per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2014-08-23
17
114
1
7
10.22038/ijogi.2014.3412
3412
Original Article
بررسی ارتباط عوارض مادری با پیش آگهی آسفیکسی نوزادی
Evaluation of the Relationship between Maternal Complications and Prognosis in Infants with Birth Asphyxia
حسن بسکابادی
boskabadih@mums.ac.ir
1
غلامعلی معموری
maamourigh@mums.ac.ir
2
سلمه دادگر
dadgars@mums.ac.ir
3
فاطمه باقری
4
فهیمه رشیدی فکاری
fahimehrashidi85@yahoo.com
5
دانشیار گروه نوزادان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
استاد گروه نوزادان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
استادیار گروه زنان ومامایی، مرکز تحقیقات سلامت زنان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
مربی گروه پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه آزاد اسلامی مشهد، مشهد، ایران.
کارشناس ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
مقدمه: آسفیکسی، یک مشکل جدی در مراقبت های پری ناتال می باشد. شناخت عوامل خطر و زمینه ساز آسفیکسی میتواند گام مهمی در پیشگیری، تشخیص و درمان سریع تر آن داشته باشد، با این وجود مطالعات اندکی در این زمینه وجود دارد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط عوارض مادری با آسفیکسی نوزادی انجام شد. روش کار: این مطالعه مقطعی - تحلیلی در سال 92-1386 بر روی 346 زن تازه زایمان کرده واجد شرایط ورود به مطالعه بستری در بیمارستان آموزشی درمانی قائم (عج) مشهد انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، فرم مصاحبه و فرم ثبت اطلاعات جهت بررسی مشخصات بارداری و زایمانی بود. سپس نوزادان در دو گروه با و بدون آسفیکسی قرار گرفتند، جهت مقایسه دقیقتر تعداد نوزادان در دو گروه یکسان در نظر گرفته شد و ارتباط آسفیکسی با مشکلات حین بارداری و زایمان مورد مقایسه قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS(نسخه 5/11) و آزمون های تی مستقل، کای دو و آنالیز واریانس یک طرفه انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. یافته ها: از 346 زن بررسی شده در این مطالعه، 168 (55/48درصد) نفر از زنان دارای نوزاد تازه متولد شده مبتلا به آسفیکسی و 178 (44/51 درصد) نفر دارای نوزاد تازه متولد شده عدم مبتلا به آسفیکسی بودند و دو گروه از نظر عوارض دوران بارداری تفاوت آماری معنی داری داشتند (001/0p<). 40 نفر (46/16درصد) از زنان دارای نوزاد آسفیکسی و 85 نفر (97/34درصد) از زنان دارای نوزاد سالم به روش واژینال زایمان کردند (001/0p<). همچنین 43 نفر (21/27درصد) از مادران دارای نوزاد آسفیکسی و 3 نفر (89/1درصد) از زنان دارای نوزاد سالم، لیبر عارضه داری را تجربه کرده بودند (001/0p<). همچنین 10 نفر (45/6درصد) از زنان دارای نوزاد آسفیکسی عوارض حین زایمانی داشتند در حالی که هیچ کدام از مادران دارای نوزاد سالم چنین عارضه ای نداشتند (001/0p<). نتیجه گیری: بین عوارض مادری با پیامد آسفیکسی نوزادی ارتباط مستقیمی وجود دارد که بیانگر نیاز و توجه بیشتر به مراقبت های دوران بارداری و مراحل زایمانی می باشد.
