Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
13
6
2011
01
21
مقایسه اثر پروژسترون عضلانی روغنی با شیاف پروژسترون در حمایت از فاز لوتئال در سیکل های تلقیح داخل رحمی
1
5
FA
نیره
خادم
دانشیار گروه زنان، مرکز تحقیقات سلامت زنان، دانشگاه علوم پزشکی مشه د، مشهد، ایران
kademn@mums.ac.ir
نزهت
موسوی فر
استادیار گروه زنان، مرکز تحقیقات سلامت زنان، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
mosavifarn@mums.ac.ir
فرناز
بنکدار
متخصص زنان و زایمان، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
نفیسه
برادران رفیعی
متخصص زنان و زایمان، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
10.22038/ijogi.2011.5795
مقدمه : حمایت فاز لوتئال در بیمارانی که تحت تحریک تخمک گذاری همراه با تلقیح داخل رحمی قرار می گیرند در
بعضی از مراکز ایران به طور معمول انجام می شود . هدف از این مطالعه مقایسـه اثـر پـرو ژسـترون تزریقـی و شـیاف
پروژ سترونی برای حمایت از فاز لوتئا ل در این بیماران بود.
روش کار : این کارآزمایی بالینی تصادفی آینده نگر روی ۲۲۵ بیمار مراجعه کننده به مرکز ناباروری منتصـریه وابسـته
رحمی قرار گرفتند و نیاز به حما یت فاز لوتئال داشتند به طور تصادفی به دو گـروه درمـان بـا پـروژ سـترون تزریقـی به دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال ۱۳۸۷ انجام شد . این بیماران که تحت تحریک تخمک گذاری و تلقـیح داخـل
عضلانی ۵۰ میلی گرم (۱۱۴ بیمار ) و شیاف وا ژینا ل ۴۰۰ میلی گرمـی (۱۱۱ بیمـار ) تقسـیم شـدند . در بیمـارانی کـه
bhCG سرم در آنها مثبت شد دوره درمانی تا هفته ۱۲ حاملگی ادامه یافت . میزان حاملگی، سقط و ادامه حـاملگی
بعد از هفته ۲۰ ارزیابی شد . داده ها با آزمونهای تی دانشجویی، مجـذور کـای، آزمـون دقیـق فیشـر و مـن ویتنـی و
بهکمک نرم افزار SPSS ( نسخه ۱۱/۵ ) تحلیل شد.
یافته ها : به طور کلی نتیجه حاملگی در گروه درمان با شیاف بهتربود (p= ۰/۰۰۸ ). همچنین میزان سقط و عـوارض
دارویی کمتر بود (p= ۰/۰۰۰ ). رضـایتمنـدی بیمـاران بـه طـور معنـی داری در گـروه درمـان بـا شـیاف بیشـتر بـود
.(p=۰/۰۰۰)
نتیجه گیـری : تـاثیر شـیاف پروژسـترون در حمایـت از فـاز لوتئـال و نتیجـه حـاملگی در بیمـاران تحـت تحریـک
تخمکگذاری به همراه تلقیح داخل رحمی نسبت به پروژسترون تزریقی بهتـر اسـت و بـا توجـه بـه عـوارض کمتـر و
رضایت مندی بیشتر بیماران میتوان از آن استفاده نمود.
پروژسترون تزریقی روغنی,شیاف واژینال پروژسترون,تلقیح داخل رحمی,تحریک تخمکگذاری
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5795.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5795_dc66ed7ed82699c46bd1b2fa23f9b24f.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
13
6
2011
01
21
مقایسه تاثیر دو روش درمانی سولفات منیزیم در بهبود پرهاکلامپسی
6
10
FA
سیده افسر
شرفی
. استادیار گروه زنان و زایمان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران
لیلا
مقیمی
متخصص زنان و زایمان، بیمارستان کمالی کرج، کرج، ایران
محبوبه
احمدی
0000-0002-3289-9474
کارشناس مامایی، بیمارستان مهدیه، تهران، ایران
mah1372@yahoo.com
اذن االله
آذرگشب
استادیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران
10.22038/ijogi.2011.5796
مقدمه : در مطالعات محدودی که در مورد کاهش مدت تجویز سولفات منیزیم انجام شده اند ب ه این نتیجه رسـیدهانـد
که دریافت کوتاه مدت سولفات منیزیم در پیشگیری از تشنج در بیماران پره اکلامپسی به اندازه تجویز طولانی مـدت
آن موثر ا ست . این مطالعه با هـدف بررسـی مقایسـهای تـاثیر دو روش درمـانی بـا سـولفات منیـزیم در بهبـود پـره
اکلامپسی انجام شد.
