ORIGINAL_ARTICLE
ارتباط مقادیر پروتئین ادرار نمونه های 8 و 16 ساعته با 24 ساعته جهت تشخیص پره اکلامپسی
مقدمه: دفع پروتئین ادرار، یکی از مهمترین علائم پره اکلامپسی می باشد. جمع آوری ادرار 24 ساعته، استاندارد طلایی جهت تعیین پروتئین ادرار می باشد. با توجه به دشواری و پر هزینه بودن این روش، مطالعات زیادی جهت یافتن شیوه ای ساده تر و سریع تر انجام شده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط مقادیر پروتئین ادرار 8 و 16 ساعته با 24 ساعته در زنان با فشار خون بالا جهت تشخیص پره اکلامپسی انجام شد. روشکار: این مطالعه مقطعی از نوع ارزش تشخیصی در سال 1387 بر روی 184 زن بارداری که بر اساس نظر پزشک جهت تشخیص پره اکلامپسی در مرکز آموزشی درمانی امام رضا (ع) بستری شده بودند، انجام شد. افراد شامل دو گروه فشار خون طبیعی (92 نفر) و فشار خون بالا (92 نفر) بودند. در طی 24 ساعت، سه نمونه ادراری 8 ساعته در ظروف جداگانه و به صورت متوالی جمع آوری و حجم ادرار، سطح پروتئین و کراتینین ادرار اندازه گیری شد. حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی و ضریب همبستگی پیرسون پروتئین ادرار 8 ساعت اول، سوم و 16 ساعته محاسبه شد. داده ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های تی زوجی، لون و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. یافتهها: در بیماران با فشار خون بالا، پروتئین ادرار 8 ساعت اول دارای حساسیت 8/58%، ویژگی 92% و ارزش اخباری مثبت و منفی 5/62% و 8/90% بود. نمونه ادرار 16 ساعته، دارای حساسیت 5/76%، ویژگی 96% و ارزش اخباری مثبت و منفی 3/81% و 7/94% بود. ضریب همبستگی بین نمونه ادرار 8 ساعت اول و 16 ساعت با پروتئین ادرار 24 ساعته به ترتیب 621/0 و 832/0 بود. نتیجهگیری: نمونه ادرار 16 ساعته، ارتباط مثبت قوی و نمونه ادرار 8 ساعته اول و سوم، ارتباط مثبت متوسطی با نمونه ادرار 24 ساعته داشت. جمع آوری کوتاه مدت ادرار، ارزش تشخیصی بیشتری در رد پره اکلامپسی دارد.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_819_dadd02aa640147b0eddf1697bf08dbbb.pdf
2013-04-21
1
6
10.22038/ijogi.2013.819
پروتئین ادرار
پره اکلامپسی
تشخیص
فرحناز
کشاورزی
fnkeshavarzi@yahoo.com
1
دانشیار گروه زنان و زایمان، مرکز توسعه و تحقیقات بالینی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.
AUTHOR
انیس الدوله
نانکلی
anisnankali@yahoo.com
2
استادیار گروه زنان و زایمان، مرکز توسعه و تحقیقات بالینی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.
LEAD_AUTHOR
طراوت
فاخری
3
دانشیار گروه زنان و زایمان، مرکز توسعه و تحقیقات بالینی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.
AUTHOR
نسرین
جلیلیان
njalilian@yahoo.com
4
استادیار گروه زنان و زایمان، مرکز توسعه و تحقیقات بالینی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.
AUTHOR
پریسا
پیروزنیا
5
متخصص زنان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.
AUTHOR
احمد
خشای
6
کارشناس ارشد آموزش پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.
