Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
20
8
2017
10
23
بررسی شیوع و عوارض هیپوتیروئیدی در حاملگی
1
5
FA
مرضیه
لطفعلیزاده
دانشیار گروه زنان و مامایی، مرکز تحقیقات سلامت زنان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
نیره
قمیان
0000-0001-6682-4182
دانشیار گروه زنان و مامایی، مرکز تحقیقات سلامت زنان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
ghomiann@mums.ac.ir
منصوره
محمدنژاد
0000000309860341
کارشناس کتابداری پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
mohammadnm1@mums.ac.ir
10.22038/ijogi.2017.9584
مقدمه: اختلالات تیروئید در زنان جوان شایع است. هیپوتیروئیدی طیف وسیع بالینی از نوع تحت بالینی تا بیماری شدید همراه با عوارض مختلف را دارا میباشد. هیپوتیروئیدی در بارداری باعث عوارض مختلفی بر روی حاملگی میشود. با توجه به نتایج متناقض مطالعات در این زمینه، مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع هیپوتیروئیدی تحت بالینی و مقایسه عوارض این بیماری در افراد درمان شده یا نشده با لووتیروکسین انجام شد.
روشکار: این مطالعه مقطعی و مداخلهای در سال 92-1391 بر روی 1000 نفر از زنان مراجعه کننده به درمانگاه پرهناتال بیمارستان امام رضا (ع) مشهد و مطب 2 نفر از همکاران زنانانجام شد.212 نفر از افراد با TSH بالاتر از 3 در سه ماهه اول بارداری انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله (112 نفر) و کنترل (100 نفر) قرار گرفتند. افراد گروه مداخله از زمان تشخیص تا زمان زایمان روزانه 5/0تا 5/1 قرص لووتیروکسین دریافت کردند. بیماران تا انتهای بارداری تحت نظر قرار گرفتند و عوارض بارداری بین دو گروه بررسی شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 5/11) و آزمونهای کای دو و تی مستقل انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: در این مطالعه شیوع بیماری هیپوتیروئیدی 21% بود. بر اساس نتایج آزمون کای دو، دو گروه از نظر متغیرهای سقط، پرهاکلامپسی، زایمان زودرس، آپگار کمتر از 7 و نیاز به بستری در NICU تفاوت معنیداری نداشتند (05/0<p)، اما از نظر دکلمان تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود داشت (015/0=p) و دکلمان در گروه درمان نشده بالاتر بود. بر اساس نتایج آزمون تی مستقل، وزن نوزادان در گروه درمان شده بالاتر بود و دو گروه تفاوت معنیداری با هم داشتند (025/0=p).
نتیجهگیری: هیپوتیروئیدی در بارداری بیماری شایعی است و لازم است TSH، جزء آزمایشات معمول بارداری قرار گیرد تا در صورت تشخیص، با درمان بیماران از عوارض آن جلوگیری شود.
حاملگی,هیپوتیروئیدی
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9584.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9584_fe2b9020aa208e704555def05070aef2.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
20
8
2017
10
23
بررسی مقادیر سرمی گلوتاتیون، پاراکسوناز و میلوپراکسیداز در زنان مبتلا به دیابت بارداری در مقایسه با زنان باردار سالم در شهر خرمآباد طی سالهای 94-1393
6
14
FA
علی
خسروبیگی
دانشیار گروه بیوشیمی و ژنتیک، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اراک، اراک، ایران.
a.khosrowbeygi@arakmu.ac.ir
حسن
احمدوند
استاد گروه بیوشیمی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی لرستان، خرمآباد، ایران.
