per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2012-11-21
15
28
1
8
10.22038/ijogi.2012.5630
5630
Original Article
ارزیابی جهش های ژن GPR54 در دختران ایرانی با بلوغ زودرس فامیلیال
GPR54 Gene Mutations in Iranian Girls with Central Familial Precocious Puberty
نصرت قائمی
ghaemin@mums.ac.ir
1
سمانه نوروزی اصل
2
محمدرضا عباس زادگان
3
مارتا قهرمان
4
رحیم وکیلی
vakilir@mums,ac.ir
5
. دانشیار و فوق تخصص غدد و متابولیسم کودکان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
استادیار و فوق تخصص غدد و متابولیسم کودکان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، بیرجند، ایران
دانشیار و فوق تخصص ژنتیک انسانی، مرکز تحقیقات ژنتیک پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
کارشناس ارشد ژنتیک انسانی، مرکز تحقیقات ژنتیک پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
استاد و فوق تخصص غدد و متابولیسم کودکان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
مقدمه: مسیر انتقال پیام GPR54/Kisspeptin به عنوان دروازه و تنظیم کننده فعالیت نورون های آزاد کننده
گونادوتروپین و عامل کلیدی شروع بلوغ می باشد. جهش های از دست دهنده عملکرد در ژن گیرنده متصل شونده به
پروتیین GPR54 )G با تأخیر بلوغ مرکزی و جهش های کسب کننده عملکرد این ژن با بلوغ زودرس مرکزی
همراهی دارد. مطالعه حاضر برای اولین بار در ایران و با هدف شناسایی جهش ها در بلوغ زودرس مرکزی به خصوص
با موارد فامیلیال انجام شد.
روشکار: در این مطالعه آینده نگر که در سال 1388-83 انجام شد، 225 کودک با بلوغ زودرس مراجعه کننده به
درمانگاه غدد و متابولیسم کودکان بیمارستان امام رضا )ع( مورد ارزیابی بالینی و آزمایشگاهی قرار گرفتند و از بین
آنها، 25 کودک با بلوغ زودرس مرکزی که سابقه فامیلی بلوغ زودرس در بستگان درجه یک یا دو داشتند، انتخاب
شدند. نمونه خون بیماران جهت ارزیابی گرفته شد و DNA استخراج شد و به کمک تکنیک واکنش زنجیره ای
پولیمراز )PCR( تکثیر و تعیین توالی گردید و نتایج به دست آمده با استفاده از نرم افزار سکوانچر مورد تجزیه و
تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در این مطالعه، موتاسیونی در ژن GPR54 مشاهده نشد ولی سه نوع پلی مورفیسم مشخص شد:
(rs10407968(24A>G در 52% بیماران، (rs3050132(1091T>A در 44% بیماران و پلی مورفیسم جدید
492C>G در یک بیمار مشاهده شد )4%(.
نتیجهگیری: پلی مورفیسم ژن GPR54 در اکثر بیماران با بلوغ زودرس مرکزی وجود دارد.
Introduction: Kisspeptin /GPR54 signal pathway is a gate and regulator of activity of GnRH neurons and a key factor in initiation of puberty. Loss of function and gain of function mutations in GPR54 gene are associated with hypogonadotropic hypogonadism and central precocious puberty respectively. This study was designed to evaluate mutations of GPR54 gene in familial precocious puberty in Iran for the first time.
Methods: This clinical-experimental study was held on 225 pediatric patients with precocious puberty who referred to the pediatric department of Imam Reza hospital (2009-2010). Among them, Twenty five pediatric patients who had central precocious puberty with positive familial history genomic were selected. Blood samples were taken for assessment. DNA was extracted and by the means of polymerase chain reaction (PCR), it was amplified and sequenced directly. Data were analyzed by using of Sequencher software.