Introduction: Birth asphyxia is a serious health condition, requiring prenatal care. Determination of predisposing risk factors for asphyxia is important in the prevention, diagnosis, and treatment of this condition. However, limited research has been conducted in this regard. Therefore, this study aimed to investigate the relationship between maternal complications and prognosis in infants with birth asphyxia. Methods: This cross-sectional study was conducted on 346 eligible postpartum women at Mashhad Ghaem Hospital in 2006-2013. Data collection tool, data registry forms, and interview forms were used to analyze pregnancy-related and childbirth data. The infants were divided into two groups with and without asphyxia. For a more detailed comparison, the number of infants in both groups were considered equal and asphyxia associated with problems during pregnancy were compared in the two groups. Independent t-test, Chi-square, and ANOVA were performed, using SPSS version 11.5. P-value less than 0.05 was considered statistically significant. Results: Of 346 women surveyed in this study, 168 (48.55%) subjects gave birth to asphyxic newborns and 178 (51.44%) subjects delivered healthy newborns (without asphyxia). The difference in pregnancy complications was significant between the two groups (P<0.001). Overall, 40 (16.46%) women with asphyxic newborns and 85 (34.97%) women with healthy newborns underwent vaginal delivery (P<0.001). Also, 43 (27.21%) mothers with asphyxic newborns and 3 (1.89%) women with healthy newborns experienced significant pregnancy-related complications (P<0.001). Moreover, 10 (6.45%) women with asphyxic newborns had complications during delivery, while mothers with healthy newborns experienced no such complications (P<0.001). Conclusion: As the results indicated, there is a direct relationship between maternal complications (during pregnancy or delivery) and the outcome of neonatal asphyxia. Therefore, more attention needs to be paid to prenatal and childbirth care.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_3412_edfebfd1ca6823d17dee5ddef659353c.pdf
آسفیکسی
آنسفالوپاتی هیپوکسیک ایسکمیک
پیش آگهی
Asphyxia
Hypoxic ischemic encephalopathy
Prognosis
per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2014-08-23
17
114
8
18
10.22038/ijogi.2014.3414
3414
Original Article
تعیین ارتباط انگیزه های فرزندآوری با ترجیحات باروری
Relationship between Fertility Motivations and Preferences in Couples
طلعت خدیوزاده
khadivzadeh@mums.ac.ir
1
الهام ارغوانی
elham.arghavani1@gmail.com
2
محمد تقی شاکری
shakerim@mums.ac.ir
3
استادیار گروه بهداشت باروری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
دانشجوی کارشناسی ارشد مامایی؛ دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
استاد گروه پزشکی اجتماعی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
مقدمه: انسان فاعل و تصمیم گیرنده است.در پس هر عملی ارادی انگیزه دخیل است. باروری، عملی ارادی است پس انگیزه در آن دخالت مستقیم دارد. با توجه به فقدان اطلاعات در خصوص انگیزه و ترجیحات زوجین جوان در کشور، مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط انگیزههای باروری و ترجیحات باروری در زوجین در آستانه ازدواج انجام شد. روش کار: این مطالعه مقطعی در سال 1392 بر روی 450 زوج مراجعه کننده به مراکز بهداشت پیش از ازدواج در شهر مشهد انجام شد. ابزار گردآوری دادهها در این مطالعه، پرسشنامه اطلاعات فردی، پرسشنامه ترجیحات باروری میلر (1995) و پرسشنامه انگیزههای باروری میلر (1995) بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 5/11) و آزمون های کولموگروف - اسمیرنوف، من ویتنی، رگرسیون چند متغیره و ضریب همبستگی اسپیرمن انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد. یافته ها: انگیزه های مثبت باروری مانند دیدگاه سنتی با میل به فرزندآوری (001/0=p) و تعداد دلخواه فرزند (001/0=p) همبستگی مثبت و معنیدار و با زمان دلخواه فرزندآوری (001/0=p) همبستگی معکوس و معناداری داشت. انگیزه های منفی باروری مثل ترس از والد شدن با میل به فرزندآوری، تعداد دلخواه فرزند و زمان دلخواه فرزندآوری ارتباط معنیداری نداشت (001/0p>). نتیجهگیری: بین انگیزههای مثبت باروری در زوجین با میل به فرزندآوری و تعداد ایدهآل فرزند ارتباط مستقیمی وجود دارد. بر این اساس با برنامهریزی جهت ایجاد و تقویت انگیزههای مثبت در سنین پایینتر و قبل از ازدواج ممکن است بتوان باروری را در جامعه به حد مطلوب رساند.
Introduction: Human is a decision maker and his/her every action is triggered by different motivations. Motivation is directly involved in one’s childbearing decision. Considering the lack of information about young couples’ childbearing motivations and preferences in our country, this study was conducted to determine the relationship between fertility motivations and preferences in couples referring to premarital counseling clinics at Mashhad healthcare centers in 2013. Methods: In this descriptive, analytical study, 450 couples, referring to healthcare centers providing premarital counseling, were selected via convenience sampling. Data were collected using Miller’s Fertility Preferences and Childbearing Questionnaire. The gathered data were analyzed using Pearson’s correlation and independent t-test. Results: As the results indicated, positive childbearing motivation like the traditional view was significantly correlated with childbearing desires and ideal number of children (P<0.001); however, it was inversely associated with the preferred time for childbearing (P<0.001). Also, negative childbearing motivation like Fear of being parents was not significantly associated with fertility preferences (P>0.001). Conclusion: The findings of this study indicated that positive childbearing motivations are significantly correlated with childbearing desires and the ideal number of children.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_3414_afc52df01610ce305f6c756f27669800.pdf
انگیزههای باروری
ترجیحات باروری
زوجین
مشاوره قبل از ازدواج
Couples
Fertility preferences
Fertility motivations
Premarital counseling
per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2014-08-23
17
114
19
26
10.22038/ijogi.2014.3413
3413
Original Article
تأثیر برنامه ورزشی هوازی بر کیفیت زندگی زنان پری منوپوز و منوپوز: یک کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده
Effects of Aerobic Exercise on Quality of Life in Premenopausal and Postmenopausal Women: A Randomized Controlled Trial
مژگان میرغفوروند
mirghafourvandm@tbzmed.ac.ir
1
سکینه محمد علیزاده چرندابی
sakineh mohammadalizadeh@yahoo.com
2
سحرناز نجات
nejatsan@sina.tums.ac.ir
3
مهرناز اصغری
m.asghari1355@yahoo.com
4
استادیار گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
استادیار گروه مامایی، مرکز تحقیقات علوم اجتماعی مؤثر بر سلامت، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
دانشیار گروه آمار و اپیدمیولوژی، مرکز تحقیقات بهره برداری از دانش سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.
