Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
4
2020
06
21
بررسی دقت MRI و سونوگرافی در تشخیص پلاسنتا آکرتا در زنان مستعد مراجعه کننده به بیمارستانهای زنان سطح شهر تبریز
1
7
FA
دکتر فاطمه
عباسعلیزاده
0000-0003-3518-1924
دانشیار گروه زنان و مامایی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
دکتر شمسی
عباسعلیزاده
دانشیار گروه زنان و مامایی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
دکتر لادن
کلافی
0000-0026-2985-3690
متخصص زنان و زایمان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
10.22038/ijogi.2020.16282
مقدمه: پلاسنتا آکرتا عوارض بسیار خطرناکی برای مادر و نوزاد به همراه دارد. تشخیص بهموقع این عارضه میتواند خطرات تهدیدکننده سلامت مادر و نوزاد را کاهش دهد. با توجه به عدم استفاده از MRI در تشخیص بهموقع پلاسنتا آکرتا در ایران، مطالعه حاضر با هدف بررسی دقت MRI و سونوگرافی در تشخیص پلاسنتا آکرتا در زنان مستعد مراجعه کننده به بیمارستانهای زنان سطح شهر تبریز انجام شد.<br /> روشکار: این مطالعه توصیفی مقطعی در طی سالهای 95-1394 در بیمارستانهای زنان شهر تبریز با مشارکت 38 زن مستعد پلاسنتا آکرتا انجام شد. بیماران پس از معاینه به مرکز تصویربرداری (سونوگرافی و MRI) ارجاع شدند و نتایج تصویربرداری با نتایج پس از سزارین مطابقت داده شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 20) و آزمون آماری مک نمار انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.<br /> یافتهها: در بررسیهای انجام شده توسط MRI تعداد 17 نفر (47/89%) پلاسنتا آکرتا داشتند، در حالی که بر اساس بررسی نتایج سونوگرافی، تعداد 12 نفر (15/63%) پلاسنتا آکرتا داشتند. مقایسه اختصاصیت و حساسیت نشان داد که حساسیت (70%) و اختصاصیت (93%) سونوگرافی بهطور معناداری نسبت به حساسیت (79%) (048/0=p) و اختصاصیت MRI (100%) (039/0=p) کمتر است.<br /> نتیجهگیری: دقت، حساسیت و قدرت پیشبینی استفاده از تکنیک MRI در تشخیص بهموقع این عارضه خطرناک در مقایسه با سونوگرافی بسیار مناسب بوده و میتواند در زنان مستعد پلاسنتا آکرتا بهکار برده شود.
پلاسنتا آکرتا,پیشبینی,تشخیص,MRI
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16282.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16282_88c4af4ea1d7d8351c307ca53847e46d.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
4
2020
06
21
تأثیر تجویز وریدی اندوانسترون در پیشگیری از لرز ناشی از بیهوشی در جراحیهای زنان: کارآزمایی بالینی تصادفی شده
8
14
FA
دکتر فرناز
مسلمی
0000-0001-6158-1206
دانشیار گروه بیهوشی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
دکتر ریحانه
ابری سردرودی
0000-0002-8182-5025
استادیار گروه بیهوشی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
دکتر سئودا
آرش آزاد
دستیار تخصص بیهوشی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
محدثه
بیژنپور
کارشناس بیهوشی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
دکتر مریم
شیدائی
0000-0003-2215-8503
دستیار تخصص بیهوشی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
10.22038/ijogi.2020.16283
مقدمه: با توجه به ایمنی اندوانسترون در مقایسه با سایر داروهای ضد لرز، عوارض کمتر آن و همچنین نتایج متناقض استفاده از این دارو در پیشگیری از لرز پس از جراحی، مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر تجویز وریدی اندوانسترون قبل از عمل در پیشگیری از لرز ناشی از بیهوشی در اعمال جراحی زنان انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده در سال 1398 با مشارکت 100 زن در بیمارستان الزهرا (تبریز) انجام شد. بیماران بهصورت تصادفی در دو گروه تقسیم شدند و به گروه مداخله 2 میلیلیتر (8 میلیگرم) اندوانسترون و به گروه کنترل 2 میلیلیتر نرمال سالین تزریق شد. شدت لرز هر بیمار بر اساس معیار تعیین شدت لرز (LAS) ثبت شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 22) و آزمون خی دو انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: در مقایسه تعداد افراد مبتلا به شدت لرز پس از بیهوشی، 6 نفر (12%) از گروه انداونسترون و 21 نفر (42%) از گروه کنترل دارای شدت لرز بیشتر از 3 بودند که دو گروه اختلاف آماری معناداری داشتند (001/0=p).
