per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2014-06-22
17
104
1
10
10.22038/ijogi.2014.3022
3022
Original Article
تجربه زیسته مادران از انتخاب زایمان سزارین: یک مطالعه پدیدار شناسی
Women Lived Experience of Choice of Cesarean Delivery: A Phenomenology Study
روناک شاهوی
rshaho@yahoo.com
1
فاطمه رستمی
2
فرنگیس خسروی
f45khosravy@yahoo.com
3
فریبا رعنایی
fariba_ranaie@yahoo.com
4
لیلا هاشمی نسب
has_n_2010@yahoo.com
5
کژال حسامی
k_hesamy53@yahoo.com
6
فرزانه ظاهری
f.zaheri1968@gmail.com
7
استادیار گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سنندج، ایران.
کارشناس مامایی، بیمارستان بعثت، دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سنندج، ایران.
مربی گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سنندج، ایران.
مربی گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سنندج، ایران.
مربی گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سنندج، ایران.
مربی گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سنندج، ایران.
دانشجوی دکترای بهداشت باروری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
مقدمه: زایمان سزارین با درخواست مادر، به سزارین انتخابی برای بارداری ترم طبق درخواست مادر و علی رغم فقدان اندیکاسیون های مادری یا جنینی اطلاق می شود. میزان شیوع زایمان طبیعی و سزارین در زنان باردار یک کشور، یکی از شاخص های بررسی عملکرد برنامه های سلامتی مادران به شمار می رود و افزایش سزارین های غیر ضروری و کاهش زایمان طبیعی در بین زنان، حاکی از عملکرد نامناسب نظام سلامتی می باشد. مطالعه حاضر با هدف تبیین تجربه زیسته مادران نخست زا از انتخاب زایمان سزارین انجام شد. روش کار: در این مطالعه کیفی با رویکرد پدیدارشناسی، 12 زن نولی پار با روش مصاحبه عمیق و نیمه سازمان یافته مورد بررسی قرار گرفتند. مصاحبه ها با توافق شرکت کنندگان در مراکز درمانی یا منزل آنان صورت گرفت و شرکت کنندگان دلایل انتخاب روش سزارین را 6 هفته پس از زایمان به بحث گذاشتند. تمام مصاحبه ها ضبط و کلمه به کلمه پیاده شد و با استفاده از روش کولیزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در این مطالعه 3 درونمایه اصلی و چندین درون مایه فرعی استخراج شد. درونمایه های اصلی شامل: ترس، تجربه نامطلوب و تشویق دیگران بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه و عوامل مؤثر در انتخاب سزارین الکتیو در مادران نخست زا، به نظر می رسد که بهترین راه کاهش میزان سزارین، کاهش سزارین در خانم های نخست زا است. بنابراین باید زنان نخست زا با ایجاد درک صحیح نسبت به مزایا، خطرات و عوارض احتمالی روش های زایمان، به سمت زایمان طبیعی سوق داده شوند.
Introduction: Cesarean delivery on maternal request is defined as an elective cesarean for term pregnancy in the absence of any maternal or fetal indication. Rate of vaginal delivery and cesarean section is one of the mother health program indexes. Increase of cesarean section and decrease of vaginal birth is representative of poor performance of the health program. The purpose of this study was explanation of nulliparous women's lived experience of cesarean delivery as a birth choice. Methods: This qualitative study with phenomenology approach was conducted on 12 nulliparous women using in-depth interview method and semi-structured. Interviews were done in health care centers or women's home. The participants discussed reasons for the request for cesarean six weeks after childbirth. All interviews were recorded and analyzed by Colaizzi method. Results: Three main themes and many sub-themes were extracted during this study. The main themes were: fear, unpleasant experience and others encouragement. Conclusion: According to the results of this study and effective factors in choice of elective cesarean in nulliparous women, it seems the best way to reduce cesarean section rate is decreasing the rate of cesarean in nulliparous women. Therefore nulliparous women with knowledge about the benefits, risks and possible complications of delivery methods should encourage selecting vaginal delivery.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_3022_4ddb3266ce4482df6bd7dba90faff745.pdf
سزارین
زنان
مطالعه کیفی
Cesarean section
Qualitative research
Women
per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2014-06-22
17
104
11
17
10.22038/ijogi.2014.3020
3020
Original Article
بررسی سطح سرمی اسیدفولیک و هموسیستئین در زنان باردار و ارتباط آن با پره اکلامپسی
The Association of Serum Levels of Folic Acid and Homocysteine in Pregnant Women with Pre-Eclampsia
آذر جعفری
afm_5783@yahoo.com
1
سمیه رئیسی
s.reiisi@yahoo.com
2
شهربانو پرچمی
parchamis@yahoo.com
3
کیهان قطره
4
نگار امیری
hasty869@yahoo.com
5
سپیده میرج
sepidemiraj@yahoo.com
6
دستیار تخصصی زنان و مامایی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، شهرکرد، ایران.