hassan_a46@yahoo.com
10.22038/ijogi.2017.9585
مقدمه: استرس اکسیداتیو نقش مهمی را در پیشرفت دیابت بارداری دارد. تولید بیش از حد گونههای فعال اکسیژن میتواند منجر به آسیبهای جدی سلولی گردد که این امر میتواند نتایج جدی برای مادر و جنین داشته باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی سطوح سرمی گلوتاتیون، پاراکسوناز و میلوپراکسیداز در دیابت بارداری در مقایسه با بارداری سالم انجام شد.<br /> روش کار: این مطالعه مورد - شاهدی در سالهای 94-1393 بر روی 30 زن مبتلا به دیابت بارداری و 30 زن باردار سالم مراجعه کننده به بیمارستان عسلیان شهر خرمآباد انجام شد. دو گروه از نظر سن، هفته بارداری و شاخص توده بدنی همسان بودند. نمونهها با استفاده از روش نمونهگیری آسان انتخاب شدند. مقادیر سرمی گلوتاتیون با استفاده از روش الایزا و مقادیر پاراکسوناز و میلوپراکسیداز با استفاده از روش نورسنجی اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 19) و آزمونهای آماری تی مستقل و رگرسیون لوجستیک انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.<br /> یافتهها: میانگین سطوح سرمی قندخون ناشتا در دیابت بارداری به طور معنیداری بالاتر از بارداری سالم بود (001/0>p). میانگین سطوح سرمی گلوتاتیون در دیابت بارداری به طور معنیداری پایینتر از بارداری سالم بود (030/0=p). فعالیت آنزیمهای پاراکسوناز (225/0=p) و میلوپراکسیداز (602/0=p) تفاوت معنیداری را بین دیابت بارداری و بارداری سالم نشان نداد. بر اساس نتایج آزمون رگرسیون لوجستیک، گلوتاتیون به طور معنیداری فاکتور خطر منفی برای دیابت بارداری بود و میتواند نقش محافظت کننده را در برابر این بیماری داشته باشد (045/0=p).<br /> نتیجهگیری: در مطالعه حاضر، سطوح سرمی گلوتاتیون به طور معنیداری در دیابت بارداری پایینتر از بارداری سالم بود.
پاراکسوناز,دیابت بارداری,گلوتاتیون,میلوپراکسیداز
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9585.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9585_c85112c1f5a4f44d099865c097c847e6.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
20
8
2017
10
23
بررسی تأثیر طرح تحول نظام سلامت و تعرفهگذاری بر اساس کتاب ارزشهای نسبی بر عملکرد دپارتمان زنان: مطالعه موردی در یک بیمارستان بزرگ
15
25
FA
حسین
ابراهیمیپور
دانشیار مدیریت خدمات بهداشتی درمانی، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
سمیرا
علیانی
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه آموزش بهداشت و ارتقای سلامت، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
sip:alianis931@mums.ac.ir
علیرضا
رضازاده
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم مدیریت و اقتصاد سلامت، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
alireza.rezazadeh1990@gmail.com
علی
خورسند وکیلزاده
استادیار گروه طب سوزنی و مکمل، دانشکده طب سنتی و مکمل، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
سمیه
فضایلی
استادیار گروه مدارک پزشکی و فنآوری اطلاعات سلامت، دانشکده علوم پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
مینا
جعفری
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم مدیریت و اقتصاد سلامت، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
jafarim921@mums.ac.ir
آرزو
شعبانیفر
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم مدیریت و اقتصاد سلامت، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
مهدی
یوسفی
استادیار اقتصاد سلامت، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
yousefimh@mums.ac.ir
10.22038/ijogi.2017.9586
مقدمه: طرح تحول نظام سلامت از جمله اصلاحات عمده نظام سلامت ایران در چند سال گذشته است. با توجه به اهمیت بررسی تأثیر این مداخلات بر اقتصاد و عملکرد بیمارستان، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر طرح تحول نظام سلامت و تعرفهگذاری بر اساس کتاب ارزشهای نسبی بر عملکرد دپارتمان زنان بیمارستان امام رضا (ع) مشهد انجام شد.
روشکار: این مطالعه توصیفی مقطعی به روش هزینهیابی مبتنی بر فعالیت در سالهای 94-1392 در دپارتمان زنان بیمارستان امام رضا (ع) مشهد انجام شد. برای تحلیل اقتصادی- عملکردی دپارتمان زنان از سه دسته داده شامل: دادههای مربوط به اقلام هزینهای، اقلام درآمدی و شاخصهای عملکردی استفاده شد. دادهها با استفاده از فرمهای گردآوری دادهها استخراج و با استفاده از نرمافزار Exel و روشهای آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، درصد و ...) تحلیل شدند.