روش کار : ا ین مطالعه کارآزمایی بالینی روی ۱۴۸ خانم حامله مبتلا به پره اکلامپسی که کاندیدای دریافت سـولفات
منیزیم بودند، طی سالهای ۱۳۸۳- ۸۴ در بیمارستان مهدیه وابسته به دانشگاه علـوم پزشـکی شـهید بهشـتی تهـران
انجام شد . واحدهای پژوهش پس از زایمان به دو گروه تقسیم شدند . گروه اول تحت درمـان بـا سـولفات منیـزیم بـه
مدت ۲۴ ساعت قرار گرفتند و در گروه دوم براساس زمان بهبودی علایم بالینی، سولفات منیـزیم طـی ۶ - ۱۲ سـاعت
قطع شد . اطلاعات مورد نیاز با مصاحبه، تکمیل پرسش نامه مشخصات فردی و مراقبت دقیق بیماران جمع آوری شـد .
دادهها با روشهای آماری توصیفی و آزمون نی تست بهکمک نرمافزار SPSS ( نسخه ۱۰ ) تحلیل شد.
یافته ها : از نظر سن، فشارخون، دفع ادراری پروتئین، ملیت ( ایرانی و افغانی ) ، تعـداد حـاملگی در دو گـروه اخـتلاف
معنی دار وجود نداشت . هیچکدام از بیماران دو گروه تشنج نکردند.
نتیجه گیری : با توجه به محدود بودن مطالعات در این زمینه، با توصیه به بررسی بیشتر میتوان نتیجه گیری کرد کـه تجـویز
کوتاه مدت سولفات منیزیم علاوه بر ایمن و مقرون به صرفه بودن به اندازه تجویز طولانی مدت این دارو موثر باشد
پرهاکلامپسی,اکلامپسی,سولفات منیزیم
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5796.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5796_62a8903b27e7fb5c1d24dc9b57c779d4.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
13
6
2011
01
21
بررسی فراوانی دیس منوره در مصرف کنندگان آیودی میرنا به عنوان روش پیشگیری از بارداری در مقایسه با آیودی مسی
11
16
FA
تکتم
توکلیان فر
دانشجوی کارشناسی ارشد مامایی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
فاطمه
رمضان زاده
استاد گروه زنان و مامایی ، مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر(عج)، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
ramezanz@sina.tums.ac.ir
مامک
شریعت
استادیار گروه بهداشت مادر و کودک، مرکز تحقیقات مادر و کودک، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
فاطمه السادات
حسینی
کارشناس ارشد مامایی، دانشکده پرستاری مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
بتول
حسین رشیدی
دانشیار گروه زنان و مامایی، مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر(عج)، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
cgd_rc@yahoo.com
علی
منتظری
استاد گروه بهداشت روان، پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی، تهران، ایران
سید جواد
پورافضلی فیروزآبادی
دانشجوی پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
10.22038/ijogi.2011.5797
مقدمه: دیسمنوره یا قاعدگی دردناک اختلال شایعی است که حداقل نیمی از زنان در طول دوره باروری خود آن را تجربه میکنند. از روشهای کاهنده سطح پروستاگلاندینها میتوان در درمان دیسمنوره استفاده کرد. یکی از این روشها بهکارگیری آیودی آزاد کننده لونورژسترل با نام تجاری میرنا است. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی دیسمنوره در مصرفکنندگان آیودی مسی در مقایسه با آیودی میرنا صورت گرفت.
