Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
12
2
2009
06
22
وجود عفونت ویروس پاپیلومای انسانی دربافتهای سرطانی پستان وارتباط آن با شاخص های بالینی
1
4
FA
قدسیه
سیدی علوی
– استاد زنان ومامایی، دانشکده پزشکی، دانشگاهعلوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
alavigh@mums.ac.ir
نوریه
شریفی
- دانشیارپاتولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
sharifin@mums.ac.ir
علی
صادقیان
– دانشیار میکروبیولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
حسن
جباری
دستیار تخصصی پاتولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
مریم
بحرینی
دانشجوی پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
حسن
باقری
میکروبیولوژیست، دانشکده پزشکی، دانشگاهعلوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
10.22038/ijogi.2009.5889
مقدمه: گزارشات متعددی نقش عوامل ویرال را در بروز و تکامل سرطان پستان نشان می دهد ویروس پاپیلومای انسانی به خصوص
انواع سرطانزای آن همراه با بدخیمی های اپی تلیال سیستم دستگاه تناسلی و خارج از آن دیده می شود. این مطالعه به منظور بررسی
وجود عفونت ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) با خطر بدخیمی پایین و بالا در نمونه های بیماران مبتلا به سرطان پستان و ارتباط آن
با جنبه های بالینی انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه 50 مورد بافت سرطانی پستان و 29 مورد بافت پستانی بدون ضایعه بدخیم، به منظور تشخیص DNA
ویروس پاپیلومای انسانی با خطر بدخیمی بالا 16 و 18و خطر بدخیمی پائین 6 و 1 با استفاده از روش ملکولی PCR با آغازگرهای
انتخابی ویروس پاپیلومای انسانی بررسی شده است.
نتایج: DNA ویروس پاپیلوما در 24 مورد (48%) از نمونه های کارسینوم پستان مشخص شد که از این تعداد 13 مورد (26%) مربوط
به عفونت پاپیلومای انسانی با خطربدخیمی بالا و 8 مورد (16%) در ارتباط با ویروس پاپیلومای انسانی با خطر بدخیمی پائین می باشند.
سه نمونه (6%) از بافت های سرطانی پستان دارای هر دو نوع ویروس پاپیلومای انسانی با ریسک بدخیمی بالاو پائین بودند. دراین
مطالعه ارتباطی بین حضور عفونت ویروس پاپیلومای انسانی در سرطان پستان و فاکتورهای پیش آگهی بیماران شامل سن
(P=0/448)، میزان درگیری غدد لنفاوی زیربغلی (P=0/749)، درجه آسیب شناسی بافتی تومور، اندازه تومور (P =0/946) و سمت
ابتلا پستان دیده نشد و همهبافتهای غیرسرطانی پستان ازنظروجود عفونت ویروس پاپیلومای انسانی منفی بودند.
نتیجه گیری: در این مطالعه حضور DNA عفونت ویروس پاپیلومای انسانی در بافت های سرطانی پستان مشخص شد و نقش
ارتباط احتمالی عفونت ویروس پاپیلومای انسانی دربروز وتکامل بدخیمی های پستان مورد تائید قرارگرفت
سرطان پستان,روش مولکولی PCR,آسیب شناسی بافتی,ویروس پاپیلومای انسانی
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5889.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5889_878ddaae6e29341f7ba8f61b0abb6400.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
12
2
2009
06
22
بررسی نتایج عمل تعلیق گردن مثانه با فاسیا در بیماران مبتلا به بی اختیاری استرسی ادرار
5
13
FA
ناهید
مستقل
استادیار گروه زنان و مامائی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
سهیلا
پیرو
ارولوژیست، بیمارستان مهدیه، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
شادی
محمدی
دستیار زنان و مامائی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران
آذر
زمانی
پزشک عمومی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران
10.22038/ijogi.2009.5890
مقدمه: بی اختیاری ادراری از علائم بسیار شایعی است که بر کیفیت زندگی میلیونها نفر در جهان تاثیری نامطلوب دارد. تعلیق