نتیجهگیری: اندوانسترون بهعنوان یکی از آنتاگونیستهای 5-HT3 میتواند در پیشگیری از لرز پس از بیهوشی عمومی در جراحیهای زنان مؤثر واقع شود، اما نمیتواند لرز را بهصورت کامل مهار نماید.
اندوانسترون,بیهوشی عمومی,جراحیهای زنان,لرز
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16283.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16283_e29efb8cfd01a890bed75a4471056655.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
4
2020
06
21
مقایسه پیامدهای مادر و نوزاد حین زایمان واژینال و سزارین با بیهوشی عمومی و نخاعی- مطالعه گذشتهنگر
15
23
FA
دکتر علی
کرمی
0000-0001-9912-6217
استادیار گروه بیهوشی، مرکز تحقیقات بیهوشی و مراقبتهای ویژه، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران.
دکتر سارا
خادمی
پزشک، مرکز تحقیقات بیهوشی و مراقبتهای ویژه، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران.
دکتر زینب سادات
فتاحی ساروی
استادیار گروه بیهوشی، مرکز تحقیقات بیهوشی و مراقبتهای ویژه، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران.
دکتر رضا
جویبار
استادیار گروه بیهوشی، مرکز تحقیقات بیهوشی و مراقبتهای ویژه، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران.
زهرا
اسماعیلینژاد
کارشناس ارشد علوم تغذیه، مرکز تحقیقات بیهوشی و مراقبتهای ویژه، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران.
دکتر الهام
اسدپور
0000-0002-6858-5311
استادیار گروه فارماکولوژی، مرکز تحقیقات بیهوشی و مراقبتهای ویژه، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، شیراز، ایران.
10.22038/ijogi.2020.16284
مقدمه: بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، اثرات دقیق سزارین بر سطح سلامت مادر و نوزاد نامشخص است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه پیامد مادر و نوزاد پس از زایمان واژینال، سزارین با بیهوشی عمومی و بیحسی نخاعی انجام شد.<br /> روشکار: در این مطالعه گذشتهنگر، 122 پرونده پزشکی از زنانی که تحت عمل زایمان طبیعی و سزارین غیراورژانس در بیمارستان مادر و کودک غدیر وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز طی سال 95-1394 قرار گرفته بودند، در سه گروه 36 نفره (زایمان واژینال، سزارین با بیهوشی عمومی و بی حسی نخاعی) مورد بررسی قرار گرفتند. ضربان قلب، فشارخون مادر و همچنین نمره آپگار و گازهای خون بندناف بررسی شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 19) و آزمون آنالیز واریانس یکطرفه برای دادههای پارامتری بین گروهها و اندازهگیری مکرر برای ارزیابی تأثیر زمان در گروهها استفاده شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.<br /> یافتهها: نمره آپگار دقایق 1 و 5 بین گروهها اختلاف معنیداری نداشت (بهترتیب 39/0=p و 91/0=p). PH جنین در گروه سزارین با بیحسی نخاعی (05/0=p) و PO2 و HCo3 در گروه سزارین با بیهوشی عمومی بیشتر بود (04/0=p). فشارخون سیستولیک پس از زایمان در زنان تحت بیهوشی نخاعی و فشارخون دیاستولیک در زنان تحت بیهوشی عمومی تفاوت معنیداری با دو گروه دیگر داشتند (05/0>p).<br /> نتیجهگیری: فشارخون سیستولیک پس از زایمان در زنان تحت بیهوشی نخاعی و فشارخون دیاستولیک در زنان تحت بیهوشی عمومی نسبت به سایر گروهها بالاتر بود. PH خون نوزاد در گروه سزارین با بیحسی نخاعی و فشار اکسیژن و بیکربنات در خون بندناف نوزادان گروه تحت عمل سزارین با بیهوشی عمومی، بیشتر بود، اما نمره آپگار و فشار دیاکسیدکربن بین گروهها تفاوتی نداشت.