یافتهها: درآمد کل دپارتمان بعد از طرح تحول 54% و بعد از تغییر ارزش نسبی به قبل از آن 75% افزایش یافته است. بیشترین افزایش درآمد مربوط به اتاق عمل بعد از ارزش نسبی بوده است (128%). هزینه دپارتمان بعد از طرح تحول 3% و بعد از تغییر ارزش نسبی به قبل از آن 79% افزایش یافته است. زایمان سزارین نسبت به زایمان طبیعی 3/2% کاهش پیدا کرده است.
نتیجهگیری: طرح تحول بر شاخصهای مالی و عملکردی دپارتمان زنان بیمارستان امام رضا (ع) مشهد تأثیر مثبت داشته است. این تأثیر در بین اقلام درآمدی و هزینههای مختلف، به صورت یکسان نبوده است.
اصلاح نظام سلامت,بیمارستان,تحلیل هزینه,دپارتمان زنان,هزینه بیمارستان
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9586.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9586_77ace18cce93f98cdef1d825991ea3d6.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
20
8
2017
10
23
بررسی ارتباط قدرت عضلات کف لگن و شدت بیاختیاری ادراری بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به بیاختیاری استرسی ادراری
26
32
FA
غلامحسین
نساج
استادیار گروه فیزیوتراپی، مرکز تحقیقات توانبخشی عضلانی - اسکلتی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.
nassadj-gh@ajums.ac.ir
پروین
امیرپور
دانشجوی کارشناسی ارشد فیزیوتراپی، مرکز تحقیقات توانبخشی عضلانی - اسکلتی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.
amirpour70@gmail.com
شاداب
شاه علی
0000-0003-0421-9504
استادیار گروه مامایی، مرکز تحقیقات ارتقای سلامت باروری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.
shadabshahali@yahoo.com
زهرا
ساریخانی
دانشجوی کارشناسی ارشد فیزیوتراپی، مرکز تحقیقات توانبخشی عضلانی - اسکلتی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.
sarikhani-z@ajums.ac.ir
10.22038/ijogi.2017.9587
مقدمه: بیاختیاری استرسی ادرار یکی از مشکلات شایع در میان زنان است که جنبههای مختلف زندگی افراد را به طور منفی تحت تأثیر قرار میدهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط قدرت عضلات کف لگن و شدت بیاختیاری ادراری با میزان کیفیت زندگی زنان مبتلا به بیاختیاری استرسی ادرار انجام شد.<br /> روشکار: این مطالعه مقطعی در سال 95-1394 بر روی 126 زن مبتلا به بیاختیاری استرسی ادرار در شهر اهواز انجام شد. جهت تعیین نوع بیاختیاری و شدت آن از پرسشنامههای تشخیص بیاختیاری ادراری (QUID) و شاخص شدت بیاختیاری ادراری استفاده شد. ارزیابی قدرت عضلات کف لگن به صورت دستی انجام گرفت. سنجش کیفیت زندگی با استفاده از پرسشنامه سنجش کیفیت زندگی در زنان مبتلا به بی اختیاری ادراری (IQOL) صورت گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 22) و آزمون کای دو انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.<br /> یافتهها: در مطالعه حاضر بین شدت بیاختیاری ادراری و قدرت عضلات با کیفیت زندگی ارتباط معناداری وجود داشت (0001/0>p)؛ بدین معنا که افرادی که قدرت عضلات کف لگن آنها کمتر بود و فرم شدید بیاختیاری ادراری استرسی داشتند، کیفیت زندگی پایینتری داشتند.<br /> نتیجهگیری: زنان مبتلا به بیاختیاری ادراری شدیدتر و عضلات کف لگن ضعیفتر، کیفیت زندگی پایینتری دارند، لذا ضروری است تدابیری جهت افزایش قدرت عضلات کف لگن و ارتقاء سلامت دستگاه ادراری اندیشیده شود.
