per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2016-10-22
19
30
1
8
10.22038/ijogi.2016.7926
7926
Original Article
ارتباط بین شاخص تودهبدنی مادر با وزن هنگام تولد نوزاد و برخی پیامدهای بارداری
The relationship between Body Mass Index (BMI) and birth weight and some pregnancy outcomes
حمیدرضا بهرامی طاقانکی
1
میترا هاشمیان
hashemianm1@mums.ac.ir
2
مرضیه لطفعلیزاده
3
محمدرضا نورس
norasmr901@mums.ac.ir
4
استادیار گروه طب چینی، دانشکده طب سنتی و مکمل، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
کارشناس بهداشت، گروه سلامت باروری معاونت بهداشتی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
دانشیار گروه زنان و مامایی، مرکز تحقیقات سلامت زنان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
استادیار گروه طب سنتی، دانشکده طب سنتی و مکمل، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران.
مقدمه: بر اساس نتایج مطالعات، زیاد و یا کم بودن وزن مادر قبل از بارداری با عوارض بارداری و نوزادی همراه است. وزن هنگام تولد نوزاد یکی از مهمترین شاخصهای رشد در نوزادان است، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین شاخص تودهبدنی مادر در ابتدای بارداری با برخی پیامدهای بارداری و وزن هنگام تولد انجام شد. روشکار: این مطالعه مقطعی در سال 1392 بر روی 1642 زن باردار مراجعهکننده برای زایمان به بیمارستانها و زایشگاههای 21 شهرستان تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. اطلاعات مادر و نوزاد با استفاده از پرسشنامه و پرونده بیمارستانی جمعآوری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 19) و آزمونهای کای دو و من ویتنی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد. یافتهها: شاخص تودهبدنی ابتدای بارداری نشان د اد که 119 مادر (6/5%) کاهش وزن، 942 مادر (5/44%) طبیعی، 426 مادر (1/20%) اضافه وزن و 155 مادر (3/7%) چاق بود بودند. میانگین شاخص تودهبدنی افراد 2/4±9/23 با حداقل 49/13 و حداکثر 06/39 کیلوگرم بر متر مربع بود. وزن هنگام تولد نوزاد بهطور معناداری تحت تأثیر شاخص تودهبدنی مادر در ابتدای بارداری بود. فراوانی ماکروزومی نوزاد در مادرهای چاق بهطور معناداری بیشتر بود، همچنین با افزایش شاخص تودهبدنی مادر در ابتدای بارداری، مردهزایی و سزارین افزایش داشت (05/0p<). زایمان زودرس در مادران چاق و لاغر بیشتر بود. پرهاکلامپسی در مادران با شاخص تودهبدنی غیرطبیعی بیش از مادران با وزن طبیعی بود (05/0p≤). نتیجهگیری: غیر طبیعی بودن شاخص تودهبدنی مادر میتواند منجر به بروز عوارضی در مادر و جنین شود. بنابراین ارزیابی وزن و شاخص تودهبدنی مادر قبل از بارداری و در اولین مراجعه مادر و ارائه آموزش و مشاوره تغذیهای و مراقبتهای لازم، میتواند در پیشگیری از عوارض ناگوار و تأمین سلامت مادر و نوزاد نقش مهمی را ایفا کند.