آپگار,بیحسی نخاعی,بیهوشی عمومی,زایمان واژینال,سزارین
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16284.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16284_c97ac23a619aee5989cc2d8e509a876a.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
4
2020
06
21
بررسی مقایسهای نقش روی در بهبودی زخم پس از جراحی هیسترکتومی شکمی در زنان مبتلا به سرطان و بدون سرطان و ارتباط آن با شاخصهای آنتروپومتریک زنان مراجعه کننده به بیمارستانهای سطح شهر تبریز: مطالعه مورد- شاهدی
24
30
FA
دکتر فرشاد
مهدوی
0000-0001-6900-5852
استادیار گروه جراحی عمومی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
دکتر مهدی
حقدوست
0000-0002-2455-8784
استادیار گروه بیماریهای عفونی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
10.22038/ijogi.2020.16285
مقدمه: این احتمال وجود دارد که سطوح روی در بیماران سرطانی کمتر از افراد عادی باشد و همین امر موجب طولانی شدن روند درمانی این بیماران میشود، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسهای نقش روی در بهبودی زخم پس از جراحی هیسترکتومی شکمی در زنان مبتلا به سرطان و بدون سرطان و ارتباط آن با شاخصهای آنتروپومتریک زنان مراجعهکننده به بیمارستانهای سطح شهر تبریز انجام شد.
روشکار: این مطالعه مورد- شاهدی در سال 1397 در بیمارستانهای تبریز با مشارکت 84 زن (پس از جراحی هیسترکتومی شکمی) انجام شد. اطلاعات جمعیتشناختی، شاخصهای آنتروپومتریک، سطح سرمی روی و وضعیت بهبودی زخم (بر اساس پرسشنامه محققساخته) هر بیمار پس از هیسترکتومی شکمی ثبت شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 20) و آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل و کای دو انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین سطح سرمی روی در بیماران گروه مبتلا به سرطان 93/4±13/43 و در افراد بدون ابتلاء به سرطان 42/11±73/118 میکروگرم بر دسیلیتر بود (009/0=p). اکثر بیماران مبتلا به سرطان (42/71%) در مدت زمانی بیشتر از حد متوسط زخمشان بهبود یافته بود، حال آنکه اکثر بیماران بدون سرطان (95/80%) با بهبودی نرمالی همراه بودند (003/0=p). همبستگی بین سطح روی تنها در شاخص وزن در بیماران سرطانی بهصورت مثبت و معنادار (005/0=p، 112/0+=r) بود و در سایر شاخصهای بیماران سرطانی و بیماران غیرسرطانی، ارتباط مثبتی مشاهده شد، اما از نظر آماری معنادار نبود.
نتیجهگیری: سطوح پایین روی منجر به اثرات نامطلوب در روند بهبود به موقع در بیماران سرطانی پس از هیسترکتومی شکمی نسبت به افراد غیرسرطانی میشود.
بهبود زخم,روی,سرطان,هیسترکتومی
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16285.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16285_ad7b7dafc818f980272fb4405c19a637.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
4
2020
06
21
بررسی عوامل خطر و علائم بالینی مول هیداتیفرم در زنان باردار مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی آیتالله روحانی بابل: 1390-1396
31
38
FA
دکتر محمد
رعنائی
0000-0002-7583-489X
واحد توسعه تحقیقات بیمارستان آیتالله روحانی، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران.
استادیار گروه پاتولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران.
علی
کاویانی
دانشجوی پزشکی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران.
kaviany@gmail.com
دکتر اکرم السادات
حسینی
واحد توسعه تحقیقات بیمارستان آیتالله روحانی، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران.
استادیار گروه پاتولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران.
مینا
گالشی
0000-0002-1883-9838
واحد توسعه تحقیقات بیمارستان آیتالله روحانی، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران.
galeshi_m@yahoo.com
دکتر شهلا
یزدانی
0000-0002-1909-1446
مرکز تحقیقات بهداشت باروری و ناباروری، پژوهشکده سلامت، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران.
استاد گروه زنان و مامایی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران.
10.22038/ijogi.2020.16287
مقدمه: حاملگی مولار، یک نوع بارداری غیرطبیعی است که به دو دسته مول هیداتیفرم کامل و ناقص تقسیم میشود. میزان بروز آن در کشورهای مختلف و نیز مناطق مختلف در یک کشور متفاوت بوده و در مناطق آسیایی میزان بروز آن بیشتر از سایر نقاط جهان گزارش شده است؛ بهطوریکه گاهاً عوامل خطر و علائم بالینی آن نیز در نواحی مختلف، متفاوت میباشد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل خطر و علائم بالینی مول هیداتیفرم در زنان باردار مراجعهکننده به مرکز آموزشی درمانی آیتالله روحانی بابل انجام شد.
روشکار: این مطالعه توصیفی گذشتهنگر طی سالهای 96-1390 بر روی تمامی زنان باردار با تشخیص قطعی مول هیداتیفرم به روش پاتولوژی که به مرکز آموزشی- درمانی بیمارستان آیتالله روحانی بابل مراجعه کردند، صورت گرفت. اطلاعات بیماران شامل مشخصات دموگرافیک و بالینی در قالب چکلیست تهیه شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 18) و آزمونهای آنالیز واریانس یک طرفه، کای دو انجام گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.
