Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
1
2020
03
20
بررسی توافق تشخیصی در خصوص جایگاه سر جنین بین جایگاهسنج و معاینه بالینی
1
6
FA
دکتر فریده
اخلاقی
0000-0003-2014-8494
استاد گروه زنان و مامایی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
دکتر مونا
نجف نجفی
0000-0002-2646-7720
استادیار گروه پزشکی اجتماعی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
دکتر فرشته
بزمی
0000-0003-4794-3631
رزیدنت گروه زنان و مامایی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
10.22038/ijogi.2020.15729
مقدمه: با توجه به اینکه ارزیابی جایگاه سر جنین مشکل و توسط افراد مختلف هماهنگ نیست، مطالعه حاضر با هدف بررسی دقت وسیله جایگاهسنج (وسیلهای ساده به نام تعیین کننده ایستگاه سر جنین که گواهی اختراع دارد و مورد تأیید اداره تجهیزات پزشکی نیز قرار دارد) در تعیین جایگاه سر جنین در مقایسه با معاینه واژینال توسط رزیدنت ارشد زنان انجام شد تا از خطاهای تشخیصی پرهیز شود.<br /> روشکار: این مطالعه مقطعی بین سالهای 98-1397 بر روی 150 مادر پرایمیپار در فاز فعال زایمانی در زایشگاه بیمارستانهای امام رضا (ع) و امالبنین (س) شهر مشهد انجام شد. ابتدا مادران توسط رزیدنت ارشد معاینه شده و جایگاه سر جنین در فرم A بدون اطلاع از مامای کمک پژوهشگر ثبت شد. سپس مامای کمک پژوهشگر بدون اطلاع از نظر و نتیجه معاینه واژینال رزیدنت ارشد همزمان با وسیله جایگاهسنج، جایگاه را تعیین و در فرم B ثبت کرد. پس از جمعآوری اطلاعات، جایگاه سر جنین از طریق دو روش با هم مقایسه شدند و همبستگی و توافق دو روش با استفاده از دو آزمون کاپا و ویلکاکسون و اسپیرمن تعیین گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 23) انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.<br /> یافتهها: در جایگاههای مختلف سر جنین مقدار توافق بین دو اندازهگیری توسط رزیدنت ارشد و استفاده از جایگاهسنج با آزمون آماری کاپا* 86% و معنیدار بود (001/0>p).<br /> نتیجهگیری: از وسیله جایگاهسنج میتوان با ضریب اطمینان بالا جهت تعیین جایگاه سر جنین استفاده کرد و برای آموزش کسب مهارت تعیین جایگاه سر جنین سود برد.
جایگاه سر جنین,فاز فعال زایمان,وسیله جایگاهسنج اختراع شده
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15729.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15729_042396becfc15883a6a8c9f7ef923aa7.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
1
2020
03
20
مقایسه اثر فنیلافرین و افدرین بر نوزاد در درمان هیپوتانسیون ناشی از بیحسی نخاعی در زنان باردار کاندید سزارین
7
18
FA
دکتر علیرضا
پورنجفیان
0000-0002-6464-3713
دانشیار گروه بیهوشی، دانشکده پزشکی ، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران.
دکتر فرانک
رخ تابناک
0000-0001-6368-9931
دانشیار گروه بیهوشی، دانشکده پزشکی ، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران.
دکتر محمدرضا
قدرتی
دانشیار گروه بیهوشی، دانشکده پزشکی ، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران.
دکتر علیرضا
خلدبرین
استادیار گروه بیهوشی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
دکتر علی
حسنی
دستیار گروه بیهوشی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران.
دکتر عبدالرضا
دیانی
دستیار گروه بیهوشی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران.
10.22038/ijogi.2020.15730
<strong>مقدمه</strong><strong>: </strong>یکی از روشهای مورد استفاده در سزارین، بیحسی نخاعی است که این بیهوشی نقش عمدهای در عمل سزارین دارد. یکی از عوارض بیحسی نخاعی، افت فشارخون میباشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه اثر فنیلافرین و افدرین در درمان هایپوتنشن ناشی از بیحسی نخاعی در زنان باردار کاندید سزارین انجام شد.