Results: In this study no mutations were found in GPR54 gene while three types of polymorphism: rs10407968 (c.24A>G) in 52% of patients, rs3050132 (c.1091T>A) in 64% and a novel polymorphism c.492C>G in one patient (4%) was distinguished.
Conclusion: Polymorphism was found in maximum of the patients with central precocious puberty in this study.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5630_a318b3cb298eb3ac1bc312da9c47697c.pdf
بلوغ زودرس فامیلی
پلی مورفیسم
جهش ژنتیکی
ژن GPR54
Familial precocious puberty
GPR54gen
Mutation
Polymorphism
per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2012-11-21
15
28
9
12
10.22038/ijogi.2012.5631
5631
Original Article
مقایسه اثر اکسیتوسینو پروستاگالندینE1)میزوپروستول( قبل از کورتاژ بر سرویکسبیمارانبا سقط فراموش شده در 41 هفته اول بارداری
Comparison of Effect of Oxytocin and Prostaglandin E1 on Cervix Prior to Curettage in First Trimester
جواد مرفوع
1
ناهید شهبازیان
n_shahbazian@yahoo.com
2
ماندانا عبداللهی
3
استادیار گروه زنان و مامایی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.
دانشیار گروه زنان و مامایی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.
رزیدنت گروه زنان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران
مقدمه: در سقط فراموش شده، محصوالت بارداری با وجود گذشت دوره طوالنی پس از مرگ جنین، خارج نمی شوند.
اختالالت انعقادی ثانویه با باقی ماندن محصوالت بارداری نادر است ولی درمان انتظاری )صبر کردن تا خروج خود به
خودی محصوالت بارداری( باعث نگرانی مادر شده و اکثراً تمایل به تخلیه رحم دارند. برای آسان تر بودن و کمتر شدن
عوارض کورتاژ بهتر است قبل از انجام آن، سرویکس را آماده کرد. مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه ای اثر اکسی
توسین و میزوپروستول، قبل از کورتاژ بر سرویکس بیماران با سقط فراموش شده در سه ماهه اول بارداری انجام شد.
روش کار: این مطالعه کاربردی بالینی بر روی 121 بیمار که به دلیل سقط فراموش شده، جهت ختم بارداری در فاصله
زمانی فروردین 1381 لغایت آذر 1381 به بیمارستان های امام خمینی )ره( و رازی اهواز مراجعه کرده بودند، انجام شد.
افراد به صورت تصادفی و به روش قرعه کشی به 2 گروه تقسیم شدند. دیالتاسیون اولیه سرویکس با بوژی اندازه گیری
شد. سپس افراد گروه اول، اکسی توسین به مقدار 13 واحد در 1333 سی سی سرم رینگر در عرض 8 ساعت از ساعت
12 شب قبل از عمل تا 8 صبح به مقدار 03 قطره در دقیقه دریافت کردند و گروه دوم ساعت 12 شب قبل از عمل 233
میکروگرم قرص میزوپروستول واژینال دریافت کردند. میزان دیالتاسیون سرویکس قبل از کورتاژ در هر دو گروه با هم
مقایسه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS )نسخه 11( و آزمون های آماری تست تی و
تی زوجی انجام شد. میزان p کمتر از 3/31 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته ها: میانگین سنی افراد 22 ± 1/38 سال با محدوده سنی 11-02 سال بود. افزایش دیالتاسیون در گروه اول 2/1 میلی
متر )03%( و در گروه دوم 0 میلی متر )21%( بود و بین دو گروه تفاوت آماری معنی داری به دست آمد )p>3/331(. در
افرادی که اکسی توسین دریافت کرده بودند، بین زنان مولتی پار و نولی پار از نظر میزان دیالتاسیون سرویکس تفاوتی مشاهده
نشد ولی در گروه دریافت کننده میزوپروستول، میزان دیالتاسیون بین این دو گروه تفاوت معنی داری داشت )p>3/31(.