بیاختیاری ادراری استرسی,عضلات کف لگن,کیفیت زندگی
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9587.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9587_92958592177b4c4106d7ac1a78e1fdcf.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
20
8
2017
10
23
تأثیر برنامه مراقبت حمایتی بر داغدیدگی در زنان با سقط زودرس
33
41
FA
ناهید
گلمکانی
استادیار گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
golmakanin@mums.ac.irr
مریم
احمدی
دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره در مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
ahmadim931@mums.ac.ir
نگار
اصغریپور
استادیار گروه روانشناسی بالینی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
حبیبالله
اسماعیلی
استاد گروه آمار زیستی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
10.22038/ijogi.2017.9588
مقدمه: شکست در انجام وظایفی همچون تولید مثل، منجر به کاهش اطمینان به خود و تشدید فرآیند داغدیدگی میشود. برنامه مراقبت حمایتی بر تجربیات زن از سقط، برگشت به زندگی عادی و نگرانی در مورد حاملگی بعدی تأکید میکند. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر برنامه مراقبت حمایتی بر داغدیدگی در زنان با سقط زودرس انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1395 بر روی 60 زن دچار سقط بستری در بخش زنان بیمارستانهای ام البنین (س)، امام رضا (ع) و قائم (عج) مشهد انجام شد. برای زنان گروه مداخله، سه جلسه آموزشی مبتنی بر تئوری سوانسون برگزار شد. در گروه کنترل، مراقبتهای معمول بخش انجام شد. قبل از مداخله، 4 و 8 هفته پس از سقط، پرسشنامه داغدیدگی پس از سقط توسط زنان هر دو گروه تکمیل شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 5/11) و آزمونهای تی مستقل، من ویتنی، تحلیل واریانس با اندازههای تکراری، کای اسکوئر و دقیق کای اسکوئر انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین نمره داغدیدگی زنان گروه مداخله، در هر دو مرحله 4 هفته و 8 هفته بعد از سقط زنان بهطور معنیداری کمتر از زنان گروه کنترل بود (001/0>p). بر اساس نتایج تحلیل واریانس با اندازههای تکراری، طی مراحل مختلف سنجش داغدیدگی، تفاوت نمره زنان گروه مداخله از نظر آماری معنیدار بود (001/0>p)، ولی در گروه کنترل از نظر آماری معنیدار نبود (899/0=p).
نتیجهگیری: برنامه مراقبت حمایتی مبتنی بر تئوری سوانسون، میتواند داغدیدگی زنان دچار سقط را کاهش دهد.
حمایت,داغدیدگی,زنان,سقط,مراقبت حمایتی
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9588.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9588_7883fdb5029153237b27a13f8938467c.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
20
8
2017
10
23
عوامل مؤثر بر فرآیند تصمیمگیری زنان نخست باردار در مورد انتخاب روش زایمان: یک مطالعه تئوری محور
42
50
FA
نرجس
بحری
0000-0002-1877-2573
استادیار گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی گناباد، گناباد، ایران.
nargesbahri@yahoo.com
سیامک
محبی
استادیار گروه آموزش بهداشت و ارتقای سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی قم، قم، ایران.
s.mohebi@yahoo.co
نسرین
بحری
کارشناسی ارشد بهداشت مادر و کودک، مرکز بهداشت شماره سه، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
bahrin1@mums.ac.ir
سمانه
داوودی فریمانی
کارشناس مامایی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی گناباد، گناباد، ایران.
لیلی
خدادوست
کارشناس مامایی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی گناباد، گناباد، ایران.
10.22038/ijogi.2017.9589
<strong>مقدمه:</strong> آمار سزارین در ایران بالاتر از حد استاندارد است و توجه به عوامل مؤثر بر فرآیند تصمیمگیری زنان جهت انتخاب روش زایمان میتواند به شناسایی علل افزایش آن کمک کند. مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر فرآیند تصمیمگیری زنان جهت انتخاب روش زایمان با استفاده از مدل باور بهداشتی انجام شد.
<strong>روش کار:</strong> این مطالعه مقطعی در فاصله زمانی خرداد 1393 تا فروردین 1396 بر روی 321 زن نخست باردار که بارداری طبیعی و سالم بالاتر از 26 هفته داشتند، در شهر گناباد انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات مشتمل بر پرسشنامه مشخصات فردی و باروری، پرسشنامه آگاهی در مورد مزایا و معایب زایمان طبیعی و سزارین، پرسشنامه سنجش سازههای مدل باور بهداشتی و پرسشنامه انتخاب روش زایمان بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 16) انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
<strong>یافتهها:</strong> 238 نفر (1/74%) از زنان زایمان طبیعی و 83 نفر (9/25%) سزارین را انتخاب کرده بودند. از بین سازههای مدل باور بهداشتی، سازههای حساسیت درک شده (023/0=p) و منافع درک شده (001/0=p) بین دو گروه اختلاف آماری معنیداری داشت، اما آگاهی، شدت درک شده و موانع درک شده بین دو گروه اختلاف آماری معنیداری نشان نداد (05/0p>). متغیرهای سن، تحصیلات و شغل زن باردار بین دو گروه اختلاف آماری معنیدار نداشتند، اما منبع کسب اطلاعات در مورد روشهای زایمانی بین دو گروه که زایمان طبیعی یا سزارین را انتخاب کرده بودند، اختلاف آماری معنیداری داشت (008/0=p).