یافتهها: در طی سال 96-1390 تعداد 19145 بارداری در بیمارستان روحانی بابل وجود داشت؛ بر اساس گزارش پاتولوژی 70 مورد حاملگی مولار ثبت شده بود. از 70 نفر مورد ارزیابی 28 نفر (40%) دچار مول هیداتیفرم کامل و 41 نفر (6/58%) مول هیداتیفرم نسبی بودند. بیماران مبتلا به حاملگی مولار اغلب در محدوده سنی 35-20 سال قرار داشتند. 31 نفر (3/44%) دارای گروه خونی O بودند و شایعترین علامت بیماران خونریزی (4/61%) بود.
نتیجهگیری: میزان بروز مول به نسبت سایر نقاط جهان بالا بود و همچنین شیوع مول هیداتیفرم ناقص به نسبت سایر مطالعات بیشتر بود. عوامل خطر احتمالی حاملگی مولار، سابقه حاملگی مولار، گروه خونی O مثبت بود. بیشترین علائم بالینی حاملگی مولار، خونریزی بود.
حاملگی,علائم بالینی,عوامل خطر,مول هیداتیفرم
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16287.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16287_07af6978f45234b549689e28fb7d59d8.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
4
2020
06
21
آنالیز پلیمورفیسمهای ژنهای ترومبوفیلی به عنوان یک فاکتور خطر سقط جنین: یک مطالعه مقطعی- توصیفی
39
44
FA
دکتر امیر
سهرابی
0000-0001-5867-3636
دکتری تخصصی پزشکی ملکولی، بخش اپیدمیولوژی پزشکی و بیوانفورماتیک، انستیتو کارولینسـکا، استکهلم، سوئد.
فاطمه
اسکندری
کارشناس ارشد ژنتیک - بیولوژی، آزمایشگاه سعید، تهران، ایران.
fatima.eskandari@gmail.com
دکتر مسعود
حاجیا
0000-000105524-7252
دکتری تخصصی میکروبشناسی پزشکی، بخش بیولوژی مولکولی، مرکز تحقیقات آزمایشگاه مرجع سلامت، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، تهران، ایران.
10.22038/ijogi.2020.16288
مقدمه: ژنهای ترومبوفیلی غالباً بهعنوان مهمترین عوامل خطر در ایجاد بیماریهای قلبی - عروقی، ترومبوآمبولی و از همه مهمتر برای سقط های حاملگی گزارش میشوند. مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان شیوع این پلیمورفیسمها در زنان مراجعه کننده به یکی از آزمایشگاههای پاتوبیولوژی مولکولی تهران انجام شد.
روشکار: این مطالعه مقطعی- توصیفی بر روی 591 نمونه خون بایگانی شده زنانی که با اختلالات سقط جنین و ناباروری از بهمن ماه 1392 تا اردیبهشت سال 1396 به یکی از آزمایشگاههای تشخیص مولکولی تهران مراجعه کرده بودند، انجام شد. بیماران برای مطالعه پلیمورفیسمهای تک نوکلئوتیدی با استفاده از روش PCR-RFLP مورد بررسی قرار گرفتند. روش حاضر از نظر ویژگی، حساسیت و دقت توسط کنترلهای مثبت و منفی برای جهشهای مورد مطالعه و همچنین توسط نرمافزارهای بیوانفورماتیک از نظر صحت عملکرد بر اساس دستورالعملهای تشخیصی سازمان بهداشت جهانی و مقالات معتبر علمی مورد تأیید و بررسی قرار گرفت.
یافتهها:در مطالعه حاضر هموزیگوسیتی ژنهای پروترومبین (AA)، لیدن (AA) و (TT)HPA-1 تشخیص داده نشد. از بین ژنوتیپها، وقوع آللهای وحشی (3/96%) و هتروزیگوت FII (7/3%) بهترتیب بیشترین و کمترین میزان شیوع را دارا بودند. ژن MTHFR 1298 A>C در مقایسه با سایر ژنها بالاترین فراوانی را در بین 296 بیمار دارا بود. میزان فراوانی هتروزیگوسیتی ژنوتیپهای PAI-1،MTHFR1298 ،MTHFR677 ، فاکتور XIII، HPA-1،β-Fibrinogen ، فاکتور V لیدن و پروترومبین بهترتیب 6/72%، 70%، 5/40%، 4/29%، 5/25%، 20%، 4/4% و 7/3% بود.
