per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2017-04-21
20
2
1
12
10.22038/ijogi.2017.8709
8709
Original Article
بررسی نحوه استفاده از خدمات و درمانهای ناباروری در زوجین نابارور مراجعهکننده به مراکز درمان ناباروری در ایران 93-1391
The utilization of infertility services by infertile couples in Iranian infertility Clinics in 2012-2014
بتول حسین رشیدی
bhrashidi@gmail.com
1
حسین ملک افضلی
malek179@gmail.com
2
فدیه حق اللهی
fedyeh_hagh@yahoo.com
3
مهراندخت عابدینی
mehran2kht@yahoo.com
4
محمد اسلامی
meslami@mohme.gov.ir
5
استاد گروه زنان و نازایی، پژوهشکده سلامت خانواده، مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.
استاد گروه آمار حیاتی، پژوهشکده سلامت خانواده، مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.
کارشناس ارشد آموزش مامایی، پژوهشکده سلامت خانواده، مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.
پزشک، وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، دفتر سلامت جمعیت خانواده و مدارس، تهران، ایران.
پزشک، وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، دفتر سلامت جمعیت خانواده و مدارس، تهران، ایران.
مقدمه: با توجه به شیوع ناباروری و اهمیت آن در سلامت جامعه، لازم است بهطور جدی برای مسائل آن برنامهریزی شود. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی نحوه استفاده از خدمات تشخیصی و درمانی در زوجین نابارور مراجعهکننده به مراکز درمان ناباروری خصوصی و دولتی در ایران انجام شد.
روشکار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی در طی سالهای 93-1391 بر روی 682 زوج مراجعهکننده به مراکز ناباروری خصوصی و دولتی انجام شد. افراد از 15 مرکز درمان ناباروری متعلق به 9 استان کشور، از طریق روش نمونهگیری غیراحتمالی در دسترس انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامههای محقق ساخته جهت تعیین نحوه استفاده از خدمات و مشکلات اقتصادی- اجتماعی موجود در گرفتن خدمات، در زوج نابارور بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 21) و آزمونهای تیتست و کای اسکوئر انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: 515 نفر (5/75%) از زوجین نابارور در اولین مراجعه، به متخصصین زنان و زایمان مراجعه کرده بودند. در 363 نفر (2/53%) از زوجین سابقه قطع درمان مشاهده شد، که در 230 نفر (61%) مشکلات اقتصادی مهمترین عامل قطع درمان بود. عدم دسترسی فیزیکی در 113 نفر (6/28%) عامل شایع دیگر قطع درمان بود.
نتیجهگیری: بسیاری از آزمایشات و درمانهای ناباروری پیشنهاد شده به زوجین، بهصورت غیرضروری تکرار میشوند. همچنین با توجه به درصد بالای قطع درمان، تلاش در ایجاد دسترسی به پوشش کامل بیمه خدمات ناباروری و استانداردسازی خدمات ناباروری میتواند راهگشای حل این مشکلات باشد.
Introduction: Due to the high prevalence of infertility and its impact on public health, it is needed to seriously plan for its issues. Therefore this study was performed was performed with aim to investigate the utilization of infertility services by infertile couples referred to the public and private infertility centers.
Methods: This descriptive and analytic study was performed on 682 couples referred to the public and private infertility centers in 2012-2014. The subjects from 15 infertility centers of 9 provinces were selected through non-probability sampling method and were studied. Data collection tools were the researcher-made questionnaires to determine the utilization of infertility services by infertile couples and economic-social problems in the use of diagnostic or theraputic procedures. Data analysis was performed by SPSS software (version 21) and Chi-square and t-tests. P<0.05 was considered significant.
Results: 515 infertile couples (75.5%) reffered to a gynecologist for the first visit. 363 (53.2%) had a history of stopping therapy that economic factor was the most important reason for stopping treatment in 230 (61%). The second most common factor for stopping treatment was inaccessibility to the infertility centers in 113 (28.6%).
Conclusion: Many diagnostic procedures and treatments suggested to the infertile couples are repeated as unnecessary. Also, regarding to the high rate of treatment discontinuation, attempts to access to full coverage insurance of infertility services and the standardization of infertility services can help to solve these problems.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_8709_ca7d16003bb0f501e9375baaa8cb08a7.pdf
خدمات تشخیصی درمانی
ناباروری
نحوه استفاده از خدمات درمان ناباروری
Diagnostic and treatment services
Infertility
Utilization of infertility services
per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2017-04-21
20
2
13
20
10.22038/ijogi.2017.8710
8710
Original Article
ارتباط پیکای دوران بارداری با وضعیت امنیت غذایی خانوار
The association between pica during pregnancy and household food security status
ندا عزالدین
neda.ezedin@yahoo.com
1
الهام حججی
elhamhojaji@yahoo.com
2
هانیه ولایتی
neda.nedaezedin.ezedin5@gmail.com
3
شقایق شعبانی نوشآبادی
4
دانشجوی دکترای تخصصی سیاستهای غذا و تغذیه، دانشکده تغذیه و صنایع غذایی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ، تهران، ایران.
کارشناسی ارشد علوم بهداشتی در تغذیه، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی قزوین، قزوین، ایران.
کارشناس علوم تغذیه، دانشکده علوم و مهندسی صنایع غذایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.
کارشناس علوم تغذیه، دانشکده علوم و مهندسی صنایع غذایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.