<strong>نتیجهگیری:</strong> نتیجه اصلی مطالعه مبین ارتباط سازههای حساسیت درک شده و منافع درک شده با روش انتخابی جهت زایمان بود. از این یافته میتوان در برنامهریزیهای آموزشی جهت زنان باردار با تأکید بیشتر بر سازههای معنیدار مدل باور بهداشتی استفاده کرد.
تصمیمگیری,زایمان طبیعی,سزارین,مدل باور بهداشتی
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9589.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9589_f771ce302b319e0f22bf762738c6d572.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
20
8
2017
10
23
تأثیر شش هفته تمرین هوازی بر ترکیب بدنی و سطح سرمی IL-10 در زنان میانسال چاق
51
60
FA
لاله
بهبودی
استادیار گروه فیزیولوژری ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اسلامشهر، تهران، ایران.
behbudi@gmail.com
مجتبی
ایزدی
استادیار گروه فیزیولوژری ورزشی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ساوه، ساوه، ایران.
izadimojtaba2006@yahoo.com
10.22038/ijogi.2017.9590
مقدمه: اینترلوکین 10 (IL-10)، یک سایتوکین ضد التهابی است که سطوح آن در حضور چاقی و بیماریهای وابسته کاهش مییابد. با توجه به عدم مطالعات کافی در این زمینه بر روی زنان چاق سالم یا بیمار، مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر تمرینات کوتاه مدت هوازی بر سطوح سرمی IL-10 در زنان چاق انجام گرفت.
روشکار: این مطالعه در تابستان سال 1395 بر روی 30 نفر از زنان چاق میانسال کمتحرک (با شاخص توده بدنی بیشتر یا مساوی 30 و کمتر یا مساوی 36 کیلوگرم بر متر مربع) در دامنه سنی 40-30 سال در تهران انجام شد. افراد به دو گروه 15 نفره تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی یک برنامه تمرینات هوازی را 3 جلسه در هفته به مدت 6 هفته با زمان 45-30 دقیقه با شدت 75-60% ضربان قلب بیشینه اجرا نمودند. چاقی شکمی و دیگر شاخصهای آنتروپومتریکی و همچنین سطح سرمی IL-10، 48 ساعت قبل و پس از مداخله ورزشی اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفادهاز نرمافزار آماری SPSS (نسخه 15) و آزمونهای تی مستقل و تی وابسته انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: در گروه تجربی کاهش معنیداری در وزن بدن، شاخص توده بدنی، درصد چربی بدن و چاقی شکمی مشاهده شد (05/0>p). همچنین سطح سرمی IL-10 در گروه تجربی افزایش معنیداری یافت (001/0=p).
نتیجهگیری: تمرینات هوازی کوتاه مدت با شدت متوسط تا شدید به کاهش شاخصهای معرف چاقی و افزایش سطوح سرمی IL-6 در زنان چاق منجر میشود.
آمادگی قلبی- عروقی,تمرین هوازی,چاقی,ضدالتهابی
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9590.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9590_442254631fc6fdaa6057980fe3ba58ac.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
20
8
2017
10
23
مقایسه اثر موضعی روغن زنجبیل با زنجبیل خوراکی بر علائم همراه دیسمنوره اولیه: کارآزمایی بالینی
61
69
FA
پانتهآ
شیرویه
0000-0002-7543-1118
متخصص طب سنتی، دانشکده طب سنتی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
pshirooye@yahoo.com
مریم
حمزهلو مقدم
استادیار گروه داروسازی سنتی، مرکز تحقیقات طب سنتی و مفردات پزشکی، دانشکده طب سنتی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
mh.moghadam@yahoo.com
فتانه
هاشم دباغیان
استادیار مؤسسه تحقیقات طب اسلامی و مکمل، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران.