AUTHOR
ویدا
سپاهی
7
کارشناس ارشد آموزش پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
فراوانی و شدت علائم یائسگی و ارتباط آن با عوامل فردی در زنان سنین قبل و بعد از یائسگی شهر اهواز
مقدمه: یائسگی، یکی از وقایع طبیعی زندگی زنان است، اما برخی علائم آن به اندازه ای شدید است که بر فعالیت های عادی روزانه افراد تأثیر منفی می گذارد. ابزارهای مختلفی جهت اندازه گیری و ارزیابی علائم یائسگی وجود دارند. یکی از این ابزارها، مقیاس درجه بندی شده یائسگی (MRS) می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانی و شدت علائم یائسگی در زنان سنین قبل و بعد از یائسگی با استفاده از ابزار MRS و ارتباط آن با عوامل فردی انجام شد. روشکار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی و مقطعی در سال 1391 بر روی 512 نفر از زنان سنین قبل و بعد از یائسگی در شهر اهواز انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه اطلاعات فردی و پرسشنامه MRS بود. پرسشنامه MRS شامل 11 علامت مربوط به یائسگی در سه حیطه جسمانی، روانی و ادراری- تناسلی می باشد که با مقیاس 5 درجه ای لیکرت سنجیده می شوند. این پرسشنامه برای تمام نمونه ها به وسیله مصاحبه چهره به چهره تکمیل شد. داده ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS(نسخه 16) و آزمون های آماری تی و آنووا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. یافتهها: 344 نفر (2/67%) از افراد، یائسه و 168 نفر (8/32%) غیر یائسه بودند. امتیاز کلی MRS برابر با 96/8±12/23 بود که در دو گروه افراد غیر یائسه و یائسه تفاوت معناداری نشان داد (0001/0>p). شایعترین علامت مرتبط با یائسگی در زنان یائسه (6/71%) و غیر یائسه (5/62%)، دردهای عضلانی و مفاصل بود. شدیدترین شکایت نیز در هر دو گروه یائسه (47/1±79/2) و غیر یائسه (29/1±30/2) مربوط به دردهای عضلانی و مفاصل بود. بین امتیاز کلی MRS و متغیرهای تحصیلات (01/0=p در زنان یائسه و 0001/0>p در زنان غیر یائسه)، درآمد (002/0=p در زنان یائسه و 04/0=p در زنان غیر یائسه)، سیگار کشیدن (01/0=p در زنان یائسه) و ورزش (001/0=p در زنان غیر یائسه) ارتباط معناداری وجود داشت. نتیجهگیری: شایعترین و شدیدترین علامت مربوط به یائسگی در زنان یائسه و غیر یائسه، مربوط به دردهای عضلانی و مفاصل بود. زنان ورزشکار، غیر سیگاری و زنان با تحصیلات و درآمد بالاتر، امتیاز MRS بهتری داشتند.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_825_71c7703d50970188688d59e92fa64722.pdf
2013-04-21
7
15
10.22038/ijogi.2013.825
ارزیابی علائم
بعد از یائسگی
قبل از یائسگی
سمیه
مکوندی
somayemakvandi@gmail.com
1
دانشجوی دکترای بهداشت باروری، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
LEAD_AUTHOR
شیرین
زرگر شوشتری
2
دانشجوی کارشناسی ارشد مامایی، واحد بین الملل اروند، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.
AUTHOR
حمیده
یزدی زاده
yazdi@yahoo.com
3
کارشناس ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.
AUTHOR
وحیده
ذاکر حسینی
4
استادیار زنان و زایمان، واحد بین المللی اروند، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.
AUTHOR
آراسته
بسطامی
bastami_hr@yahoo.com
5
کارشناس ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز، اهواز، ایران.