مقدمه: پیکا نوعی اختلال خوردن به معنی اشتیاق و تمایل به خوردن مداوم مواد غیرغذایی، از قبیل خاک یا گچ (ژئوفاژی)، ذرت یا نشاسته خام (آمیلوفاژی) و یخ یا برفک یخچال (پاگوفاژی) میباشد. مصرف مواد غیرغذایی میتواند تأثیر نامطلوبی بر مادر و جنین داشته باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط پیکای دوران بارداری با امنیت غذایی خانوار انجام شد. روشکار: این مطالعه مقطعی در سال 1393 بر روی 300 زن زایمان کرده مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی غرب تهران انجام شد. افراد به روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند و تعداد نمونهها از هر مرکز بر حسب تعداد مراجعان آن مرکز مشخص شد. برای گردآوری دادهها نیز، علاوه بر چک لیست مشخصات فردی و پیکا، پرسشنامه امنیت غذایی USDA مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 16) وروشهای آمار توصیفی و تحلیلی کای اسکوئر، آزمون تیمستقل و رگرسیون لوجستیک انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد. یافتهها: شیوع پیکا در مطالعه حاضر، 33/8% بهدست آمد و بین پیکای دوران بارداری و وضعیت امنیت غذایی خانوار ارتباط معنیداری مشاهده نشد. همچنین ارتباطی بین پیکای دوران بارداری و وضعیت اشتغال پدر و مادر و مصرف منظم مکمل آهن و اسید فولیک قبل از بارداری مشاهده نشد. اما پیکا با مصرف منظم مکمل آهن در بارداری (001/0=p) و میزان تحصیلات مادران ارتباط معنیداری داشت (011/0=p). نتیجهگیری: در مطالعه حاضر، ارتباطی بین پیکای دوران بارداری و وضعیت امنیت غذایی خانوار مشاهده نشد. انجام مطالعات بیشتر توصیه میشود.
Introduction: Pica is an eating disorder characterized by persistent ingestion of non-nutrition substances including: soil or clay (Geophagia), corn or laundry starch (Amylophagia) and ice or freezer frost (Pagophagia). Ingestion of some non-food substances during pregnancy may lead to serious implications for mother and fetus health. Therefore, this study was performed with aim to investigate the association between pica during pregnancy and household food security. Methods: This cross-sectional study was performed on 300 women who had delivered and referred to the health centers in the west of Tehran in 2014. The subjects were selected by stratified sampling method and the number of samples for each center was determined according to the referees. In addition to the checklist of demographic characteristics and pica data, the USDA questionnaire was also used. Data was analyzed by SPSS software (version 16) and descriptive and analytic analyses of Chi-square, T- test and logistic regression. PResults: The prevalence of pica in this study was 8.33% and there was no significant association between pica during pregnancy and household food security status. Also, no association was found between pica during pregnancy and paternal and maternal employment status and regular iron and folic acid supplementation before pregnancy. But, there was significant association between pica and regular iron supplementation during pregnancy (P=0.001) and educational status of mothers (P=0.011). Conclusions: In this study, no significant association was observed between pica during pregnancy and household food security; performing more studies are recommended.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_8710_09c7659dc0251694c82bf354dffc214b.pdf
امنیت غذایی
بارداری
پیکا
Food security
Pica
pregnancy
per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2017-04-21
20
2
21
30
10.22038/ijogi.2017.8711
8711
Original Article
مقایسه طرحواره نقش جنسیتی زوجین، در دو گروه از زنان با و بدون همسرآزاری مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر مشهد در سال 1394
Comparison of Gender schemas of Couples in women with and without Spouse abuse referred to Health Care Centers in Mashhad in 2015
شهلا نورانی سعدالدین
nouranish@mums.ac.ir
1
سمیه بهارشاهی
bahars921@mums.ac.ir
2
حبیب الله اسماعیلی
esmalyh@mums.ac.ir
3
نگار اصغریپور
4
مربی گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
دانشجوی کارشناسی ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
استاد آمار زیستی، مرکز تحقیقات نوزادان، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
استادیار روانشناسی بالینی، مرکز تحقیقات روانپزشکی و علوم رفتاری، بیمارستان ابن سینا، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
مقدمه: همسرآزاری اشاره به خشونتی دارد که از جانب شریک زندگی رخ داده و یا در حال انجام است. طرحواره نقش جنسیتی مجموعهای از باورهای فرد در مورد هویت زنانه یا مردانه است، بنابراین میتواند بر روابط افراد تأثیرگذار باشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه طرحواره نقش جنسیتی زوجین در زنان با و بدون همسرآزاری مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر مشهد انجام شد.
روشکار: این مطالعه تحلیلی - مقایسهای در سال 1394 بر روی 257 زوج مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر مشهد انجام گرفت. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای نقش جنسیتی بم و همسرآزاری ISA بود. با استفاده از پرسشنامه همسرآزاری، زوجین در دو گروه با و بدون همسرآزاری قرار گرفتند و با استفاده از پرسشنامه بم نمرات زنانگی، مردانگی و خنثی در زن و مرد تعیین شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمونهای کایاسکوئر، فیشر، تیمستقل و منویتنی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین نمره زنانگی و مردانگی در مردان گروه بدون همسرآزاری نسبت به گروه دیگر با اختلاف معناداری بیشتر بود (015/0=p، 013/0=p). میانگین نمره خنثی در مردان بدون همسرآزاری نسبت به گروه دیگر با اختلاف معناداری کمتر بود (024/0=p).
نتیجهگیری: صفات زنانگی در کنار ویژگیهای مردانگی، در مردان باعث میشود کمتر مرتکب همسرآزاری شوند و صفات خنثی در مردان عامل خطری برای همسرآزاری محسوب میشود.
Introduction: Spouse abuse refers to violence which is occurred or is being occurred from the partner. Gender role schemas is a set of one's beliefs about male or female identity, so it can affect the people's relationships. This study was performed with aim to compare the gender schemas couples in women with and without spouse abuse referred to health care centers in Mashhad.
Methods: This analytical-comparative study was performed on 257 couples referred to Mashhad health care centers in 2015. The tools included: Bem`s Sex-Role Inventory and ISA questionnaire (Index Spouse Abuse). By using ISA questionnaire, the couples were divided into two groups of with and without Spouse abuse, and using Bem questionnaire, the scores of femininity, masculinity and undifferentiated in women and men were determined. Data were analyzed by SPSS software (version 16), and Chi-square, Fisher, independent-t and Mann-Whitney tests. P<0.05 was considered significant.