روش کار: این کارآزمایی بالینی دوسوکور روی 160 زن 20-35 ساله ، متقاضی استفاده از آیودی مراجعهکننده به مرکز بهداشتی درمانی شهید آیت در سال 86-1385 انجام شد. نمونهها با روش تصادفی سازی به دو گروه 80 نفره گروه A (جایگذاری آی یودی میرنا) و گروه B (جایگذاری آی یودی مسی A-380) استفاده می کردند، تقسیم شدند. دو گروه در بدو ورود به مطالعه و ماههای 1، 3 و 6 بعد از جایگذاری آی یودی پیگیری شدند و پرسشنامههای طراحی شده در مورد هر کدام از آنها تکمیل شد. داده ها با آزمون مجذور کای، آزمون تی مستقل و آنالیز واریانس با اندازهگیری مکرر بهکمک SPSS (نسخه 5/11) تحلیل شد.
یافته ها: با وجود اینکه شش ماه پس از جایگذاری آیودی دیسمنوره به طور معناداری در هر دو گروه در مقایسه با ماه اول کاهش یافته بود (001/0 >p)، دیسمنوره در گروه A به طور معناداری زودتر و سریعتر از گروه B کاهش یافت (003/0 > p).
نتیجه گیری: در موارد عدم پاسخ بیماران به درمانهای دیسمنوره میتوان بهصورت انتخابی از میرنا علاوه بر روش ضد بارداری به عنوان روشی موثر در درمان دیسمنوره در خانم های جوان استفاده کرد.
دیس منوره,آیودی میرنا,آیودی مسی A-380
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5797.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5797_483422ebeaacea9a1d5da2e5d64bb1f1.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
13
6
2011
01
21
بررسی فراوانی عفونت کلامیدیا تراکوماتیس در نمونههای مجرای ادرار و دهانه گردن رحم ارسالی به بیمارستان قائم (عج) مشهد
17
21
FA
مهرانگیز
خواجه کرم الدینی
استاد میکروب شناسی، مرکز تحقیقات میکروب و ویروس شناسی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
سید احمد
هاشمی
پزشک عمومی، مرکز تحقیقات میکروب و ویروس شناسی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
محبوبه
نادری نسب
دانشیار میکروب شناسی، مرکز تحقیقات میکروب و ویروس شناسی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
زهرا
مشکات
استادیار ویروس شناسی، مرکز تحقیقات سلامت زنان، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
meshkatz@mums.ac.ir
سعید
عامل جامه دار
استادیار ویروس شناسی، مرکز تحقیقات میکروب و ویروس شناسی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
saeidamel@yahoo.com
10.22038/ijogi.2011.5798
مقدمه: کلامیدیا تراکوماتیس قادر است دستگاه تناسلی را آلوده کند و عامل ایجاد طیف وسیعی از تظاهرات بالینی در زنان شود که از عفونتهای بدون علامت تا عفونتهای پیشرونده پیچیده مانند بیماریهای التهابی لگن، نازایی و حاملگی نابهجا متغیراست. همچنین در مردان کلامیدیا شایعترین عامل ترشحات مجرا است. هدف از این مطالعه تعیین فراوانی عفونت کلامیدیا در نمونههای مجرا و گردن رحم بیماران مراجعهکننده به بیمارستان قائم (عج) مشهد بود.
روش کار: این مطالعه توصیفی روی 861 نمونه از سرویکس و مجرای ادراری بیماران دارای علایم عفونت مجرای تناسلی مراجعهکننده به درمانگاه زنان بیمارستان قائم (عج) مشهد بهمنظور بررسی وجود کلامیدیا طی مدت 3 سال انجام شد. نمونهها روی رده سلولی McCoy تیمارشده با سیکلوهگزامید کشت داده شدند و پس از رنگآمیزی گیمسا، حضور انکلوزیون بادیهای داخل سیتوپلاسمی در آنها بررسی شد. دادهها به کمک آمار توصیفی تحلیل شد.
یافتهها: 588 مورد از نمونهها (3/68%) مربوط به سرویکس و 273 مورد (7/31%) نمونه مجرا بودند. 408 مورد (39/69) از نمونههای سرویکس و 189 مورد (23/69) از نمونههای مجرا از نظر وجود کلامیدیا در سیستم کشت سلول مثبت شدند.