دانشجوی دکترای ژنتیک، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک وزیست فناوری تهران، تهران، ایران.
کارشناس ارشد بیوتکنولوژی، مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، شهرکرد، ایران.
استادیار گروه بیوشیمی، مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، شهرکرد، ایران.
دستیار تخصصی زنان و مامایی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، شهرکرد، ایران.
استادیار گروه زنان و مامایی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، شهرکرد، ایران.
مقدمه: پره اکلامپسی، یکی از دلایل عمده مرگ و میر مادران باردار و نوزادان آن ها می باشد ولی علت بروز آن هنوز مشخص نیست. مطالعات نشان داده اند که افزایش هموسیستئین در خون مادر، با بیماری های مختلف از جمله پره اکلامپسی همراه است. برای مهار افزایش هموسیستئین، ویتامین های زیادی تجویز می شود که از جمله آن ها می توان به اسیدفولیک اشاره کرد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان اسیدفولیک و هموسیستئین در خون زنان باردار و ارتباط آن با پره اکلامپسی انجام شد. روش کار: این مطالعه مورد- شاهدی در سال 91-1390 بر روی 125 زن باردار مبتلا به پره اکلامپسی و 125 زن باردار سالم که به بیمارستان هاجر شهرکرد مراجعه کرده بودند، انجام شد. 5 سی سی خون از هر نفر گرفته و میزان اسیدفولیک و هموسیستئین سرم اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS (نسخه 20) و آزمون های تی، کای دو، آنالیز واریانس دو طرفه و همبستگی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. یافته ها: سطح سرمی هموسیستئین در افراد با پره اکلامپسی در مقایسه با گروه کنترل افزایش داشت (01/0=p) (8/4±27/11 در برابر 9/3±9/9 ماکرومولار/ لیتر) و همچنین سطح سرمی اسید فولیک در بیماران به طور معنی داری پایین تر از گروه کنترل بود (002/0=p) ( 3/4±96/9 در برابر 6/3±39/8 نانوگرم/ میلی لیتر). موارد دیگر شامل BMI، سن، سن زایمان و وزن نوزاد تفاوت معناداری را در دو گروه نشان دادند (001/0>p) و دیگر متغیرها مانند سطح تحصیلات هیچ گونه تفاوت معناداری را بین دو گروه نشان ندادند (257/0=p). نتیجه گیری:مادران بارداری که سطح خونی هموسیستئین، سن و BMI بالاتری دارند از احتمال بیشتری برای ابتلا به پره اکلامپسی برخوردارند لذا شاید بتوان با افزایش دوز مصرفی اسید فولیک در خانم های حامله، سطح سرمی هموسیستئین آن ها را کاهش داد و از پره اکلامپسی جلوگیری کرد.
Introduction: Pre-eclampsia is one of the main cause of death in pregnant mothers and their babies, but its cause is still unknown. Studies have shown that increased maternal homocysteine in the blood is associated with various diseases such as pre-eclampsia. For inhibition from serum homocysteine elevation, high dose folic acid can be prescribed in these cases. This study aimed to assess the association of serum levels of folic acid and homocysteine with pre-eclampsia. Methods: This case-control study was conducted on 125 women with pre-eclampsia and 125 healthy pregnant women referred to Hajar hospital of Shahrekord, Iran during 2011-2012. 5 ml of blood sample was taken and serum levels of folic acid and homocysteine were measured. Data were analyzed using SPSS software version 20 and t-test, chi-square, two-way ANOVA and correlation regresion. P value less than 0.05 was considered significant. Results: Mean levels of homocysteine were elevated in cases with pre-eclampsia compared to control group (p=0.01) (11.27±4.8 vs. 9.9±3.9 µmol/l) and mean level of folic acid were significantly lower in cases with pre-eclampsia (p=0.002) (9.96±4.3 vs. 8.39±3.6 ng/ml). BMI, age, gestational age and neonatal weight have been shown to be different statistically in two groups (p<0.001) and other variables such as education level revealed no significant differences between two groups (p=0.257). Conclusion: Mothers with high serum levels of homocysteine and folic acid and high age and BMI are more at risk of pre-eclampsia. It seems that upper dose of folic acid can prevent or decrease the risk of pre-eclampsia.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_3020_4a73a3b3ecf9d36768af2d2af542471e.pdf
اسیدفولیک
پره اکلامپسی
هموسیستئین
folic acid
Homocysteine
Pre-eclampsia
per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2014-06-22
17
104
18
28
10.22038/ijogi.2014.3021
3021
Original Article
بررسی تأثیر اجرای بسته آموزشی مبتنی بر خودکارآمدی بر اعتماد به نفس مادری زنان نخست زا در مراقبت از شیرخوار
The Effect of Self-Efficacy Training Package on Maternal Self-Confidence of Primiparous Women in Infant Care
فرزانه جعفرنژاد
jafarnejadf@yahoo.com
1
الهام آزموده