<strong>روشکار:</strong> این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور در سال 97-1396 بر روی 74 زن باردار سالم کاندید عمل جراحی سزارین انتخابی تحت بیحسی نخاعی مراجعهکننده به بیمارستان فیروزگر تهران انجام شد. بیماران بهطور تصادفی در دو گروه فنیلافرین یا افدرین قرار گرفتند. بیماران فنیلافرین یا افدرین را بلافاصله پس از افت فشارخون بهدنبال بیحسی نخاعی دریافت کردند. طی جراحی متغیرهای همودینامیک شامل فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و ضربان قلب هر 5 دقیقه اندازهگیری شد و بعد از خروج نوزاد، گازهای خون شریانی بندناف نوزاد تحت آنالیز قرار گرفت و همچنین آپگار نوزاد در دقایق 1 و 5 ثبت شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS (نسخه 21) و آزمون تحلیل اندازههای تکراری انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
<strong>یافتهها</strong>: بین فشارخون سیستولیک بیماران در دو گروه طی جراحی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). فشارخون دیاستولیک بیماران طی جراحی در دقایق 5، 10، 15، 20، 25 و 30 بعد از خروج نوزاد، در گروه فنیلافرین بهطور معناداری کمتر از گروه افدرین بود (05/0>p). ضربان قلب بیماران طی جراحی به استثنای دقایق قبل از بیحسی نخاعی، 6 دقیقه بعد از بیحسی نخاعی، 40 و 45 بعد از خروج نوزاد در گروه فنیلافرین بهطور معناداری کمتر از گروه افدرین بود (05/0>p). آپگار نوزادان در دقیقه 1 در گروه فنیلافرین بهطور معناداری بیشتر از گروه افدرین بود (05/0>p). بین نمره آپگار نوزادان در دو گروه در دقیقه 5 تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). بین میزان pH نوزادان در بیماران دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت.
<strong>نتیجهگیری</strong>: هر دو داروی افدرین و فنیلافرین جهت درمان هیپوتانسیون ناشی از بیحسی نخاعی در زنان باردار کاندید سزارین، بدون اختلاف مشخصی در کنترل فشارخون سیستمیک و با کمترین تأثیر بر آپگار نوزاد، قابل استفاده میباشند.
آپگار,افدرین,بیحسی نخاعی,فنیلافرین,هیپوتانسیون
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15730.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15730_ca174687a99ddd45e80821592cf9f66c.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
1
2020
03
20
بررسی شیوع استرپتوکوک گروه B در زنان باردار 34-24 هفته، با علائم زایمان زودرس با و بدون پارگی کیسه آب
19
24
FA
دکتر طراوت
فاخری
0000-0002-2505-8669
دانشیار گروه زنان و مامایی، مرکز توسعه تحقیقات بالینی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.
مریم
همتی
کارشناس ارشد آمار، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.
www.maryam_hematti@yahoo.com
الهام
شاه حسینی
-
متخصص زنان و زایمان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.
elham.sh6063@yahoo.com
دکتر انیسالدوله
نانکلی
0000-0003-4950-8246
دانشیار گروه زنان و مامایی، مرکز توسعه تحقیقات بالینی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.
10.22038/ijogi.2020.15731
مقدمه:استرپتوکوک گروه B (GBS)، بهعنوان یکی از عوامل مهم در بروز و مرگومیر پرهناتال است. GBS در 30-10% زنان باردار در واژن یا رکتوم تجمع دارد. انتقال GBS مادر به فرزند، در هنگام زایمان ممکن است عفونت تهاجمی در نوزادان را در طول هفته اول زندگی بهدنبال داشته باشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه شیوع GBS در زنان باردار با سن بارداری 34-24 هفته با علائم زایمان زودرس با و بدون پارگی کیسه آب انجام شد.<br /> روشکار: این مطالعه مورد - شاهدی در سال 1395 بر روی 50 نفر از زنان باردار 34-24 هفته که با علائم زایمان زودرس به مرکز آموزشی درمانی امام رضا (ع) مراجعه نمودند، انجام شد. افراد در دو گروه زنان با پارگی کیسه آب (مورد) و گروه زنان باردار بدون پارگی کیسه آب (شاهد) تقسیمبندی شدند. از جمعیت مورد مطالعه، کشت GBS در بدو ورود از واژن تهیه و به محیط کشت انتقال داده شد. نتایج کشت و اطلاعات دموگرافیک مادران در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 20) و آزمونهای کای دو و تی تست انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.<br /> یافتهها: در مطالعه حاضر هیچ تفاوت معناداری بین سن مادران (246/0=p)، گراویدیتی (523/0=p)، سن حاملگی (716/0=p) و سابقه زایمان زودرس در بارداری قبلی (942/0=p) در دو گروه مادران با و بدون پارگی کیسه آب مشاهده نشد. 2 نفر (8%) از مادران با پارگی کیسه آب و 1 نفر (4%) از مادران بدون پارگی کیسه آب کشت GBS مثبت داشتند و شیوع GBS در کل بیماران، 6% برآورد گردید.<br /> نتیجهگیری: در مادران باردار با پارگی کیسه آب، فراوانی کشت GBS مثبت بیشتر از مادران باردار بدون پارگی کیسه آب میباشد.