Introduction: Recent studies have shown that high or low maternal weight before pregnancy is associated with pregnancy and neonatal complications. Birth weight is one of the most important indicators of growth in neonates. Therefore, this study was performed with aim to determine the association between maternal early pregnancy body mass index with some complications of pregnancy and birth weight. Methods: This cross-sectional study was performed on 1642 pregnant women referred to the hospitals and maternities of 21 cities which were covered by Mashhad University of Medical Sciences in 2014. Data related to mother and neonate were collected through the questionnaire and hospital records. Data were analyzed by SPSS software (version 19) and Chi- square and Mann-Whitney tests. PResults: Early pregnancy body mass index showed that 119 mothers (5.6%) were weight loss, 942 (44.5%) natural, 426 (20.1%) overweight and 155 (7.3%) were obese. Mean body mass index was 23.9 ± 4.2 with minimum of 13.49 and maximum of 39.06 Kg/m2. Birth weight was significantly influenced by early pregnancy BMI. The frequency of macrosomia was significantly higher in obese mothers, also increased early pregnancy BMI led to increased stillbirth and caesarean section (P<0.05). Preterm birth was higher in lean and obese mothers. Preeclampsia was greater in women with abnormal body mass index than normal weight mothers (P<0.05). Conclusion: Abnormal BMI can lead to complications in mothers and fetuses. So, assessment of weight and body mass index before pregnancy and at the first visit and providing training and nutritional counseling and required care can play an important role to prevent complications and provide maternal and neonatal health.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_7926_61cc9aead2122b56d9a98d554c164232.pdf
پیامدهای بارداری مداخله
شاخص تودهبدنی
وزن هنگام تولد نوزاد
BMI
Birth weight
Pregnancy outcomes
per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2016-10-22
19
30
9
25
10.22038/ijogi.2016.7928
7928
Original Article
تدوین مداخله اختصاصی شده برای ترویج زایمان طبیعی در زنان باردار نخست زا: یک مطالعه تکوینی
Development a tailored intervention to promote normal vaginal delivery among primigravida women: a formative research
محسن شمس
moshaisf@yahoo.com
1
علی موسوی زاده
health.epid@gmail.com
2
سعادت پرهیزکار
parhizkarsa@yahoo.com
3
مصطفی ملکی
mostafamaleki24@gmail.com
4
پروین عنقا
p_angha@yahoo.com
5
دانشیار گروه آموزش و ارتقای سلامت، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، یاسوج، ایران.
استادیار گروه اپیدمیولوژی، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، یاسوج، ایران.
دانشیار گروه بهداشت باروری، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، یاسوج، ایران.
دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش و ارتقای سلامت، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، یاسوج، ایران.
کارشناس ارشد مامایی، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، یاسوج، ایران.
مقدمه: با وجود اینکه انجام سزارین در شرایط خاص میتواند نجاتبخش مادر و نوزاد باشد، ولی دارای عوارض قابل توجهی است. کاهش سزارین در بین زنان باردار نخستزا یکی از بهترین راهکارهای کاهش میزان سزارین است. لذا مطالعه حاضر با هدف طراحی مداخله اختصاصی برای ترویج زایمان طبیعی در بین زنان باردار نخستزا انجام شد. روشکار: این مطالعه تکوینی به منظور طراحی مداخله مبتنی بر الگوی ابزار سنجش و پاسخ بازاریابی اجتماعی برای کاهش سزارین در زنان باردار نخستزا در تابستان سال 1394 در شهرستان بویراحمد انجام شد. دادههای مطالعه کیفی از طریق مصاحبه فردی و بحث گروهی متمرکز و دادههای پیمایش کمّی به کمک ابزار سنجش سازههای الگوی رفتار برنامهریزی شده جمعآوری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 16) انجام شد. دادههای کیفی با روش تحلیل محتوا و به صورت دستی و دادههای کمّی با استفاده از آمارههای توصیفی معمول، رگرسیون لجستیک، آزمون کای اسکوئر و من ویتنی تحلیل شدند. یافتهها: در بخش کیفی، مهمترین موانع زایمان طبیعی ناخوشایند بودن فضای زایشگاه، ترس، توصیه دیگران، تجربه بد از زایشگاه و آگاهی پایین زنان، و اصلیترین مداخلات پیشنهادی برای افزایش زایمان طبیعی شامل: آموزش، مشاوره و خوشایندسازی زایمان طبیعی بود. در بخش کمّی، 39 نفر (2/25%) از زنان قصد انجام سزارین داشتند. میانه و دامنه میان چارکی نگرش 4±18، هنجارهای ذهنی 3±5/16 و کنترل رفتاری درک شده 3±16 بود. مهمترین پیشگوییکنندههای انتخاب نوع زایمان نگرش، هنجارهای ذهنی، محل سکونت و شغل همسر بودند. نتیجهگیری: برای تدوین مداخله اختصاصی اثربخش با هدف ترویج زایمان طبیعی در بین زنان باردار نخستزا باید نیازها و خواستههای آنها را در نظر گرفت. آموزش، ارائه مشاورههای تلفنی و انجام مداخلات مختصر بهوسیله پزشکان و ماماها در مراکز بهداشتی درمانی اجزاء اصلی یک مداخله اختصاصی میباشند.