نتیجه گیری: استفاده از اکسی توسین و میزوپروستول روش های مؤثری برای آمادگی سرویکس قبل از کورتاژ می
باشند. میزوپروستول تأثیر بیشتری نسبت به اکسی توسین دارد
Introduction: In missed abortion, expulsion of the conceptus does not occur despite a prolonged period after embryonic death. Coagulation defects due to retention of a dead fetus are rare, however expectant management, can cause anxiety and many women prefer to have the uterus evacuated. For decreased complication and simplicity of curettage, it is better to ripening the cervix. This study designed to compare the efficacy of oxytocin and misoprostol for cervical ripening in first trimester in patient with missed abortion.
Methods: In this clinical application study, 126 patients participated who admitted for evacuation of missed abortion in Imam Khomeini and Razi hospitals in Ahvaz, Iran 2006-2007. Patients were randomly assigned to two groups having 63 patients in each group. Primary dilatation of cervix measured with dilator .One group (group I) was given intravenous infusion of 50U oxytocin in 1000cc ringer in 8 hour from 12 midnight until 8 Am, at a rate of 40 drops in minute. Another group (group II) was given 200µg intravaginal misoprostol at 12 midnight. Dilatation of cervix measured before curettage between two groups and then compared. Data statistically analyzed by using SPSS software version 11, t-test and paired t-test. P value less than 0.05 was considered statistically significant.
Results: Mean age of patient was 27±6.08 in range of 15-47 years. The mean of dilatation in group I was 2.5 mm (49%) and group II was 4 mm (76%) and two groups had significant difference (p<0.001). In patients who receive oxytocin, there is no significant difference in cervical dilatation between nulliparous and multiparous, but in patients who receive misoprostol, the cervical dilatation had significant difference between these two groups (p<0/001).
Conclusion: Oxytocin and misoprostol are effective for ripening of cervix before curettage, but misoprostol is more effective than oxytocin.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5631_cae685397a6a63ae5559327d21157c80.pdf
اکسی توسین
دیالتاسیون وکورتاژ
سقط فراموش شده
سه ماهه اول بارداری
میزوپروستول
Dilatation and curettage
First trimester of pregnancy
Misoprostol
Missed abortion
Oxytocin
per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2012-11-21
15
28
13
20
10.22038/ijogi.2012.5632
5632
Original Article
عوامل مرتبط با استریای بارداری در زنان نخست زا
Associated Factors with Striae Gravidarum in Nulliparous Women
کبری خاجوی شجاعی
prskhajavi@yahoo.com
1
علی دواتی
2
ناهید خلدی
3
سکینه موید محسنی
4
سمیه شالچی تبریزی
5
مربی گروه بهداشت و پزشکی اجتماعی، دانشکده پزشکی، دانشگاه شاهد تهران، تهران، ایران
استادیار گروه بهداشت و پزشکی اجتماعی، دانشکده پزشکی، دانشگاه شاهد تهران، تهران، ایران.
مربی گروه بهداشت و پزشکی اجتماعی، دانشکده پزشکی، دانشگاه شاهد تهران، تهران، ایران
استادیار گروه زنان و زایمان، دانشکده پزشکی، دانشگاه شاهد تهران، تهران، ایران.
دانشجوی پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه شاهد تهران، تهران، ایران.
مقدمه:
استریای بارداری از جمله تغییرات پوستی بارداری است که با توجه به شیوع باال و عدم وجود درمان قطعی و ایجاد مشکالت روحی و زیبایی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل مرتبط خصوصاً مصرف گروه های غذایی با استریای شکمی در دوران بارداری انجام شد.
روشکار:
این مطالعه مقطعی - مقایسه ای در سال 1333 بر روی 211 زن باردار نخست زا با سن بارداری 33 تا 43 هفته در بیمارستان شهید مصطفی خمینی تهران انجام شد.