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه پیامدهای نوزادی در زنان نخست زا در دو گروه زایمان فیزیولوژیک و مرسوم: یک کارآزمایی بالینی
مقدمه: مداخلات پزشکی غیر ضروری ارائه شده برای زایمان، منجر به ایجاد پیامدهای نامطلوب در زمینه مادری و نوزادی شده است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه پیامدهای جنینی- نوزادی در بین زنان نخست زا انجام شد. روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی یک سوکور در سال 1390 بر روی 370 مادر نخست زا که به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده بودند، در بیمارستان شهید نورانی تالش انجام شد. انتخاب نمونه ها به صورت تصادفی با استفاده از نرم افزار انتخاب تصادفی نمونه و از طریق بلوک بندی 4 و 6 تایی انجام شد. نوع مداخله در پاکت ارائه شده به هر مراجعه کننده، تعیین شده بود. داده ها از طریق چک لیست، مشاهده سیر زایمان، نتایج آزمایشات و پیگیری تلفنی جمع آوری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 13) و آزمون های تی و کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. یافتهها: ضربان قلب جنین در مراحل زایمانی در گروه زایمان فیزیولوژیک نسبت به گروه زایمان مرسوم، بیشتر در محدوده طبیعی بود که این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (001/0p<). دو گروه از نظر آپگار دقیقه اول، اختلاف آماری معنی داری نداشتند (32/0=p) ولی این اختلاف در مورد آپگار دقیقه پنجم، معنی دار بود (001/0p<). دو گروه زایمان فیزیولوژیک و مرسوم از نظر PH گاز خون شریانی (028/0=p)، نیاز به احیاء (072/0=p) و میزان بستری در بخش نوزادان (019/0=p) اختلاف آماری معنی داری داشتند. نتیجهگیری: با توجه به فرآیند فیزیولوژیک زایمان و عدم نیاز به مداخلات پزشکی، می توان پیامدهای زایمانی نوزادی را با استفاده از روش های غیر دارویی کاهش درد زایمان، بهبود بخشید.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_842_025931d3120ff355ef869d9a3efec7c5.pdf
2013-04-21
16
22
10.22038/ijogi.2013.842
بارداری
پیامد
زایمان
مادران
نخست زا
فهیمه
صحتی شفائی
sehhatief@tbzmed.ac.ir
1
کارشناس ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
AUTHOR
سامیه
کاظمی
kazemi.samiyeh@gmail.com
2
دانشجوی کارشناسی ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
LEAD_AUTHOR
مرتضی
قوجازاده
as4007@yahoo.com
3
استادیار گروه فیزیولوژی، مرکز تحقیقات سلامت باروری زنان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
رحم جایگزین: از دیدگاه زنان نابارور
مقدمه: ناباروری به عنوان یک بحران روانی، استرس زیادی را بر زوجین نابارور وارد کرده و به طرق گوناگون، سلامت روانی آنان را تهدید می کند. یکی از جدیدترین روش های کمک باروری، روش رحم جایگزین است. جنبه های بی نظیر رحم جایگزین باعث شده که این روش در سال های اخیر، بحث برانگیزترین روش کمک باروری محسوب شود. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین آگاهی و نگرش زنان نابارور نسبت به رحم جایگزین انجام شد. روشکار: این مطالعه توصیفی مقطعی در سال 90-1389 بر روی 150 زن نابارور که جهت درمان به مرکز ناباروری فاطمیه همدان مراجعه کرده بودند، انجام شد. نمونه گیری به روش تصادفی سیستماتیک انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه و روش جمعآوری آن، از طریق مصاحبه بود. اطلاعات پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های توصیفی و تحلیلی اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. یافتهها: 65 نفر (3/43%) از زنان در صورت لزوم، موافق استفاده از رحم جایگزین بودند. 74 نفر (3/49%) از زنان ترجیح میدادند که رحم را از افراد آشنا دریافت کنند. 103 نفر (6/68%)، با مطلع ساختن کودک از نحوه به دنیا آمدنش موافق بودند. 101 نفر (3/67%) از زنان، آموزشی در مورد رحم جایگزین دریافت نکرده بودند. علی رغم اینکه فقط 15 نفر (10%) از زنان نابارور نسبت به رحم جایگزین آگاهی ضعیفی داشتند، ولی 80 نفر (3/53%) از آنان نگرش مثبتی نسبت به این روش داشتند. نتیجهگیری: علی رغم آگاهی نسبتاً خوب زنان نابارور نسبت به رحم جایگزین، ولی نگرش آنان نسبت به این روش چندان مثبت نیست. بنابراین به میزان زیادی نیاز به فرهنگ سازی و ایجاد بستر در این زمینه بین عموم مردم احساس میشود.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_840_40064a180d4c28276cfd025ca54446fa.pdf
2013-04-21
23
32
10.22038/ijogi.2013.840
آگاهی
رحم جایگزین
ناباروری
نگرش
انسیه
محبی کیان
ensh491@yahoo.com
1
دانشجوی کارشناسی ارشد مامایی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
LEAD_AUTHOR
هدیه
ریاضی
hedyehriazi@yahoo.con
2
مربی گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
AUTHOR
سعید
بشیریان
saiedbashirian@yahoo.com
3
استادیار گروه بهداشت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی همدان، همدان، ایران.
AUTHOR