روشنک
مکبرینژاد
0000-0002-8851-5572
استادیار گروه طب سنتی، دانشکده طب سنتی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
rmokaberi@gmail.com
10.22038/ijogi.2017.9591
مقدمه: دیسمنوره اولیه در همراهی با علائم همراه، عواقب فراوانی بهدنبال دارد. از دیدگاه طب سنتی ایران و مطالعات، زنجبیل خوراکی و موضعی بر درد دیسمنوره اولیه مؤثر هستند، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر خوراکی کپسول زنجبیل و اثر موضعی روغن زنجبیل تهیه شده به روش ماسراسیون بر علائم همراه دیسمنوره و مقایسه اثرات آنها انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی یکسوکور در سال 96-1395 بر روی 70 دانشجوی مبتلا به دیسمنوره متوسط و شدید و ساکن در خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران انجام شد. علائم همراه دیسمنوره در این دانشجویان در سیکل اول بر اساس معیار چند بُعدی کلامی ارزیابی شد، سپس بیماران بهطور تصادفی به دو گروه خوراکی و موضعی تقسیم شدند و طی سه سیکل بعدی دارو را از دو روز قبل از شروع قاعدگی تا روز سوم قاعدگی دریافت کردند. گروه خوراکی هر 6 ساعت یک عدد کپسول زنجبیل مصرف کردند و گروه موضعی هر 6 ساعت پنج قطره روغن زنجبیل زیر شکم مالیدند. علائم همراه دیسمنوره در هر سیکل بر اساس معیار چند بُعدی کلامی ارزیابی و سپس مقایسه شد.تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 17) و آزمونهای منویتنی و ویلکاکسون انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.
یافتهها: خستگی، بیحالی، نفخ، سردرد، کمردرد و گرفتگی عضلات پا در هر دو ﮔﺮوه نسبت به قبل از مداخله ﻛﺎﻫﺶ یافت (05/0p<). تهوع، استفراغ و اسهال در گروه خوراکی و تغییر حالات عصبی و پادرد در گروه موضعی بعد از مداخله کاهش یافت (05/0p<). عارضه جانبی فقط در گروه خوراکی مشاهده شد (60%).
نتیجهگیری: هر دو فرم زنجبیل موجب کاهش مشابه علائم عمومی و عصبی همراه دیسمنوره شدند و فرم خوراکی تعداد بیشتری از علائم گوارشی و فرم موضعی تعداد بیشتری از علائم عضلانی- اسکلتی همراه دیسمنوره را کاهش داد. همچنین از آنجا که فرم موضعی بهتر از فرم خوراکی توسط بیماران تحمل شد، بهنظر میرسد مالیدن موضعی روغن زنجبیل انتخاب بهتری در کاهش علائم عمومی و عصبی همراه دیسمنوره باشد.
روغن زنجبیل,زنجبیل,طب سنتی ایران,علائم همراه دیسمنوره,قاعدگی دردناک
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9591.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9591_e0d41ce5d8d8e65413f9d4ffa83603f7.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
20
8
2017
10
23
تأثیر تمرین هوازی و مصرف کورکومین بر علائم بالینی و سطوح سرمی هورمونهای جنسی در زنان 35-18 سال مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی: کارآزمایی بالینی تصادفی شده
70
79
FA
لادن
زودفکر
دانشجوی دکتری فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران.
ladan_zoodfekr@yahoo.com
حسن
متین همایی
استادیار گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران.
hasanmatinhomaee@gmail.com
بهمن
تاروردیزاده
دانشیار گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران.