نتیجهگیری: هتروزیگوسیتی ژنهای MTHFR 1298، MTHFR 677 و PAI-I از شیوع قابل ملاحظهای برخوردار هستند و بایستی مورد بررسی و دقت نظر بیشتری جهت راهکارهای درمانی بهویژه در اختلالات انعقادی و سقط جنین قرار گیرند.
پلیمورفیسم,ژنهای ترومبوفیلی,سقط جنین
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16288.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16288_d539c8604c145b83a3c5b85d0fe47a0b.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
4
2020
06
21
تأثیر مراقبت دوره پس از زایمان در منزل بر سلامت مادران
45
53
FA
زهرا
باقرصاد
0000-0002-0269-8639
کارشناس ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.
whrc@nm.mui.ac.ir
فاطمه
مختاری
0000-0002-8293-1831
کارشناس ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.
f.mokhtary@ymail.com
پروین
بهادران
کارشناس ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.
bahadoran@nm.mui.ac.ir
10.22038/ijogi.2020.16289
مقدمه: ارائه خدمات پس از زایمان، از مهمترین عوامل پیشگیری پیامدهای ناخواسته مادری میباشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر مراقبت دوره پس از زایمان در منزل بر سلامت مادر انجام شد.
روشکار: مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1394 بر روی 62 مادر در مرحله پس از زایمان در اصفهان انجام شد. افراد بهطور تصادفی در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. دادهها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در ویزیتهای سهگانه دوران پستپارتومجمعآوری شد. هر نوبت مداخله در منزل، مراقبتهای پس از زایمان طبق پروتکل کشوری ارائه شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 18) و آزمونهای تی مستقل، دقیق فیشر، کای اسکوئر و منویتنی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: پس از مداخله تفاوت آماری معنیداری در ارتباط با عفونت (029/0=p) و درد و تورم در محل بخیهها (021/0=p) و جود درد در قسمت شکم، بخیه، ساق ، پستان، دندان (026/0=p) در دو گروه آزمون و کنترل مشاهده شد، لذا در گروه آزمون بهطور معناداری شرایط بهتر از گروه کنترل بود. همچنین میانگین نمره آگاهی از الگوی صحیح شیردهی (02/0=p) و رضایتمندی از نحوه عملکرد تیم مراقبت (001/0>p) در گروه آزمون بهطور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود.
نتیجهگیری: ارائه خدمات مراقبت پس از زایمان در منزل موجب افزایش سلامت مادران در جهت کاهش مواردی از قبیل درد شکم، پهلو، ساق و ران، پستان، دندان و مشکلات محل اپیزیاتومی شد. این مداخله موجب بهبود فرآیند شیردهی و افزایش رضایتمندی آنها شد.
دوره پس از زایمان,سلامت مادر,مراقبت در منزل
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16289.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16289_1f3fa3ed3b8c0720c05eb367eb12cb8d.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
4
2020
06
21
بررسی ارتباط نمایه و بارِ گلیسمی رژیم غذایی با سطح لیپیدهای سرم در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک
54
61
FA
فرزانه
شهردمی
0000-0003-1127-1650
کارشناس ارشد علوم بهداشتی در تغذیه، دانشکده تغذیه و علوم غذایی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
f.shahrdami@gmail.com
دکتر بیتاله
علیپور
0000-0003-3812-4247
استاد گروه تغذیه در جامعه، دانشکده تغذیه و علوم غذایی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
الهام
روح الهامی
کارشناس ارشد علوم بهداشتی در تغذیه، دانشکده تغذیه و علوم غذایی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
elham.roohelhami@gmail.com
دکتر بهرام
رشیدخانی
دانشیار گروه اپیدمیولوژی، دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
10.22038/ijogi.2020.16290
مقدمه: سندرم تخمدان پلیکیستیک، یک اختلال اندوکرینی شایع در زنان است و مقاومت انسولینی از یافتههای بالینی این سندرم است که نقش مهمی در پیشرفت اختلالات لیپیدی ایفا میکند. نمایه و بارِ گلیسمی رژیم غذایی میتواند روی لیپیدهای خون اثرگذار باشد. به دلیل محدودیت مطالعات انجام شده در این زمینه، مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط نمایه و بارِ گلیسمی رژیمی و سطح لیپیدهای سرم در PCOS انجام گرفت.