نتیجهگیری: نتایج نشاندهنده حضور بالای کلامیدیا تراکوماتیس در نمونه های بیماران ارجاعی به آزمایشگاهها است. با توجه به نقش کلامیدیا در ایجاد ناباروری، پیشنهاد می شود تمامی بیماران نابارور ابتدا از نظر وجود کلامیدیا تراکوماتیس ارزیابی شود.
کلامیدیا تراکوماتیس,سرویست,اورتریت,کشت سلول,انکلوزیون بادی
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5798.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5798_9dae67963bbe6bba58e1b7fad5bc2425.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
13
6
2011
01
21
نقش عوامل فردی اجتماعی و اقتصادی در سرطان دهانه رحم
22
31
FA
مهری
جعفری شبیری
دانشیار گروه زنان و مامایی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز ، تبریز، ایران
jafarimehri@yahoo.com
آتیه
چاپاری ایلخچی
پزشک عمومی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران
10.22038/ijogi.2011.5799
مقدمه: سرطان مهاجم دهانه رحم از شایعترین علل مرگ ناشی از سرطانهای دستگاه تناسلی زن است که میتوان با شناخت عوامل خطر و کنترل آنها میزان بروز و مرگ و میر ناشی از آن را کاهش داد. با توجه به تفاوتهای اقتصادی، اجتماعی و فعالیت جنسی جامعه ایران وو سایر کشورها، این مطالعه بهمنظور بررسی عوامل فردی اجتماعی و اقتصادی در زنان مبتلا به سرطان دهانه رحم انجام شد.
روش کار: این مطالعه مقطعی روی 50 بیمار مبتلا به سرطان دهانه رحم بستری در مرکز آموزشی درمانی الزهرا تبریز (گروه بیمار) و 200 نفر زن سالم گروه شاهد در سالهای 1380 تا 1387 انجام شد. مشخصات فردی، اجتماعی و اقتصادی دو گروه به کمک یک فرم جمعآوری و با آزمونهای تی مستقل، منویتنی یو، مجذور کای و رگرسیون لوجستیک بهکمک نرمافزار SPSS (نسخه 16) تحلیل شد.
یافتهها: خطر ابتلا به سرطان دهانه رحم در سن بالای 50 سال (33/1=OR)، در زنان دارای شوهران سیگاری (45/1=OR) و در سطح پایین در آمد شوهر (32/1=OR) افزایش نشان داد. سن پایین ازدواج (05/0p<)، تعداد پاریتی 5 و بالاتر (05/0p<)، سن پایین اولین زایمان (05/0p<) و دفعات زیاد ازدواج (05/0p<) با افزایش خطر سرطان دهانه رحم همراه بود. سابقه مصرف کاندوم 70% و انجام پاپ اسمیر 90% اثر محافظتی در ایجاد بیماری نشان داد
نتیجهگیری: با توجه به عوامل فردی اجتماعی و اقتصادی دخیل به عنوان عوامل خطر برای ایجاد سرطان دهانه رحم، تدوین برنامههای آموزشی و تشویق به شرکت در برنامههای غربالگری بهوبژه برای زنان در سطوح اقتصادی پایین ضروری است.
سرطان دهانه رحم,عوامل فردی- اجتماعی و اقتصادی,عوامل پیش بینی کننده
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5799.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5799_2320892eb287600bbca1c2d2f7cf1936.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
13
6
2011
01
21
بررسی میزان صدمات پرینه در مادران نخستزا با اپیزیوتومی رایج و انتخابـی
32
38
FA
ناهید
گلمکانی
کارشناسی ارشد مامائی، مربی دانشکده پرستاری مامائی مشهد، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
golmakani n@mums.ac.ir
شهلا
رفائی سعیدی
دانشجوی کارشناسی ارشد مامائی، دانشکده پرستاری مامائی مشهد، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
سید رضا
مظلوم
کارشناس ارشد پرستاری، مربی دانشکده پرستاری مامائی مشهد، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
mazlom@mums.ac.ir
بدری
سلطانی
متخصص زنان و زایمان، مشهد، ایران
10.22038/ijogi.2011.5800
مقدمه: پارگیها صدمات شایع پرینه در زنان نخستزا هستند و اپیزیاتومی رایجترین برش جراحی در ماماییاست. هیچ مدرک مستند علمی در تایید اپیزیاتومی رایج وجود ندارد و توصیه شده اپیزیاتومی بصورت انتخابی و براساس اندیکاسیونهای مادری و جنینی انجام شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان صدمات پرینه در مادران نخستزا با اپیزیاتومی رایج و انتخابی در بیمارستان شهید مدرس کاشمر انجام شد.