دانشجوی کارشناسی ارشد مامایی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
مقدمه: یائسگی یک رویداد فیزیولوژیک است که منجر به پیامدهای جسمانی، روانی و اجتماعی در زندگی زنان شده و در نتیجه کیفیت زندگی آنان را تحت تأثیر قرار میدهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر ورزش هوازی بر کیفیت زندگی زنان پری منوپوز و منوپوز انجام شد. روش کار: این مطالعه کارآزمایی در سال 1392 بر روی 54 زن متأهل سالم منوپوز و پریمنوپوز 60-45 ساله شهرستان کلیبر انجام شد. افراد به طور تصادفی در دو گروه مداخله (انجام ورزشی هوازی به صورت پیادهروی با شدت متوسط، 3 روز در هفته به مدت 12 هفته) و کنترل (بدون مداخله) قرار گرفتند. پرسشنامه کیفیت زندگی زنان یائسه توسط هر دو گروه قبل از مداخله، 8 و 12 هفته بعد از مداخله تکمیل شد. دو گروه از نظر نمرات بعد از مداخله با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس با کنترل نمرات پایه مورد مقایسه قرار گرفتند. نمرات پایین تر نشان دهنده کیفیت بهتر زندگی و شدت کمتر نشانه های یائسگی است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS(نسخه 18) و آزمون های کولموگروف - اسمیرنوف، کای دو، کای دو روند، تی مستقل، آزمون تحلیل کواریانس و اندازه های تکراری انجام شد. 05/0>p معنادار در نظر گرفته شد. یافته ها: با کنترل نمره کیفیت زندگی قبل از مداخله، میانگین نمره کلی کیفیت زندگی در پایان هفته 8 9/1- تا 7/13- (فاصله اطمینان 95%، تفاوت میانگین تعدیل یافته: 8/7-) و هفته 12 پس از مداخله (9/7- تا 8/17-، 9/12-) در گروه مداخله به طور معناداری کمتر از گروه کنترل بود. همچنین نمره زیر دامنه های جسمانی و روانی- اجتماعی در هفته 8 و 12 و زیر دامنه وازوموتور در هفته 12 در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل کاهش معنیداری داشت (05/0>p). بین دو گروه از نظر نمره بُعد علائم جنسی تفاوت معنیداری وجود نداشت (46/0=p). نتیجه گیری: انجام ورزش هوازی با شدت متوسط در بهبود کیفیت زندگی زنان منوپوز و پری منوپوز مؤثر است.
Introduction: Menopause is a physiological event which can have physical, mental, and social consequences for women and affect their quality of life. This study aimed to assess the efficacy of aerobic exercise in women’s quality of life during premenopausal and postmenopausal periods. Methods: This randomized controlled trial was conducted on 54 healthy, married, premenopausal and postmenopausal women, aged 45-60 years, in Kaleibar city in 2013. The participants were randomly allocated into two groups of 27 subjects. The intervention group followed an exercise program including walking three times per week for 12 weeks. The control group received no interventions. Quality of life was assessed by the menopause quality of life questionnaire (MENQOL), recorded at baseline and 8 and 12 weeks after the intervention. Lower scores indicate better quality of life and less severe symptoms of menopause. For data analysis, Kolmogorov-Smirnov test, Chi-square, and repeated measures ANOVA were performed, using SPSS version 18. P-value less than 0.05 was considered statistically significant. Results: By controlling MENQOL score before the intervention, the mean total score of MENQOL in the intervention group was significantly lower than that of the control group after 8 [adjusted mean difference: −7.8 (95% confidence interval: −13.7 to −1.9)] and 12 weeks [−12.9 (−17.8 to −7.9)]. Scores of psychosocial and physical domains were significantly lower in the intervention group, compared to the control group 8 and 12 weeks after the intervention; a similar finding was obtained regarding the vasomotor domain 12 weeks after the intervention (P<0.05). However, there was no significant difference in sexual domain between the two groups (P=0.46). Conclusions: As the results indicated, moderate-intensity aerobic exercise improves quality of life in premenopausal and postmenopausal women.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_3413_281ed7bff8b6c74095675bf542a17701.pdf
کیفیت زندگی
ورزش هوازی
یائسه
aerobic exercise
Menopause
Quality of life