استرپتوکوک گروه B,پارگی کیسه آب,زایمان زودرس
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15731.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15731_cb1b5c6b437aac5b61419260fa2e4464.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
1
2020
03
20
بررسی فراوانی اختلال خواب و عوامل فردی مرتبط با آن در زنان باردار مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر مشهد در سال 1398
25
32
FA
دکتر فاطمه زهرا
کریمی
0000-0002-1515-4411
استادیار، مرکز تحقیقات مراقبتهای پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
سیده فاطمه
نصرتی هادیآباد
کارشناس ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
دکتر محبوبه
عبدالهی
استادیار گروه بهداشت عمومی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تربتحیدریه، تربتحیدریه، ایران.
مرکز تحقیقات علوم بهداشتی، دانشگاه علوم پزشکی تربتحیدریه، تربتحیدریه، ایران.
دکتر لیلا
کریمی
0000-0001-8928-8220
استادیار گروه بهداشت جامعه، مرکز تحقیقات علوم رفتاری، انستیتو سبک زندگی، دانشکده پرستاری، دانشگاه علوم پزشکی بقیهالله، تهران، ایران.
10.22038/ijogi.2020.15732
مقدمه: ﺧﻮاب از ﺿﺮورﯾﺎت ﺣﯿﺎت است و اختلال در آن پیامدهای نامطلوبی را بهدنبال دارد. با توجه به اینکه تغییرات دوران بارداری میتوانند منجر به بروز اختلال در خواب شوند، مطالعه حاضر با هدف بررسی اختلال خواب و برخی عوامل فردی با آن در زنان باردار مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر مشهد انجام شد.
روشکار: این مطالعه مقطعی در سال 1398 بر روی 285 نفر از زنان باردار مراجعهکننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهر مشهد انجام شد. برای بررسی کیفیت خواب افراد، از پرسشنامه کیفیت خواب پیترزبورگ استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS (نسخه 16) و آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و آنالیز واریانس یکطرفه انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین سن زنان باردار 37/5±73/27 سال و میانگین نمره کل کیفیت خواب 80/2±37/12 بود و میزان اختلال خواب در زنان باردار شرکتکننده در مطالعه 285 نفر (100%) بود. بر اساس نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون، بین متغیرهای دموگرافیک و کیفیت خواب ارتباط معنیداری وجود نداشت (05/0<p).
نتیجهگیری: اختلال خواب در زنان باردار شیوع بسیار بالایی دارد، لذا در جهت بهبود کیفیت خواب زنان باردار علاوه بر مراقبتهای معمول دوران بارداری، بایستی برنامهای جهت تشخیص و علتیابی و درمان این اختلال تدوین و اجرا شود.
اختلالات خواب,بارداری,خواب
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15732.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15732_206d7baa5d47a5ce7347db237b1f675d.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
1
2020
03
20
ارتباط سطح ویتامین D مادر با پارگی زودرس پردههای جنینی
33
39
FA
دکتر
شهلا فرضیپور
0000-0003-0349-0570
استادیار گروه زنان و مامایی، دانشکده پزشکی و پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اردبیل، اردبیل، ایران.
دکتر فرانک
جلیلوند
استادیار گروه زنان و مامایی، دانشکده پزشکی و پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اردبیل، اردبیل، ایران.
دکتر فیروز
امانی
دانشیار گروه آمار زیستی، دانشکده پزشکی و پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اردبیل، اردبیل، ایران.
دکتر معصومه
کاظمی
پزشک عمومی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اردبیل، اردبیل، ایران.
رویا
نیکجو
مربی گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اردبیل، اردبیل، ایران.
roya.nikjou@arums.ac.ir
دکتر سمیرا
شهباززادگان
0000-0002-0634-5355
استادیار گروه بهداشت باروری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اردبیل، اردبیل، ایران.
10.22038/ijogi.2020.15733
مقدمه: پارگی زودرس پردههای جنینی نه تنها مشکل بزرگی از نظر پزشکی، بلکه مشکل اجتماعی و اقتصادی نیز میباشد. بر اساس نتایج برخی مطالعات، کمبود ویتامین D در طی بارداری و در حین زایمان با مکانسیم ایجاد التهاب در جفت ممکن است در پارگی زودرس پردههای جنینی نقش داشته باشد. با توجه به شیوع بالای کمبود ویتامین D در بارداری و عدم آگاهی از عوامل قطعی مساعدکننده پارگی زودرس پردههای جنینی، مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط سطح ویتامین D مادر با پارگی زودرس پردههای جنینی انجام شد.
روشکار: این مطالعه مورد- شاهدی در سال 1397 بر روی 200 زن باردار با سن حاملگی 41-28 هفته مراجعهکننده به مرکز بیمارستان علوی اردبیل انجام شد. 100 زن باردار مبتلا به پارگی زودرس پرده جنینی به عنوان گروه مورد و 100 زن باردار بدون پارگی پرده جنینی بهعنوان گروه شاهد انتخاب شدند. از افراد هر دو گروه نمونه خون جهت اندازهگیری سطح سرمی 25 هیدروکسی ویتامین D3 گرفته شد. اطلاعات دموگرافیک، دادههای آزمایشگاهی، شرححال و نوع زایمان مادران جمعآوری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 20) و آزمونهای کای اسکوئر و تی تست انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: سطح سرمی ویتامین D در گروه مورد 87/11±73/22 نانومول بر لیتر و در گروه شاهد 48/12±16/25 نانومول بر لیتر بود که این تفاوت در دو گروه از نظر آماری معنیدار نبود (09/0=p).