Results: Mean scores of femininity and masculinity in men without spouse abuse were significantly higher than other group (P=0.015) (P=0.013). Mean score of undifferentiated in men without spouse abuse was significantly lower than other group (P=0.024).
Conclusion: Femininity attributes along with masculinity attributes in men decrease spouse abuse. But undifferentiated attributes in men are considered as risk factor for spouse abuse.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_8711_cd447392387d554273af5c0caaa5ccc3.pdf
زوجین
نقشهای جنسیتی
همسرآزاری
Couples
Gender roles
Spouse abuse
per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2017-04-21
20
2
31
40
10.22038/ijogi.2017.8712
8712
Original Article
بررسی ارتباط عوامل فردی و باورهای بهداشتی با میزان اضطراب قبل از ماموگرافی در زنان مراجعهکننده به مراکز ماموگرافی
Association between personal characteristics and health beliefs with pre-mammography anxiety in women referred to mammography centers
فرخنده حیاتی
farkhonde_hayati@yahoo.com
1
سیمین جهانی
jahanisimin@yahoo.com
2
پروانه موسوی
mosavip2009@yahoo.com
3
محمد حسین حقیقیزاده
4
مربی گروه پرستاری، دانشکده پرستاری، دانشکده علوم پزشکی آبادان، آبادان، ایران.
استادیار گروه پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.
مربی گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.
مربی گروه آمار، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایران.
مقدمه: سرطان پستان شایعترین بدخیمی در زنان است که در صورت عدم تشخیص به موقع و درمان مؤثر، بالقوه کشنده میباشد. نقش باورها در انجام رفتارهای غربالگری برای کنترل بیماری بسیار مفید میباشد، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط عوامل فردی و باورهای بهداشتی با میزان اضطراب قبل از ماموگرافی در زنان مراجعهکننده به مراکز ماموگرافی انجام شد.
روشکار: این مطالعه توصیفی در سال 1389 بر روی 120 نفر از زنان مراجعهکننده به دو مرکز ماموگرافی شهر اهواز انجام شد. افراد به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به سه پرسشنامه مشخصات جمعیت شناختی و بالینی، باورهای بهداشتی و اضطراب موقعیتی پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 18) و آزمونهای آماری توصیفی (میانگین، انحراف معیار، فراوانی مطلق و نسبی) و استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: در این مطالعه 64 نفر (3/53%)از واحدهای پژوهش، از اضطراب خفیف برخوردار بودند. بین سن و میزان اضطراب (001/0=p) و همچنین بین درآمد ماهیانه و اضطراب (031/0=p) ارتباط معنیداری مشاهده شد. بین تعداد انجام ماموگرافی با میزان اضطراب ارتباط معنیداری پیدا شد (000/0=p). بین مجموع نمرات باورهای بهداشتی نسبت به موانع انجام ماموگرافی و حساسیت درک شده نسبت به سرطان پستان و اضطراب ارتباط معنیداری یافت نشد (55/0=p).
نتیجهگیری: طراحی و اجرای برنامههای آموزشی گسترده درسطح جامعه میتواند تأثیر بسزایی در تصحیح و ارتقاء سطح نگرش و دانش زنان درباره رفتارهای بهداشتی پیشگیری و غربالگری سرطان پستان داشته باشد.
Introduction: Breast cancer is the most common malignancy in women which is potentially fatal in the case of no early diagnosed and no effective treatment. The role of beliefs in screening behavior is very useful to control disease. Therefore, this study was performed with aim to determine the relationship between personal characteristics and health beliefs with anxiety before mammographyin women referred to mammography centers.
Methods: This descriptive study was performed in 2010 on 120 women referred to two mammography centers in Ahvaz. The subjects were selected by convenience sampling and they asked to three questionnaires of demographic and clinical characteristics, health beliefs and situational anxiety. Data was analyzed by SPSS software (version 18), and descriptive statistics (mean, standard deviation, absolute and relative frequency) and inferential statistics of Pearson correlation and linear regression. P<0.05 was considered significant.
Results: In this study, 64 cases (53.3%) had mild anxiety. Significant relationship was found between age and anxiety (p=0.001) and also between monthly income and anxiety (p=0.031). There was significant relationship between the numbers of mammography and anxiety (p=0.000). No significant relationship was observed between the total scores of health beliefs about barriers to perform mammography and perceived susceptibility toward breast cancer and anxiety (p=0.55).
Conclusion: Designing and implementation of extensive training programs at the community level can have a significant impact in correcting and promoting of women's attitudes and knowledgeTop of Form
about health behaviors of prevention and screening for breast cancer.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_8712_1e07822f63e93b6ef8c6bdf7bc68da26.pdf
اضطراب قبل از ماموگرافی
باورهای بهداشتی
زنان
Health Beliefs
Pre-mammography anxiety
Women
per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2017-04-21
20
2
41
49
10.22038/ijogi.2017.8713
8713
Original Article
مقایسه تأثیر رایحه بهارنارنج و مریم گلی بر درد پس از سزارین
Comparison of the effect of Citrus arantium and Salvia officinalis aroma on post-cesarean section pain
فروزان شریفیپور
1
ماندانا میر محمدعلی
2
مژگان هاشمزاده
3
کارشناس ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.
دانشجوی دکترای آسیب و بلایای طبیعی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.
دانشجوی دکترای بهداشت باروری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.