نمونه گیری
به صورت در دسترس و داده ها از طریق فرم اطالعاتی با مصاحبه توسط محقق گردآوری شد. شدت استریای بارداری با استفاده از رتبه بندی دیوی در ناحیه شکم تعیین شد و داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS )نسخه 13( و آزمون همبستگی اسپیرمن و آزمون کای- اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان p کمتر از 3/30 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته ها: فراوانی استریای بارداری در افراد مورد مطالعه 11/0 درصد بود. در این مطالعه بین استریای بارداری با سن مادر، شاخص توده بدنی، افزایش وزن در طول بارداری، قطر شکم، وزن نوزاد، سابقه خانوادگی استریای بارداری، مقدار متوسط مصرف روزانه مایعات، لبنیات، میوه و سبزیجات ارتباط آماری معنی داری مشاهده شد )p>3/30(. هیچ ارتباطی بین استریای بارداری با سابقه مصرف کرم یا هرگونه ماده چرب کننده و مصرف پروتئین مشاهده نشد )p>3/30(.
نتیجه گیری: عالوه بر سن مادر، شاخص توده بدنی، افزایش وزن در طول بارداری، قطر شکم، وزن نوزاد، سابقه خانوادگی استریای بارداری، کیفیت تغذیه از جمله مصرف مایعات، میوه و سبزیجات نیز بر شدت استریای بارداری تأثیرگذار است.
Introduction: Striae gravidarum is one of the skin changes during pregnancy. According to its high prevalence, indefinite treatment, and also cause of psychological and beauty problems in women is important. Therefore, this study was aimed to determine the associated factor with striae gravidarum.
Methods: This cross-sectional study was implemented on 288 nulliparous healthy women with gestational age of 37 to 40 in year 2011 in Shahid Mostafa Khomeini hospital in Tehran. Using cluster sampling, data were gathered through interview by the researcher. Thestriae gravidarumintensity wasranked by Davey’s score. Data were analyzed by SPSS statistical software version 19, Spearman’s correlation coefficient, and chi-square tests. P value less than 0.05 was considered statistically significant.
Results: Frequency of striae gravidarum was 88.5% in this research. Statistically significant correlation was observed between striae gravidarum and mother's age, body mass index, weight gain during pregnancy, abdomen diagonal, infant's weight, family history of striae gravidarum, daily water intake, dairy, fruit and vegetable consumption (p<0.05). But no relationship was found between striae gravidarum and cream usage and daily consumption ofprotein (p<0.05).
Conclusion: Mother's age, body mass index, weight gain during pregnancy, abdomen diagonal, infant's weight, family history of striae gravidarum, daily water intake, dairy, fruit and vegetable consumption affect theseverity of striae gravidarum.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5632_71b3fedf9f1982306730da29e20416ae.pdf
استریای بارداری
رتبه بندی دیوی
زنان نخست زا
شاخص توده بدنی
Body mass index
Davey score
Nulliparous women
Striae gravidarum
per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2012-11-21
15
28
21
30
10.22038/ijogi.2012.5633
5633
Original Article
بررسی ارتباط ترس از زایمان، اضطراب پنهان و کیفیت خواب در بارداری با پیامد زایمانی در زنان نخست زا
Fear of Childbirth, Trait Anxiety and Quality Sleep in Pregnancy and Birth Outcomes in Nulliparous Woman
زهرا علیپور
kanom_alipour@yahoo.com
1
مینو لمیعیان
2
ابراهیم حاجی زاده
hajizadeh@modares.ac.ir
3
کارشناس ارشد مامایی، گروه مامایی و بهداشت باروری، دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس تهران، تهران، ایران.
استادیار گروه مامایی و بهداشت باروری، دانشکده پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس تهران، تهران، ایران
دانشیار گروه آمار زیستی، دانشکده پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس تهران، تهران، ایران.
مقدمه: اضطراب و ترس از زایمان ممکن است در سه ماهه آخر بارداری با عوارض مامایی، تجربه منفی زایمانی و
افزایش سزارین همراه باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط اضطراب، ترس از زایمان و کیفیت خواب در سه
ماهه آخر بارداری با طول لیبر، القاء لیبر و روش زایمان انجام شد.