روشکار: این مطالعه مورد- شاهدی در سال 1395 بر روی 45 زن مبتلا به PCOS و 45 زن سالم در بیمارستان زنان محب یاس تهران انجام شد. دریافت غذایی با استفاده از سه پرسشنامه یادآمد غذایی 24 ساعته ارزیابی و نمایه و بارِ گلیسمی با روش استاندارد محاسبه شد. پروفایل لیپیدی اندازهگیری و مقاومت انسولینی با استفاده از فرمول محاسبه گردید. اندازهگیریهای تنسنجی در تمام افراد انجام گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمونهای تی مستقل و آزمون همبستگی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین سطح سرمی کلسترول تام، مقاومت انسولین و میانگین نمایه گلیسمی در گروه بیمار بهطور معناداری بیشتر از گروه سالم بود (05/0>p). بین بارِ گلیسمی با مقاومت به انسولین (388/0=r)، تریگلیسیرید (401/0=r) و HDL کلسترول (371/0- =r) در افراد بیمار ارتباط معناداری مشاهده شد (05/0>p). بین نمایه گلیسمی با شاخصهای بیوشیمیایی در افراد سالم و بیمار ارتباط معناداری مشاهده نشد (05/0<p). بارِ گلیسمی همبستگی مثبت و معناداری با مقاومت به انسولین (009/0=p) و تریگلیسیرید (006/0=p) نشان داد.
نتیجهگیری: اصلاح شیوه زندگی از جمله تغذیه صحیح و مدیریت کربوهیدرات دریافتی و کاهش بارِ گلیسمی رژیم غذایی ممکن است در پیشگیری یا کاهش عوارض بیماری از جمله اختلالات لیپیدی اثرگذار باشد.
بارِ گلیسمی,سطح لیپیدهای سرم,سندرم تخمدان پلیکیستیک,نمایه گلیسمی
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16290.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16290_7264eacf53ae03d4551649ad5b6d11e2.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
4
2020
06
21
بررسی تأثیر گیاه پنجانگشت بر اختلال کارکرد جنسی زنان سن باروری
62
74
FA
سیده فاطمه
دلیل حیرتی
0000-0003-2177-0832
دانشجوی کارشناسی ارشد مامایی، کمیته تحقیقات دانشجویی، گروه مامایی و بهداشت باروری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
دکتر رویا
کبودمهری
استادیار گروه زنان و مامایی، مرکز تحقیقات بهداشت باروری، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی گیلان، رشت، ایران.
دکتر فراز
مجاب
استاد گروه داروسازی، دانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
دکتر شمیم
صحرانورد
دانشیار گروه داروسازی، دانشکده طب سنتی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
دکتر ملیحه
نصیری
0000-0003-1496-7442
استادیار گروه آمار زیستی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
دکتر گیتی
ازگلی
0000-0003-2111-7024
دانشیار، مرکز تحقیقات مامایی و بهداشت باروری، گروه مامایی و بهداشت باروری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
10.22038/ijogi.2020.16291
مقدمه: توجه به کارکرد جنسی زنان در سن باروری بخاطر درگیری طولانی مدت با آن و تأثیر بر سلامت فردی، روابط زوجین و فرزندآوری، حائز اهمیت است. اثربخشی فیتواستروژنی گیاه پنجانگشت، بر کارکرد جنسی زنان در سنین یائسگی و همچنین در مطالعات حیوانی محدود، بررسی و نشان داده که سبب بهبود، افزایش رفتار و هورمونهای جنسی میشود، اما در زنان سن باروری بررسی نشده است، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر مصرف گیاه پنجانگشت بر اختلال کارکرد جنسی زنان سن باروری انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسویهکور در سال 1398 بر روی 102 زن مراجعه کننده به درمانگاه زنان مرکز آموزشی درمانی الزهراء (س) رشت جهت انجام پاپ اسمیر انجام شد. داوطلبان واجد شرایط، پرسشنامه شاخص کارکرد جنسی زنان (FSFI) را تکمیل و در صورت قرار گرفتن در گروه اختلال کارکرد جنسی، بهطور تصادفی در دو گروه مصرف کننده قرص حاوی گیاه پنجانگشت و دارونما قرار گرفتند. پس از 4 هفته مجدد پرسشنامه شاخص کارکرد جنسی زنان توسط زنان تکمیل شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 21) و آزمونهای کای دو، فیشر، منویتنی، تی مستقل و تی زوجی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: افراد دو گروه از نظر ویژگیهای فردی، اجتماعی و مامایی همگن بودند و نمره میانگین کل کارکرد جنسی و حیطهها قبل از مداخله بین دو گروه یکسان بود (05/0≤p). پس از یکماه مداخله بین دو گروه نمره میانگین کل کارکرد جنسی و حیطهها اختلاف آماری معنیداری نداشت (05/0≤p) و در مقایسه نمرات درونگروهی، فقط نمره حیطه ارگاسم ارتقاء داشت (02/0=p).