مقدمه: تسکین درد پس از سزارین به طور مؤثر و بیخطر که با توانایی مادر برای مراقبت از نوزادش اختلال ایجاد نکند ضروری است. درد پس از سزارین با کاهش توانایی مقاومت در برابر عفونت، افزایش میزان استفاده از مسکنها، تأخیر در بهبودی زخم و ... همراه است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تأثیر رایحه بهارنارنج و مریم گلی بر درد پس از سزارین انجام شد. روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی سه گروهه در سال 1393 بر روی 120 زن باردار که جهت سزارین به بیمارستان معتضدی کرمانشاه مراجعه کرده بودند، انجام شد. در دو گروه مداخله بلافاصله بعد از شروع درد، 4، 8 و 12 ساعت پس از آن، آروماتراپی با 3 قطره از اسانس انجام شد و در گروه کنترل آروماتراپی با نرمال سالین به روش مشابه انجام شد. هر سه گروه از نظر میزان دریافت مسکن یکسان بودند. شدت درد با استفاده از مقیاس درجهبندی عددی قبل از مداخله و نیم ساعت بعد از هر چهار مداخله ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 18) و آزمونهای آنالیز واریانس، کروسکال والیس، کای دو، فریدمن و من ویتنی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد. یافتهها: میانگین درد قبل از مداخله در سه گروه اختلاف معنیداری نداشت (15/0=p). پس از مداخله، در گروه مداخله با بهارنارنج و مریم گلی میانگین درد در مرحله اول، دوم، سوم و چهارم مداخله در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنیداری یافت (001/0p<). همچنین در هر چهار مرحله مداخله میانگین شدت درد بین گروه رایحه مریم گلی و بهارنارنج اختلاف آماری معنیداری وجود نداشت (05/0<p) و هر دو رایحه تأثیر یکسانی بر کاهش درد پس از سزارین داشتند. نتیجهگیری: بین رایحه بهارنارنج و رایحه مریم گلی در کاهش درد بعد از عمل جراحی سزارین تفاوت معناداری وجود ندارد، بنابراین استفاده از هر دو رایحه به عنوان تکنیک ساده، غیرتهاجمی و ارزان جهت کاهش درد بعد از سزارین توصیه میشود.
Introduction: Post-cesarean pain relief in an effective way without danger so that not to disturb mother’s ability to take care of her child is required. Post-cesarean pain is associated with reduced resistance against infections, increased use of analgesics and delayed wound healing. This study was performed with aim to compare the effect of Citrus arantium and Salvia officinalis aroma on post-cesarean section pain. Methods: This three-group randomized clinical trial was performed on 120 pregnant women who had referred to Kermanshah Motazedi Hospital for cesarean in 2014. Aromatherapy with 3 drops of essence was fulfilled on two intervention groups immediately after the onset of pain, 4, 8 and 12 hours after it. Aromatherapy using normal saline was fulfilled on the control group in the same way. Severity of pain was evaluated using Visual Analogue Scale before and half an hour after each four interventions. Data was analyzed using SPSS software (version 18) and Chi-square, ANOVA, Kruskal-Wallis, Friedman and Mann Whitney tests. PResults: Mean of pain severity before the intervention was not significantly different between the three groups (P=0.15). After the intervention, mean of pain in the intervention groups of Citrus arantium and Salvia officinalis was significantly reduced in the first, second, third and fourth stage of intervention compared with control group (P<0.001). Also, in each four stage of the intervention, mean of pain severity was not significantly different between Citrus arantium aroma and Salvia officinalis aroma groups and both had similar effects on relief of post-cesarean section pain. Conclusion: There was no significant difference between Citrus arantium aroma and Salvia officinalis aroma groups in reducing post-cesarean section pain, therefore, the use of both aromas is recommended as simple, noninvasive and inexpensive technique to reduce post-cesarean pain.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_8713_23aae92ffbea3c11b1f9ed48f24c551f.pdf
بهارنارنج
درد
رایحه
سزارین
مریم گلی
Aroma
Cesarean section
Citrus aurantium
Pain
Salvia officinalis
per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2017-04-21
20
2
50
59
10.22038/ijogi.2017.8715
8715
Original Article
تأثیر آموزش منشور حقوق زنان باردار بر میزان عملکرد ماماها و رضایتمندی زنان باردار مراجعهکننده به بیمارستان امام رضا (ع) کبودرآهنگ، سال 1394
Effect of Education of Pregnant Women's Bill of Rights on Midwives Function and Satisfaction of Pregnant Women Referred to Imam Reza hospital, Kaboudarahang, 2015
زیبا نیازی
zibaniazy@yahoo.com
1
آرزو شایان
arezoo.shayan2012@yahoo.com
2
رفعت بخت
bakht_r@yahoo.com
3
قدرت الله روشنایی
roshanaei@yahoo.com
4
سیده زهرا معصومی
zahramid2001@gmail.com
5
کارشناس ارشد مشاوره در مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی همدان، همدان، ایران.
مربی گروه مامایی، مرکز تحقیقات مراقبتهای مادر و کودک، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی همدان، همدان، ایران.
مربی گروه بهداشت مادر و کودک، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی همدان، همدان، ایران.
استادیار گروه آمار زیستی و اپیدمیولوژی، مرکز تحقیقات مدلسازی بیماریهای غیرواگیر، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی همدان، همدان، ایران.
استادیار گروه مامایی، مرکز تحقیقات مراقبتهای مادر و کودک، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی همدان، همدان، ایران.
مقدمه: رعایت حقوق مددجویان، موضوعی مهم در کیفیت مراقبت سلامت و راهکاری جهت بهبود عملکرد ماماها و رضایتمندی مادران میباشد. با توجه به مشکلات بیشماری که در دوران بارداری و زایمان محتمل است، رعایت حقوق مددجویان، موضوعی مهم در کیفیت مراقبت از مادران و راهکاری جهت دستیابی به رضایتمندی بیشتر میباشد، لذا مطالعه حاضر با هدف تأثیر آموزش منشور حقوق زنان باردار بر میزان عملکرد ماماها و رضایتمندی زنان باردار انجام شد.