نتیجهگیری: بین سطح ویتامین D مادر با پارگی زودرس پردههای جنینی ارتباطی وجود ندارد. برای بررسی ارتباط بین سطح ویتامین D مادر و وقوع پارگی زودرس پردههای جنینی، انجام تحقیقات بیشتر با تعداد نمونه بزرگتر و کنترل کامل عوامل مداخلهگر ضروری است.
پارگی زودرس پرده جنینی,پردههای جنینی,زنان باردار,ویتامین D
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15733.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15733_2995a3d77f259ecc6cbb17201ee98d5e.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
1
2020
03
20
بررسی تأثیر عفونتهای کلامیدیا تراکوماتیس و مایکوپلاسما ژنیتالیوم بر نتیجه IVF در زنان مراجعهکننده به بیمارستان رضوی و مرکز ناباروری میلاد مشهد
40
47
FA
هادی
صفدری
0000-0001-07459-0216
مربی گروه علوم آزمایشگاهی، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
safdarih@mums.ac.ir
دکتر نیره
خادم
استاد گروه زنان و مامایی، مرکز تحقیقات سلامت زنان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
سحر
تحققی
کارشناس ارشد ایمونولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
tahaghoghis1@mums.ac.ir
مهدی
حسینی بافقی
کارشناس ارشد میکروبیولوژی، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
عارفه
میررضوی
کارشناس علوم آزمایشگاهی، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
10.22038/ijogi.2020.15734
مقدمه: کلامیدیا تراکوماتیس و مایکوپلاسما ژنیتالیوم، از عوامل اصلی بیماریهای دستگاه تناسلی در جهان میباشند. این دو باکتری با ایجاد اورتریت، سرویسیت و بیماری التهابی لگن، موجب نازایی در زنان میشوند. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان شیوع این دو عفونت در زنان نابارور و تأثیر آن در شکست درمان IVF انجام شد.
روشکار: در این مطالعه از 100 زن مراجعهکننده جهت IVF به مرکز درمان ناباروری بیمارستان رضوی و مرکز ناباروری میلاد مشهد، نمونهگیری از دهانه سرویکس با سواب استریل انجام شد. سپس سوابها بلافاصله در لوله درب پیچدار حاوی محیط تایوگلیکولات مایع قرار داده شد و به آزمایشگاه منتقل گردید. در ادامه انکوباسیون در دمای 37 درجه بهمدت 18 ساعت انجام و سپس لولهها سانتریفوژ گردیدند. رسوب حاصل به داخل میکروتیوب منتقل و پس از 3 بار شستشو، استخراج DNA بهروش جوشاندن انجام شد. در نهایت نمونهها بهروش PCR بهطور جداگانه برای هرکدام از باکتریها، مورد بررسی مولکولی قرار گرفتند.
یافتهها: بر اساسنتایج، 23 بیمار از نظر کلامیدیا تراکوماتیس مثبت بوده و اغلب موارد شکست درمان IVF متعلق به این گروه بود (17 مورد). تنها یک مورد از نمونهها از نظر مایکوپلاسما ژنیتالیوم مثبت بود که همان مورد نیز مربوط به یک بیمار با شکست درمان IVF بود.
نتیجهگیری: با توجه به شیوع عفونت کلامیدیا تراکوماتیس و مایکوپلاسما ژنیتالیوم، غرباگری در زنان نابارور که متحمل شرایط نسبتاً سخت و هزینههای بالای درمانهای ناباروری از جمله IVF میشوند، حائز اهمیت است. بنابراین پیشنهاد میشود که قبل از هرگونه اقدام برای درمان ناباروری، بیماران از نظر وجود این باکتریها پایش شده و در صورت مثبت بودن، تحت درمان آنتیبیوتیکی قرار گیرند.
کلامیدیا تراکوماتیس,مایکوپلاسما ژنیتالیوم,ناباروری,PCR,IVF
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15734.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15734_585bea56526c85bdf47246867b918f16.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
1
2020
03
20
بررسی ارتباط سطح سرمی اپلین-36 با شاخصهای آنتروپومتریک 24-18 ماه بعد از زایمان مادر: یک مطالعه مورد-شاهدی لانهگزیده
48
57
FA
شیوا
پورعلی رودبنه
0000-0001-8198-0247
مربی گروه پرستاری، دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
shiva.pourali@yahoo.com
دکتر نجمه
تهرانیان
0000-0002-2137-5333
استادیار گروه مامایی و بهداشت باروری، دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
اشرف
صابر
0000-0003-1887-9140
مربی گروه پرستاری، دانشکده علوم پزشکی اسفراین، اسفراین، ایران.