روش کار: این کارآزمائی بالینی تصادفی روی 100 خانم نخستزای 35ـ17 ساله با شروع خودبخودی زایماندر بیمارستان شهید مدرس کاشمر در سال 1382 انجام شد. واحدهای پژوهش ابتدا بهصورت مبتنی بر هدف انتخاب و سپس به روشتخصیص تصادفی در دو گروه با اپیزیاتومی رایج و انتخابی قرار گرفتند. همه زایمانها توسط پژوهشگر انجام شد، اما تعیین میزان صدمات پرینه توسط پژوهشگر دیگری که از گروه بندی اطلاع نداشت، صورت گرفت.
ابزار جمعآوری دادهها شامل فرمهای مصاحبه، مشاهده و مقیاس سنجش قدرت عضلات کف لگن بود. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمونهای تی دانشجوئی، مجذور کای، منویتنی و فیشر با استفاده از نرمافزار SPSS (نسخه 5/11) صورت گرفت.
یافتهها: در گروه انتخابی 12 نفر (24درصد) اپیزیوتومی و در گروه رایج 50 نفر (100درصد) اپیزیوتومی شدند ( 0001/0p<). صدمات پرینه در گروه اپیزیوتومی انتخابی 62 درصد و در گروه اپیزیوتومی رایج 100 درصد بود که تفاوت معنادار آماری وجود داشت (0001/0 p<). در دو گروه از نظر متغیرهای موثر بر صدمات پرینه همگن بودند.
نتیجهگیری: انجام اپیزیاتومی انتخابی سبب کاهش صدمات پرینه میشود که میتواند به عنوان روشی ایمن و با صرف وقت کمتر جایگزین اپیزیاتومی رایج شود.
اپیزیاتومی رایج,اپیزیاتومی انتخابی,صدمات پرینه,نخستزا
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5800.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5800_7543a171773bc8482f09cfe742a1486c.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
13
6
2011
01
21
مقایسه کیفیت زندگی زنان یائسه و غیر یائسه بعداز هیسترکتومی
39
45
FA
لیلی
بریم نژاد
استادیار گروه کودکان، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
فاطمه
محدث اردبیلی
مربی گروه داخلی جراحی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
فریده
جزء کبیری
مربی گروه داخلی جراحی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
حمید
حقانی
مربی گروه آمار، دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
haghani511@yahoo.com
10.22038/ijogi.2011.5801
مقدمه: هیسترکتومی یکی از شایعترین جراحیهای زنان است که 90% این موارد غیر اورژانس و به منظور بهبود کیفیت زندگی زنان انجام میشود، اما مطالعات انجام شده در زمینه کیفیت زندگی زنان هیسترکتومی شده، نتایج متفاوتی ارائه نمودهاند. پژوهش حاضر با هدف تعیین کیفیت زندگی پس از هیسترکتومی در زنان ایرانی با یائسگی طبیعی و یائسگی بهدنبال جراحی انجام شد.
روش کار: این مطالعه مقطعی روی180 زن که حداقل 3 ماه از هیسترکتومی آنها گذشته بود و با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند و در سه گروه یائسه قبل از هیسترکتومی، یائسه بعداز هیسترکتومی و غیر یائسه قرار گرفتند، انجام شد. کیفیت زندگی آنان با استفاده از ابزار 66 آیتمی کیفیت زندگی فرانتس پاورز بررسی شد. دادهها با شاخصهای آمار توصیفی و آزمون مجذور کای، ضریب همبستگی پیرسون و آنالیز واریانس آنووا بهکمک نرمافزار SPSS (نسخه 14) تحلیل شد.