10.22038/ijogi.2017.9592
مقدمه: سندرم پیش از قاعدگی (PMS)در فاز لوتئال سیکل قاعدگی رخ داده و از شدت کافی برای تداخل با جنبههای معمول زندگی برخوردار میباشد. استفاده از تمرین هوازی و داروهای گیاهی، از راههای مؤثر برای درمان PMS میباشند. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر ورزش هوازی و مصرف کورکومین بر ادم و سطوح هورمونهای استروژن و پروژسترون در افراد مبتلا به PMS انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده دوسوکور در سال 1395 بر روی 40 نفر از زنان مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی در تبریز انجام شد. افراد به 4 گروه تمرین، کورکومین، تمرین + کورکومین و دارونما تقسیم شدند. گروههای تمرینی به مدت 8 هفته و هفتهای 3 جلسه به انجام تمرینات ایروبیک پرداختند و سایر گروهها از 7 روز مانده به عادت ماهانه تا 3 روز اول، روزانه 2 عدد کپسول حاوی 100 میلیگرم کورکومین و یا دارونما مصرف کردند. تشخیص سندرم بهصورت آیندهنگر و با استفاده از پرسشنامه دیکرسون صورت گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 21) و آزمونهای آماریتوصیفیواستنباطی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: تمرین، کورکومین و ترکیب آن دو، اثر معنیداری بر ادم ناشی از سندرم پیش از قاعدگی نداشتند (05/0<p)، اما موجب کاهش معنیدار در علائم جسمانی ناشی از سندرم پیش از قاعدگی شدند (05/0>p). بهبود علائم رفتاری ناشی از سندرم پیش از قاعدگی، تنها در گروه تمرین و گروه تمرین به همراه کورکومین مشاهده شد (2/0=p). علائم خلقی سندرم پیش از قاعدگی در هر سه گروه مورد مطالعه نسبت به قبل و پس از مداخله بهبود نشان داد (05/0>p). همچنین هیچکدام از مداخلات تغییر معنیداری را در میزان پروژسترون سرم ایجاد نکردند(05/0<p)، ولی میزان استروژن سرم در هر 3 گروه کاهش معنیداری یافت(05/0>p).
نتیجهگیری: تمرین هوازی و مکمل کورکومین هر دو بر علائم و هورمونهای سندرم پیش از قاعدگی تأثیرگذار میباشد، ولی نشانگان سندرم پیش از قاعدگی به یک اندازه تحت تأثیر این دو مداخله قرار نمیگیرند. لذا توصیه میشود جهت کسب نتیجه بهتر از ترکیب تمرین هوازی و کورکومین در زنان مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی استفاده گردد.
ادم,تمرین هوازی,سندرم قبل از قاعدگی,کورکومین,هورمونهای جنسی
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9592.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9592_1e3c85156ad83084fdd5d9490a29c57c.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
20
8
2017
10
23
بررسی مقایسهای علائم اختلال استرسی پس از ضایعه روانی و پیامدهای منفی زندگی در زنان باردار مبتلا و غیر مبتلا به استفراغ بدخیم دوران بارداری
80
88
FA
هایده
هاشمیزاده
مربی گروه پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، واحد قوچان، دانشگاه آزاد اسلامی، قوچان، ایران.
روشنک
نوری دولویی
مربی گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی ، واحد قوچان، دانشگاه آزاد اسلامی، قوچان، ایران.
nooriroshanak@gmail.com
10.22038/ijogi.2017.9593
مقدمه: استفراغ بدخیم بارداری معمولاً با استرسهای شدید فیزیکی و روحی روانی همراه است. این نوع استفراغ میتواند با عوارض و کاهش کیفیت زندگی توأم گردد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی سندرم اختلال استرسی پس از ضایعه روانی در مادران باردار مبتلا و غیر مبتلا به استفراغ بدخیم دوران بارداری انجام شد.
روشکار: این مطالعه تحلیلی و مورد - شاهدی در سال 94-1393 بر روی 350 مادر باردار مبتلا به استفراغ بدخیم بارداری و 350 مادر باردار غیر مبتلا به استفراغ بدخیم بارداری مراجعه کننده به درمانگاهها و بیمارستانهای تأمین اجتماعی مشهد انجام شد. جمعآوری اطلاعات از طریق مصاحبه با مادران و تکمیل پرسشنامههای استاندارد IES15 و PTSS10 و ارزیابی پیامدهای منفی زندگی صورت گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 20) و آزمونهای آماری تی مستقل، مربع کای، آزمون دقیق فیشر و من ویتنی یو انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین نمره اختلال استرسی پس از ضایعه روانی تهوع و استفراغ در دو گروه مورد و شاهد به ترتیب 4±138 و 3±28 بود که بر اساس آزمون تی مستقل اختلاف آماری معناداری داشت (001/0>p). تفاوت معناداری در پیامدهای منفی زندگی خصوصاً در زمینه اقتصادی، زناشویی، حرفهای و همچنین سلامت فیزیکی و روانی در گروه مورد و شاهد وجود داشت (05/0p<).