گردن مثانه با نواری ازفاسیا (PFS) به عنوان یک روش جراحی موثر در درمان بی اختیاری استرسی ادرار بکار می رود. هدف از
این مطالعه بررسی و تعیین میزان بهبودی کامل ، بهبود نسبی و شکست عمل جراحی تعلیق گردن مثانه با نواری از فاسیا در بیماران
طی 3 سال می باشد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی- توصیفی تحلیلی پرونده 30 بیمار مبتلا به بی اختیاری استرسی ادراری که تحت عمل تعلیق
گردن مثانه با نواری از فاسیا قرار گرفتند، نتایج عمل جراحی بررسی و اطلاعات بدست آمده توسط نرم افزار SPSS نسخه 11
مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
نتایج : متوسط سن بیماران 43/9 ± 8/4 سال بود که 53/3% آنان مبتلا به بی اختیاری مختلط ادراری و 46/7% آنان مبتلا به بی
اختیاری استرسی خالص ادراری بودند. مدت زمان پیگیری22/3 ±9 /4 ماه بود. 73/3% بهبودی کامل یافته، 13/3% بهبودی نسبی
داشته و در 13/3% عمل با شکست مواجه شد. میزان بهبودی کامل در بی اختیاری استرسی خالص ادراری 100% بود در حالیکه در
نوع بی اختیاری مختلط ادراری 50% بود (P=0/008). همچنین میزان بهبودی کامل با مدت زمان وجود علائم، تعداد زایمان طبیعی،
ترکیب اعمال جراحی انجام شده و سن ارتباط معنی دار نداشت (P>0/05)، اما اختلالات لگنی همراه (سیستوسل و رکتوسل) با
میزان بهبودی کامل ارتباط معنی داری داشت (P=0/04).از بیماران 3ا/83% بارضایت کامل، 6/7% رضایت نسبی و 10% عدم رضایت
داشتند. عوارض کوتاه مدت در 33/3% و عوارض دراز مدت در 26/7% دیده شد. شایعترین عارضه زود هنگام، خونریزی واژینال و
شایعترین عارضه تاخیری عود علائم بود.
نتیجه گیری : تعلیق گردن مثانه با نواری از فاسیا روش موثر با حداقل عوارض و نتایج پایدار در بیماران مبتلا به بی اختیاری
استرسی ادراری به ویژه درنوع بی اختیاری استرسی خالص ادراری می باشد.
بی اختیاری ادراری,بی اختیاری استرسی ادراری,تعلیق گردن مثانه با نواری از فاسیا,بی اختیاری فوریتی,بی اختیاری مختلط ادراری
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5890.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5890_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
12
2
2009
06
22
بررسی همه گیرشناسی سندرم قبل از قاعدگی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد
15
22
FA
علی
طلایی
استادیار روان پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
محمدرضا
فیاضی بردبار
دانشیار روان پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
FayyaziMR@mums.ac.ir
افشین
نصیرایی
دستیار روان پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
مهشید
پهلوانی
دستیار روان پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
سلمه
دادگر
0000-0001-6355-0622
- دستیار زنان و مامایی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
dadgars@mums.ac.ir
علی اکبر
ثمری
مربی، دانشکده روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی کاشمر،کاشمر، ایران.
10.22038/ijogi.2009.5891
مقدمه: از آن جا که سندرم قبل از قاعدگی (PMS) جزو اختلالات شایع بوده، بر هیجانات و عملکرد زنان تاثیر منفی زیادی داردو با توجه به میزان
متفاوت شیوع آن در گزارشات و شیوع بالاتر آن در دانشجویان، این مطالعه با هدف بررسی همه گیرشناسی آن در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی بین 210 دانشجوی دختر دانشگاه علوم پزشکی مشهد، پرسشنامه ای شامل اطلاعات فردی (سن، وضعیت تاهل، رشته ی تحصیلی و مقطع تحصیلی) و علائم سندرم قبل از قاعدگی را تکمیل نمودند. نتایج با استفاده از آزمون های آماری کای دو و تی تست مورد تجزیه و تحلیل و پردازش قرار گرفتند.