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر تغییری در کارکرد جنسی زنان قبل و بعد از مداخله مشاهده نشد، لذا پیشنهاد میشود با توجه به مکانیسم اثر فیتواستروژنها و همانند مطالعات مشابه در زنان یائسه، این تحقیق در بازه زمانی طولانیتر انجام شود.
زنان سنین باروری,فیتواستروژن,کارکرد جنسی زنان,گیاه پنجانگشت
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16291.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16291_0cb9f284a41dd3f366093a72b5056db9.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
4
2020
06
21
بررسی نقش هورمون آدیپونکتین و نسفاتین-1 در سندرم تخمدان پلیکیستیک: مروری سیستماتیک
75
88
FA
نرجس
حسن هیودی
0000-0002-4889-1872
کارشناس ارشد مامایی، دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
n65_h@yahoo.com
فاطمه
رضوینیا
0000-0002-6827-509
کارشناس ارشد مامایی، دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
فاطمه یحیوی
کوچک سرایی
دانشجوی دکتری بهداشت باروری، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
مربی گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی آزاد بابل، بابل، ایران.
صدیقه
رضایی چمنی
دانشجوی دکتری بهداشت باروری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی گیلان، رشت، ایران.
10.22038/ijogi.2020.16292
مقدمه: آدیپونکتین و نسفاتین هورمونهایی هستند که از بافت چربی در پاسخ به محرکهای خارج سلولی ترشح میشوند و در تنظیم تعادل انرژی، متابولیسم لیپید و حساسیت به انسولین نقش دارند. مطالعه مروری حاضر با هدف بررسی تأثیر آدیپونکتین و نسفاتین-1 در سندرم تخمدان پلیکیستیک انجام شد.<br /> روشکار: در این مطالعه مروری برای یافتن مقالات، جستجو در بانکهای اطلاعاتی Pubmed، Scopus، Google Scholar و SID با کلید واژههای Adiponectin (آدیپونکتین)، Nesfatin-1 (نسفاتین ۱) و (سندرم تخمدان پلیکیستیک) PCOSاز سال 2003 تا 2017 انجام شد و این مطالعه بر اساس چکلیست PRISMA نگاشته شد. کیفیت مقالات استخراج شده بر اساس فهرست مندرجات STORBE، CONSORT و CASP ارزیابی و در نهایت 21 مقاله مورد بررسی قرار گرفت.<br /> یافتهها: اکثر مطالعات نشان دادند که سطح آدیپونکتین در افراد مبتلا به PCOS کاهش مییابد. همچنین مطالعات نتایج متناقضی در ارتباط با سطح نسفاتین و PCOS نشان دادند.<br /> نتیجهگیری: مطالعات نشان دادند که احتمالاً آدیپونکتین و نسفاتین در PCOS نقش دارند و احتمالاً با کنترل و تنظیم این هورمون در بدن میتوان به درمان افراد مبتلا به PCOS کمک کرد و یا از ابتلای به آن جلوگیری کرد و بارِ تحمیلی اقتصادی به خانواده و جامعه را کاهش داد.
آدیپونکتین,سندرم تخمدان پلیکیستیک,نسفاتین
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16292.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16292_a724f15f99c66c55b48d1ece2aafaf4e.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
4
2020
06
21
تصمیمگیری اشتراکی پیرامون نوع زایمان بعد از سزارین: مطالعه مروری
89
97
FA
سیده زهرا
حسینی حاجی
0000-0001-8406-4666
کارشناس ارشد مشاوره در مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
hoseinihz951@mums.ac.ir
محبوبه
فیروزی
0000-0003-1021-2093
مربی گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
firoozim@mums.ac.ir
10.22038/ijogi.2020.16293
مقدمه: اگرچه زایمان طبیعی بعد از سزارین برای افراد واجد شرایط، جایگزین مناسبتری نسبت به سزارین تکراری میباشد؛ اما تصمیمگیری بین این دو گزینه، فرآیندی چالشبرانگیز و مبتنی بر تصمیم مراقبین سلامت و مادران میباشد. مطالعات مرتبط با تصمیمگیری اشتراکی پیرامون انتخاب نوع زایمان پس از سزارین، با نتایج متناقضی همراه بودند، لذا مطالعه حاضر با هدف مروری بر تصمیمگیری اشتراکیپیرامون آگاهی، تعارض تصمیمگیری و انتخاب نوع زایمان بعد از سزارین انجام شد.