روشکار: این مطالعه مداخلهای در سال 1394 بر روی 331 زن زایمان کرده و 13 مامای شاغل در بیمارستان امام رضا (ع) کبودرآهنگ انجام شد. ابزار گردآوری دادهها برای زنان زایمان کرده، پرسشنامه محقق ساخته، و برای ماماها چک لیست بررسی عملکرد بود. قبل از مداخله آموزشی، 176 زن در مورد میزان رعایت حقوقشان رضایتسنجی شدند، عملکرد ماماها نیز بهوسیله چک لیست ارزیابی شد، سپس کارگاه آموزشی دو روزه برای پرسنل مامایی برگزار و رضایتسنجی از 155 زن دیگر انجام شد و عملکرد ماماها مجدداً ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمونهای ویلکاکسون، ضریب همبستگی اسپیرمن و من ویتنی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: عملکرد ماماها قبل و بعد از آموزش، در حیطه جسمی، روحی و عملکرد کل، تفاوت آماری معنیداری داشت (05/0p<)، به عبارت دیگر ماماها بعد از مداخله آموزشی، عملکرد بهتری در رعایت حقوق زنان باردار داشتند. رضایتمندی مادران از ماماها نیز در حیطه روحی افزایش داشت (05/0p<).
نتیجهگیری: آموزش منشور حقوق بیمار میتواند منجر به ارتقای عملکرد پرسنل مامایی و رضایتمندی مراجعین شود، بنابراین اجرایی کردن منشور حقوق زنان باردار در مراکز دولتی و خصوصی گامی مؤثر جهت افزایش هرچه بیشتر رضایتمندی در مراجعین خواهد بود.
Introduction: Alleviating labor pain has always been one of the most important issues in midwifery practice. Nowadays, non-pharmacological pain relief methods such as aromatherapy are considered due to low side effects. This study was performed with aim to review the studies which evaluated the effect of aromatherapy on relief of labor pain.
Methods: In this review study, electronic databases including: SID, Iranmedex, Magiran, IranDoc, Cochrane Library, MEDLINE/PubMed, Scopus and Google Scholar were searched with the keywords of aromatherapy, labor pain and clinical trial up to November 9, 2016. Search was limited based on English or/and Persian articles. The quality of studies was assessed using the Cochrane "risk of bias" tool. The results were reported qualitatively.
Results: Of 456 articles which were found in the initial search, 24 randomized trials (3414 participants) were selected for systematic review. The studies were conducted in Iran, India, Egypt, Korea, Italy and New Zealand. The used essence were lavender in 11 articles, rose in 6 articles, common sage in 3 articles, geranium in 3 articles, jasmine in 3 articles, chamomile in 2 articles, peppermint in 2 articles, bitter orange in 1 article, mandarin in 1 article, orange in 1 article, pink in 1 article, ginger in 1 article, lemongrass in 1 article and frankincense in 1 article. Most of the studies showed the positive effects of aromatherapy on labor pain relief.
Conclusion: Available data demonstrate that aromatherapy can be an effective intervention for alleviation of labor pain, but more studies with strong methodology are needed to achieve more rigorous evidence.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_8715_06fe23459f74c055dbcee0066ac930ce.pdf
آموزش
حقوق بیمار
رضایت بیمار
زنان باردار
ماما
Aromatherapy
Clinical trial
Labor pain
Systematic review
per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2017-04-21
20
2
60
67
10.22038/ijogi.2017.8716
8716
Original Article
مقایسه تأثیر دوازده هفته تمرین هوازی در نوبتهای صبح و بعدازظهر بر کاتابولیسم پروتئین زنان دیابتی
Effect of 12 Weeks Aerobic Exercise in morning and afternoon on Diabetic Women’s protein Catabolism
حسن درواخ
hassan.darvakh64@gmail.com
1
آسیه سادات موسویان
asieh.mousavian@gmail.com
2
کارشناس ارشد فیزیولوژی ورزشی، مربی گروه دروس عمومی، دانشگاه صنعتی شهدای هویزه، سوسنگرد، ایران.
کارشناس ارشد فیزیولوژی ورزشی، مربی گروه دروس عمومی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان، ملاثانی، ایران.
مقدمه: دیابت ملیتوس شامل گروهی از اختلالات متابولیک (سوختوسازی) شایع است که ممکن است در سوختوساز چربی و پروتئین بروز کند و با توجه تحقیقات متخصصان، فعالیتهای ورزشی منظم نقشی اساسی در کنترل و بهبود دیابت دارند. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر ریتم شبانهروزی طی دوازده هفته تمرین هوازی منتخب بر کاتابولیسم پروتئین زنان دیابتی نوع 2 انجام شد.
روشکار: این مطالعه نیمه تجربی در سال 1395 بر روی 45 نفر از زنان دیابتی شهرستان بهبهان انجام شد. افراد بهطور تصادفی به دو گروه تجربی 15 نفره تمرین هوازی صبح و تمرین هوازی بعدازظهر و گروه کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی تحت تمرین هوازی منتخب با شدت 70-55% حداکثر ضربان قلب هفتهای 3 روز با مدت فزاینده از 35 تا 50 دقیقه در هر جلسه قرار گرفتند. همچنین شدت فعالیت هر 4 هفته 5% اضافه میشد. تمرینات پس از 15 دقیقه پیادهروی تند شامل تمرینات برگرفته شده از حرکات ایروبیک و حرکات هماهنگ دستوپا بود. گروه کنترل نیز در مدت 12 هفته تمرین ورزشی خاصی نداشتند. آزمون اوره 24 ساعته ادرار در هفته اول و دوازدهم اندازهگیری و مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: تمرین هوازی منتخب به مدت 12 هفته در صبح و بعدازظهر باعث کاهش معنیدار در میزان اوره 24 ساعته ادرار آزمودنیها نسبت به گروه کنترل شد (05/0≥p). بین تأثیر تمرین هوازی صبح و بعدازظهر در میزان اوره 24 ساعته ادرار آزمودنیها تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0≤p).