نتایج: 101 نفر (1/48%) از دانشجویان طبق تعریف، ملاکهای سندرم قبل از قاعدگی را دارا بودند. میانگین سنی آنها 45/22 سال بود. 9/47% از مجردین و 8/48% از متاهلین نیز مبتلا به سندرم قبل از قاعدگی بودند. بیشترین و کمترین میزان شیوع سندرم قبل از قاعدگی در مقطع کاردانی (7/66%) و کارشناسی (4/41%) بود که بیشترین میزان شیوع در دانشجویان رشته ی علوم آزمایشگاهی (9/66%) مشاهده شد و در بین دانشجویان پزشکی 9/54% مبتلا به سندرم قبل از قاعدگی بودند. شایع ترین علامت گزارش شده احساس اضطراب، تنش و دلواپس بودن بود (7/45% ). شیوع سندرم قبل از قاعدگی با سن، تاهل و مقطع تحصیلی دانشجویان ارتباط آماری معنی داری نداشت (05/0<P) اما با رشته ی تحصیلی ارتباط آماری معنی داری مشاهده شد (006/0=P).
نتیجه گیری: سندرم قبل از قاعدگی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد شایع است و فقدان یک ابزار سنجش ملی باعث گزارشات متفاوتی در مورد شیوع این سندرم در ایران می باشد.
سندرم قبل از قاعدگی,دانشجویان,همه گیرشناسی,رشته ی تحصیلی
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5891.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5891_b9f7bf330d87bae67ee39075daa710a4.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
12
2
2009
06
22
بررسی میزان و علل مرگ و میر دوره پری ناتال در بیمارستان امام ساری (1385)
23
30
FA
عالیه
زمانی کیاسری
استادیار بیهوشی، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری، ایران.
آذر
کبیرزاده
مربی آموزش مدارک پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری، ایران.
azakab@gmail.com
بنیامین
محسنی ساروی
کارشناس مدارک پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری، ایران.
اسماعیل
رضا زاده
کارشناس ارشد آموزش مدارک پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری، ایران.
محمد
خادملو
استادیار پزشکی اجتماعی، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری، ایران.
تهمینه
بی آزار
- پزشک عمومی، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری، ایران.
10.22038/ijogi.2009.5892
مقدمه: میزان مرگ و میر دوره پری ناتال از شاخص های مهم سلامتی یک جامعه محسوب شده که به منظور حفظ و ارتقاء سطح سلامت نوزادان به عنوان یک گروه آسیب پذیر باید عوامل موثر بر آن شناسایی و راهکار های متناسب با وضعیت ها طراحی شود. یکی از منابع معتبر برای دستیابی به راهکار های پیشگیری که مورد توجه برنامه ریزان بهداشت قرار دارد شناسایی میزان و عوامل مرگ و میر بر مبنای گواهی فوت می باشد. هدف از این مطالعه تعیین میزان و علل مرگ و میر دوره پری ناتال می باشد.
روش کار: این مطالعه توصیفی با استفاده از داده های موجود در پرونده های نوزادان مرده انجام شد. جامعه مورد بررسی شامل نوزادانی بودکه در طول سال 85 در مرکز آموزشی درمانی امام خمینی ساری در مدت مذکور فوت شده به دنیا آمده یا از هفته 22 بارداری به بعد زنده به دنیا آمده و طی 7 روز بعد از تولد فوت شدند. نوزادان ارجاع شده به سایر مراکز و همچنین ترخیص شده قبل از 7 روز نیز پیگیری شدند. علل مرگ، با استفاده از ویرایش دهم کتاب طبقه بندی بین المللی بیماری ها، طبقه بندی شد.
نتایج: در این مطالعه 71 مورد (7/2%) مرگ پری ناتال در متولدین مرکز آموزشی درمانی امام ساری در سال 85 بررسی شدند. در این مطالعه مبنای ثبت علت مرگ بر اساس اتوپسی نبود. در گواهی فوت های مورد مطالعه قرار گرفته علل مادری مرگهای پری ناتال که مهمترین آن حاملگی چندقلویی (3/27%) بود و از علل مرتبط با جنین یا نوزاد، بیشترین آن مرگ جنین با علت نامشخص (6/28%) بود.