روشکار: در این مطالعه به منظور دسترسی به مقالات مرتبط، جستجو در پایگاههای داده انگلیسیgoogle scholar، up to date، Cochrane، web of science، Scopus، PubMed با استفاده از کلیدواژههای مطابق با MESH شامل vaginal birth after cesarean، shared decision making، decision aid، counseling و همچنین پایگاههای داده فارسی زبان magiran، IranMed،SID با استفاده از کلیدواژههای "زایمان واژینال پس از سزارین"، "تصمیمگیری اشتراکی"، "تصمیمیار" و "مشاوره" در بازه زمانی اکتبر 2018 تا جولای 2019 انجام شد.ارزیابی کیفیت مقالات با استفاده از چک لیست consort 2017 انجام شد.
یافتهها: از مجموع 120 مقاله یافت شده در پایگاههای داده، 4 مقاله بر طبق معیارهای ورود، وارد مطالعه شدند. در مطالعات مختلف، روشهای تصمیمگیری اشتراکی، تأثیر متناقضی بر انتخاب زایمان طبیعی بعد از سزارین داشتند؛ اما بر آگاهی و تعارض تصمیمگیری تأثیر معناداری داشتند.
نتیجهگیری: استفاده از روشهای تصمیمگیری اشتراکی، آگاهی زنان سزارین قبلی نسبت به انتخاب نوع زایمان را افزایش و تعارض تصمیمگیری را کاهش میدهد. از آنجایی که در مورد انتخاب زایمان طبیعی بعد از سزارین، نتایج متناقض میباشند، نیاز به مطالعات بیشتر در این خصوص وجود دارد.
تصمیمگیری اشتراکی,تصمیمیار,زایمان واژینال پس از سزارین,مشاوره
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16293.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16293_a223e89fe67f8f947c8d14686935af76.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
4
2020
06
21
پارگی تراشه بهدنبال لولهگذاری بعد از جراحی سزارین، معرفی بیمار
98
103
FA
دکتر نرگس
نماریان
0000-0003-4074-0647
دستیار گروه بیهوشی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران.
دکتر پرویز
امری
0000-0003-2648-9820
دانشیار گروه بیهوشی، واحد توسعه تحقیقات بالینی بیمارستان روحانی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران.
10.22038/ijogi.2020.16294
مقدمه: اگرچه آسیب خودبهخودی و تروماتیک تراشه پس از لولهگذاری تراشه نادر است، اما تهدید کننده حیات است. یافته شایع در پارگی تراشه بعد از لولهگذاری، آمفیزم و دیسترس تنفسی است. در این مطالعه، یک بیمار با پارگی تراشه بهدنبال لولهگذاری بعد از جراحی سزارین معرفی میشود.<br /> معرفی بیمار: خانم 37 ساله با سن حاملگی 39 هفته برای سزارین تحت بیهوشی عمومی با لوله تراشه شماره 7 قرار گرفت. در طی جراحی بیمار از نظر همودینامیک و تنفسی نرمال بود. در پایان جراحی بعد از خروج لوله تراشه، بیمار دچار سرفههای شدید شد. بعد از انتقال بیمار به ریکاوری و کاهش سرفه و میزان اشباع اکسیژن 96% به بخش منتقل شد. حدود 30 ساعت بعد از لولهگذاری، بیمار دچار تورم صورت، دیسترس تنفسی خفیف و آمفیزم از صورت تا زایفوئید شد. میزان اشباع اکسیژن با هوای اتاق 95% بود و دیسترس تنفسی مشهود نبود. همودینامیک باثبات بود. سیتی اسکن ریهها پنومومدیاستن، پنوموتوراکس، آمفیزم زیرجلدی قدام قفسه سینه و شواهد پارگی تراشه را نشان داد. بیمار به بخش مراقبتهای ویژه جراحی منتقل و تحت درمان محافظتی قرار گرفت. بعد از 96 ساعت آمفیزم بهطور کامل برطرف و بیمار بعد از 7 روز با حال عمومی خوب از بیمارستان مرخص شد.<br /> نتیجهگیری: در پارگی تراشه پس از لولهگذاری، در مواردیکه وضعیت همودینامیک و تنفسی باثبات است، درمان محافظهکارانه توصیه میشود.
آمفیزم زیرجلدی,پارگی تراشه,پنوموتوراکس,پنومومدیاستن,لولهگذاری داخل تراشه
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16294.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_16294_4b3f8e192d5816be33650859c6769725.pdf