گروه بهداشت باروری و مامایی، دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
asaber1369@yahoo.com
متینالسادات
اسمعیلزاده
مربی گروه پرستاری، دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
10.22038/ijogi.2020.15735
مقدمه: حضور اپلین در هیپوتالاموس، نشاندهنده نقش بالقوه این هورمون در تعادل انرژی و مصرف غذا میباشد. با توجه به نقش محافظتی اپلین در چاقی، مطالعه حاضر با هدفبررسی ارتباط سطح سرمی اپلین-36 با شاخصهای آنتروپومتریک 24-18 ماه بعد از زایمان مادر انجام شد.
روشکار: دراین مطالعه مورد- شاهدی لانهگزیده طی سالهای 95-1393، سطح سرمی اپلین-36 در 42 زن باردار در هفته ۳٢-۲٨ بارداری و 24 ساعت اول بعد از زایمان بهروش ELISA سنجش شد. بعد از زایمان افراد از نظر نوع زایمان، به دو گروه زایمان طبیعی و سزارین تقسیمبندی و همگن شدند. شاخصهای آنتروپومتریک در دو نوبت سه ماهه سوم بارداری و سپس 24-18 ماه پس از زایمان اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 21) و آزمونهای تی زوجی، تی مستقل، کای دو نمونهای، رگرسیون و آزمون همبستگی پیرسون انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین اپلین-36 سرمی بعد از زایمان طبیعی نسبت به سه ماهه سوم بارداری کاهش تقریباً معنیداری داشت (05/0=p). سطح سرمی اپلین-36 بعد از زایمان سزارین ارتباط منفی و معناداری با BMI (007/0=p، 57/ 0-=r) و اندازه دور کمر در پیگیری بعد از زایمان (003/0=p، 62/ 0-=r) داشت. بر اساس نتایج آزمون رگرسیون خطی، در گروه زایمان سزارین، اپلین-36 پیشگوییکننده مستقل معناداری برای BMI پیگیری بعد از زایمان بود (01/0p<). اپلین-36 ارتباط معناداری با شاخصهای آنتروپومتریک در گروه زایمان طبیعی نداشت (05/0p>). تفاوت معناداری در میانگین شاخصهای آنتروپومتریک بین دو گروه شامل: وزنگیری کل بارداری (51/0=p)، BMI سه ماهه سوم (11/0=p)؛ BMI (19/0=p)، دور کمر (21/0=p)، فشارخون سیستولیک (22/0=p) وفشارخون دیاستولیک در پیگیری بعد از زایمان(34/0=p) واضافه وزن باقیمانده بعد از زایمان (37/0=p) وجود نداشت.
نتیجهگیری: سطح سرمی اپلین-36 مادر با شاخص توده بدنی و دور کمر مادر در گروه زایمان سزارین ارتباط منفی دارد. با اینحال این مکانیسم بهطور کامل شناخته نشده است.
اپلین-36,زایمان سزارین,زایمان طبیعی,شاخصهای آنتروپومتریک
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15735.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15735_a532c304b9314dc78da868bd503cd0c6.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
1
2020
03
20
بررسی تأثیر اجرای برنامه کلاسهای آمادگی زایمان مبتنی بر دستورالعمل کشوری بر ترس از زایمان طبیعی در زنان باردار: یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده
58
68
FA
مریم
مهرآبادی
0000-0003-2080-3743
کارشناس ارشد مامایی، معاونت بهداشتی، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سبزوار، ایران.
maryammehrabady@gmail.com
دکتر مریم
مسعودیفر
پزشک عمومی، مرکز مدیریت بیماریهای واگیردار، معاونت بهداشت، وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، تهران، ایران.
اقدس
پرویزی
کارشناس مامایی، معاونت بهداشتی، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سبزوار، ایران.
parvizi@gmail.com
دکتر محمدحسن
رخشانی
استادیار گروه آمار حیاتی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سبزوار، ایران.
دکتر فروغ
مرتضوی
0000-0001-8190-0569
دانشیار گروه مامایی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سبزوار، ایران.