نتیجه گیری: میزانمرگ دوره پری ناتال در این مطالعه 27 مورد در هر هزار تولد بود. برای ایجاد تغییردر این میزان نیاز به اطلاعاتی وجود دارد که برای بدست آوردن آن باید مستندات بیشتر و با کیفیت بالاتر ثبت شود تا بتوان تاثیر لازم را بر نتیجه زایمان ها داشت.
مرگ و میر,مرگ نوزادان,مراقبت های قبل زایمان,مرده زایی,مرگ زودرس
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5892.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5892_a8bf20f62b8c27fc7ed0f70a01653bd6.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
12
2
2009
06
22
بررسی برخی عوامل خطرزا و تحمل گلوکز در بیماران با عفونت کاندیدیایی ولووواژن راجعه
31
38
FA
رویا
نصیری
استادیار گروه زنان و مامائی، دانشکده پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، مشهد، ایران
محمد
سرافراز یزدی
استادیار گروه داخلی، دانشکده پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، مشهد، ایران.
ساقی
علمی
پزشک، دانشکده پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، مشهد، ایران.
saghi_elmi_106@yahoo.com
10.22038/ijogi.2009.5893
مقدمه: بیش از 75 % خانم ها در طول عمرشان حداقل یکبار ابتلای کاندیدیائی ولووواژن (VVC) و حدود نیمی از آنها ابتلای بعدی آن را تجربه می کنند، ولی در کمتر از 5% به عفونت کاندیدیایی ولووواژن مزمن (CVVC) و یا راجعه (RVVC) تبدیل و منجر به شکست درمانی می شود. یکی از علل عود عفونت کاندیدیایی ولووواژن، وضعیت هیپرگلیسمی می باشد. هدف از این مطالعه بررسی رابطه اختلال متابولیسم گلوکز و برخی عوامل خطر دیگر شامل شاخص توده بدنی (BMI) و تعداد حاملگی در خانم های غیر دیابتی در سنین باروری بود.
روش کار: این مطالعه مورد– شاهدی روی30 خانم غیر دیابتی در سنین باروری با تشخیص عفونت کاندیدیایی ولووواژن راجعه (گروه مورد) و 20 خانم در همان سنین بدون عفونت (گروه شاهد) انجام شد. در تمامی آنها قند خون ناشتا (FBS) و تست تحمل گلوکز خوراکی (OGTT) و میزان هموگلوبین گلیکوزیله شده (HbAlc) اندازه گیری و برخی علل دیگر عود توسط پرسشنامه بررسی شد. با توجه به تست های آزمایشگاهی، 10 بیمار از گروه مورد مبتلا به دیابت آشکار بودند که از مطالعه حذف شدند. سپس با استفاده از آزمونهای تی و فیشر نتایج هر دو گروه با یکدیگر مقایسه شد.
نتایج: تست تحمل گلوکز خوراکی در 25% از افراد گروه مورد و 0% از گروه شاهد مختل بود (047/0P=). همچنین قند خون ناشتای مختل mg/dl) 125-110) در 15% افراد گروه مورد وجود داشت و در هیچ کدام از افراد گروه شاهد قند خون ناشتای مختل نبود (231/0P=). میزان هموگلوبین گلیکوزیله شده در خانمهای عفونت کاندیدیائی ولووواژن راجعه بطور قابل توجهی بیشتر از گروه شاهد بود (007/0=P). عوامل خطر دیگر از جمله شاخص توده بدنی بالاتر از 25 درگروه مورد فراوانی بیشتری در مقایسه با گروه شاهد داشت (004/0=P). همچنین تعداد حاملگی و تعداد زایمان در گروه مورد فراوانی بیشتری از شاهـد داشت (001/0=P، 004/0=P)
نتیجه گیری: بررسی تست تحمل گلوکز خوراکی علاوه بر قندخون ناشتا در بیماران مبتلا به عفونت کاندیدیائی ولووواژن راجعه ارزشمند است.