azmoudehe901@mums.ac.ir
2
سیدرضا مظلوم
mazlomr@mums.ac.ir
3
طیبه ریحانی
reyhanit@mums.ac.ir
4
مربی گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
دانشجوی کارشناسی ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
دانشجوی دکترای پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
مربی گروه پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
مقدمه: خودکارآمدی، عامل اصلی تأثیرگذار بر عملکرد صحیح و مسئولیت پذیری مادران است. اعتماد به نفس نیز متغیری اساسی در روند سازگاری با مادر شدن و ایفای نقش مادری می باشد. استراتژی های ارتقاء خودکارآمدی در برخی مطالعات منجر به بهبود پیامدهای مادری- فرزندی شدند. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر بسته آموزشی مبتنی بر خودکارآمدی بر اعتماد به نفس مادری زنان نخست زا در مراقبت از شیرخوار انجام شد.روش کار: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی در سال 1392 بر روی 61 نفر از زنان نخست زای مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر مشهد جهت اخذ مراقبت نوبت دوم پس از زایمان انجام شد. افراد به طور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. بسته آموزشی مبتنی بر استراتژی های ارتقاء خودکارآمدی بندورا تهیه و برای گروه مداخله اجرا شد. ابزار پژوهش در این مطالعه پرسشنامه انتظارات والدی و اعتماد به نفس مادری لیپز بود که قبل و بعد از مداخله تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS (نسخه 16) و آزمون های تی مستقل، کای دو، تی زوجی، من ویتنی و ویلکاکسون و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.یافته ها: میانگین نمره خودکارآمدی و اعتماد به نفس مادری قبل از مداخله در دو گروه تفاوت آماری معناداری نداشت (05/0<p). بعد از اجرای بسته آموزشی، افزایش معنادار خودکارآمدی در گروه مداخله 5/22±4/205 نسبت به کنترل7/42±8/186مشاهده شد (039/0=p). اما بر اساس نتایج آزمون تی مستقل، تفاوت معناداری در نمره اعتماد به نفس بعد از مداخله در دو گروه وجود نداشت (05/0<p). پس از مداخله ارتباط خطی معناداری بین نمره خودکارآمدی و اعتماد به نفس در گروه مداخله وجود داشت (001/0=p).نتیجه گیری: آموزش و حمایت از مادر در مورد مراقبت از شیرخوار بر اساس تئوری خودکارآمدی منجر به ارتقاء خودکارآمدی مادری می شود اما تفاوت معناداری در نمره اعتماد به نفس مادری در مرحله بعد از مداخله ایجاد نمیکند.
Introduction: Maternal Parental Self-Efficacy (MPSE) has been identified as a major determinant of competence in parenting behaviors and responsibility. Confidence is also a key variable in the process of coping with motherhood and maternal role attainment. In some studies, self efficacy promotional strategies led to improve maternal-child outcomes. So, the aim of this study was to determine the effectiveness of self-efficacy training package on maternal self confidence of primiparous women in infant care. Methods: This randomized clinical trial was conducted in 2013on 61 primiparous women referred to health centers of Mashhad, Iran for giving second postpartum care. Women were randomly divided into two groups of intervention and control. Training package based on Bandura's self-efficacy strategies was prepared and implemented for the intervention group. The research instruments were Parental Expectations Survey and Lips Maternal Confidence, that were completed before and after the intervention. Data were analyzed with SPSS software version 16, independent t-test, chi-square, Man-Whitney, Wilcoxon and Pearson tests. P value less than 0.05 was considered significant. Results: The mean score of maternal self-efficacy and confidence was not statistically different between the two groups before the intervention (p>0.05). After implementation of the training package, significant increase in efficacy was observed in the intervention group (205/4±5/22) compared to the control (186/8±42/7) (p=0.039). But according to the results of the independent t-test, there was not a significant difference in the confidence mean scores after the intervention between two groups (p>0.05). After the intervention, there was a significant linear relationship between self-efficacy and confidence scores in the intervention group (p=0.001). Conclusion: Maternal training and support in infant caring based on self-efficacy strategies increase maternal self-efficacy, but it has no significant increase on maternal self-confidence.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_3021_2cdae7e933d65c35d20fa60678fc8fa0.pdf
آموزش
اعتماد به نفس
خودکارآمدی
مادران
Education
mothers
self-confidence
self efficacy