نتیجهگیری: تمرین صبح و بعدازظهر هر دو تقریباً به یک اندازه بر کاتابولیسم پروتئین زنان دیابتی مؤثر هستند.
Introduction: Diabetes Mellitus includes a group of prevalent metabolic (metabolism) disorders which may occur in fat and protein metabolism. According to the research of specialists, regular exercise is essential to control and improve diabetes. Therefore, this study was performed with aim to evaluate the effect of circadian rhythm during 12 weeks of aerobic exercise on protein catabolism of type 2 diabetic women.
Methods: This semi-experimental study was conducted on 45 women with diabetes in Behbahan at 20116. They were randomly divided into two experimental groups (n=15 in each group) of aerobic training in morning and afternoon and control group. The experimental group underwent selective aerobic exercise with the intensity of 55-70%, the maximum heart beat and the increasing time of 35-50 minutes per session. The activity intensity was added up to 5% every four weeks. After 15 minutes of walking briskly, the exercise included aerobics and coordinated movements of hands and feet. The control group didn’t have exercise during 12 weeks. 24 hour urine urea test was measured and assessed in the first and 12th week. Data was analyzed by SPSS Software (version 16) and ANOVA and LSD tests. P<0.05 was considered significant.
Results: The selective aerobic exercise for 12 weeks in the morning and afternoon significantly reduced 24 hour urine urea level of the subjects compared with control group (P≥0.05). No significant difference was observed in 24 hour urine urea level of the subjects between aerobic exercise in the morning and the afternoon (P≤0.05).
Conclusion: Exercise both in the morning and the afternoon was almost equally effective on diabetic women’s protein catabolism.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_8716_25b6599256b9288751fc8f8cfed5437c.pdf
دیابت
ریتم شبانهروزی
فعالیت هوازی
کاتابولیسم پروتئین
Aerobic activity
Circadian Rhythm
Diabetes
Protein catabolism
per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2017-04-21
20
2
68
77
10.22038/ijogi.2017.8717
8717
Original Article
کاربرد تئوری اورم در ارتقای رفتارهای خودمراقبتی زنان باردار در معرض خطر زایمان زودرس: یک کارآزمایی بالینی
Application of Orem's theory for promotion of self-care behaviors of pregnant women at risk for preterm delivery: A clinical trial
سیده محبوبه رضائیان
rezaeianm922@mums.ac.ir
1
زهرا عابدیان
abedianz@mums.ac.ir
2
رباب لطیفنژاد رودسری
3
سید رضا مظلوم
mazloomr@mums.ac.ir
4
سلمه دادگر
dadgars@mums.ac.ir
5
دانشجوی کارشناس ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
مربی گروه مامایی، مرکز تحقیقات مراقبت مبتنی بر شواهد، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
دانشیار گروه مامایی، مرکز تحقیقات ایمنی بیمار، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
مربی گروه پرستاری، مرکز تحقیقات مراقبت مبتنی بر شواهد، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
استادیار گروه زنان و مامایی، مرکز تحقیقات سلامت زنان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
مقدمه: یکی از پرکاربردترین تئوریها در زمینه خودمراقبتی، تئوری اورم است. بر اساس این تئوری، چنانچه بیماران با استفاده از حداکثر توانمندی خود به انجام اقدامات خودمراقبتی بپردازند، به صورت سریعتر و جامعتر سلامتی خود را باز مییابند. مطالعه حاضر با هدف تعیین کاربرد تئوری اورم در ارتقای رفتارهای خودمراقبتی زنان باردار در معرض خطر زایمان زودرس انجام شد.
روشکار: این مطالعهکارآزمایی بالینی در سال 95-1394 بر روی 176 زن باردار 26-24 هفته در معرض خطر زایمان زودرس مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهر مشهد انجام شد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه غربالگری زایمان زودرس هولبروک، فرم مشخصات فردی و مامایی و پرسشنامه اقدامات مراقبتهای دوران بارداری هارت بود. بر اساس پرسشنامه غربالگری زایمان زودرس هولبروک، افراد واجد شرایط ورود به مطالعه انتخاب شدند. بر اساس پرسشنامه اقدامات مراقبتهای دوران بارداری هارت، نیازهای آموزشی گروه مداخله و رفتارهای خودمراقبتی ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمونهای آنالیز واریانس اندازههای تکراری، کای دو، تست دقیق فیشر و من ویتنی یو انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: قبل از مداخله آموزشی، میانگین نمره خودمراقبتی دوران بارداری در دو گروه مداخله و کنترل تفاوت آماری معناداری نداشت (899/0=p). اما در هفته اول (0001/0p<) و دوم بعد از مداخله (0001/0p<) و همچنین پس از زایمان (0001/0p<)، میانگین نمره خودمراقبتی دوران بارداری در گروه مداخله بالاتر از گروه کنترل بود.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج مداخلات آموزشی مبتنی بر تئوری اورم در ارتقاء رفتارهای خودمراقبتی زنان باردار در معرض خطر زایمان زودرس، شناسایی و آموزش خودمراقبتی دوران بارداری مبتنی بر تئوری اورم به زنان در معرض خطر زایمان زودرس در مراکز بهداشتی- درمانی توصیه میشود.
Introduction: One of the most widely used theories in the field of self-care is the Orem's theory. According to this theory, patients can recover more quickly and holistically if they carry out their own self cares to the best of their ability. This study was performed with aim to investigate the application of Orem's theory for promotion of self-care behaviors of pregnant women at risk for preterm delivery.