Introduction: Although performing cesarean section in specific condition can save life of mother and neonate, but has considerable complications. Reducing cesarean among primigravida is one of the best strategies to reduce cesarean. Therefore, this study was performed with aim to develop a tailored intervention to promote normal vaginal delivery (NVD) among primigravida women. Methods: This formative research was done to develop an intervention based on assessment tools pattern and social marketing response to reduce cesarean section among primigravida women in Boyer-Ahmad city in 2015. The qualitative data were collected through individual interviews and focused group discussions. The quantitative data were collected by a questionnaire based on the constructs of Theory of Planned Behavior. Data was analyzed by SPSS software (version 16). The qualitative data were analyzed by content analysis method as manual and the quantitative data by routine descriptive statistics, logistic regression, Chi-Square and Mann-Whitney tests. Results: In qualitative part, the most important barriers for selecting NVD were: maternity being unpleasant, fear, others' recommendations, and negative experiences of referring to maternity and low level of knowledge among women. The main interventions recommended for increasing NVD were: education, counseling, making the process of NVD more pleasant. In the quantitative survey, we found that 25.2% of the women were intended to do cesarean. In quantitative part, 39 women (25.2%) had intention to perform cesarean section. The median and interquartile range of attitude was 18±4, subjective norms 16.5±3, and perceived control behavior 16±3. Attitude, subjective norms, place of residence, and the spouse's job were the main predictors in selecting the mode of delivery. Conclusion: To design an effective tailored intervention to promote NVD among primigravida women, their wants and needs should be considered. Education, offering telephone counseling, and implement of brief interventions by physicians and midwives in health centers are the main elements of the tailored intervention.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_7928_5d9544c178b1d68db122c1ad8cf6a026.pdf
زایمان طبیعی
زنان باردار نخستزا
مداخله
مطالعه تکوینی
Formative Research
intervention
Normal vaginal delivery
Primigravida women
per
Mashhad University of Medical Sciences
مجله زنان، مامایی و نازایی ایران
1680-2993
2008-2363
2016-10-22
19
30
26
36
10.22038/ijogi.2016.7929
7929
Review Article
پروتکل درمان ترشحات غیر طبیعی واژینال در پزشکی ایرانی و پزشکی رایج
Treatment approach to leucorrhea in traditional Iranian medicine and conventional medicine
مریم یاوری
icaarous@yahoo.com
1
پانتهآ شیرویه
pshirooye@yahoo.com
2
راضیه نبیمیبدی
3
اعظم معیاری
d_a_meyari@yahoo.com
4
مریم بهمن
dr.bahman98@gmail.com
5
سیده آتیه نعیمی
6
هاجر معمارزاده زواره
hajarmemarzadeh@gmail.com
7
مژگان تنساز
tansaz_mojgan@yahoo.com
8
استادیار گروه طب سنتی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران.