10.22038/ijogi.2020.15737
مقدمه: ترس از زایمان موجب افزایش مداخلات مامایی، ایجاد عوارض برای مادر و جنین و یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در افزایش نرخ سزارین میباشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامه کلاسهای آمادگی برای زایمان کشوری بر ترس از زایمان طبیعی با ابزار ترس از زایمان ویجما انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده طی سالهای 97-1396 بر روی 132 زن نخست باردار در مراکز بهداشتی درمانی سبزوار انجام گرفت. افراد بهطور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. گروه مداخله در کلاسهای آمادگی دوران بارداری شرکت کردند و گروه کنترل تنها مراقبتهای معمول دوران بارداری را دریافت کردند. قبل و بعد از مداخله و 14 روز پس از زایمان، پرسشنامه ترس از زایمان ویجما ورژن A و B توسط مادران تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 22) و آزمونهای تی تست و تحلیل واریانس در اندازهگیریهای مکرر انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین نمره کل پرسشنامه و نمرات فاکتورهای پرسشنامه ترس از زایمان ویجما به غیر از فاکتور ترس از آسیب جنین در گروه مداخله بهطور معناداری بالاتر از گروه کنترل بود (05/0>p). همچنین نمرات تمام فاکتورها به جزء ترس از آسیب به جنین در گروه مداخله از پیشآزمون به پسآزمون و پیگیری افزایش یافت (05/0>p). نمرات فاکتور ترس از آسیب جنین در گروه مداخله در پسآزمون و در گروه کنترل بعد از زایمان کاهش یافت و مقایسه میانگینها تفاوت معنیداری را بین دو گروه نشان داد (01/0=p).
نتیجهگیری: کلاسهای آمادگی برای زایمان برگزار شده در سبزوار موجب افزایش ترس از زایمان شد، لذا محتوای این آموزشها باید مورد بررسی قرار گیرد.
آموزشهای دوران بارداری,بارداری,بعد از زایمان,ترس,زایمان
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15737.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15737_4c78cec79d48627152d58a33ad3be606.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
1
2020
03
20
تأثیر 5 ماه ورزش ایروبیک با شدت کم تا متوسط بر سطوح سرمی آنزیمهای کبدی زنان مبتلا به کمکاری تیروئید تحت بالینی
69
78
FA
محمد
فتحیزاده
0000-0002-5501-2215
کارشناس ارشد فیزیولوژی ورزشی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران.
دکتر وحید
ولیپور دهنو
0000-0001-7049-8164
استادیار گروه علوم ورزشی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران.
دکتر محمد
فتحی
استادیار گروه علوم ورزشی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران.
10.22038/ijogi.2020.15738
مقدمه: فعالیت بدنی بر میزان غلظت آنزیمهای کبدی تأثیر مطلوبی دارد. همچنین، مقادیر آنزیمهای کبدی در افراد مبتلا به کمکاری تیروئید تحتبالینی بالاست. از اینرو، مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر 5 ماه ورزش ایروبیک با شدت کم تا متوسطبر سطوح سرمی آنزیمهای کبدی ALT، AST و ALP در زنان مبتلا به کمکاری تیروئید تحتبالینی انجام شد.<br /> روشکار: این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون در سال 1395 بر روی 25 نفر از زنان مبتلا به کمکاری تیروئید تحتبالینی در شهرستان آبدانان انجام شد. افراد به سه گروه دارو- ورزش، ورزش و دارو تقسیم شدند. تمرین ورزشی هوازی شامل 5 ماه ورزش ایروبیک بهصورت 3 جلسه در هفته و هر جلسه بهمدت 60 دقیقه بود. گروه دارو، افراد غیرفعالی بودند که تنها قرص لووتیروکسین مصرف کردند. مقادیر ALT، AST و ALP سرمی سه گروه پس از 5 ماه اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 24) و آزمونهای تی همبسته و آنالیز واریانس یکطرفه انجام شد.میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.<br /> یافتهها: ورزش ایروبیک با شدت کم تا متوسطمنجر به تغییرات معنیداری در غلظتهای سرمی ALT (054/0=p)، AST (065/0=p) و ALP (108/0=p) در زنان مبتلا به کمکاری تیروئید تحتبالینی نشد.<br /> نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه، 5 ماه ورزش ایروبیک با شدت کم تا متوسطمنجر به تغییرات معنیداری در غلظت آنزیمهای کبدی ALT، AST و ALP زنان مبتلا به کمکاری تیروئید تحتبالینی نمیشود، بنابراین 5 ماه ورزش ایروبیک در بهبود NAFLD این افراد تأثیر ندارد.
آنزیمهای کبدی,ایروبیک,تمرین ورزشی هوازی,کمکاری تیروئید
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15738.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15738_ed63fc895e7af7c98afa11e36a194625.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
1
2020
03
20
تأثیر تمرین تناوبی شدید و مصرف گل گاوزبان بر پروتئین واکنشگر C و فریتین سرم زنان دارای اضافه وزن و چاق
79
87
FA
مریم
نصری
0000-0002-5395-4997
کارشناس ارشد فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران.
m.nasri90@yahoo.com
دکتر فرزانه
تقیان
0000-0001-9531-2952
دانشیار گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران.