Methods: This clinical trial was done on 176 pregnant women at 24-26 gestational week at risk for preterm delivery who referred to health centers of Mashhad University of Medical Sciences in 2015-2016. The research tools included Holbrook risk-scoring for preterm labor questionnaire, demographic and obstetric questionnaire and Hart prenatal care actions scale. According to Holbrook risk-scoring for preterm labor questionnaire, the women who had inclusion criteria were selected. According to Hart prenatal care actions scale, the educational needs of intervention group and self-care behaviors were evaluated. Data were analyzed by SPSS software (Version16), and repeated measures ANOVA, Chi-square, Fisher exact and Mann–Whitney U tests. P<0.05 was considered significant.
Results: The mean score of prenatal self-care was not significantly different in intervention and control group before educational intervention (P=0.899). But one week (P<0.0001) and two weeks (P<0.0001) after educational intervention and also in postpartum period (P<0.0001), the mean score of prenatal self-care was higher in intervention group compared to control group.
Conclusion: The educational intervention based on Orem’s theory is recommended to increase the prenatal self-care behaviors of pregnant women at risk for preterm delivery, identifying and training the prenatal self-care based on Orem’s theory for women at risk for preterm birth in health care centers.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_8717_98591024b85436e2a6743520874195a2.pdf
تئوری اورم
خودمراقبتی
زایمان زودرس
Orem's theory
Preterm delivery
self-care
per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2017-04-21
20
2
78
88
10.22038/ijogi.2017.8718
8718
Original Article
تأثیر دوش آب گرم و تزریق وریدی هیوسین بر تجربه زایمان زنان نخستزا: یک کارآزمایی بالینی تصادفی
Effect of hot shower and intravenous injection of hyoscine on childbirth experience of nulliparous women: a randomized clinical trial
صفا مددی
topmid62@yahoo.com
1
فهیمه صحتی
fahimehsehhatie@yahoo.com
2
سکینه محمدعلیزاده
3
مژگان میرغفوروند
mirghafourvandm@tbzmed.ac.ir
4
دانشجوی کارشناسی ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، واحد بینالملل ارس، تبریز، ایران.
استادیار گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
دانشیار گروه مامایی، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
دانشیار گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران.
مقدمه: تجربه کلی زنان از فرآیند زایمان، یک پیامد مهم است. کیفیت این تجارب، سلامت مادر و فرزندش و ارتباط عاطفی آنها، فعالیت جنسی و تمایل به داشتن فرزند بعدی او را در آینده تحت تأثیر قرار میدهد. دوش آب گرم و تزریق وریدی هیوسین جهت بهبود تجربه زایمان و افزایش رضایت از زایمان مورد استفاده قرار میگیرد، ولی اثرات آنها هنوز بهطور کامل مورد بررسی قرار نگرفته است، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر استفاده از دوش آب گرم و تزریق وریدی هیوسین بر تجربه زایمان زنان نخستزا انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده در سال 1394 بر روی 162 زن نخست باردار بستری در بیمارستان 29 بهمن تبریز انجام شد. افراد از طریق بلوکبندی تصادفی در 3 گروه 54 نفره (گروه دریافتکننده هیوسین، گروه دوش آب گرم و گروه کنترل) قرار گرفتند. هیوسین و دوش آب گرم در دو گروه مداخله در دیلاتاسیونهای 4 و 7 سانتیمتر به کار گرفته شد. گروه کنترل نیز مراقبتهای معمول را دریافت کردند. پرسشنامه تجربه زایمان 12 الی 24 ساعت پس از زایمان توسط شرکتکنندگان تکمیل شد که نمره بالاتر این پرسشنامه بیانگر تجربه بهتر بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماریSPSS (نسخه 20) و آزمونهای آنالیز واریانس یکطرفه، کای دو، مجذور کای روند، تست دقیق فیشر و کروسکال والیس انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین نمره تجربه زایمان در گروه هیوسین 7/5±3/44، در گروه دوش آب گرم 7/11±3/42 و در گروه کنترل 6/10±0/39 بود. میانگین نمره تجربه زایمان در گروه هیوسین (014/0=p) و گروه دوش آب گرم (046/0=p) در مقایسه با گروه کنترل به طور معنیداری بیشتر بود، اما بین دو گروه مداخله تفاوت آماری معنیداری وجود نداشت (401/0=p). از نظر میزان رضایت از زایمان و میزان مصرف اکسیتوسین تفاوت آماری معنیداری بین گروهها وجود نداشت (05/0<p).
نتیجهگیری: استفاده از روش غیردارویی دوش آب گرم میتواند تجربه زایمان را به اندازه گروه هیوسین بهبود ببخشد، لذا استفاده از این روش حمایتی غیردارویی به مادران توصیه میشود.
Introduction: The general experience of women from childbirth process is an important outcome. The quality of these experiences affect the mother and her babies’ health and their relationship, sexual activity and desire to having next child in future. Hot shower and intravenous injection of hyoscine are utilized to promote childbirth experience and increased satisfaction of childbirth; however, their effects are not thoroughly investigated. This study was performed with aim to assess the effects of hot shower and intravenous injection of hyoscine on childbirth experience in nulliparous women.
Methods: This randomized controlled clinical trial was conducted on 162 nulliparous women who were hospitalized in 29-Bahman hospital of Tabriz in 2015. The participants were assigned into 3 groups of 54 cases (intravenous hyoscine, hot shower, and control) by block randomization. In the intervention groups, hyoscine and hot shower were applied at dilatation of 4 cm and 7 cm. The control group received routine cares. Childbirth experience questionnaire was completed by the participants 12 to 24 hours after childbirth; the higher score showed better experience. Data were analyzed by SPSS software (version 20) and One-way ANOVA and Chi-square, Fisher-Exact, and Kruskal-Wallis tests. P<0.05 was considered significant.