روشکار: در این مطالعه طولی آینده نگر، 156 زن باردار نخست زا با بارداری تک قلوی طبیعی )سن بارداری28-33
هفته( مراجعه کننده به مراکز بهداشتی– درمانی قم در سال 1383 به طور تصادفی وارد مطالعه شدند. متغیرهای
پیش بین شامل: اضطراب، ترس از زایمان و کیفیت خواب به ترتیب با سه پرسشنامه استاندارد: سنجش اضطراب
پنهان اسپیل برگر )STAI-T(، پرسشنامه نگرش زایمان )CAQ( و پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ )PSQI(
سنجیده شدند. متغیرهای پیامد زایمانی شامل: القاء لیبر، لیبر طول کشیده و روش زایمان از طریق پرونده های
پزشکی افراد ثبت شد. داده ها از طریق آزمون های کای دو، تحلیل رگرسیون لجستیک و آزمون همبستگی پیرسون
و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS )نسخه 16( تحلیل شدند. میزان p کمتر از 3/35 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافتهها: بین اضطراب پنهان، لیبر القاء شده و سزارین انتخابی ارتباط معنی داری وجود داشت )p=3/30(،
)p=3/331(. همچنین در گروه مادران مضطرب، احتمال القاء لیبر و سزارین انتخابی به ترتیب 2 و 13 برابر بیشتر بود
سزارین و لیبر القاء ،کشیده طول لیبر با اضطراب بین اما .)CI=1/2-85 OR=13/3( )CI=1/1-0/5 OR=2/1(
اورژانسی ارتباط معنی داری مشاهده نشد )p<3/1(. بین نمرات ترس از زایمان و کیفیت خواب با لیبر القاء شده و
طول کشیده، زایمان سزارین ارتباط معنی داری مشاهده نشد )p<3/1(.
نتیجهگیری: بین اضطراب پنهان و لیبر القاء شده و سزارین انتخابی ارتباط معنی داری وجود دارد.
Introduction: Anxiety and fear of childbirth in the last trimester of pregnancy, possibly is associated with complications of obstetrics, negative experiences and increased cesarean delivery. This study was aimed to study about relationship between anxiety, fear of childbirth and quality of sleep in the third trimester of pregnancy and length of labor, induction of labor and method of delivery.
Methods: In this prospective longitudinal study, 156 pregnant women (23-30 weeks) 2010 who referred to ten health centers in the Qom-Iran were included with simple random method. The predictor variables were the anxiety, fear of childbirth and quality sleep scores measured using the spielbrger's trait anxiety inventory, childbirth attitudes questionnaire and Pittsburgh Sleep Quality Index. The outcome variables were four obstetric complications: induced labor; prolonged labor; emergency cesarean section and method of delivery. Data were analyzed through chi-square test; logistic regression and Pearson correlation using SPSS softwareversion 16 was performed. P value less than 0.05 was considered statistically significant.
Results: Relation between trait anxiety in late pregnancy with induced labor and elective caesarean section significant (p=0.04), (p=0.001). Women who anxious had an increased risk for elective cesarean section and induced labor (OR=10.3; CI=1.2–85), (OR=2.1; CI=1.1–4.5), but not for; prolonged labor; emergency cesarean section (p>0.1). Between scores of fear of childbirth and sleep quality with induced labor, prolonged labor, emergency and elective caesarean section had not significant relationship (p>0.1).
Conclusions: Trait anxiety had significant relation with elective cesarean section and induced labor and high prevalence of caesarean.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_5633_f4078a761f2f25702c5538d96fa594a3.pdf
اضطراب
ترس از زایمان
سزارین
کیفیت خواب
لیبر القاء شده و طول کشیده
Anxiety
Cesarean section
Fear of childbirth
Induced and prolonged labor
Sleep Quality