10.22038/ijogi.2020.15739
مقدمه: طی چاقی، نشانگرهای التهابی از جمله فریتین و پروتئین واکنشگر C افزایش مییابد که سازوکار اصلی تصلب شرایین و مقاومت به انسولین است. فعالیت منظم ورزشی و دارو میتواند باعث کاهش این عوامل شده و خطر ابتلاء به بیماریهای مزمن را کاهش دهد. لذا مطالعه حاضر با هدف مقایسه تأثیر 12 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) و مصرف گل گاوزبان بر سطوح سرمی CRP و فریتین زنان دارای اضافه وزن و چاق انجام شد.<br /> روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده در سال 1397 بر روی 40 زن دارای اضافه وزن و چاق انجام شد. افراد بهصورت تصادفی در 4 گروه 10 نفری (تمرین- مکمل، تمرین، مکمل و کنترل) قرار گرفتند. نمونهگیریهای خونی قبل و پس از 12 هفته برای اندازهگیری سطوح CRP و فریتین جمعآوری و آنالیز شد. برنامه تمرینی با شدت بالا (95-85% ضربان قلب بیشینه) 3 جلسه در هفته بهمدت 12 هفته انجام و گروههایی که از گل گاوزبان استفاده میکردند، هر روز بهمیزان 4 گرم گل گاوزبان را بهصورت دمکرده بهمدت 12 هفته دریافت کردند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 21) و آزمونهای تحلیل کوواریانس، تی زوجی، شاپیروویلک و لوین انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.<br /> یافتهها: پس از 12 هفته تمرین تناوبی شدید، سطح سرمی فریتین بعد از مداخله نسبت به قبل از مداخله افزایش یافت؛ بهطوریکه این افزایش در گروه تمرین (033/0=p) و گروه گل گاوزبان (016/0=p) معنادار بود، اما در گروه تمرین-گل گاوزبان (323/0=p) و گروه کنترل (612/0=p) معنادار نبود. همچنین میزان CRP بعد از مداخله نسبت به قبل از مداخله کاهش یافت؛ بهطوریکه این کاهش در گروه تمرین (05/0=p) و گروه گل گاوزبان (001/0=p) معنادار بود، اما در گروه تمرین - گل گاوزبان (196/0=p) و گروه کنترل (571/0=p) معنادار نبود.<br /> نتیجهگیری: انجام تمرین تناوبی شدید بههمراه مصرف مکمل گل گاوزبان بهواسطه کاهش CRP و افزایش سطح سرمی فریتین میتواند در بهبود عوارض و بیماریهای ناشی از چاقی مفید باشد. همچنین توانسته بر چاقی عمومی تأثیر داشته باشد.
پروتئین واکنشگر سی,تمرین تناوبی شدید,فریتین,مکمل گل گاوزبان
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15739.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15739_5bde9f12e2634bf371f2bbd02a7772c3.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
1
2020
03
20
بررسی رابطه ابتلاء به سرطان پستان با افزایش هورمون پرولاکتین و میزان TSH در زنان منوپوز و پرهمنوپوز: یک مطالعه مورد شاهدی
88
96
FA
نوید
کلانی
0000-0003-1900-4215
مربی گروه بیهوشی، مرکز تحقیقات مؤلفههای اجتماعی نظام سلامت، دانشکده پرستاری، دانشگاه علوم پزشکی جهرم، جهرم، ایران.
navidkalani@ymail.com
دکتر مهشید
البرزی
استادیار گروه زنان و مامایی، مرکز تحقیقات سلامت و بیماریهای زنان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جهرم، جهرم، ایران.
دکتر اطهر
راسخ جهرمی
0000-0003-0322-239x
استادیار گروه زنان و مامایی، مرکز تحقیقات سلامت و بیماریهای زنان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جهرم، جهرم، ایران.
دکتر نسیبه
شریفی
پزشک عمومی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جهرم، جهرم، ایران.
دکتر مرضیه
حقبین
0000-0003-3972-747X
استادیار گروه زنان و مامایی، مرکز تحقیقات سلامت و بیماریهای زنان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جهرم، جهرم، ایران.
دکتر مرضیه
کاظمینژاد
استادیار گروه فارماکولوژی، مرکز تحقیقات سلامت و بیماریهای زنان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جهرم، جهرم، ایران.
10.22038/ijogi.2020.15742
مقدمه: با وجود بسیاری از پیشرفتهای امیدوارکننده در چند سال گذشته، درک ما از شروع، ادامه و متاستاز سرطان پستان هنوز کامل نیست. با این حال اعتقاد بر این است که هورمونها در زنان ممکن است نقش مهمی در آغاز و پیشبرد سرطان پستان داشته باشند، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط سطح پرولاکتین با سرطان پستان در زنان منوپاز و پره منوپاز انجام شد.