دانشجوی تحصیلات تکمیلی، گروه طب سنتی، دانشکده طب سنتی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
دانشجوی تحصیلات تکمیلی، گروه طب سنتی، دانشکده طب سنتی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
دانشجوی تحصیلات تکمیلی، گروه طب سنتی، دانشکده طب سنتی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
دانشجوی تحصیلات تکمیلی، گروه طب سنتی، دانشکده طب سنتی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
دانشجوی تحصیلات تکمیلی، گروه طب سنتی، دانشکده طب سنتی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
دانشجوی تحصیلات تکمیلی، گروه طب سنتی، دانشکده طب سنتی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
استادیار گروه طب سنتی، دانشکده طب سنتی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران.
مقدمه: ترشحات زیاد واژن از شایعترین شکایات مراجعین به درمانگاههای تخصصی زنان است. این علامت، برحسب علت ایجادکننده به روشهای مختلف درمان میشود. اما در مواردی مقاومت به درمان و یا بازگشت علائم مشاهده میشود. در پزشکی ایرانی، با دیدگاهی جامع نگر به این بیماری و درمان آن پرداخته شده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسهای روشهای درمانی ترشحات زیاد واژن از دیدگاه پزشکی ایرانی و رایج انجام شد. روش کار: مطالب مربوط به مبحث ترشحات واژن از منابع مختلف پزشکی ایرانی جمعآوری و سپس طی جلسات متعدد مباحثه، بازخوانیهای مکرر متون و مشورت با اساتید صاحبنظر، جمعبندی و تدوین شد. روشهای درمانی مطرح در کتابها و مقالات پزشکی رایج نیز مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت، پروتکل ادغام یافته درمان ترشحات رحمی پیشنهاد و ارائه شد. یافتهها: از دیدگاه پزشکی ایرانی در درمان سیلان رحم، سه مرحله پاکسازی بدن، پاکسازی رحم و تقویت رحم توصیه شده است که به نظر میرسد توجه به این مراحل در پزشکی رایج، برای درمان لکورههای غیرعفونی یا عفونی راجعه و مقاوم به درمان مؤثر باشد. نتیجهگیری: با در نظر گرفتن فرضیات پزشکی ایرانی و تجربیات محدود درمانگاهی روی تعداد کمی از بیماران با ترشحات رحمی، به نظر میرسد انجام روند درمانی پیشنهادی، در افزایش میزان پاسخدهی به درمان، کاهش مقاومت به درمان و کاهش موارد بازگشت بیماری مؤثر باشد. لذا اجرای مطالعات بالینی بیشتر برای اثبات این فرضیه و تأیید اثربخشی پیشنهاد میشود.
Introduction: Excessive vaginal discharge is one of the most common complaints of patients referring to gynecologic clinics. Leucorrhea is treated in different ways based on the causal factor, however drug resistance and recurrence often occurs in some cases. Traditional Iranian Medicine has reviewed the etiology and treatment of this disease with a holistic view. This study was performed with aim to compare the treatment methods of leucorrhea and vaginitis from traditional and conventional medicine viewpoints. Methods: Data was collected after reviewing the Iranian traditional medicine textbooks on vaginal discharge, and revising several times in meetings with professional practitioners. The treatment methods of conventional medicine were also reviewed from textbooks and research reports in this field. Finally, an integrated treatment protocol on vaginal discharge was recommended and presented. Results: There are three main steps in treating vaginal discharge according to the Iranian traditional medicine point of view which includes: purging of body, purging of uterus and strengthening the uterus. It seems that considering this treatment process in the conventional medicine is effective in treatment of non-infection or recurrence leucorrhea resistance to treatment. Conclusion: With regard to the traditional medicine hypothesis and the limited evidences from traditional medicine clinics on few patients with vaginal discharge, it seems that the use of this protocol is effective on increasing the treatment response rate and also decreasing the recurrence and resistance to treatment. Therefore, performing more clinical studies is suggested to approve this theory and confirm the effectiveness.
https://ijogi.mums.ac.ir/article_7929_27c1ce774697dfeaf4137c9165f64f9b.pdf
ترشحات واژینال
لکوره
واژینیت
Leukorrhea
Vaginal discharge
Vaginitis