI
1680-2993
1680-2993
1396
20
8
تأثیر 8 هفته تمرین هوازی در آب بر نیمرخ لیپیدی، گلوکز، مقاومت به انسولین و آپولیپوپروتئین A و B در زنان یائسه دارای اضافه وزن
زیبا
شوریده
ناهید
بیژه
ناهید
خوشرفتار یزدی
مقدمه: دوران یائسگی به دلیل کاهش سطوح استروژن با افزایش درصد چربی و بهویژه چربی احشایی همراه است و این امر با خطر ابتلاء به بیماریهای قلبی - عروقی ارتباط مستقیم دارد؛ لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر 8 هفته تمرین هوازی در آب بر نیمرخ لیپیدی، گلوکز، مقاومت به انسولین و آپولیپوپروتئین A و B در زنان یائسه انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده در سال 1393 بر روی 26 زن یائسه در دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. آزمودنیها بهطور تصادفی در دو گروه کنترل و تمرین قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت 8 هفته در تمرینات ورزشی هوازی در آب شرکت کردند. از روش سه نقطهای و دستگاه سنجش ترکیب بدن و معادله هما به ترتیب، جهت تعیین درصد چربی، شاخص توده بدنی و مقاومت به انسولین استفاده شد؛ همچنین از کیتهای مربوطه جهت ارزیابی مقادیر کلسترول، لیپوپروتئین کم چگال و پرچگال، تری گلیسرید، آپولیپوپروتئین A و B استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمونهای کولموگروف اسمیرنوف، تی وابسته و تی مستقل انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: تمرین هوازی منظم در آب، باعث کاهش معنیدار سطوح آپولیپوپروتئین A (001/0=p)، آپولیپوپروتئین B (019/0=p)، LDL (06/0=p)، کلسترول تام (03/0=p)، گلوکز (038/0=p) و مقاومت به انسولین (003/0=p) و افزایش معنیدار HDL (015/0=p) گردید؛ همچنین در این گروه TG (72/0=p) نیز کاهش یافت که از نظر آماری معنیدار نبود. در گروه کنترل نیز سطوح آپولیپوپروتئین A (029/0=p) و B (026/0=p) بهطور معنیداری کاهش یافت؛ افزایش معنیدار سطوح TG (027/0=p) و افزایش غیر معنیدار کلسترول تام (30/0=p) و گلوکز (80/0=p) در گروه کنترل مشاهده شد. مقاومت به انسولین (61/0=p) در این گروه کاهش یافت که معنیدار نبود.
نتیجهگیری: هشت هفته تمرین هوازی در آب، منجر به بهبود برخی عوامل خطرساز قلبی - عروقی در زنان یائسه دارای اضافه وزن میشود و اینگونه تمرینات جهت پیشگیری از ابتلاء به بیماری تصلب شرایین و بیماریهای قلبی عروقی توصیه میگردد.
آپولیپوپروتئین B و A
تمرین هوازی در آب
زنان یائسه
گلوکز
مقاومت به انسولین
نیمرخ چربی
2017
10
23
89
100
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9594_4a47c144ab1537dcde707afdbf8e642a.pdf