واژینیت,عفونت کاندیدیایی ولوواژن,تست تحمل گلوکز,افزایش قند خون,شاخص توده ای بــدن
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5893.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5893_8f98c5f9c800bf791b262dcc3a58b071.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
12
2
2009
06
22
اختلال در عملکرد جنسی و ارتباط آن با کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به سرطان
39
46
FA
شراره
ضیغمی محمدی
مربی پرستاری، دانشکده پرستاری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج، کرج، ایران
zeighami@kiau.ac.ir
فاطمه
غفاری
مربی پرستاری، دانشکده پرستاری، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران
f-ghaffari@razi.tums.ac.ir
10.22038/ijogi.2009.5894
مقدمه: تشخیص و درمانهای مربوط به سرطان سبب اختلال در عملکرد جنسی مبتلایان به این بیماری می گردد. عملکرد جنسی یکی از ابعاد مهم کیفیت زندگی است و این پژوهش با هدف تعیین ارتباط بین اختلال در عملکرد جنسی با کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به سرطان انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه توصیفی که از نوع همبستگی بوده بیماران زن مبتلا به سرطان (رحم، دهانه رحم، تخمدان و پستان) ساکن شهرستانهای تنکابن و رامسر وارد مطالعه شدند. روش نمونه گیری در مطالعه حاضر به روش نمو نه گیری در دسترس و تعداد 100 زن مبتلا به سرطان در آن شرکت کردند. به منظور بررسی اختلال در عملکرد جنسی واحدهای پژوهش از شاخص عملکرد جنسی زنان روزن و به منظور جمع آوری اطلاعات در زمینه کیفیت زندگی از شاخص کیفیت زندگی آرنسون استفاده شده است.
نتایج: یافته ها نشان می دهد که اختلال در عملکرد جنسی در 60% واحد های مورد مطالعه در حد متوسط بوده و بیشترین اختلال به ترتیب در بعد تمایلات جنسی و تحریک یا برانگیختگی جنسی بوده است. همچنین در 4/53% کیفیت زندگی تا حدی مطلوب در شرکت کننده ها ی این مطالعه وجود داشت. آزمون کای دو رابطه معنی داری را بین اختلال عملکرد جنسی با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان نشان داد (001/0>P).
نتیجه گیری: عملکرد جنسی از جنبه های مهم و موثر بر کیفیت زندگی است. شناخت و آگاهی در زمینه تغییرات و اختلال در عملکرد جنسی در تشخیص و درمان بیماران مبتلا به سرطان امری مهم و ضروری است. مراقبین بهداشتی به دلیل تماس مستقیم و طولانی تری که با بیماران مبتلا به سرطان دارند، نقش مهمی در ارزیابی و ارتقاءکیفیت زندگی بیماران بر عهده دارند. اتخاذ استراتژیهایی در جهت مداخلات مناسب، آموزش و مشاوره در جهت ارتقاء سلامت جنسی مبتلایان به سرطان توصیه می گردد.
اختلال در عملکرد جنسی,کیفیت زندگی,سرطان
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5894.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5894_2c6930e0c7d1dcb812d665ab7757cdd5.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
12
2
2009
06
22
بررسی وضعیت فشار خون در زنان یائسه شهر اراک در سال 1385
47
56
FA
محمد
رفیعی
استادیار گروه بهداشت و پزشکی اجتماعی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اراک، ایران
اکرم
سیفی
مربی، گروه کودکیاری، دانشگاه آزاد اسلامی اراک، ایران
10.22038/ijogi.2009.5895
مقدمه: پرفشاری خون یکی از مشکلات اساسی کشورهای پیشرفته و در حال توسعه می باشد و کنترل و پیشگیری آن یکی از اساسی ترین مسائل بهداشتی است. در ایران مطالعه ای که به بررسی فشار خون و چگونگی توزیع آن در زنان یائسه بپردازد تا به حال انجام نشده است. هدف این مطالعه تعیین توزیع فشار خون و پرفشاری خون زنان یائسه شهر اراک در سال 1385 بوده است.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه مشاهده ای، مقطعی و بر پایه جمعیت می باشد که در سال 1385 انجام شده است. از روش مصاحبه حضوری، معاینه بالینی و پرسشنامه فردی برای جمع آوری اطلاعات از 458 زن یائسه ساکن شهر اراک استفاده شد. نمونه گیری بصورت چند مرحله ای خوشه ای با استفاده از مناطق پستی و انتخاب خانوار در این مناطق بوده است. فشارخون سیستولی، دیاستولی و متغیرهای فشار نبض، سن یائسگی، سن فعلی زن یائسه، قد، وزن، محل تولد، وضعیت تآهل، درآمد، داشتن فعالیت بدنی، شاخص توده بدنی و سطح تحصیلات آنها اندازه گیری شد. بر اساس معیار [1]JNC-VII زن یائسه ای که فشارخون سیستولی بیشتر و یا برابر 140 و یا فشار دیاستولی بیشتر یا برابر 90 میلی متر جیوه و یا مصرف کنونی داروی ضد پرفشاری خون داشته است به عنوان پرفشاری خون تعریف شده است.