یافتهها: میانگین نمره کیفیت زندگی کل 55/2±93/11 با حداقل 5/8 و حداکثر 25/21 بود. میانگین نمره کیفیت زندگی در سه گروه یائسه قبل از هیسترکتومی، یائسه بعداز هیسترکتومی و غیر یائسه بهترتیب (73/2 ±54/12)، (31/2 ±4/11) و (51/2±58/11) بود. مقایسه میانگین دو گروه اول تفاوت معنادار نشان داد (003/0p=). نمرات معیارهای این گروه کیفیت زندگی در ابعاد اجتماعی روانی تفاوت معنادار بین سه گروه نشان داد.
نتیجهگیری: کیفیت زندگی بهویژه در ابعاد روانی و اجتماعی در زنانی که قبل از رسیدن به سن یائسگی هیسترکتومی میشوند پایین است. استفاده از روشهای جایگزین به منظور تسکین علایم و انجام مشاوره روانی
بعنوان جزء ضروری و مکمل درمان پیشنهاد میشود.
کیفیت زندگی,هیسترکتومی,یائسگی,سلامت زنان
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5801.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5801_e9b23def54417918890bdc1498838e70.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
13
6
2011
01
21
بررسی عوامل خطر سرطان پستان در زنان استان گلستان: یک مطالعه مورد شاهدی
46
51
FA
سیما
بشارت
دکترای حرفه ای، مرکز تحقیقات گوارش و کبد گلستان، دانشگاه علوم پزشکی گلستان، گلستان، ایران
s_besharat_gp@yahoo.com
محمدرضا
مطیع
استادیار جراح عمومی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
مهسا
بشارت
دانشجوی پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی گلستان، گلستان، ایران
غلامرضا
روشندل
دکترای حرفه ای، مرکز تحقیقات گوارش و کبد گلستان، دانشگاه علوم پزشکی گلستان، گلستان، ایران
10.22038/ijogi.2011.5802
مقدمه: سرطان پستان شایعترین سرطان زنان (بدون درنظرگرفتن سرطان پوست) در دنیا است. شیوع آن سالانه 2 % افزایش مییابد. شناسایی عوامل خطر قابل تغییر در این سرطان در مطالعات مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از مطالعه حاضر بررسی عوامل خطر سرطان پستان در زنان استان گلستان بود.
روش کار: در این مطالعه مورد شاهدی تمام موارد سرطان پستان ثبت شده در سیستم ثبت سرطان استان گلستان در سالهای 1383 تا 1385و همسایگان با رده سنی مشابه از نظر عواملی مانند سن ازدواج، سن قاعدگی، سن حاملگی، مدت شیردهی و سایر عوامل فردی بررسی شدند (134مورد و133 شاهد ) . دادهها با مصاحبه بر اساس پرسشنامه تهیه شده جمعآوری شد. دادهها با آزمون تی مستقل و مجذور کای به کمک نرم افزارSPSS (نسخه 13) تحلیل شد.
یافتهها: در افراد با سن ازدواج زیر 29/19 سال شانس ابتلا به سرطان پستان 76/0 برابر، در سن قاعدگی زیر 37/13 شانس ابتلا 3/1، در افراد با سن یائسگی زیر 6/46 سال شانس سرطان پستان91/2برابر (021/0p=)، در سن حاملگی کمتر از 51/20 سال شانس ابتلا به سرطان پستان 87/0 برابر، در شیردهی بیش از 35/64 ماه شانس سرطان پستان 73/0 برابر، در افراد مجرد 33/1 برابر و در تحصیلات زیر دیپلم 2/1 برابر بود. در افراد دارای سابقه سرطان در فامیل درجه اول و دوم به ترتیب شانس ابتلا 53/0 و 67/0 برابر بود.
نتیجه گیری: ارتباط معنادار بین متغیرهای مورد بررسی (بهجز سن یائسگی) و شانس ابتلاء به سرطان پستان وجود ندارد. پیشنهاد میشود مطالعات همگروهی وسیعتری در این زمینه انجام شود.
سرطان پستان,عوامل خطر,سن یائسگی
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5802.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5802_b0a102a5de2bdf52e8b5071047c47699.pdf