روشکار: این مطالعه موردی- شاهدی در سال 1397 بر روی 100 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعهکننده به مرکز سرطان پستان بیمارستان پیمانیه (دانشگاه علوم پزشکی جهرم) در دو گروه مبتلا به سرطان پستان (25 نفر منوپاز و 25 نفر پره منوپاز) و گروه کنترل (25 نفر منوپاز و 25 نفر پره منوپاز) انجام شد. میزان پرولاکتین سرم به روش الایزا و مالون دی آلدهید بهروش دستی و بر اساس واکنش با تیوباربیتوریک اندازهگیری گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 21) و آزمونهای کای دو و منویتنی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: در مطالعه حاضر دو گروه مبتلا به سرطان پستان و کنترل از لحاظ میانگین متغیرهای سن، وزن، قد، مدت زمان ازدواج، زمان اولین زایمان و تعداد فرزندان همگن بودند (05/0<p). بین افزایش هورمون پرولاکتین و ابتلاء به سرطان پستان در زنان منوپاز ارتباط معنیداری وجود نداشت (425/0=p). بین افزایش هورمون پرولاکتین و ابتلاء به سرطان پستان در زنان پره منوپاز ارتباط معنیداری وجود نداشت (867/0=p). بین گروه زنان منوپاز مبتلا به سرطان پستان و کنترل از لحاظ فراوانی TSH تفاوت معنیداری وجود نداشت (378/0=p).
نتیجهگیری: بین افزایش هورمون پرولاکتین و ابتلاء به سرطان پستان در زنان منوپاز و پره منوپاز ارتباط معنیداری وجود ندارد. در حالی که سطوح افزایش یافته سرمی TSH در بین افراد مبتلا به سرطان سینه بیشتر از افراد سالم مشاهده شد، اما از نظر آماری تفاوتی وجود نداشت. با این حال بررسیهای بیشتری در این مورد لازم میباشد.
پرولاکتین,پرهمنوپاز,سرطان سینه,منوپاز
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15742.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15742_084d3761d03d1c5b1abdd23aeba1da7b.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
23
1
2020
03
20
گزارش یک مورد حاملگی اکتوپیک در شاخ فرعی غیر ارتباطی رحم تکشاخ
97
100
FA
دکتر سیده حورا
موسوی واحد
0000-0002-8978-2605
استادیار گروه زنان و مامایی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
مهسا
دهقانی
کارشناس ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تربتحیدریه، تربتحیدریه، ایران.
dehghanik921@mums.ac.ir
دکتر سیده اعظم
پورحسینی
0000-2222-1629-271x
استادیار گروه زنان و مامایی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
راحله
ابراهیمی
دستیار گروه زنان و مامایی، مرکز تحقیقات سلامت زنان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
10.22038/ijogi.2020.15743
مقدمه: ناهنجاریهای رحمی در نتیجه اختلال در تشکیل، تکامل و یا نقص در اتصال جوانههای مولرین در دوره جنینی ایجاد شده و میزان شیوع این اختلالات 4-2% در جمعیت زنان سن باروری گزارش شده است. رحم تکشاخ، یکی از انواع ناهنجاریهای رحمی است که در آن یکی از مجاری مولرین رشد طبیعی داشته و لذا یک کاویتی نرمال به همراه لوله رحمی و سرویکس تشکیل میشود، ولی درجات متنوع از اختلال رشد در دیگر مجرای مولرین (از عدم رشد تا وجود شاخ فرعی با یا بدون کاویتی و..) دیده میشود. از عوارض اختلالات تکاملی رحم، حاملگی در شاخ فرعی می باشد.
معرفی بیمار: بیمار خانم 17 ساله پرایمی گراوید با حاملگی اکتوپیک در شاخ فرعی بود که به اشتباه بهعنوان حاملگی خارج رحمی در لوله نرمال تحت درمان با متوتروکسات قرار گرفته و به علت حاملگی اکتوپیک پایدار و عدم پاسخ به متوتروکسات، جهت درمان جراحی ارجاع شده بود. بیمار تحت لاپاروسکوپی قرار گرفت و سپس با تشخیص حاملگی در شاخ فرعی، محصولات حاملگی و لوله سمت چپ برداشته و تخمدان چپ حفظ گردید. بیمار پس از 2 روز با حال عمومی خوب مرخص گردید.
نتیجهگیری: در موارد تشخیص اولیه حاملگی خارج رحمی، باید فالوآپ دقیق از جهت کاهش سیر تیتراژ BHCG انجام شود و در صورت هرگونه افزایش یا در صورت ثابت بودن مقدار BHCG علیرغم درمان کامل با متوتروکسات، بررسیهای بیشتر از طریق سونوگرافی، MRI، لاپاروسکوپی و هیستروسکوپی جهت تشخیص ناهنجاریهای رحمی انجام شود و وجود شاخ فرعی رحم در موارد حاملگی خارج رحمی پایدار علیرغم نادر بودن، بهعنوان بودن یکی از موارد محتمل مدنظر قرار گیرد و با آمادگی قبلی، بیمار به اتاق عمل فرستاده شود.
حاملگی خارج رحمی,رحم تکشاخ,ناهنجاری مولرین
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15743.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_15743_eb18ba6d049b186b11ff247b2e28f27d.pdf