نتایج: سن یائسگی طبیعی34/2 20/48 سال (با فاصله اطمینان 95%، 98/47-41/48 سال) با میانه سن یائسگی49 سال بوده است. شیوع پرفشاری خون بر اساس معیار JNC-VII، در این مطالعه 5/65% بدست آمد. وضعیت برای فشارخون سیستولی 57/17±99/138 میلی متر جیوه (بافاصله اطمینان 95% ، 81/137- 61/140) و برای فشار خون دیاستولی 26/142± 3/83 میلی متر جیوه (با ضریب اطمینان 95% ، 61/84-99/81) بود.
نتیجه گیری: شیوع پرفشاری خون در بین زنان یائسه در شهر اراک در مقایسه با مطالعات دیگر خیلی بالا بود. همچنین به نظر می رسد انجام مطالعات بعدی در مورد توزیع فشار خون در جمعیت زنان یائسه به منظور انجام غربالگری و اقدامات درمانی مناسب ضروری باشد.
فشار خون,زنان یائسه,پرفشاری خون
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5895.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5895_88802059392815ae86e90072443bc6af.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
12
2
2009
06
22
هپاتیت ویروسی در حاملگی
57
62
FA
جمشید
آیت اللهی
دانشیار بیماری های عفونی وگرمسیری، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، یزد، ایران
شکوه
تقی پور ظهیر
استادیار آسیب شناسی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، یزد، ایران.
محمد باقر
اولیا
دانشیار بیماری های داخلی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، یزد، ایران
سید مهدی
سجادی
متخصص بیماری های داخلی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، یزد، ایران.
10.22038/ijogi.2009.5896
معمولاً سیر بالینی عفونت با بیشتر ویروسهای عامل هپاتیت شامل ویروس هپاتیت A، Bو C در حاملگی تغییری نمی کند ولی اگر خانم حامله ای دچار هپاتیت E شود ممکن است علائم بالینی آن شدید تر از سایر افراد باشد. شانس انتقال ویروسهای هپاتیت از مادر به جنین در زمان حاملگی بستگی به نوع ویروس دارد برای مثال ویروس هپاتیت A بندرت در داخل رحم به جنین منتقل می شود اما درحین زایمان انتقال ممکن است اتفاق بیافتد. در حالیکه اگر مادر در انتهای حاملگی یا هنگام زایمان مبتلا به هپاتیت B شود تا 60% احتمال انتقال ویروس به نوزاد وجود دارد. احتمال انتقال هپاتیت E از مادر به کودک بین 3/33%، تا 50% گزارش شده است. شیردادن مادران مبتلا به هپاتیت A، C و E بلامانع است. در طی عفونت حاد مادر با ویروس هپاتیت B اگر به نوزاد واکسن هپاتیت B و ایمونوگلوبولین اختصاصی هپاتیت B تزریق شده باشد، شیردادن مادر خطر اضافی جهت انتقال ویروس به نوزاد محسوب نمی شود
حاملگی,هپاتیت ویروسی,هپاتیت A,هپاتیت B,هپاتیتC,هپاتیت D
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5896.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5896_7be4ea4af5f275a0e1656a922259ae16.pdf