Results: The mean score of childbirth experience was 44.3±5.7 in the hyoscine group, 42.3±11.7 in the hot shower group and 39.0±10.6 in the control group. The mean score of childbirth experience was significantly higher in the hyoscine group (P= 0.014) and the hot shower group (P= 0.046) compared with the control group. However, there was no significant difference between two intervention groups (P=0.401). There was no significant difference between the groups in terms of satisfaction of childbirth and oxytocin consumption (P>0.05).
Conclusion: Using of non-pharmacological method of hot shower can improve childbirth experience similar to hyoscine group; therefore, using of this non-pharmacological supportive method is recommended to the mothers.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_8718_fe5252a80fd08f2a163fa0ddf2c59b74.pdf
تجربه زایمان
دوش آبگرم
زایمان
هیوسین
Childbirth
Childbirth experience
Hot shower
Hyoscine
per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2017-04-21
20
2
89
105
10.22038/ijogi.2017.8719
8719
Review Article
تأثیر آروماتراپی بر تسکین درد زایمان: مرور سیستماتیک کارآزماییهای بالینی
The effect of aromatherapy on labor Pain relief: a systematic review of clinical trials
اشرف قیاسی
a.ghiasi25@gmail.com
1
مریم حسنی
hasani1990@yahoo.com
2
لیلا ملا احمدی
ahmadileila49@yahoo.co.uk
3
مژگان هاشم زاده
hashemi.mozhgan@yahoo.com
4
آرزو حاصلی
ar_haseli@shmu.ac.ir
5
دانشجوی دکترای تخصصی بهداشت باروری، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی شاهرود، شاهرود، ایران.
دانشجوی دکترای تخصصی بهداشت باروری، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی شاهرود، شاهرود، ایران.
دانشجوی دکترای تخصصی بهداشت باروری، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی شاهرود، شاهرود، ایران.
دانشجوی دکترای تخصصی بهداشت باروری، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی شاهرود، شاهرود، ایران.
دانشجوی دکترای تخصصی بهداشت باروری، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی شاهرود، شاهرود، ایران.
مقدمه: تسکین درد زایمان همواره به عنوان یکی از مهمترین موضوعات علم مامایی مطرح بوده است. امروزه روشهای غیر دارویی تسکین درد از جمله آروماتراپی به دلیل اثرات جانبی کم، مورد توجه میباشند. مطالعه حاضر با هدف مروری بر مطالعات انجام شده در زمینه تأثیر آروماتراپی بر تسکین درد زایمان انجام شد. روشکار: در این مطالعه مروری پایگاههای اطلاعاتی SID، Iranmedex، Magiran، IranDoc،Cochrane Library، PubMed/ MEDLINE، Scopus و Google Scholarبا استفاده از کلید واژههای رایحه درمانی، آروماتراپی، درد زایمان و کارآزمایی بالینی تا 9 نوامبر 2016 جستجو شدند. از نظر زبان، جستجو محدود به مقالات منتشر شده به زبان فارسی و انگلیسی شد. کیفیت مقالات با استفاده از ابزار ""Risk of bias کوکران بررسی شد. نتایج به صورت کیفی گزارش شدند. یافتهها: از بین 456 مقاله یافت شده در جستجوی اولیه، 24 کارآزمایی بالینی (3414 مشارکت کننده) برای مرور ساختار یافته انتخاب شد. مطالعات در کشورهای ایران، هند، مصر، کره، ایتالیا و نیوزلند انجام شده بودند. اسانس استفاده شده در 11 مقاله اسطوخودوس، 6 مقاله گل سرخ، 3 مقاله مریم گلی، 3 مقاله شمعدانی، 3 مقاله گل یاس،2 مقاله بابونه، 2 مقاله نعناع فلفلی، 1 مقاله بهارنارنج، 1 مقاله نارنگی، 1 مقاله پرتقال، 1 مقاله میخک، 1 مقاله زنجبیل، 1 مقاله علف لیمو و 1 مقاله کندر بود. اکثر مطالعات مؤید اثربخشی مثبت آروماتراپی بر تسکین درد زایمان بودند. نتیجهگیری: شواهد موجود نشان میدهد آروماتراپی میتواند یک روش مؤثر در تسکین درد زایمان باشد، اما انجام مطالعات بیشتر با متدولوژی قوی جهت دستیابی به شواهد دقیقتر ضرورت دارد.
Introduction: Alleviating labor pain has always been one of the most important issues in midwifery practice. Nowadays, non-pharmacological pain relief methods such as aromatherapy are considered due to low side effects. This study was performed with aim to review the studies which evaluated the effect of aromatherapy on relief of labor pain. Methods: In this review study, electronic databases including: SID, Iranmedex, Magiran, IranDoc, Cochrane Library, MEDLINE/PubMed, Scopus and Google Scholar were searched with the keywords of aromatherapy, labor pain and clinical trial up to November 9, 2016. Search was limited based on English or/and Persian articles. The quality of studies was assessed using the Cochrane "risk of bias" tool. The results were reported qualitatively. Results: Of 456 articles which were found in the initial search, 24 randomized trials (3414 participants) were selected for systematic review. The studies were conducted in Iran, India, Egypt, Korea, Italy and New Zealand. The used essence were lavender in 11 articles, rose in 6 articles, common sage in 3 articles, geranium in 3 articles, jasmine in 3 articles, chamomile in 2 articles, peppermint in 2 articles, bitter orange in 1 article, mandarin in 1 article, orange in 1 article, pink in 1 article, ginger in 1 article, lemongrass in 1 article and frankincense in 1 article. Most of the studies showed the positive effects of aromatherapy on labor pain relief. Conclusion: Available data demonstrate that aromatherapy can be an effective intervention for alleviation of labor pain, but more studies with strong methodology are needed to achieve more rigorous evidence.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_8719_ee396b6a6d782e9cd6b43df6c05ebee7.pdf
آروماتراپی
درد زایمان
کارآزمایی بالینی
مرور سیستماتیک
Aromatherapy
Clinical trial
Labor pain
Systematic review