نتیجهگیری: مادران باردار مبتلا به تهوع و استفراغ بدخیم بارداری خطر بیشتری جهت ابتلاء به اختلال استرسی پس از ضایعه روانی و پیامدهای منفی زندگی دارند، لذا مدیریت و کنترل مناسب این بیماران امری ضروری به نظر میرسد.
بارداری,تهوع,سندرم اختلال استرسی پس از تروما
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9593.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9593_3bdaa87920ea3b06ad535883ae110a28.pdf
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
20
8
2017
10
23
تأثیر 8 هفته تمرین هوازی در آب بر نیمرخ لیپیدی، گلوکز، مقاومت به انسولین و آپولیپوپروتئین A و B در زنان یائسه دارای اضافه وزن
89
100
FA
زیبا
شوریده
کارشناس ارشد فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
malihe.saeedy@yahoo.com
ناهید
بیژه
بیژه
دانشیار گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
malihe.saeedy@birjand.ac.ir
ناهید
خوشرفتار یزدی
استادیار گروه آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
khoshraftar@um.ac.ir
10.22038/ijogi.2017.9594
مقدمه: دوران یائسگی به دلیل کاهش سطوح استروژن با افزایش درصد چربی و بهویژه چربی احشایی همراه است و این امر با خطر ابتلاء به بیماریهای قلبی - عروقی ارتباط مستقیم دارد؛ لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر 8 هفته تمرین هوازی در آب بر نیمرخ لیپیدی، گلوکز، مقاومت به انسولین و آپولیپوپروتئین A و B در زنان یائسه انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده در سال 1393 بر روی 26 زن یائسه در دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. آزمودنیها بهطور تصادفی در دو گروه کنترل و تمرین قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت 8 هفته در تمرینات ورزشی هوازی در آب شرکت کردند. از روش سه نقطهای و دستگاه سنجش ترکیب بدن و معادله هما به ترتیب، جهت تعیین درصد چربی، شاخص توده بدنی و مقاومت به انسولین استفاده شد؛ همچنین از کیتهای مربوطه جهت ارزیابی مقادیر کلسترول، لیپوپروتئین کم چگال و پرچگال، تری گلیسرید، آپولیپوپروتئین A و B استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمونهای کولموگروف اسمیرنوف، تی وابسته و تی مستقل انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: تمرین هوازی منظم در آب، باعث کاهش معنیدار سطوح آپولیپوپروتئین A (001/0=p)، آپولیپوپروتئین B (019/0=p)، LDL (06/0=p)، کلسترول تام (03/0=p)، گلوکز (038/0=p) و مقاومت به انسولین (003/0=p) و افزایش معنیدار HDL (015/0=p) گردید؛ همچنین در این گروه TG (72/0=p) نیز کاهش یافت که از نظر آماری معنیدار نبود. در گروه کنترل نیز سطوح آپولیپوپروتئین A (029/0=p) و B (026/0=p) بهطور معنیداری کاهش یافت؛ افزایش معنیدار سطوح TG (027/0=p) و افزایش غیر معنیدار کلسترول تام (30/0=p) و گلوکز (80/0=p) در گروه کنترل مشاهده شد. مقاومت به انسولین (61/0=p) در این گروه کاهش یافت که معنیدار نبود.
نتیجهگیری: هشت هفته تمرین هوازی در آب، منجر به بهبود برخی عوامل خطرساز قلبی - عروقی در زنان یائسه دارای اضافه وزن میشود و اینگونه تمرینات جهت پیشگیری از ابتلاء به بیماری تصلب شرایین و بیماریهای قلبی عروقی توصیه میگردد.
آپولیپوپروتئین B و A,تمرین هوازی در آب,زنان یائسه,گلوکز,مقاومت به انسولین,نیمرخ چربی
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9594.html
https://ijogi.mums.ac.ir/article_9594_4a47c144ab1537dcde707afdbf8e642a.pdf